پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۱۹

پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۱۹

ادای احترام به غلامحسین ساعدی-۲۹ دسامبر پرلاشز پاریس!
اخیرا ویدیویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که در آن یکی از عناصر سلطنت طلب به مقبره شخصیت برجسته ادبی و سیاسی ایران غلاحسین ساعدی در پرلاشز پاریس...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
صدای لمپنیسم در پوشش سلطنت طلبی...
این افراد، که ظاهراً توانایی ورود به بحثی مستدل و منطقی با منتقدان را ندارند، سعی دارند به جای پرداختن به گفتگوی سالم و تبادل نظر سازنده، با توسل به...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
چپ، آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران!
در این بخشِ پایانی، ابتدا مروری کوتاه بر تاریخ چپ ایرانی دارم، از سال‌های آستانه‌ی جنگ اول جهانی تا امروز و سپس تلاش می‌کنم تا در پرتو نکات مطرح شده...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: علیرضا بهتوئی
نویسنده: علیرضا بهتوئی
ضرورت چپ وجمهوری خواهی...
برای جریان چپی که می خواهد برای دغدغه های عمومی نسبت به وضعیت وخیم شکاف طبقاتی سیاستهای خصوصی سازی و کاهش نقش دولت در جوامع بازاری معاصر که نولیبرالیسم آنرا...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
چله ی زمستان
یلدا، شبِ قشنگ/ شبِ خاطره ها، و دوران زمان/ دوران دریائی دل،/ و دوستی ها و رفاقت ها
۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوە داد
نویسنده: کاوە داد
ماشین اعدام و سرکوب را متوقف و زندانیان سیاسی را آزاد کنید
حکومت جمهوری اسلامی،در این شرایط که در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مسائل منطقه ای با نا کامی روبرو شده و به شدت در بن بست و بحران...
۳۰ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: جبهه ملی ایران
نویسنده: جبهه ملی ایران
گسترش مقاومت مردم، زمينه ساز گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی!
بیانیه جمهوری سکولار دموکرات در ایران: ابداع اشکال جديد مقاومت مدنی به‌ویژه توسط زنان که با شجاعتی کم نظیر و با خلاقیت خارق العاده صورت می گيرد، جهانیان را به تحسین...
۳۰ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران

از «آئینه سکندر» و «چرا گروهک‌ها مضمحل می‌شوند» تا امروز…

اکبر دوستدارصنایع پس از فوت سهراب خان اسدیان، پدر سیامک اسدیان (که فدائیان خلق او را با نام مستعار اسکندر می‌شناختند)، و برادر بزرگتر توکل و نورالله اسدیان که به دست ماموران حکومتی کشته شده بودند، خاطره‌ای از همکاری کوتاه مدت خود با «اسکندر» با عنوان “خاطره‌ای از رفیق سیامک اسدیان به یاد عزیز او![۱]” منتشر کرد. جمله‌ای که ربطی هم به آن خاطره نداشت مرا عمیقا سرخورده کرد. در پیامی نوشتم (این پیام در زیر همان نوشته آمده است):

«آقای دوستدار، این جمله از خاطره شما «سیامک با آن وجود زلال و شور بی‌مانندش در شرایط بعد از انقلاب امکان انطباق لازم با سیاست‌های درهم‌پیچیده آن دوره را نیافت.» مرا به یاد مقاله شرم‌آور «آئینه سکندر[۲]» در مورد کشته شدن «اسکندر» که در کار فدائیان خلق– اکثریت شماره ۱۳۲ مورخ ۲۹ مهر ۱۳۶۰ منتشر شد انداخت. حق آن بود که اگر می‌خواستید بر عدم درک شرایط اشاره‌ای بکنید از «ما» یاد می‌کردید نه با زبانی تحقیرآمیز «اسکندر» را خطاب قرار دهید. «زلالی و شور بی‌مانند» ما سبب نشد که ساده‌ترین موضوع انسانی که همان مخالفت با جنایت بود را درک کنیم و چند سالی با جنایتکاران هم‌صدا شدیم.

هرکه ناموخت از گذشت روزگار؛            نیز ناموزد ز هیچ آموزگار»

توضیح به گمان من صمیمانه اکبر دوستدارصنایع، من را متقاعد کرد که آن جمله تحقیرآمیز کذایی لغزش قلمی بود و قصد تحقیر سیامک مورد نظر نبوده است. اما ایشان در ادامه نوشتند که «نه سازمان اکثریت و نه شاید حتی یکی از اعضا و هواداران آن، که صدهزار نفرشان در میدان آزادی جمع آمدند، به یقین با جنایات حکومت همراهی و یا نسبت بدان بی‌تفاوتی نداشتند.» من این روایت را به فراموشی نسبت دادم از همین رو برای یادآوری ایشان را به مقاله شرم‌آور دیگری یا عنوان «چرا گروهک‌ها مضمحل می‌شوند[۳]» که در کار شماره ۱۴۹ در ۲۸ بهمن ۱۳۶۰ منتشر شده بود ارجاع دادم تا روشن باشد که از چه سخن می‌گویم و چرا به گمان من «ما»[۴] باید مسئولانه با خطاهای خود روبرو شده و از برخی مطالبی که در نشریات رسمی‌امان منتشر می‌شد عمیقا شرمگین باشیم.[۵]

اما نوشته گودرز اقتداری « مسئول شورای سردبیری نشریه کار» فدائیان خلق- اکثریت با عنوان «چهل سال پس از آیینه سِکَندَر … و اینَک احوالِ مُلکِ دارا![۶]» با علامت‌گذاری کامل که نشانه دقت نظر ایشان است، آن فراموشکاری را به یک انکار رسمی تبدیل کرد. من در زیر نوشته ایشان متذکر شدم که:

«آقای اقتداری! آن مقاله شرم‌آور تنها یکی از نمونه‌های ابتذالی بود که ما گرفتار آن شده بودیم. چهار ماه پس از آن به مقاله «چرا گروهک‌ها مضمحل می‌شوند» در کار ۱۴۹ در ۲۸ بهمن ۱۳۶۰ نگاهی بیاندازید. به گمان من روشن است که مقاله «آئینه سکندر» یک اتفاق نبود، بلکه دقیقا هم راستا با نگاه ما به صحنه سیاست در آن روز بود. نگاهی که جنایت‌های هولناک جمهوری اسلامی را توجیه می‌کرد. من تفاوتی جدی میان مقاله «چرا گروهک‌ها مضمحل می‌شوند» و نوشته‌های روزنامه‌نگار بدنامی به نام حسین شریعتمداری کیهان نمی‌بینم. شما چطور؟»

گودرز اقتداری به این یادداشت من پاسخی نداد. از همین رو تنها چند جمله از مقاله «چرا گروهک‌ها مضمحل می‌شوند»، چند جمله از مقاله‌ای از حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان، در مورد اعترافات اجباری و تحت شکنجه و تواب شدن و کارکرد عملی مطالبی نظیر مقاله کار اکثریت را جهت اطلاع می‌آورم و قضاوت را به خوانندگان واگذار می‌کنم. نویسندگان نشریه کار می‌نویسند:

«در یک کلام این گروهک‌ها آگاهانه و ناآگاهانه سرنوشت خود را با سرنوشت ضدانقلاب با سرنوشت تفاله‌های آمریکایی در میهن انقلابی ما پیوند داده‌اند. آری این انقلاب است که در جریان بالندگی، ناخالصی‌ها را بدور می‌ریزد و خائنین را در زیر گام‌های سنگین و استوار خود له می‌کند!» … «شاید هنوز هم افرادی اینجا و آنجا پیدا شوند که وضعیت فلاکت‌بار گروهک‌های چپ‌رو و چپ‌نما را نه ناشی از ماهیت اندیشه و عمل انحرافی آنها، بلکه در این یا آن محاسبه غلط تاکتیکی و عدم تشخیص موقعیت بدانند. و با چنین توجیهاتی خواسته باشند همچنان راه شکست خورده آنها را ادامه دهند. ولی این ضربات به هیچ‌وجه تصادفی نیست. این سرنوشت دردناک تمام کسانی است که آگاهانه و یا ناآگاهانه بنام مردم علیه مردم توطئه می‌کنند.» … «لاکن طولی نکشید که شمار افراد گروهک‌ها که راه گذشته خود را نفی می‌کردند و راه انقلاب را تائید می‌کردند چنان بالا گرفت که دیگر هیچ جای انکار و توجیه باقی نماند. و سرانجام امروز تقریبا تمام افراد مجاهد که دستگیر می‌شوند دیگر حاضر نیستند از راهی که رفته‌اند دفاع کنند. و یا اسرار گروه خود را برملا نکنند.» … «چنین پدیده‌ای کاملا قابل تعمق است. ضدانقلاب، مذبوحانه می‌کوشد اینطور وانمود کند که فشار در زندان‌ها چنان بالا است که تقریبا هیچ‌کس را یارای مقاومت نیست. این حرف یک یاوه ابلهانه است. مگر نه اینکه تشدید فشار ساواک در زمان شاه خود ناشی از اعتلای روحی زندانیان جنبش انقلابی بود که خود به نوبه خود موجب اعتلای روحی بیشتری در میان زندانیان می‌گردید؟ چگونه است که امروز همین پدیده (اگر وجود داشته باشد) این چنین توانسته است موج عظیمی از ارتداد و سرخوردگی و یاس و از همه مهمتر و برجسته‌تر بازگشت آگاهانه و مصممانه به اردوی انقلاب پدید آورد و راهیان کج‌راه دیروز را به مبارزه علیه جریانی بکشاند که تا دیروز خود را وابسته به آن می‌دانستند. توسل به بهانه “فشار” فقط برای فرار از پاسخگویی جدی و علمی به مساله است. راست این است که اگر اعضای گروهک‌ها با همان ایمانی که فدائیان خلق و یا مجاهدین خلق و دیگر انقلابیون در سال‌های قبل از انقلاب به حقانیت راه خود داشتند، به میدان آمده بودند هیچ فشاری و مطلقا هیچ فشاری قادر نبود صف آنان را در هم بشکند و یکایک آنان را براه مقابله آشکار با همراهان دیروز خود سوق دهد. به جرات می‌توان گفت که محمدرضا سعادتی‌ها و مهدی بخارایی‌ها امکان نداشت زیر فشاری صدها بار مرگ‌بارتر از آنچه ساواک به روز آنها آورد همان حرف‌ها را بزنند که این بار پس از صدور حکم اعدام در واقع در وصیت‌نامه خود گفتند.»

حسین شریعتمداری مدیر مسئول موسسه کیهان در یادداشتی در ۱۲ مرداد ۱۳۸۸ در مورد محاکمه برخی از رهبران اصلاح‌طلبان دولتی و فعالان جنبش سبز و در پاسخ به انتقادات داخلی و بین‌المللی به اعترافات اجباری و تحت شکنجه و استفاده از این اعترافات به عنوان اسناد دادستانی برای محاکمه و محکوم کردن متهمان نوشت[۷]:

«ادعا می‌کنند متهمان تحت فشار مجبور به اعتراف شده‌اند که شواهد موجود از جمله، بازرسی‌های مکرر و مستمر، تاکید خانواده‌ها و تصریح متهمان، این ادعا را نفی می‌کند ولی صرفنظر از بی‌اساس بودن این ادعا، باید- به قول مرحوم طبری- از این آقایان پرسید که مگر فشار و آزار زندانی- بر فرض صحت- می‌تواند سند بسازد و استدلال ایجاد کند؟! به عنوان مثال اگر کسی بگوید که ملکول‌های آب از هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده است و دستورالعمل آزمایش برای اثبات آن را اعلام کند دیگر چه فرقی می‌کند که تحت فشار بوده با نبوده؟! … البته سران فتنه که خیانت آنها به وطن، فریب مردم و ارتباط‌شان با بیگانگان فاش شده است مجبورند!! اعتراف‌کنندگان را مورد حمله قرار دهند ولی از نگاه مردم مسلمان و ایران دوست، شجاعت و جسارت آنها قابل تقدیر است، چرا که به میل و رغبت خود از راهی که رفته بودند بازگشتند و با اعتراف مستند و مستحکم خویش سعی در پیشگیری از فریب دیگران داشته‌اند.»

در انتها برای آنکه نشان دهم که این نوشته‌ها در نشریات حزب توده و فدائیان خلق-اکثریت تاثیری عملی بر رفتار و کردار اعضا، هواداران و دوستداران این احزاب داشته است خوانندگان را به مطلبی با عنوان «نگاهی به کتاب “ریشه در خاک” خاطرات زهره تنکابنی»[۸] ارجاع می‌دهم. من در بخشی از این مقاله با عنوان «کباب قناری بر آتش سوسن و یاس» به رویکرد زندانیان سیاسی توده‌ای و اکثریتی به مسئله شکنجه و تواب در زندان‌های جمهوری اسلامی از خرداد ۶۰ تا انتهای ۶۱ پرداخته‌ام. زهره تنکابنی در ۱۶ فروردین ۱۳۶۱ از کمیته مشترک (بند ۳۰۰۰ اوین) به زندان اوین منتقل می‌شود. او را به یک اطاق دربسته که اعضای گروه‌های چپ در آن محبوس بودند می‌فرستند.

در این اطاق توده‌ای‌ها شکنجه خود را از چشم دیگران پنهان می‌کردند، تا بر علیه دولت ضدامپریالیست مورد سوء استفاده قرار نگیرد (۱۱۳). آنان به همراه توابان فعالانه در جهت دفاع از جمهوری اسلامی تلاش می‌کردند (۱۱۵). اما زهره تنکابنی شکنجه خود را با جزئیات برای همه تعریف می‌کند (۱۱۳)، با توابان[۹] مرزبندی دارد (۱۱۵) و از برخی رفتار زندانبانان انتقاد می‌کند (۱۱۵). “از همین رو بچه‌ها [اکثریتی‌ها و توده‌ای‌ها] فکر می‌کردند که او اقلیتی است” (۱۱۴) و او را بایکوت می‌کنند. او می‌نویسد:

«یکی از تلخ‌ترین خاطرات من از زندان نه برخورد زندانبان، بلکه بایکوتی بود که از سوی بچه‌های چپ [زندانیان چپ مخالف حکومت] و خودمان [زندانیان توده‌ای و اکثریتی] بر من می‌رفت. من حدود چهار ماه به تنهایی در راهرو قدم می‌زدم و در تمام این مدت بغض داشتم. نمی‌توانستم کنار بچه‌های چپ بنشینم و بگویم که آن گروه یعنی اکثریتی‌ها و توده‌ای‌ها هم مرا بایکوت کرده‌اند.» (۱۱۶)

[۱] این یادداشت در ۱۴ فروردین ۱۴۰۲ در «کار آنلاین» مربوط به فدائیان خلق- اکثریت منتشر شده است.

https://kar-online.com/%d8%ae%d8%a7%d8%b7%d8%b1%d9%87-%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d9%85%da%a9-%d8%a7%d8%b3%d8%af%db%8c%d8%a7%d9%86/

[۲] این مقاله در صفحه ۵ کار فدائیان حلق- اکثریت شماره ۱۳۲ در ۲۹ مهر ۱۳۶۰ منتشر شده است. تا ۴ اسفند ۱۳۶۰ این نشریه به شکل علنی منتشر می‌شد.

https://www.iran-archive.com/sites/default/files/2021-08/fadaiian-aksariiat-kar-61-150-132.pdf

 

[۳] این مقاله در ۲۸ بهمن ۱۳۶۰ در کار شماره ۱۴۹ و پس از بازداشت رهبران سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و کشته شدن موسی خیابانی در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ نوشته شده است.

https://www.iran-archive.com/sites/default/files/2021-08/fadaiian-aksariiat-kar-61-150-149.pdf

[۴] من از اواسط ۱۳۶۱ خود را هوادار فدائیان خلق- اکثریت می‌دانستم ولی تنها در پائیز ۱۳۶۱ متقاعد شدم که لازم است با این حزب سیاسی همکاری کنم و تقاضای عضویت خود را در اواخر پائیز یا اوایل زمستان ۱۳۶۱ تسلیم این سازمان کردم.

[۵] هر چند قبلا در مقاله «در ستایش انسان‌هایی که دوستشان داشتم و نکوهش منتقدان» نوشته‌ام که تا آنجا که من اطلاع دارم فدائیان خلق- اکثریت به شکلی سازمان‌یافته، جز در برخورد با پیروان بیانیه ۱۶ آذر، نه تنها اطلاعات مربوط به مخالفان خود را افشا نکردند، بلکه گاه، احتمالا زمانی که روابط خانوادگی یا دوستی دیرینه‌ای وجود داشته، به آنان کمک نیز کرده‌اند.

http://jafar-behkish.blogspot.com/2009/03/blog-post_28.html

[۶] این یادداشت در ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ در «کار آنلاین» منتشر شده است.

https://kar-online.com/%da%86%d9%87%d9%84-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d9%be%d8%b3-%d8%a7%d8%b2-%d8%a2%db%8c%d9%86%d9%87%d9%94-%d8%b3%d9%90%da%a9%d9%8e%d9%86%d8%af%d9%8e%d8%b1-%d9%88%d8%a7%d9%92%db%8c%d9%86%d9%8e%da%a9-%d8%a7/

[۷] این یادداشت در ۱۲ مرداد ۱۳۸۸ در روزنامه کیهان چاپ شده است:

https://rasekhoon.net/news/show/256011/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%AC%D9%87-2-%D8%A7%D8%BA%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B4

[۸] این مقاله در ۱۳ آذر ۱۴۰۰ در سایت اخبار روز منتشر شده است:

https://www.akhbar-rooz.com/134147/1400/09/13/

از این پس ارجاع به کتاب زهره تنکابنی (تنکابنی، زهره. ۱۳۹۲. ریشه در خاک. آلمان: انتشارات فروغ.) با شماره صفحات در داخل متن می‌آید.

[۹] همکاری توده‌ای ها و اکثریتی‌ها با توابان دلیل انسانی نداشت، بلکه آنان نیز مانند نویسنده مقاله کار ۱۴۹ اعتقاد داشتند یا چنین وانمود می‌کردند که توابان حقیقتا و داوطلبانه به بطلان راه “گروهک‌ها” و صحت «خط مردمی و ضدامپریالیستی امام خمینی» پی برده بودند.

زهره تنکابنی که در زندان با توابان مرزبندی داشت سال‌ها بعد با نگاهی انسانی به مسئله توابان نگریسته و متقاعد می‌شود که آنان نیز قربانیان این حکومت بودند (۱۱۵)،

تاریخ انتشار : ۳ خرداد, ۱۴۰۲ ۹:۰۷ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

رئیس جمهور پزشکیان، وعده‌هایش و انتظارات مردم…

قراین، شواهد و تحولات جاری در کشور حاکی ازآن است که در صورت مخالفت مسئولان نظام و افراطیون با خواست مردم و درک نادرست از تحولات داخلی، منطقه‌ای و جهانی، جامعه درگیر حوادث و اتفاقات بسیار ناگوار خواهد شد. با این چشم‌انداز از تحولات پیش رو ضروری است تا سازمان‌ها، احزاب، نهادهای مدنی و تشکل های صنفی- سیاسی، با ارزیابی از تحولات ناشی ازحوادث و اتفاقات احتمالی، برای ایفای رسالت تاریخی خود همراه و همسو شوند.

مطالعه »
بیانیه ها

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ادای احترام به غلامحسین ساعدی-۲۹ دسامبر پرلاشز پاریس!

صدای لمپنیسم در پوشش سلطنت طلبی…

چپ، آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران!

ضرورت چپ وجمهوری خواهی…

چله ی زمستان

ماشین اعدام و سرکوب را متوقف و زندانیان سیاسی را آزاد کنید