شکست نیروهاى محافظه کار در انتخابات ریاست جمهورى سال هزارو سیصدو هفتاد و شش و پیروزى کاندیداى مورد حمایت اصلاح طلبان در این انتخابات فضاى استبداد زده جامعه ایران را تا حدودى دگرگون و شرایط را براى فعالیت هاى اجتماعى و دمکراتیک تسهیل نمود.
پس از این تغییرات فعالین جنبش سندیکایى و کارگرى فعالیت هاى خود را براى احیاء و باز سازى سندیکاهاى مستقل و غیر دولتى کارگرى که مدت کوتاهى پس از انقلاب هزارو سیصدو پنجاه و هفت، سرکوب و دولت مانع فعالیت آنها بود با تشکیل هیئت موسسان سندیکایى بطور علنى و قانونى دنبال کردند و خواهان پذیرش کنوانسیون هاى نود و هشت و هشتادو هفت سازمان بین المللى کار، رعایت آنها توسط دولت و رفع موانع فعالیت سندیکاهاى کارگرى شدند.
فعالین سندیکایى شرکت واحد اتوبوس رانى تهران و حومه نیز همزمان با سایر کارگران و فعالین سندیکایى کارگرى تلاش براى احیاء و باز سازى سندیکاى خود را با تشکیل کلاس هاى آموزش سندیکایى براى کارکنان این شرکت، آغاز کردند. همزمان با این تلاش ها دولت وقت نیز پس از چند دوره مذاکره با نمایندگان (اى ال او) پذیرفت که با امضاء توافق نامه با نمایندگان این سازمان با اصلاح ماده صد و سى و یک، از فصل ششم قانون کار شرایط را براى اجراى مقاوله نامه هاى نود و هشت و هشتاد و هفت فراهم کند.
توافق دولت قبلى با نمایندگان (اى ال او) با استقبال کارگران و فعالین سندیکایى و با مخالفت و مقاومت شدید رهبران تشکل حکومتى و ایدئولوژیک خانه کارگر که از هیچگونه حمایتى در میان کارگران برخوردار نبود، مواجه گردید. این تشکل فرمایشى که به خاطر همکارى با حکومت و کمک به پایمال سازى حقوق صنفى و سندیکایى کارگران توسط حکومت به بد نامى در میان کارگران شهره است، نگران بود که اگر فعالیت سندیکاها توسط دولت به رسمیت شناخته شود دیگر هیچگونه شانسى براى بقای آن وجود نخواهد داشت.
این تشکل فرمایشى که به وسیله نیروهاى امنیتى ایران و براى مقابله با جنبش سندیکایى مستقل و دمکراتیک تشکیل گردید و کاملآ تحت نفوذ آنها قرار داشت، در واکنش به توافق دولت پیشین با (اى ال او) و در واکنش به گسترش تشکل هاى مستقل از آن پس تاکنون به طور فعالانه به اشکال گوناگون از جمله اشکال خشونت آمیز آشکارا با کمک نیروهاى امنیتى به مقابله با سندیکاها به خصوص با سندیکاى کارکنان شرکت واحد اتوبوسرانى تهران و حومه و فعالین آنها پرداخته است. عوامل خانه کارگر در سال گذشته با همراهى ماموران امنیتى، با حمله به کلاسهاى آموزش سندیکایى و با حمله به تجمع هاى مختلف این سندیکا کوشیدند مانع آموزش کارگران و همچنین تشکیل مجمع عمومى کارکنان این شرکت براى تشکیل سندیکا شوند . اما به دلیل حمایت گسترده کارکنان شرکت واحد موفق به جلوگیرى از مجمع عمومى نشدند و کارکنان این شرکت با تشکیل یک جمع هشت هزار نفرى نخستین سندیکاى مستقل، دمکراتیک کارگران ایران را بعد از نزدیک به سه دهه دیکتاتورى و مخالفت با تشکیل سندیکاها به وجود آوردند.
دولت کنونى نیز پس از تشکیل این سندیکا ابتدا از به رسمیت شناختن آن خودارى کرد و سپس به سرکوب آن پرداخت. پس از آنکه اعتراضات و اعتصاباتى که توسط این سندیکا براى بهبود شرایط شغلى و افزایش حقوق کارکنان صورت گرفت، دولت با بازداشت رهبران آن واکنش نشان داد و پس از آن رهبران باقیمانده سندیکا در اعتراض به بازداشت تعدادى از رهبران اصلى سندیکا و اعتراض به عدم رسیدگى دولت به مطالباتشان که پذیرش حق فعالیت سندیکا و به رسمیت شناختن حق انعقاد پیمان دسته جمعى توسط سندیکا در راس این خواسته ها بود براى روز هشت بهمن دعوت به اعتصاب کردند.
مامورین امنیتى براى جلوگیرى از این اعتصاب و جلوگیرى از ادامه فعالیت سندیکا با خشونت کم نظیرى به خانه رهبران باقى مانده سندیکا هجوم آوردند، آنهایى را که در خانه بودند بازداشت و خانواده هاى آنهایى را که در خانه نبودند به جاى آنها به گروگان گرفتند و شرط آزادى زنان و کودکان رهبران سندیکا را تسلیم آنها کردند. مامورین امنیتى سپس به مراکز تجمع کارکنان اعتصابى که به دعوت سندیکا در اعتصاب شرکت کرده بودند هجوم آوردند و پس از ضرب و شتم آنها بیش از هزار نفر از آنان و خانواده هایشان را به خاطر شرکت در یک اعتصاب صنفى آرام روانه زندان کردند.
سرکوب این سندیکا و زندانى کردن رهبران آن و کارگرانى که علیرغم همه خطرات و تهدیدها در اعتصاب شرکت کرده بودند با موج گسترده همبستگى در داخل و در سطح جهان مواجه گردید. اتحادیه ها و نهادهاى کارگرى، سازمانهاى حقوق بشر ، احزاب و سازمان هاى سیاسى ، نویسندگان و روشنفکران ضمن محکوم کردن سرکوب فعالیت هاى سندیکایى و فعالین آنها همبستگى خود را با کارکنان و سندیکاى شرکت واحد اتوبوس رانى تهران و حومه اعلام و خواهان رعایت حق تشکل در ایران و تحمل سندیکا هاى مستقل توسط دولت گردیدند.
این حمایت ها و این اعتراضى که جلوه اى از همبستگى بین المللى با کارگران ایران بود باعث گردید که دولت ایران اکثریت رهبران این سندیکا را که به اتهام تشکیل سندیکا و سازماندهى اعتصاب و با شرکت در اعتصاب زندانى شده بودند آزاد کند. اما دولت تاکنون از آزاد کردن دو نفر از رهبران اصلى سندیکا، آقایان منصور اسانلو و منصور حیات غیبى به دلیل نا گفته اى خودارى کرده است. علاوه بر آن دولت از بازگشت به کار صدها کارگر به خاطر شرکت آنها در اعتصاب جلوگیرى کرده و تعداد چهل و شش نفر از آنها را رسمآ اخراج کرده است.
علیرغم همه این سرکوب ها و آزار و اذیت فعالین سندیکایى و خانواده هاى آنها توسط عوامل دولت، خواست کارکنان این شرکت همچنان اجراى مقاوله نامه هاى نود و هشت و هشتاد و هفت (اى ال او)، رفع موانع فعالیت آزادانه سندیکا ها، عدم دخالت دولت در امور سندیکا ها، انعقاد پیمان دسته جمعى توسط سندیکا و رسیدگى دولت به مطالبات صنفى دیگر است.
همبستگى سازمانها و نهادهاى کارگرى و دمکراتیک جهان با کارکنان این شرکت و با رهبران دربند سندیکا بسیار موثر و مفید بوده است. اگر این حمایت ها نبود چه بسا ممکن بود دولت تعدادى از رهبران بازداشت شده را سربه نیست کند و این خطر همچنان جان فعالین این سندیکا به خصوص دو تن از رهبران آن را که هنوز در زندان هستند تهدید میکند. تداوم این همبستگى مى تواند مانع جنایت بر علیه فعالین سندیکایى گشته و از هزینه مبارزه فعالین سندیکایى بکاهد . همه کارگران ایران در شرایط دشوار کنونى نیاز به ادامه همبستگى براى پیش برد مبارزه شان دارند.
ما از اول تا ششم ماه مه را هفته همبستگى با کارگران ایران به طور عام و رهبران زندانى سندیکاى شرکت واحد اتوبوس رانى تهران وحومه به طور خاص در نظر گرفته ایم. به همین دلیل از همه آزادیخواهان و عدالت جویان در خواست مى کنیم که با یکدیگر براى دفاع از سندیکاى کارکنان شرکت واحد و آزادى منصور اسانلو و منصور حیات غیبى و براى بازگشت به کار فعالین اخراجى به کار با یکدیگر همراه شده و تلاش مشترک دیگرى را آغاز کنیم.
کمیسیون کارگرى سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت
دهم آوریل دوهزارو شش – بیست و یکم فروردین هزارو سیصدو هشتادو پنج