سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی که خبر کشته شدن او در جبهه های جنگ سوریه در رسانه ها انتشار یافته است، در آخرین مصاحبه خود با پایگاه اطلاع رسانی جوان همدان، اقرار کرده است که جنبش سبر در خیابان ها با سازماندهی پنج هزار لومپن ـ به قول او اشرار و اراذل ـ جمع شد. او می گوید: “با کار اطلاعاتی اقدامی انجام دادیم که در تهران صدا کرد. ۵ هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی کردیم و در منزلشان کنترلشان می کردیم. روزی که فراخوان می زدند اینها کنترل می شدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سروکار دارند را پای کار بیاوریم.”
حسین همدانی اضافه می کند: “وقتیکه جلسه شورای تأمین استان تهران در شب عاشورا برگزار شد همه برآوردها این بود که فردا تهران آرام خواهد بود. برآورد من این بود که روز عاشورا اتفاقاتی در پیش خواهد بود. به همین خاطر دو بار دیگر درخواست جلسه فوق العاده دادیم و جلسه تشکیل شد و آماده باش اعلام کردیم. همه سینماهای تهران را اجاره کردم. تمام مدارس و حسینیه ها را در اختیار گرفتیم. بچه ها با لباس مشکی در میدان حضور داشتند. نزدیک به ٣٠ هیئت را هم که با من مرتبت بودند را هم آماده کردیم و گفتم دسته ها را به سمت میدان دانشگاه بیاورید. در روز عاشورا همین سه گردان غائله را جمع کردند.”
این اولین بار نیست که حکومتگران در ایران لمپن ها را به خدمت سرکوب نیروهای مخالف و جنبش های اجتماعی می گیرند. این امر هم در رژیم شاه سابقه دارد و هم در جمهوری اسلامی. در دوره شاه، شعبان جعفری و دارو دسته او در سرکوب توده ای ها و مصدقی ها و در کودتای ٢٨ مردا نقش داشتند و در جمهوری اسلامی در ابتدای انقلاب در کمیته های انقلاب و در سرکوب جریان های سیاسی و بعدا به صورت لباس شخصی ها و به میدان آوردن آن ها در ١٨ تیر سال ١٣٧٨.
حسین همدانی که رسانه های حکومتی و فرماندهان سپاه بعد از کشته شدنش در مدح او ثنا می گویند و او را در جایگاه قهرمان ملی می نشانند که نجات بخش دولت سرکوبگر بشار اسد بوده است، در این مصاحبه از کمالات خود می گوید و بسیج لمپن ها و سرکوب جنبش سبز را جزو افتخارات خود به شمار می آورد. او افرادی را که با “تیغ و قمه سروکار دارند”، “پای کار” می داند و آن ها را روانه خیابان ها می سازد تا برای حفظ بساط حکومت ولایت فقیه با تیغ و قمه به جان جوانان معترض کشور بیافتند.
تاریخ در مورد کودتای ٢٨ مرداد سال ٣٢، شعبان جعفری و دارو دسته او و رژیم برآمده از کودتا قضاوت کرده است. تاریخ در مورد کودتای انتخاباتی سال ٨٨، نقش ولی فقیه و سپاه در آن و لمپن هائی که توسط حسین همدانی در سه گردان سازماندهی شده و با تیغ و قمه جنبش سبز را که برخاسته از مطالبات دمکراتیک مردم ایران بود، سرکوب کردند، قضاوت خواهد کرد. قضاوتی مشابه کودتای ٢٨ مرداد.