در حالیکە مذاکرات برجامی ادامە دارد، و هنوز افکار عمومی، بویژە مردم ایران از چگونگی روند مذاکرات و جزئیات آن خبر ندارند، مقامات جمهوری اسلامی در دو جبهە تلاشهای گستردەای را سازمان دادەاند تا چنین نشان دهند کە وضعیت کشور در شرایط نسبتا مطلوبی قرار دارد و اقتصاد علیرغم تحریمها در روند رشد و توسعە قرار گرفتەاست. در مورد جبهە اول می توان گفت کە دولت تندروها چنین می نماید کە مذاکرات در مسیر پیشرفت قرار دارد تا با این گونە سخنان از لحاظ روانی بر بازار تاثیر گذاشتە و از تورم بیشتر و بالا رفتن قیمت ارز جلوگیری کردەباشند؛ و در جبهە دوم نیز، تلاشهای خود برای گسترش روابط با چین و روسیە را گسترش بخشیدەاند تا با جستجوی مفرهائی بتوانند موقعیت خود را در مذاکرات برجامی بهبود بخشیدە و طرف مقابل را بە دادن امتیازاتی بیشتر وادار کنند.
در مورد جبهە اول باید گفت کە سخنان مثبت در مورد روند مذاکرات برجامی زیاد محلی از اعراب ندارد، زیرا کە عملا مورد خاص آنچنانی اتفاق نیفتادەاست تا بتوان بعنوان دستاوردی مشخص بە آن اشارەکرد. از طرف دیگر، کشورهای غربی مرتب از کندی روند مذاکرات و یا حتی احتمال بە بن بست رسیدن آن و در پیش گرفتن تمهیداتی دیگر می گویند. در مورد جبهە دوم هم باید گفت کە قرارداد استراتژیک ٢۵ سالە با چین، کە جزئیات آن برای ملت روشن نیست و حتی دولت و مجلس دردانە حکومتیان هم از آن بی خبر ماندەاند، تنها در صورتی می تواند بە اهداف واقعی خود دست یابد کە ایران از محاصرە اقتصادی بەدرآمدە و دوبارە در چرخە عادی روابط اقتصادی و تجاری با جهان قرار بگیرد. چینی کە بیشتر از ۶٠٠ میلیارد دلار حجم مراودات اقتصادی با آمریکا دارد و با کشورهای منطقە خلیج فارس از جملە با عربستان از روابط نفتی و تجاری بسیار خوبی برخوردار است، نمی تواند برای ایران شق القمر کردە و بە داد اقتصاد تحت محاصرە ایران بشیوە بنیادی برسد.
در این اثناء، خبر سفر ابراهیم رئیسی بە روسیە هم منتشر شد کە در آن باز مقامات حکومتی از جملە وزیر امور خارجە تلاش کرد تا با برجستە کردن بی حد و حصر آن و توصیف آن بعنوان یک نقطە عطف، چنان بر اهمیت و تبعات آن بیافزاید کە گویا جمهوری اسلامی با این کار می تواند بر ظرفیتهای توان مقابلە خود با آمریکا بەشیوە قطعی افزودە و اقتصاد کشور را از بحران کمرشکن نجات دهد. این در حالیست کە بسیاری از اقتصاددانان کشور بر این تصوراند کە بدون بەنتیجە رسیدن مذاکرات برجامی، روسیە هم بمانند چین نمی تواند کار آنچنانی برای نجات اقتصاد ایران انجام دهد.
وزیر خارجە، در ارتباط با همین سفر، در مطلبی کە در روزنامە آرمان ملی درج شدە از تمرکز دستورکار دستگاه دیپلماسی از آغاز فعالیت دولت جدید بر اولویتهای سهگانه «سیاست همسایهمحور»، «سیاست آسیامحور با تأکید بر نگاه به شرق» و «دیپلماسی اقتصادمحور» می گوید. و او این موارد را طوری بیان می کند و طوری با سفر رئیسی بە روسیە پیوند می دهد کە گویا سیاست همسایە محور و آسیامحور توانستە کشور را از شرایط فاجعەبار نجات دادە و دری بر روی آن بگشاید! وزیرخارجە، تنها رجزخوانی کردە و توضیح نمی دهد کە چگونە شرق می تواند اقتصاد کشور را نجات دهد.
بهرحال روند کند مذاکرات برجامی و شتاب گرفتن تلاشهای مقامات ایرانی برای گسترش روابط با شرق، بخوبی موید این امراند کە مقامات جمهوری اسلامی دل خوشی نسبت بە برجام ندارند و در تلاش اند با تمهیدات اندکی کە گسترش روابط با شرق برای آنان فراهم می آورد، از طریق معاملات پایاپای، روابط غیرشفاف، ارزان فروشی ثروت ملی و واردکردن محدود ارزهای غیر معتبر بە کشور، بە تشنج با آمریکا ادامە دادە و بدون بازنگری در بنیانهای سیاست خارجی خود، باز کشور و مردم ایران را زیر تیغ فشارهای اقتصادی خارجی نگەدارند تا بقول خودشان از نفوذ لیبرالیسم و استکبار در ایران جلوگیری کردەباشند!
سیاست نزدیکی بە شرق، در شرایط ادامە تشنج با آمریکا، نە تنها نمی تواند مفری قاطع بر روی اقتصاد کشور بگشاید، بلکە تنها بە منزلە عصائی خواهدبود برای سر پا نگهداشتن سیاست غرب ستیزانەای کە بعلت فشارهای اقتصادی آمریکا دچار مشکلات عدیدە شدەاست. متاسفانە آنچە برای جمهوری اسلامی در اولویت قرار دارد، ادامە تشنج با ایالات متحدە بە هر قیمتی است و نە رشد و شکوفائی ایران و مردمان آن.