باغ خاموش،
درختان مغموم،
همه گلها پرپر!
دست غارتگر دشمن در کار
داس عریان ستم خونین تر…
ای سپیدار بلند!
بید افتاده مباش!
ریشه در کینه من کن محکم!
که به فردا سوگند
چون در آید خور شید
و فرو پاشد این کهنه رباط همه جایش نیر نگ
به گنا ه همه خونی که فرو ریخت به خا ک
به گنا ه همه زخمی که به جان زد دشمن
داری از تو به پا خوا هم کرد!