محسن رنانیدانشیار گروه اقتصاددانشگاه اصفهاناست. در سال ۱۳۴۴ در رنان اصفهان بدنیا آمد. وی تا دیپلم را در اصفهان تحصیلکرده و سپس مدارج کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته اقتصاداز دانشگاه تهران اخذ کرد. رنانی هم اکنون استاد دانشگاه اصفهان و از صاحبنظران اقتصاد کشور است. وی تاکنون بیش از ۱۰ عنوان کتاب تالیف و ترجمه و دهها مقاله علمی بهچاپ رساندهاست. دو کتاب ایشان به عنوان کتاب سال دانشگاهی برگزیده شدهاست. (منبع: ویکیپدیا- فارسی) آخرین کار با ارزش او کتابی است با عنوان: «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران: در آمدی بر عبور تمدنها»؛ به جرات می توان گفت که سخنان وی در جمع دانشجویان دانشگاه اصفهان، بهترین معرفی است که در رابطه با این کتاب صورت گرفته است. ما ضمن توصیه و تشویق خوانندگان سایت به مطالعه این کتاب، متن سخنرانی وی در جمع دانشجویان دانشگاه اصفهان را به همراه بخشی از مقدمه کتاب را به خوانندگان سایت عرضه می کنیم.
شورای سردبیران کار- آنلاین
————————
سلام بر شما
بسیاری از شما در جریان تحلیل های من درباره پیامدهای اقتصادی سیاستهای خارجی مان بویژه در حوزه انرژی و بالاخص در موضوع مناقشه اتمی بوده اید و بارها درخواست دریافت نسخه ای از نوشته هایم در این باره را داشته اید و من همواره با شرمندگی استنکاف کرده ام. اکنون بالاخره تصمیم گرفتم کتابی را که هشت سال پیش با عنوان «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» تدوین کرده بودم و در سال ۱۳۸۷ برای برخی مقامات کشور فرستاده بودم، با تاخیری پنج ساله منتشر کنم. این پنج سال را صبر کردم شاید سیاستگذاران کشورمان در راستای تامین منافع بلندمدت و میان نسلی ملت ایران از آن کتاب بهره ای برگیرند. راستش اشتباه می کردم. و اکنون که در آستانه یکی از فرصت های تاریخی کشورمان هم برای تغییر سیاستهای خارجی و هم برای اصلاح رویههای داخلی قرار داریم (انتخابات ریاست جمهوری یازدهم) تصمیم گرفتم بخش هایی از آن کتاب را منتشر کنم. جلد اول این کتاب اکنون در دسترش شماست. فایل نسخه الکترونیکی آن را می توانید از طریق سایت شخصی من در پیوند زیر دریافت کنید.
بخشی از مقدمه کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران: در آمدی بر عبور تمدنها»
مقدمه
این کتاب، گزارشی نگرانکننده از پیشبینی آینده نفت (یعنی آینده ایران و خلیج فارس) و تفسیر متفاوتی از مناقشه اتمی ایران و نقش غرب در آن است. بازگویه طرح احتمالیای است که غرب ـ و بویژه آمریکا ـ از طریق دمیدن در تنور مناقشه اتمی ایران، برای رهایی تمدن غرب از گرفتاریهای تاریخی خودش، دنبال میکند. تدوین اولیه این کتاب هشت سال پیش (در سال ۱۳۸۴) آغاز شد و بسطها و بازنویسیهای آن در زمستان ۱۳۸۵ و بهار ۱۳۸۶ انجام شده است. آنگاه یکبار دیگر در بهار و تابستان ۱۳۸۷ اطلاعات آن بهنگام سازی شده و سرانجام متن نهایی آن در مهر ۱۳۸۷ «فقط» برای چند نفر از مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران ارسال شده است.
آنگاه که این کتاب را تدوین میکردم آگاهانه پیشبینیهایم را با اندکی نمک بدبینی همراه میکردم. هدفم این بود که این نگرانیهای بدبینانه را به مقامات کشور منتقل کنم، تا شاید به فکر بازبینی در چیدمان اولویتهای ملی بیفتند. اما اکنون که به آن پیشبینیها مینگرم درمییابم که بسیار محافظهکارانهاند. یعنی نه تنها برخی از پیشبینیهای جسورانه آن – که برای یک افق بیست ساله بوده – هم اکنون محقق شده است بلکه حتی در برخی حوزه ها پیش بینی من از واقعیت عقب مانده است. به دیگر سخن: واقعیت بسی سریعتر و نگران کنندهتر از آن چه پیشبینی شده در حال رخ دادن است. یعنی سرعت تحولات دنیای واقع، از قدرت تخیل ما نیز پیشی گرفته است. این خود نشانهای از این است که دنیای مدرن دارد وارد مرحله تکینگی ( singularity ) می شود. و تکینگی (بخوانید: تَکینِه گی) یعنی وضعیتی که نه بازگشت به گذشته ممکن است و نه پیش بینی دقیق آینده. شوربختانه اما، هنوز ما خوابیم و اگر بیداریم به غوغاهای خودساخته مشغولیم و آنچنان در خویش و مسائل دونپایه خویش سرگردانیم، که فرصتی برای شنیدن و دیدن واقعیت نمانده است. و بازنده، فردی و نظامی و جامعهای است که در دنیای تحولات لحظهای و «تکینه شونده» زیست کند اما اندیشهاش در انجماد تصورات گذشته باقی مانده باشد.
من این کتاب را «از ترس» نوشتم، ترس از واقعیت هولناکی که خموشانه دارد محاصره مان میکند؛ و اکنون نیز «با ترس» منتشر میکنم، ترس از این که دیر شده باشد و تازه عدهای گریبان چاک کنند که زود بود. اما میدانم که زمان انتشار آن اکنون نیز دیر شده است. من این کتاب را برای دلم و به امید کمک به بهروزی ملتم نوشتم و به امید اثر گذاری بر سیاستهای جاری ایران در حوزه مناقشه اتمی، آن را فقط برای برخی مقامات کشورم فرستادم و «پنج سال» صبر کردم. اکنون که دریافتم پافشاری بر تداوم مسیر گذشته همچنان پای برجاست و هنگامی که دریافتم پیشبینیهای بهظاهر جسورانه من در این کتاب، بسیار محافظهکارانهتر از تحولات دنیای واقع بوده است و فرصتهای ما با سرعت بیشتری روبه پایان است، تصمیم به انتشار عمومی آن گرفتم. و البته جبران چند سال عمری که من بر سر تدوین این کتاب نهادم تنها زمانی خواهد شد که این کتاب تاثیری هر چند اندک بر روند پرهزینه و فرساینده سیاستهای ما بگذارد. و البته دو سه سال عمر من کجا و سرمایههای انسانی و اجتماعی ملتی بزرگ کجا که به شتاب در حال تخریب است؟ و دو سه سال عمر من کجا و عرق شرم کارگران و کشاورزان و زحمتکشان و شهروندان ما کجا که روزبهروز در زیر فشار یک اقتصاد بیثبات و تفتیده در تورم و فرسوده در رکود، شکستهتر می شوند؟ و امروز اقتصاد ما هیچ راه حل اقتصادی ندارد. اقتصاد ما در بنبست سیاست به دام افتاده است و سیاست ما نیز در دام مناقشه اتمی زمینگیر شده است.
عجیب است، ملتی که در ناصبوری در امور سازنده و طرحهای بزرگ و برنامههای جمعی، شُهره است.