بدترین نوع جلاد، آن جلادیست کە نمی داند مفهوم جلاد چیست، و یا چنین می نماید کە نمی داند مفهوم جلاد چیست. در فرهنگ معین آمدە است کە ‘مامور تازیانە زدن یا کشتن محکومان، دژخیم’.
این معنی لغوی جلاد است. پس جلاد کسی است کە از جملە می کشد.
خامنەای هشدار دادە است کە جای جلاد و شهید عوض نشود. بە بیانی دیگر یعنی جای کسی کە کشتە است و جای کسی کە کشتە شدە است. حال سئوال این است “چە جوری می شود جای کسی را کە کشتە شدە و هم اکنون در قید حیات نیست، با کسی کە قاتل است و هنوز در قید حیات، عوض کرد؟!”
اما منظور خامنەای، معنی کلامی لغت جلاد نیست. او طبق منطق همە قاتلان و جلادان جان انسانها، از موضع ‘حق’ حرکت می کند. یعنی می خواهد بگوید چونکە او و رژیم مطبوعش حق دارند، پس اگر هم بکشند جلاد نیستند و در عوض حتی در جایگاە شهید هم قرار می گیرند!
اما خامنەای فراموش می کند کە در هر صورت معنای جلاد از معنای کلامی آن شروع می شود، یعنی از آدمی کە بیرحمانە تازیانە می زند و می کشد.
جلادی کە جلاد بودن خود را انکار می کند و حتی از زاویە حق هم درصدد توجیە آن برمی آید، بدترین نوع ممکن جلاد است.