علیرغم اینکه بخش زیادی از طیف چپ بهمراه بخش وسیعی از روشنفکران حمله ظالمانه پوتین به اوکراین را محکوم کرده اند ،متاسفانه به مدد جریانات ضد چپ، صدای آن دسته از چپ ها که از پوتین حمایت میکنند در جامعه ظاهرا انعکاس بیشتری دارد، در تاریخ معاصر ایران هیچ جریان سیاسی در حد و اندازه چپ ها(طیف های مختلف ) برای آزادی و عدالت اجتماعی هزینه پرداخت نکرده اند ،چپها همیشه بخشی از فرهیختگان جامعه بوده اند، .ولی یک اشتباه محاسباتی تاریخی و عدم درک از شرایط جامعه ایران و عدم توجه به معادلات جهانی موجب گردیده هیچ گاه این جریان موقعیت واقعی خود را در جامعه پیدا نکند.
چپ در اذهان عمومی اشتباهأ متهم به بیگانه پرستی و ضد آزادی تلقی شده و این امر نه بر اثر تبلیغات و پروپاگاندای دشمنان چپ ، بلکه بخاطر حمایت شیفته وار چپ ها از اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفته است. بخش اصلی چپ در بزنگاههای تاریخی نتوانسته در مقابل منافع شوروی از منافع ملی ایران دفاع کند، هر جا که منافع این دو تداخل پیدا کرده بطور واضح و شفاف موضع درست اتخاذ نکرده و این امر موجب شده دشمنان چپ به نفع خود سوء استفاده کنند. خاطرنشان می شود دیگر مسائل پیچیده جهان امروز را با دوگانه امپریالیسم و ضد امپریالیسم نمیتوان بیان و تحلیل کرد و همه پدیده ها را یک جانبه مطلق دید. یکبار اوایل انقلاب طیف چپ بطور کلی به این اشتباه بزرگ دچار شد، نتیجه اش دفاع از ارتجاعی ترین بخش جامعه و حاکمیت انجامید و امروز هم در چارچوب همین دوگانه دیدن پدیده ها جانبداری نادرست شکل گرفته و طرفداری یکجانبه صورت میگیرد.
در عصر دو قطبی بودن سوسیالیسم و امپریالیسم زمانی این رفتار فوق بصورت شعاری برای عده ای (براساس دوگانه فوق الذکر) قابل قبول بوده ، .ولی ادامه این سیاست بعد از فروپاشی شوروی با هیچ منطقی سازگار و قابل توجیه نیست. و بصرف مقدس بودن اقلیم (اولین زادگاه ظاهرا سوسیالیسم در آن برهه زمان و مکان )از حاکمان بعدی روسیه هم حمایت و هم برایشان سینه سپر میکنند؟ منافع ملی مردم ایران در کجای این منطق ! لحاظ شده است؟
آیا منافع ایران همان منافع روسیه است ؟
هر کس نسبت به موقعیت و شرایطی که دارد با دلایل شخصی خود می تواند، نسبت به جنگی که پوتین آغاز کرده موضع گیری کند، ولی رفتار کسانی کاملا تعجب آور است، این جنگ را که در تاریک خانه پوتین و اولیگارش های مربوطه ساخته و پرداخته شده، دربست منطقی و اجتناب ناپذیر توجیه می کنند، و همگام با بلندگوهای مرتجعین یکصدا شده و شعار مرگ بر طرف مقابل را میدهند، همان اشتباه تاریخی و بزرگی که در ابتدای مقاله ذکر شد.راستی صف ما با صف حاکمیت در ماجرای حمایت از روسیه کجا جدا میشود وتاکی؟باهم باید یک صدا باشیم!؟ باز هم خاطرنشان می شود علتی که پوتین برای شروع جنگ می شمارد در راستای هدف شخصی پوتین ساخته شده، نه در خدمت منافع ما ایرانیان وحقوق زحمتکشان. حتی چپ هائی که از پوتین دفاع می کنند! متاسفانه یا خوشبختانه در این برهه از زمان این دسته از چپها هنوز نتوانستند برای دفاع از جنگ برای خود یک منطق کاملا ایرانی بسازند و نشان دهند منافع ایران هم در درون منطق آنها دیده میشود.
برای نمونه سایت پیک نت را نگاه کنید و ببینید. چگونه چشم بسته به ابزار تبلیغاتی پوتین تبدیل شده و مو به مو تبلیغات روسیه را تکرار می کند. دلیل حمایت از جنگ همان است که حامیان روسی پوتین از آن دفاع می کنند. در منطق پیک نت، زحمتکشان و فرودستان ایران کجایند؟ دفاع از صلح، دموکراسی و آزادی در کجای این منطقه قرار دارد. منافع ملی روسیه منافع ملی ما نیست!. ما اگر هم بخواهیم از جنگ دفاع کنیم باید دلایل منطقی خود را داشته باشیم. حوادث سال های ۸۸ و آبان ۹۸ و .. پوتین در کجای ماجرا ها ایستاده بود ؟ امروز بیشتر کارشناسان سیاسی و اجتماعی بر این عقیده هستند که در ایران شکاف بین مردم و حکومت چنان عمیق شده است که هر لحظه ممکن است آتشفشانی بر پا شود. دیگر مردم و حکومت هیچ منافع مشترکی ندارند .در این موقعیت پوتین در کدام سو قرار خواهد گرفت؟
برپایی امپراتوری تزاری در روسیه در خدمت منافع منطقه و زحمتکشان ایران نیست، و صلح و امنیت ما را تهدید می کند. هر چقدر که بسط و گسترش ناتو در منطقه خطرناک است گسترش نفوذ روسیه هم خطر آفرین است. از تله ای که پوتین «رئیس جمهور مادام العمر» پهن کرده تا بخشی از چپها را به بلندگو خود تبدیل کند بپرهیزیم، بر طبل جنگ نکوبید، اگر«پوتین» رامحکوم نمیکنید جنگ رامحکوم کنید، که حاصل این جنگ جز آدم کشی، بی خانمانی میلیون ها انسان، وحشت، ترور، ازبین رفتن زیرساختهای جوامع و..ثمر دیگری ندارد، و این فاجعه در هر شرایطی محکوم است.
خاورمیانه از جنگ و کشتار(که عمدتا ناتو و زمامداران ابله و دیکتاتور حامی منطقه منشاء ایجاد آن بوده اند) خسته شده و بیزار است ، میتوانید کلیه جنگ افروزان در غرب«ناتو و عملیات زورگویانه و جنایت کارانه و….. »و در شرق «دیکتاتورها و زمامداران آبله» را محکوم کنید. و فقط منافع ملی ایران جدا از این دو دستگی طالب باشید، و در پایان دراین شرایط حاد بغرنج حامی مذاکره، صلح، آزادی و عدالت اجتماعی بوده و شعار«نه جنگ» را تبلیغ و بخواست عمومی تبدیل کنید. پایدار باشید.
شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۰