جمهوری اسلامی از فضای ایجاد شدهی متاثر از جنگ اسرائیل و غزه و انحراف افکار روشنفکران از موضوعات اساسی جامعه به رسانهی جنگ، در بازسازی و ترمیم اطلاعاتیخود، دست به تعقیب و مراقبت از نیروهایی که گمان میبرد در جریان خیزش مهسا فعال بوده اند، زده است.
تعدادی از بازداشتها و پیگردهای اخیر در ارتباط با موضوعاتی چون “منشور”های صادره از سوی گروه های جامعه مدنی و افرادی که در پیرامون جنبش “زن، زندگی، آزادی” کنشگری سیاسی و تبلیغاتی داشته اند. معطوف شده است.
برابر گزارشات طی بیست روزiهی منتهی به آذرماه تا کنون تعدادی از فعالان کارگری بازداشت و در اختیار نهادهای امنیتی قراردارند. گفته میشود در بازجویی از آنها موضوع “منشور ۲۲ تشکل مدنی” از اهم موضوعات است.
تعدادی از بازداشت شدگان اخیر، کنشگران جنبش و قیام مهسا هستند و حتی آن عده که پرونده قضایی آنها بنا به اصطلاح عفو صادره از سوی دیکتاتور، به ظاهر بسته شده بود.
تعدادی از زندانیان قیام مهسا طی روزهای شروع جنگ غزه تا کنون اعدام شده اند و خانواده های اعدام شدگان از حق برگزاری مراسم تدفین و خاکسپاری منع گردیدند.
دامن زدن به موضوعات فراملی و ایجاد دوگانه سازی درباره الویتهای مبارزه سیاسی به محوریت مقاومت فلسطینی از سوی جریانهای محور مقاومتی و برخی آشفته فکران چپ در داخل و خارج و سرکوب گستردهایکه برای بی اثرکردن جنبش “زن، زندگی، آزادی” از سوی دیگر جریان دارد، این امکان را برای برنامه ریزیهای دستگاه های امنیتی فراهم آورده است تا به فراخواندن و بازداشت فعالان اجتماعی عرصه های مختلف مبادرت ورزد.
بی تردید چنین رویکرد پلیسی دو هدف را دنبال می کند:
یکم استقرار مستمر نظم اطلاعاتی برای رصدکردن وضعیت عمومی جامعه به قصد جلوگیری یا مقابلهی موثر و بهنگام جنبشهای اعتراضی احتمالی؛
دوم بازتولید اقتدار از دست رفته رژیم جمهوری اسلامی و یافتن نوعی مشروعیت لازم برای مناسبات ملی و بینالمللی برای ادامه و بقای حاکمیت دیکتاتوری ولایت فقیهی و جلوگیری از هرگونه تغییرات در عرضه های گوناگون به ویژه حفظ نظام سرمایهداری الیگارشی و میلیتاریستی در ایران.
درک موقعیت کنونی از همهی کنشگران سیاسی اعم از احزاب و سازمان های مترقی و مردمی و یا شخصیت های سیاسی و کنشگران اجتماعی میطلبد تا ضمن حمایت و پاسداری از خون های ریخته شده در راه جنبش “زن، زندگی، آزادی” و حمایت از زندانیان سیاسی و کنشگران اجتماعی، همهی هم و غم خود را در راه ادامه مبارزه ضد دیکتاتوری و برای آزادی و برابری بکارگیرند.
شرط عقل و پایبندی همگانی به مبارزه در راه آزادی و برابری، شناخت درست وظایف کنونی در برابر استبداد و دیکتاتوری است و درک این مهم که هر اندازه دیکتاتوری و نهادهای اقتدارگرایانه و ضد دموکراتیک در جای جای جهان محدود شود جنبش های رهایی بخشی چون فلسطین هم بطور مستقیم و غیر مستقیم از آن امکان فضای دموکراتیک سود خواهند جست، این دو حکم به توجه جدی به بحران های درون ایران و سیاست های سرکوبگرانه جمهوری اسلامی می کند.
محور مقاومتیها و خوش باوران به مبارزه دروغین ضد امپریالیستی جمهوری اسلامی در اساس کاری جز تفویت استبداد و دیکتاتوری و ادامه فساد همه جانبه و سیستماتیک و همچنین تداوم فقر و تنگدستی اکثریت مردم ایران نخواهند کرد. آنها طی مدت شعله ور شدن آتش جنگ از هر دو سو تنها با مخدوش کردن حقیقت و واقعیت این جنگ و همچنین ایجاد دوگانه ی اشغال و علیه اشغال دست زدند و با انواع تئوری های به ظاهر ضدامپریالیستی درست در مسیر تداوم جنگ، هر نیرویی که بیهودگی این جنگ را هشدار داد به طرفداری از آمریکا، اسراییل و اشغال متهم کردند.
ما به خوش باوران، نسبت به سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی هشدار میدهیم گول آنهایی را که در ایجاد این دوگانه سازی به سود جنگ و تداوم کانون تنش در منطقه خاور میانه در پی منافع خود مردم و سرزمین فلسطین را وجه المعامله قرار دادهاند، نخورید! مردم آگاه به درستی درک کردهاند که مبارزات رهایی بخش در درون هر کشوری از سوی مردم همان کشور تنها راه همبستگی جهانی و همسویی انترناسیونالیستی علیه امپریالیسم، دیکتاتوری های مسلط و علیه انواع ستم های رایج است.
نمی توان آواری را که از هجوم سرکوب و دزدی و اختلاس و استثمار بی حساب کارگران و زحمتکشان بر سر ایران ریخته است و غارت بی حد زیست بوم این جغرافیای پر از ثروت و اندوخته های طبیعی آن را از سوی سرمایهداران تحت الحمایه رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی نادیده گرفت و به خیال خود به فکر مظلومیت و آزادسازی فلسطین و مردم فلسطینی از ستم تجاوزگران فاشیست اسرائیلی و حامیان غربی و اروپایی اش بود و گمراه سازی جنایت بار جمهوری اسلامی و دیگر مرتجعین منطقه و جهان را برای تعیین عمق استراتژیک خود نادیده گرفت.
امروز و در اوج ویرانی که از سوی اسرائیل و حامیانش از یک سو و مرتجعین منطقه خاور میانه از سوی دیگر به بدترین شکل ممکن مردم ستمدیده فلسطین قربانی میشوند، در ایران نیز دیکتاتوری جمهوری اسلامی به بازیافت قدرت و مشروعیت از دست رفته خود دست زده است و تمامی نیروی خود را در بازگرداندن اوضاع ناشی از پیروزی های اندک اما ارزشمند جنبش و قیامی که از شهریور ۱۴۰۱ به مدت یکسال ایران را فراگرفته بود، قرار داده است. بهمین منظور رژیم در پی یافتن هسته های سازمانده مقاومت یک ساله ی اخیر و سازماندهندگان بالقوه مبارزات مردمی از میان زنان، کارگران، دانشجویان و روشنفکران مردمی است.
این بسیار ساده لوحانه است که دفاع ریاکارانه رژیم های دیکتاتوری از نوع جمهوری اسلامی و یا رهبران ترکیه کنونی و شیخ نشین های خلیج فارس را به حساب طرفداری از مردم فلسطین گذاشت. زیرا این رژیم ها هیچ تلاش جدی برای برقراری آتش بس کامل طرفهای درگیر در غزه، نمی کنند! زیرا که این رژیم ها طی سال های پس از صلح اسراییل و فلسطینی ها و پیش از آغاز جنگ کنونی، هیچگاه بطور جدی پیگیر و خواهان توافقات پس از صلح نشدند. زیرا که طی این مدت هیچ رژیمی از طرفداران سابق و اکنون فلسطینی ها از روسیه و چین و سران کشور های عربی و ترکیه و ایران هیچ نشست مشترک و هماهنگی برای فشار بر اسراییل و حامیان امریکایی و غربی _ اروپایی آن نیاورده اند. به همین خاطر این حامیان دروغین مردم فلسطین در میانه جنگی که غزه را فراگرفته است باز هم هیچ اقدام موثر و تعیین کننده ای در چهارچوب یک عمل مشترک برای برقراری آتش بس دایم از خود نشان نمی دهند.
در همه این سال ها رژیم مرتجع جمهوری اسلامی در پی ایجاد ساز و کارهای نظامی و رفتارهای جذب هوادار فلسطینی برای پیشبرد سیاست های خود بوده است و با اختصاص بودجه های بسیار قابل توجه نظامی در تقویت بازوهای نظامی در لبنان و فلسطین و سایر مناطق پر تنش همت گمارده است. صرف نظر از اینکه این بودجه ها به قیمت فقر و ناداری مردم کشور گردیده، در مجموع موجب تشنج فزایی در روابط بین المللی با ایران شده است که نتیجه آن تحریم و محدودیت بازار اقتصادی ایران در جهان و ایجاد یک طبقه انگلی کوچک با اختیارات بزرگ برای دور زدن تحریم ها و کسب و کار پر منفعت از این طریق بوده است.
این بسیار منطقی است که در شرایط بحران های همه جانبه و برآمد وسیع و گسترده جنبش های اعتراضی، جمهوری اسلامی در پی مفرها و موقعیت و شرایطی برای خروج از بحران، خرید زمان و بازیافت امکانات از دست رفته باشد. در عین حال دستگاه اطلاعاتی _ امنیتی و بخش گسترده رسانه ای رژیم با این دریافت که چپ در ایران ویژگی ضد امپریالیستی دارد به تحریک این ویژگی برای بازداشتن این نیروی موثر اجتماعی از اقدامات علیه خود و کشاندن آن به وادی بازی طراحی شده ی سیاسی در منطقه باشد. و درست در چنین هنگامه ای هم به سرکوب از طریق هرچه منفرد و پراکندگی بیشتر آن دست زند. این اقدامات هم اکنون در جریان است.
ما در راهکار سوسیالیستی بار دیگر مجموعه نیروهای چپ را با اتخاذ سیاستی علیه دیکتاتوری و برای آزادی و برابری فرا می خوانیم. و بیش و پیش از هر چیز آزادی زندانیان سیاسی و منع تعقیب کنشگران جنبش زن، زندگی، آزادی را از مهمترین شعارهای لحظه کنونی می دانیم. باشد که خوش باوران چپ و تاثیر پذیرفته ها از سیاست فریبِ محور مقاومتی، با پرهیز از آوانتوریسم به ظاهر انقلابی و در واقع خرده بورژوایی از افتادن به چنین دام رسوای ساخته و پرداخته رژیم دوری جویند.
راهکار سوسیالیستی
https://www.s-rahkar.org
info@s-rahkar.org