یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۷

یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۷

دلتنگی هایم در زیر باران می شویم
پس از هفتاد و هفت سال/ دلتنگی هایم در زیر باران می شویم... از خاطرات یک سبد تجربه می چینم/ باز می کارم، در باغچه ی دل.
۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
جایگاه تحولات سوریه در سیر تطورات منطقه...
در ملاقاتهایی هم که در واپسین روزهای حکومت اسد بین بشار اسد با مقامات ایرانی از جمله عراقچی و ولایتی و لاریجانی انجام شده بود، وی با اعتماد به نفس...
۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: م. نوید
نویسنده: م. نوید
به مقابله جدی با فاشیست های سلطنت طلب برخیزیم!
ما باید انفعال را کنار گذاشته و بار دیگر تاریخ را برای مردم و بویژه جوانان توضیح دهیم، ما باید علیه تحریف و واژگون کردن واقعیت های تاریخی که از...
۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!
غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
قاتل و مقتولِ مقصر قتل خود!
...اگر کشته شدن باعث تقویت می‌شود، چرا برای قوی‌تر شدن نباید خودمان را به کشتن بدهیم؟ چرا برای تقویت ارتش‌مان، آن را به ارتش یک کشور دیگر تبدیل نکنیم تا...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ا. م. شیری
نویسنده: ا. م. شیری
نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!
همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
روایت ترانه علیدوستی، از بازداشت تا ممنوعیت از پرواز!
پدیده ممنوعیت از پرواز در غرب موردی آشناست و عمدتا بعد از عملیات القاعده در سال ۲۰۰۱ به سپهر عمومی راه یافت. بویژه در ایالات متحده لیست هایی بوجود آمد...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه

تدارک رودرروئیهای آتی

محدود شدن آن تعداد اعضای مجلس که احمدی نژاد را از موازیکاری پرهیز دادند، به ۱۲۲ نفر از ۲۹۰ نماینده، انگاره ای نسبی از صف آرائی نیروها در مجلس را نیز به دست داد. این انگاره مطلقاً حاوی نشانه ای از تفوق بلامنازع خامنه ای در مجلس نبود و ای بسا درست به همین دلیل، احمدی نژاد برای فروکشیدن مجلس از "رأس امور" و فراکشیدن خویش به این جایگاه دیگر درنگ نکرد.

این گفته که کشمکشهای درون هیئت حاکمۀ فعلی جمهوری اسلامی “جنگ زرگری” است، اگر از زاویه تعیین موضع نسبت به گرایشهای درگیر در این کشمکشها درک و منظور گردد، گفته ای قابل تأمل است. فی الواقع هم در یک سوی این درگیریها سروکار ما با راست افراطی در قامت کسانی چون احمدی نژاد و رحیم مشائی، و در سوی دیگر با راست سنتی و بخشی از روحانیت در وجود کسانی چون حسین شریعتمداری و احمد خاتمی است؛ و مؤکداً باید گفت که هیچ یک از این گرایشها در درگیری جاری میان آنان قابل حمایت در برابر دیگری نیست.

اما اگر “جنگ زرگری” به معنائی تحلیلی، یعنی به این معنا گرفته شود که گویا کشمکش میان گرایشهای پیشگفته در حاکمیت، واقعی نیست، نوعی صحنه سازی و یا به هر حال جنگی ساختگی برای فریب دیگران است، آن گاه باید گفت که این کشمکشها نه تنها کاملاً واقعی اند، بلکه به یکی از اصلیترین، اگر نگوئیم اصلیترین، وجوه رقم زنندۀ وضع سیاسی لحظه، خاصه پس از غیبت جنبش سبز در خیابانها، نیز تبدیل شده اند.

موضوع اگرچه مطلقاً از هفته های اخیر آغاز نمی شود، اما هفته های اخیر و هفتۀ گذشته مملو از رویدادهائی بودند، که حدت درگیریهای میان دو گرایش و جدیت آنان را برای تجهیز و تسلیح خویش، تسلیح به انواع ابزارهای نرم و سخت به منظور رویاروئیهای آتی، آشکار می کرده اند.

“گله گزاری” خامنه ای از موازیکاری احمدی نژاد، که مشائی را به عنوان نمایندۀ ویژۀ خویش در خاورمیانه گمارده بود، و تذکر ۱۲۲ تن از نمایندگان مجلس به احمدی نژاد و خواستن از او که به “گله گزاری” رهبر گوش بسپارد و به موازیکاری خاتمه دهد، برخلاف این برداشت که در اثر این اقدامات موضع مشائی و به همراه او احمدی نژاد رو به ضعف نهاده است، نه تنها پاسخ مورد انتظار خامنه ای و تذکردهندگان را از احمدی نژاد دریافت نکرد، بلکه در فردای همان “روز تذکر” با اعلام موجودیت رسمی “جبهه عدالت و رفاه”، یعنی تشکل حامیان رحیم مشائی [و احمدی نژاد] مواجه شد.

“جبهۀ عدالت و رفاه”، که ابداً محدود به چند فرد نیست و بعضی از محافل قدرتمند حکومتی را دربرمی گیرد، در نخستین نشست خود، بی گذاشت و برداشت، “مکتب ایران” ابداعی مشائی را، که او به خاطر پیش کشیدن آن در برابر “مکتب اسلام” ظاهراً سخت زیر ضرب رفته است، ستود، آتش متقابل توپخانه را بر راست سنتی گشود و خط و نشان هم کشید که از این پس مرتباً به موضعگیری اقدام خواهد کرد.

اگر تشکیل “جبهۀ عدالت و رفاه” را نوعی تسلیح سیاسی در برابر رقیب بدانیم، ارتقاء کورش به مرتبۀ “تقریباً پیغمبری” در جریان رونمائی از لوح منشور کورش و ارنقاء این منشور به مقام سندی برای مدیریت جهانی و سخن پراکنیهائی از این دست توسط احمدی نژاد را هم باید اقدامی دوسویه، از سوئی برای تسلیح اجتماعی و از سوی دیگر تسلیح ایدئولوژیک-فرهنگی تلقی کرد. به نظر می رسد جریان احمدی نژاد دریافته است که ولو اگر بتواند جنبش سبز را منکوب کند، دیگر نمی تواند تمامی مطالبات و تمایلات موجود در این جنبش را نادیده گیرد. هم از این رو به سرمایه گذاری بر پاره ای تمایلات ناسیونالیستی و مخالف روحانیت در آن دست زده و در صدد آن است تا در رودرروئیهای آتی از این تمایلات به نفع خویش بهره گیرد. شاید ابداً “تصادفی” نباشد که این روزها، همزمان با ستایش از کوروش و تعزیز ایران توسط جریان احمدی نژاد، شاهد تشدید فشار بر موسوی و کروبی نیز هستیم: این پیامی به تمایلات گفته شده است تا دریابند آنچه را که در جنبش سبز دنبال می کنند، بدون هزینه نزد راستهای افراطی خواهند یافت.

محدود شدن آن تعداد اعضای مجلس که احمدی نژاد را از موازیکاری پرهیز دادند، به ۱۲۲ نفر از ۲۹۰ نماینده، انگاره ای نسبی از صف آرائی نیروها در مجلس را نیز به دست داد. این انگاره مطلقاً حاوی نشانه ای از تفوق بلامنازع خامنه ای در مجلس نبود و ای بسا درست به همین دلیل، احمدی نژاد برای فروکشیدن مجلس از “رأس امور” و فراکشیدن خویش به این جایگاه دیگر درنگ نکرد. تا پیش از این احمدی نژاد به حدودی از حکمیت شورای نگهبان در اختلافات بین رئیس جمهور و مجلس تن می داد و ملاحظۀ “رهبر” را، که مکرراً سخن خمینی را دایر بر این که “مجلس در رأس امور است” تکرار کرده است، داشت. اما این بار در مصاحبه ای با روزنامۀ ایران در باره جای مجلس به صراحت گفت: “بعضیها یک جمله حضرت امام متعلق به زمانی که نظام ما پارلمانی بوده را برجسته می کنند. آن زمان رئیس جمهور مسئول اداره کشور نبوده، بلکه نخست وزیر مسئول اداره کشور بوده که از طریق مجلس انتخاب می شده است. آن موقع مجلس بالاترین بود. اکنون در قانون اساسی قوه مجریه بار اصلی اداره کشور را بر دوش دارد و قوای دیگر باید کمکش کنند”.

روشن است که راست سنتی، که آماج نخست تعرضات پیشگفته بود، نیز ساکت ننشیند و به تعرضات متقابلی دست زند؛ با این تفاوت که، اکنون بیش از پیش آشکار شده است که اتکای اصلی این گرایش، در وجه اجتماعی، همانا به “روحانیت” است و روحانیت برگهای برنده اش را، چه در درون حاکمیت و چه در مناسبات خویش با مردم، بیش از پیش از دست داده است. برگزاری هشتمین نشست رسمی مجلس خبرگان دوره چهارم، در روزهای سه شنبه و چهارشنبه هفته گذشته، مهمترین مناسبت برای راست سنتی بود تا در برابر رقیب عرض اندام با معنائی داشته باشد؛ ضمن این که اولاً پرهیز دستغیب برای شرکت در این نشست و انتساب انحراف از وظیفۀ اصلی به مجلس خبرگان توسط او و ثانیاً واقعیت ریاست رفسنجانی بر این مجلس، قدرت عمل راست سنتی را برای آن که در آن تماماً بروفق مراد خویش عمل کند، محدود می کرد.

با این احوال بیانیه پایانی این نشست را، از مواضع قابل انتظار آن در “تجدید بیعت” با خامنه ای و دفاع از سیاست هسته ای و از این قبیل که بگذریم، به واقع می توان بیانیه ای از جانب راست سنتی در تمام موضوعات مورد مناقشۀ دو گرایش به شمار آورد. بند ۷ بیانیه “تساهل و تسامح فرهنگی، دمیدن در جریان ملیگرایی، عدم توجه شایسته به مسئلهی عفاف و حجاب” را ” از دغدغهها و نگرانیهای اعضای مجلس خبرگان رهبری” اعلام می کند و “به همه نهادهای فرهنگی کشور هشدار میدهد مراقب این دام باشند که این آسیبی جدی برای نظام و انقلاب اسلامی است”. بند ۸ آن نیز، که به موضوع “ساماندهی یارانه ها” می پردازد، جز تکرار موضع راست سنتی در برابر احمدی نژاد در این باره نیست.

تسلیح گرایشهای نامبرده را هنوز نمی توان “تسلیحی از هر باره” تلقی کرد. سپاه پاسداران در جریان مواجهه با جنبش سبز به “دخالت نظامی در سیاست” نیز دست یازید، بی آن که شکافی در درون آن بروز بیرونی یابد. تکرار چنین کیفیتی، در میدانی از کشاکشهای درون حکومتی آتی بسیار بعید به نظر می رسد. اما متصور است که مانورها برای همراه کردن لایه های هرچه وسیعتری از سپاه و به صورت “دخالت سیاسی سپاه در سیاست” به نفع این یا آن گرایش جریان داشته و شدت گیرند.

در این میانه و میدان وضع خامنه ای نیز از ویژگی خاصی برخوردار است. آنچه روشن است این که او دیگر “فصل الخطاب” در امور سیاسی نیست. به علاوه مقام ناداشته فقهی او، که مقام حکومتی اش نمی توانسته آن را جبران کند، و کیفیت عمل اش در قبال روحانیت، مانع از برآمد او در این مناقشات به نمایندگی از روحانیت اند. این وضعیت خامنه ای را وامی دارد که در کشاکشهای آتی هر چه بیشتر به یکی از گرایشها رونماید. قراین برای این استنتاج که “انتخاب” او جریان راست سنتی خواهد بود، ناچیز اند.

این مجموعه مناسبات آبستن رویدادهای متنوع و فعلاً غیرقابل پیش بینی است. با اقدام احمدی نژاد در استقرار خویش در مقام “رأس امور” و با کوبیدن بر طبل “مکتب ایرانی”، حتی منتفی نیست که در شکلی متفاوت، روندی متفاوت، ابعادی متفاوت و عاقبتی متفاوت، با وضعیتی هم گوهر با “سکولاریسم و مدرنیسم رضاخانی” نیز روبرو شویم.

تاریخ انتشار : ۳۱ شهریور, ۱۳۸۹ ۵:۲۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

دلتنگی هایم در زیر باران می شویم

جایگاه تحولات سوریه در سیر تطورات منطقه…

به مقابله جدی با فاشیست های سلطنت طلب برخیزیم!

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

قاتل و مقتولِ مقصر قتل خود!

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!