اعجوبه ای که ما با آن سر و کار داریم، «توفان سرمایه داری» نام دارد. به عقیده کارشناسان، این توفان در سال ١٩٩٨، زمانی که طوفان میچ آمریکای مرکزی را درنوردید و زندگی ٩ هزار نفر را قربانی گرفت، سر برآورد. پس از آن، این منطقه را طوفان وحشتناکتر دیگری بنام طوفان خصوصی سازی در هم کوبید. در هندوراس ترمینالهای هوایی و دریایی، راههای شوسه، شرکت برق دولتی به بخش خصوصی واگذار شدند. قانون اساسی بسرعت تغییر یافت و شرایط فروش دارایی های غیرمنقول به خارجیان تسهیل گردید. در گواتمالا، شرکت تلفن به فروش رفت، در نیکاراگوئه بخش نفت به فروش گذاشته شد… جنگ، کار سودمندی است. بخصوص اگر حریف صاحب ذخایر غنی و نیروهای مسلح ناتوان از دفاع ثروتهایش باشد. آن وقت طرف برنده بیش از هزینه هایش سود می برد. پروفسور میشل شودوفسکی (Michel chossudovsky) در مقاله اخیر خود مربوط به دستاوردهای اجتماعی- اقتصادی لیبی در دوره قذافی و تجاوز ناتو به این کشور، ضمن ارائه آمارهای جالب توجه، چنین واقعیتی را یادآوری می کند: ناتو در ارتباط تنگاتنگ با صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و همچنین با یک سری مراکز پژوهشی در واشنگتن فعالیت می کند. بنابراین، برنامه های «بازسازی» بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، با طرحهای نظامی ایالات متحده آمریکا و ناتو همآهنگ می شوند (١). سقوط لیبی، یعنی، بازسازی سیاست نئوامپریالیستی در آفریقا و توزیع مجدد امتیازات استخراج منابع طبیعی، نمایش قدرت و ایجاد کانون تشنج جدید به منظور توجیه گسترش حضور نظامی در منطقه و ایفای نقش ویژه «در دوره پس از مناقشه»، بخصوص، وقتی که بازسازی زیرساختهای تخریب شده به موضوع روز تبدیل می شود! امر غلبه بر پیامدها و خرابی های ناشی از جنگ، معمولا بر عهده سازمان ملل متحد بود، اما پس از آنکه سود دهی های کلان این کار آشکار شد، آن را بدست آمریکایی ها سپردند. در سال ٢٠٠۴ دولت ایالات متحده آمریکا بمنظور تصرف بخشهای اقتصادی، اداره جدیدی با عنوان «اداره همآهنگی بازسازی و تثبیت»(٢) به سرپرستی کارلوس پاسکوآل، سفیر سابق آمریکا در اوکراین تشکیل داد. این اداره ملزم بود در همکاری تنگاتنگ با شورای امنیت ملی آمریکا (٣)، طرح بازسازی ٢۵ کشور را پس از پایان عملیات جنگی و یا حوادث ناگوار طبیعی بررسی و تدوین نماید… کار این اداره فقط به امور بازسازی محدود نمی شود، بلکه، امور بشردوستانه – در روح بیانیه هیلاری کلینتون مبنی بر کاربرد «قدرت هوشمند»(smartpower) نیز بخشی از برنامه کار آن را تشکیل می دهد. در حال حاضر، رهبری این اداره را روبرت لوفتیس بر عهده دارد. او که در کنار افرادی مثل زبیگنوف بژزینسکی، هنری کیسنجر، ویلیام کوهن، جیمس شلزینگر، جیمس وولسی … در مقام کارمند ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملی فعالیت می کند، در اوایل سال ٢٠١١، تصمیم آمریکا مبنی بر «پشتیبانی از توسعه دمکراسی چندملیتی در قرقیزستان» را اعلام کرد. این هشدار بود. بگفته لوفتیس، تیم او از علل بروز مناقشات در جنوب قرقیزستان تصور روشنی دارد (۴). در این کشور عوامل ایالات متحده آمریکا، که در زیر چتر «ارتش دفاع غیرنظامی» استتار کرده اند، از اواسط سال ٢٠١٠، تحت عنوان اعمال نظارت مدنی و انتخاباتی فعالیت می کنند(۵) و مسئله تثبیت و بازسازی افغانستان و سودان دو موضوع مهم دیگری بود که در سال ٢٠١٠ به مطالعه آن پرداخت. بنظرم، اشتباه نیست اگر تصور کنیم که تقسیم سودان به دو کشور، بر اساس برنامه همین اداره تحقق یافت و آمریکایی ها هم خدمات خود در سازماندهی رفراندوم برای رسمیت بخشیدن به استقلال سودان جنوبی را کتمان نمی کنند(۶). موسسه سرمایه گذاری آمریکا، یکی از قدیمی ترین سازمانهای نئوکانها است، که بعنوان یک تشکیلات دیگر واشنگتن در کشورهای رو به توسعه فعالیت می کند. بازسازی کشورهای عراق و افغانستان برجسته ترین نمونه در امر بازسازی (البته، نه به سود کشورهای «بازسازی شده»)، می باشند. در این کشورها فقط کمپانی هالیبرتون که بیشتر سهامداران آن اعضای کابینه بوش بودند، ١٠ میلیار دلار از قراردادهای تحویل و کارهای ساخت و ساز بدست آورد و شرکت آمریکایی ”برینگ پوینت“(٧)، به افزایش چهار برابری سود شرکت در عرض فقط پنج سال بحساب این دو کشور افتخار می کند. اعجوبه ای که ما با آن سر و کار داریم، «توفان سرمایه داری» نام دارد. به عقیده کارشناسان، این توفان در سال ١٩٩٨، زمانیکه طوفان میچ آمریکای مرکزی را درنوردید و زندگی ٩ هزار نفر را قربانی گرفت، سر برآورد. پس از آن، این منطقه را طوفان وحشتناکتر دیگری بنام طوفان خصوصی سازی در هم کوبید. در هندوراس ترمینالهای هوایی و دریایی، راههای شوسه، شرکت برق دولتی به بخش خصوصی واگذار شدند. قانون اساسی بسرعت تغییر یافت و شرایط خرید و فروش اموال غیرمنقول به خارجیان تسهیل گردید. در گواتمالا، شرکت تلفن به فروش رفت، در نیکاراگوئه بخش نفت به فروش گذاشته شد. نائومی کلاین منتقد نامدار سیستم غرب در کتاب «ظهور فاجعه سرمایه داری» می نویسد: «ویرانی کشورها به این دلیل ساده، برای بانک جهانی جذاب است که: آنها مطیع می شوند. دولتهای این کشورها معمولا پس از فاجعه، بخاطر اخذ کمکهای مالی هر آنچه را که از آنها بخواهند، حتی اگر رفتن به زیر قرضهای هنگفت و اصلاحات کشنده سیاسی باشد، انجام می دهند». بانک جهانی و صندوق بین المللی پول با آگاهی از بی دفاعی کشورهای خسارت دیده از مناقشات یا بلایای طبیعی، کمکهای خود را نه بعنوان کمک بلاعوض، بلکه، بشکل وام با شرایط سنگینی که «استقلال» این یا آن کشور را محدود می کند، می پردازد. در افغانستان با کاربست روشهای کهنه محدودسازی استقلال، به خصوصی سازی بخش بهداشت و سلامت نائل شدند و پولها را به حساب سازمانهای «معتمد» غیردولتی منتخب پیمانکاران خارجی واریز کردند. در عراق سیستم خطوط لوله آبرسانی در مدت کوتاهی پس از تعمیر توسط کئوپراسیون بکتل(Bechtel)، از رده خارج شد. در سری لانکا، ۶٠٠ هزار نفر خسارت دیده در اثر سونامی، مثل گیاهان صحرایی به امان سرنوشت رها شدند و بخش اصلی پولها به جیب چند نفر از افراد ممتاز سرازیر شد. به عقیده نائومی کلاین، هم اکنون یک دولت موازی مرکب از اعضای کمپانیهای مشاورتی، شرکتهای مهندسی، سازمانهای معظم غیردولتی، آژانسهای کمک رسانی سازمان ملل متحد و نهادهای مالی بین المللی که در گیر «مهندسی ژئوپلیتیک» هستند، بر جهان فرمانروایی می کند (احتمالاًَ منظور نائومی کلاین از دولت موازی، همان کمیته ٣٠٠، یا دولت موازی صهیونیستی می باشد، که از دهها سال قبل بر جهان حکمرانی می کند. مترجم). لازم است بخش نظامی را هم که در باره آن میشل شودوفسکی می نویسد، به این اضافه کنیم. در کتاب مجموعه مطالعات جمعی موج مدنی (Civilian Surge)، منتشره از سوی دانشگاه دفاع ملی آمریکا در سال ٢٠٠٩، تجزیه و تحلیل مخاطرات سیاسی و غیره مثل مطالعه نقشه های حمله به کشورهای مختلف و «عملیات پیچیده» تحت نام دیپلوماتیک بر اساس داده های آماری مورد مطالعه قرار گرفته است(٨). در سال ٢٠٠٩ «عملیات پیچیده» و پس از آن «تثبیت و بازسازی» نه تنها در سوریه، کره شمالی، عراق، ایران و افغانستان، یعنی کشورهای سرکش «سنتی» از دید واشینگتن، بلکه، اندونزی، کوبا و حتی اوکراین (احتمالا، منظور ایجاد مناقشه با روسیه است) در نظر گرفته شده است. برای تسخیر هر یک از این کشورها نیروهای نظامی کافی تعیین شده و راههای استفاده مشروط از ساختارهای مدنی و غیره نیز پیش بینی شده است. جدول ٢-۴ شاخص سناریوهای برای انجام عملیات پیچیده آینده
عملیات کوچک جمعیت (به میلیون)
عوارض سونامی در آسیا ۵- ١
عوارض توفان در کارائیب ۵- ١
عملیات بشردوستانه در دارفور ۴
عملیات بشردوستانه در گرجستان ۵
عملیات تثبیت و بازسازی در چاد ١٠
عملیات تثبیت و بازسازی در کوبا ١١
عملیات متوسط تا بزرگ عملیات تثبیت و بازسازی در سوریه ١۶
عملیات تثبیت و بازسازی در کره شمالی ٢۴
کوشش برای ثبات و بازسازی در عراق ٢٧
افزایش عملیات ثبات و بازسازی در افغانستان ٣٣
عملیات تثبیت و بازسازی در اوکراین ۴۶
عملیات بشردوستانه در برمه ۴٧
عملیات تثبیت و بازسازی در کلمبیا ۴٨
عملیات اضطراری عملیات تثبیت و بازسازی در ایران ۶٨
عملیات تثبیت و بازسازی در پاکستان ١۶٢
عملیات تثبیت و بازسازی در اندونزی ٢٣۵
به این ترتیب «اقدام نرم» دیپلوماسی واشینگتن در کشورهای شریک، تشریح کمک های مالی و ارائه تصاویر مسرت بخش بر مردم بومی از محل حادثه، می تواند جای خود را بسرعت با یک نیروی خشن همراه با تحریمهای اقتصادی، محاصره ها و پروازهای جنگی نیروی هوایی آمریکا و ناتو عوض کند. دکترین اوباما بویژه بر این پایه استوار است. بخصوص اینکه، «قدرت هوشمند»، فقط ضمیمه نیروی نظامی می باشد. در برنامه های تنظیمی مراکز مطالعاتی واشینگتن، سناریوی ایجاد مناقشات در جمهوری فدراتیو روسیه نیز گنجانده شده است. نمی توان تردید داشت که «دولت موازی» با آمادگی کامل برای «بازسازی و تثبیت» حریم پهناور روسیه خواهد شتافت.
مـنـابـع
۱- میشل شودوفسکی، تخریب استانداردهای زندگی در یک کشور: لیبی به چه چیزی دست یافته، چه چیزی را از دست دادهhttp://globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=26686
۳- ل. و. ساوین، مسائل ژئوپلیتیک، ٢٠١١
۴-http://www.paruskg.info/2011/02/01/39123
۵-http://www.civilianresponsecorps.gov/newsroom/169223.htm
۶- http://www.civilianresponsecorps.gov/newsroom/168618.htm
۷- حوزه فعالیت این کمپانی که اغلب با دادوستد مشغول می شود، ارائه خدمات در عرصه های اجتماعی، تجاری و مالی می باشد. در سال ٢٠٠٨ یکی از صدها شرکتی بود که قراردهای دفاعی امضاء کرد. ولی، در سال ٢٠٠٩ در اثر بحران اقتصادی، ورشکست گردید، و از نو بازسازی شد.
۸- См. Civilian Surge. Key to Complex Operations. Washington. NDU Press, 2009.