مجمع عمومى مشترک انجمن توسعه اسلامى و انجمن دانشجویان پیرو خط امام دانشگاه یزد و اعلام تشکیل “انجمن دانشجویان جمهورىخواه” دانشگاه یزد باعث این گردید که رادیوى اینترنتى “رسانه” مصاحبهاى را با على صمد از آگاهان به مسئله جوانان و دانشجویان در ایران انجام دهد. متن کامل مصاحبه از نظر خوانندگان “کار” اینترنتى مىگذرد.
شما حتما از ادغام دو انجمن اسلامى دانشجویى و تغییر نام آنها به انجمن دانشجویان جمهورى خواه مطلع هستید. شما حذف کلمه اسلامى و وارد کردن کلمه جمهورى خواه را در این تغییر نام چگونه توضیح مىدهید؟
بله من هم از ادغام دو تشکل دانشجویى در دانشگاه یزد باخبر شدم. البته به نظرم موضوع را تنها نباید در تغییر نام این دو تشکل دانشجویى بررسى کرد. لازم است براى جواب مناسب به سوال شما، کمى به گذشته برگردیم. اگر بخواهیم روند فعالیت هاى جنبش دانشجویى را از فرداى حادثه کوى دانشگاه در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ مورد بررسى قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که گرایش جمهورى خواهى در واقع از آن مقطع نطفه اولیه اش شروع به رشد کرد. این صحت دارد که دانشجویان در شکل گیرى دوم خرداد ۱۳۷۶ و نیز پیشبرد جنبش اصلاحات بسیار فعالیت کردند و نقش موثر دانشجویان در این عرصه بر کسى پوشیده نیست. آنها بیشترین هزینه را در این مبارزه پرداختند و هنوز هم که هنوز است تعدادى از دانشجویان مبارز، از آن زمان در زندان بسر مى برند.
در سال هاى اخیر تلاش و مبارزه جنبش دانشجویى براى پاسدارى از آرمان هاى آزادى خواهانه و دموکراتیک و نیز مخالفت روشن و بى خدشه با تمامى دستگاه استبداد و ولایت در ایران، نقشى ویژه و پیشرو به آنها داده است. در واقع دانشگاه مظهر دگراندیشى است و قصد این نهاد همواره این بوده که جوانانى تحصیل کرده و دگراندیش به جامعه تحویل دهد و به یک عبارت تجربه آزادى را به عرصه هاى دیگر در جامعه بکشاند. همین امر در اصل باعث مى شود که حکومت اقتدارگر اسلامى در ایران به اشکال گوناگون و خشن در سطحى وسیع دانشجویان را زیر فشار سرکوب و اختناق قرار دهد و آنها را دستگیر و به زندان محکوم کند.
بعد از سرکوب وحشیانه دانشجویان در ۱۸ تیر ۷۸، دانشجویان عضو انجمن هاى اسلامى و دیگر تشکل هاى دانشجویى قانونى و نیمه قانونى به شدت ادامه فعالیت هاى سیاسى ـ اجتماعى شان در دانشگاه ها ضربات اساسى خورد و در عین حال چنان که پیشتر متذکر شدم، تمایلات سیاسى ـ اجتماعى جدیدى در میان بخش هایى از دانشجویان بوجود آمد. در بین سال هاى ۸۱ ـ ۱۳۷۸، ثقل فعالیت بخش بزرگى از فعالین دانشجویى به عرصه صنفى، فرهنگى، ورزشى و علمى کشیده شد. گسترش تیراژ و تعداد نشریات دانشجویى بیانگر فضاى فوق است. (امروزه ۲۷۰۰ تیتر نشریه دانشجویى وجود دارد و ۵۰۰ هزار نفر که اغلب دانشجویان هستند این نشریات را مى خوانند). در واقع مى توان گفت در این دوره بیشترین و گسترده ترین فعالیت و تلاش در عرصه عرفى شدن فعالیت هاى اجتماعى، فرهنگى ـ رسانه اى انجام گرفته است. پس به یک عبارت مى توان گفت تولید فکر و اندیشه در میان دانشگاهیان افزایش یافته است. در این دوره سه ساله، امر تشکیل سازمان هاى دانشجویى مستقل از حکومت و دولت و فعالیت در آن، به شکل بارزى موضوع بحث و تبادل نظر در میان دانشجویان و روشنفکران شد. داشتن تشکل عام و گسترده که نماینده همه جناح هاى دانشجویى، صرف نظر از افکار و عقاید سیاسى و فکرى آنان باشد، روز به روز جایگاه وسیعى در میان دانشجویان باز کرده است. اما به دلیل ساختار موجود در دانشگاه ها و قوانینى که براى تشکیل تشکل هاى دانشجویى وجود دارد، دانشجویان در این سال ها نتوانستند به تشکیل علنى چنین ارگان سراسرى نائل شوند ولى با این حال موفق شدند به صورت گسترده و وسیع طرح بحث و گفتگو براى تشکیل چنین تشکلى را بیش از پیش در میان قشر دانشجو برجسته کنند.
در ماه هاى آبان و آذر ۱۳۸۱، ما مجددا با اعتراضات دانشجویى در ایران مواجه شدیم. در واقع مفهوم این اعتراضات این است که دانشجویان مى خواهند نقطه پایانى به رکود و انفعال سیاسى در دانشگاه ها بگذارند. عدم اعتماد به اصلاح طلبان و شخص آقاى خاتمى در این دوره بسیار برجسته است. به علاوه دانشجویان در اعتراضات خود خواهان رفتن جمهورى اسلامى و آمدن یک جمهورى واقعى و مردمى مى شوند. دانشجویان با این حرکات و فعالیت هاى اعتراضى توانستند روح تازه اى به جنبش دانشجویى بدمند و این براى ادامه کارى این جنبش بسیار لازم و مفید بود. در واقع آنها موفق شدند بدین طریق از انفعال و رکود بیرون بیایند و به سیاست هایى همچون “آرامش فعال”، “بازدارندگى فعال” که توسط اصلاح طلبان حکومتى و غیرحکومتى طرح شده بود اعتراض کنند و نقطه پایانى بر دو سال سکوت تحمیلى بگذارند و این از برجسته ترین تجربه هاى سال ۸۱ در جنبش دانشجویى است. پس چنان که توجه دارید، موضوع جمهورى واقعى یا جمهورى خواهى سابقه اش به چه دوره اى بر مى گردد و چنین گرایشى یک شبه بوجود نیامده است. در ضمن امروز علاوه بر مورد فوق صحبت از سکولارسم دیگر موضوعى جدید در افکار و نظرات دانشجویان و کسانى که مسائل آنها را دنبال مى کنند، نیست. حتى فراکسیون سنتى دفتر تحکیم وحدت که به اصلاح طلبان حکومتى نزدیک است پیشنهاد این را داده است که ساختار تشکیلاتى و مبانى تئوریک تحکیم وحدت مى بایست اصلاح و بازسازى شود و سپس یک اتحادیه جدید که غیر ایدئولوژیک، غیرمتمرکز و تکثرگرا باشد تشکیل شود و محور وحدت تشکل هاى دانشجویى در چنین اتحادیه اى دموکراسى و حقوق بشر است. البته همه حرف هایى که من متذکر شدم مفهومش این نیست که این حرکت دانشجویان دانشگاه یزد را در شرایط سرکوب و فشارهاى سیاسى که به آنها از طرف حکومت مى آید، دست کم بگیریم. پس من از فرصتى که رادیوى اینترنتى رسانه در اختیار من قرار داده استفاده مى کنم و تاسیس و اعلام علنى و شجاعانه “انجمن دانشجویان جمهورى خوه دانشگاه یزد” را به همه فعالین دانشجو در دانشگاه یزد و دیگر نقاط ایران تبریک مى گویم. در اینجا این را هم تاکید کنم که این روند در دانشگاه هاى دیگر پیگیرى و ادامه خواهد یافت و دانشجویان هر چه علنى تر خواست هاى خود در یک جمهورى سکولار را به اشکال گوناگون اعلام خواهند کرد. در واقع روند جمهورى خواهى سکولار در میان دانشجویان نشانگر دورى و کنده شدن آنها از حاکمیت اسلامى در ایران است و به نظرم نام یا تحلیل دیگرى بر این جهت گیرى نمى توان گذاشت!
آیا به نظر شما انتخاب نام جمهورىخواه توسط دانشجویان دانشگاه یزد، یک نامگذارى سیاسى است؟ در واقع حرکت این دو تشکل دانشجویى به چه معناست؟
به نظرم دقیقا یک نامگذارى سیاسى و نظرى است. یعنى این که جنبش دانشجویى به صورت هر چه علنى تر دارد سمت گیرى جدید خود را با سکولاریسم و جمهورى خواه بودن خود همراه مى کند. این موضع، بیانگر این است که این بار جنبش دانشجویى دیگر نمى خواهد خود را در چارچوب جمهورى اسلامى تعریف کند و مى خواهد فراتر از آن رود. در چنین شرایطى تشکل هاى دانشجویى از جمله دفتر تحکیم وحدت هر چه بیشتر از قبل نیازمند درک و باور تغییر شرایط در واقعیت اجتماعى و زیستى و فکرى بدنه دانشجویى خود مى بایست قرار گیرند. در این موقعیت، این تشکل ها چاره اى جز تعریف و بازتعریف هویت اجتماعى اصلى خود ندارند. جنبش دانشجویى در واقع با بدنه اى روبروست که دائما در حال نو شدن است.
در روزها و هفتههاى گذشته تجمعات دانشجویى در دانشگاههاى مختلف کشور با حضور نمایندگان مجلس ششم و دیگر اصلاحطلبان حکومتى برگزار شد. اغلب سخنرانان بر نقش دانشجویان در پیشبرد اصلاحات تاکید کردند و اغلب در پیام هاى خود از دانشجویان خواستند که همچنان به ادامه نقش گذشته خود بپردازند. به نظر شما عکس العمل جنبش دانشجویى نسبت به این دعوت ها و پیام ها چه خواهد بود؟
محور صحبت هاى اغلب سخنرانان اصلاح طلب حکومتى در این تجمعات دانشجویى همچنان این بوده که دانشجویان را در چارچوب برنامه ها و اهدافى که در دوم خرداد توسط اصلاح طلبان حکومتى و آقاى خاتمى طرح و سپس به شکست کشیده شد، نگه دارند و به یک عبارت از رادیکالیسم جنبش دانشجویى که نشانگر یک سمت گیرى براى تحولات بنیادى و ریشه اى در ساختار سیاسى ایران است، جلوگیرى کنند، و در همراهى با سیاست هاى فوق، جناحى از جنبش دانشجویى را که هنوز به جمهورى اسلامى اعتقاد دارد را در دانشگاه ها تقویت نمایند.
البته من بر این نظرم که جنبش دانشجویى از سال ۸۰ـ۱۳۷۹، مشخصا راه خود را از اصلاح طلبان و برنامه هاى آنها جدا کرده است. گسترش و نفوذ سکولاریسم و جمهوریت در میان دانشجویان بیانگر یک نه ى بزرگ به این آقایان اصلاح طلب حکومتى و هواداران غیرحکومتى آنان مى باشد.
۱۸ تیر نزدیک است و پیش بینى شما از حرکات هاى دانشجویى در هفته هاى آینده چیست؟
شما حتما اطلاع دارید که نشست تکمیلى دفتر تحکیم وحدت چند هفته قبل برگزار شد و آنها موفق شدند شوراى مرکزى خود را انتخاب کنند. نشست مذکور بار دیگر این باور را تاکید کرد که دانشجویان نیازمند یک تشکل فراگیر در چارچوب یک پارلمان دانشجویى هستند و در حال حاضر با تمام نیرو در تدارک این ارگان هستند. در ضمن دفتر تحکیم وحدت در حال بازسازى خود نیز مى باشد. این جریان دانشجویى به نظرم نیاز به زمان و یارگیرى مجدد از میان فعالین دانشجو و نیز ارتباط با بخض هاى دگراندیش دانشجویى دارد. در واقع براى پیش بردن یا زمینى کردن پارلمان دانشجویى نیاز به همفکرى با همه جناح هاى دانشجویى بیش از پیش احساس مى شود. از طرفى دیگر سرکوب و فشار به دانشجویان روز به روز گسترش مى یابد و آنها را برخلاف قوانین و آئین نامه هایى که در دانشگاه ها براى “متخلفین” دانشجو وجود دارد، در بیرون توسط قوه قضائیه در “دادگاه ویژه دانشجویان” دستگیر و محکوم به زندان و شلاق مى کنند. فشار به جنبش دانشجویى خیلى زیاد است. باتوجه به ارزیابى فوق من بر این نظرم که اگر اتفاق خاصى صورت نگیرد، سالگرد ۱۸ تیر امسال به آرامى برگزار خواهد شد. البته تجمعاتى کوچک در این یا آن دانشگاه انجام خواهد گرفت اما در حال حاضر امکان حرکت وسیع و گسترده در ظرفیت و توان جنبش دانشجویى و به ویژه دفتر تحکیم وحدت نیست. آنها چنان که پیشتر گفتم در حال سازماندهى مجدد خود هستند.