چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۷

چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۷

سیزدهمین تحلیل هفته، گفتگوی ویژه، «مسئله کرد؛ ترکیه، اسرائیل، ایران» با مهرداد فرهمند، امید اقدمی، فرخ نگهدار
۷ اکتبر ۲۰۲۳ و تحولات ناشی از آن بر سیر تحولات در منطقه ما، از جمله در زمینه مساله کِرد، تاثیری تعیین کننده داشته است. در سیزدهمین برنامه «تحلیل هفته،...
۲۳ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
بیانیه «همگامی برای جمهوری‌سکولاردموکرات در ایران» در حمایت از آتش‌بس در جنگ غزه و آزادی گروگان‌های اسرائیلی و زندانیان فلسطینی
این طرح که با فشار گسترده‌ی افکار عمومی جهانی، اعتراضات نهادهای حقوق‌بشری و بین‌المللی، موج فزاینده به رسمیت شناختن یک جانبه دولت فلسطین در عرصه جهانی و اجلاس برگزار شده...
۲۳ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
شکوائیه!
زری: باید پرسید: سیاستِ بی‌وجدان به کجا می‌انجامد؟ اگر رهبران جهان از درد دیگران تنها برای اثبات قدرت خود استفاده کنند، دیگر چه چیزی از مفهوم انسان باقی می‌ماند؟ آن‌گاه...
۲۳ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: زری
نویسنده: زری
دفاع از ایران واحد؛ استراتژی ملی در برابر پروژه اسرائیل بزرگ...
مهرزاد وطن‌آبادی: در این شرایط، دفاع از انسجام ملی ایران و مقابله با تهدیدات خارجی، مقدم بر سایر وظایف سیاسی و اجتماعی است. با این همه، این رویکرد هرگز به...
۲۳ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
چپ محور مقاومتی: زخم چپ بر چهرۀ چپ...
محمد مالجو: چپ محور مقاومتی با جابه‌جایی مرکز ثقل نقد از رهایی اجتماعی به «صف‌بندی ژئوپولیتیکی» عملاً چپ ایران را به سهم خودش از معنا تهی کرده است. چپی که...
۲۳ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: محمد مالجو
نویسنده: محمد مالجو
*به مناسبت روز عصای سفید*
گروه کار زنان سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت): در روز عصای سفید، به یاد می‌آوریم که بینایی تنها در چشم نیست؛ بلکه نیرویی است که از ژرفای دل و ارادهٔ...
۲۲ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
زهرا قائمی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، قربانی دیگری در چرخه‌ی بی‌پایان خشونت خانگی؛ سکوت قانون تا کی؟
شهناز قراگزلو: قتل زهرا قائمی و منصوره قدیری نشان داد که خشونت علیه زنان، طبقه و تحصیلات نمی‌شناسد. این دو زن، هر دو بخشی از نخبگان فرهنگی جامعه بودند؛ یکی...
۲۱ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو

جنگ و گلهای یاس مادر (۱)

مادر هر روز دزدکی گلهای یاس را آب می دهد. و سالهای جنگ، خانە ما بوی گل یاس می دهد. و مادر بیش از پیش یاس می شود. و من نگران شدم کە نکند جنگ را فراموش کردە باشد. فیلسوف ما می گوید بدترین درد بشر، از یاد بردن واقعیت است. اما شاید فیلسوف ما فراموش کردە است کە واقعیت آن چیزی هم هست کە ما از آن می خواهیم. و آن شب برای اولین بار همراە مادر بە گلهای یاس آب می دهم. برگی بە من لبخند می زند.

جنگ کە شروع شد، یک روز گرم تابستانی بود. مادرم گلدانهای گل یاس را جمع کرد و بە زیرزمین برد. و این چنین، الوان سفید و زرد و کبود با رایحە خوش مشام نوازشان اتاق نشیمن را ترک کردند و… من دلم تنگ شد. و آن تابستان سال شروع دلتنگی های من بود. پیش خودم گفتم شاید جنگ تمام شود و گلدانهای یاس برگردند.

از اتاق دیگر، صدای اخبار رادیوی پدر می آمد. کسی با صدای حماسی و با آهنگهای نظامی کە جملات و کلماتش را بیرحمانە می آراستند، از حماسە، از مقاومت و از منافع ملی می گفت. و من پیش خودم گفتم اینها همانی اند کە با گلدانهای یاس قابل جمع نیستند. و پدر کە گوئی خیال مرا خواندەبود، شرمگینانە صدای رادیو را چند لحظەای پایین آورد.

بیرون هوا خوب بود. صدای پرندگان در هوا پراکندەبود، و باد با شاخەهای درختان بازی می کرد. برگها، سبز می خرامیدند. طبیعت، جنگ را نمی فهمد. و من، آن تابستان، برای اولین بار بە طبیعت غبطە خوردم. پیش خودم گفتم اگر بار دیگر متولد شوم، حتما در قامت برگی خواهد بود کە رقص در باد را بە هر چیز دیگری در این دنیا ترجیح می دهد. بودن در باد بە از بودن در جنگ.

و از آن تابستان، نمی دانم چند سال، اما سالها صدای رادیوی پدر می آمد کە بجز جنگ خبر دیگری نداشت. کانالهای خبری متفاوت از سرتاسر جهان کە گوئی جنگ را برای جذب شنوندگان بیشتر، با اشتیاقی نە آنچنان نهفتە، کە در لحن مجریان برنامەاش هویدا بود، می پسندیدند. و آهنگهای دلنوازی کە گاها فواصل میان برنامەها را پر می کردند. آهنگهائی کە مرا بیشتر غمگین می کردند. و من پیش خودم گفتم کە اگر اینگونە است سالهای جنگ سالهای ابدی هستند کە خواهند ماند، حتی اگر خود جنگ هم نباشد. و آدم جنگزدە و جنگ دیدە، مترسکی است خود ترسیدە و روندە.

و جنگ چیست؟ و در سالهای جنگ کسی جوابی ندارد. تنها جواب، خود جنگ است. و آنگاە کە مجرد بە مشخص تبدیل می شود دیگر نیازی بە توضیح نیست. و فیلسوف همسایە ما کە سالهاست کتابی ننوشتە، شروع بە تحقیق و بە اندیشە دوبارە می کند. من شبها او را پشت پنجرە در کنار چراغ فانوس دیدەام، با موی پرپشت ژولیدە و ریش دراز و جوگندمی کە تا صفحات روی میزش فاصلە چندانی ندارد. و من نمی دانم چرا فیلسوفها اینقدر پر مواند! شاید بە این علت کە فکر با جهان نمی خواند. و من روزی حتما کتابش را خواهم خواهند، اگر جنگ بگذارد او زندگی کند و بگذارد من هم زندە بمانم. اما فیلسوف ما زیاد نمی نویسد، او بیشتر اندیشە می کند. و من فکر می کنم کە ماندە است کە حقیقتا جنگ چیست. و می دانم کە فلسفە مانند نوشتن شعر است، کلمات با خود اندیشە و با خود نوشتن می آیند. همە با هم. کسی نە از جلو می آید و نە از عقب. و فیلسوف ما ماندە است این همە را چگونە با هم متولد کند. و من نمی دانم چرا، اما اندیشە اینکە شاید ایستادن زیر بارانی می تواند بە کمکش بیاید، تمام وجودم را پر می کند. نصف شبی بر پنجرەاش می کوبم. می گویم دعا کند باران بیاید.

مادر هر روز دزدکی گلهای یاس را آب می دهد. و پدر دیوانەوارتر بە سیگارهایش حین گوش دادن بە رادیو می چسپد. و اتاق پر دود می شود، و خانە را دود انگار خفە می کند. مادر خوشحال از اینکە بموقع گلهای یاس را منتقل کردەاست، لبخند تلخی لبانش را می گزد.

جنگ عادت را عوض می کند. شبها بیدار، و روزها در خواب. و ماندەام کە این منم کە شب بیدار است، و یا شب است کە بیدار است. شب بە مامنی برای فرار از مردن و کشتە شدن تبدیل می شود. انگار جنگجویان کمتر می بینند و با اشتباە بیشتری شلیک می کنند، بدون زدن صد در صدی هدف. ضریب اشتباە صد چندان می شود. و انسان جنگزدە شب را دوست دارد. ستارگانش التیام و آرامش می بخشند، و خنکایش درون گرم و ملتهب از ترس را نوازش می دهد. اما صدای جیرجیرکانش را هیچ انسان جنگزدەای فراموش نخواهد کرد، و نیز صدای وزغانی کە از دور در رودخانەهای کنار شهر می خوانند. و ارکستر عجیب این دو با هم، کە سالهای جنگ را می نوازند.

جنگ شب را زیبا می کند، و این شاید تنها شعری باشد کە جنگ بلد است، و آن را می نویسد و می خواند. و آدم جنگزدە از روز بیزار است. آفتاب عین چشم جلاد می شود، و نور عین مسیری کە گلولەهای توپها باید بپیمایند. بە مادرم می گویم شاید روزی عشق ما بە آفتاب برگردد و او کە گوئی من از دنیائی افسانەای سخن می گویم، با تعجب بە چشمانم خیرە می شود.

و شبهای جنگ را صدای سماور مادر، صدائی دیگر است. عین جیرجیرکان و قورباغەهای دوردست کە خیال را با خود می برند. و انسان جنگزدە انسانیست کە زبان آنها را می داند،… یاد گرفتەاست،… و معلم، همان لحظەهای سرشار از امنیت دروغین شبهاست. و جائی کە انسان سخن نمی گوید، سخن خود سخن می گوید.

و در جنگ کسی کتاب نمی خواند. زندگی بیشتر می شود عین خود کتاب. داستانی کە در عین نوشتن، انسان همزمان آن را زندگانی می کند. و چە داستان پر هیجانی! همە به نوعی قهرمان می شوند. و شاید بە همین دلیل بود کە تولستوی این همە آدم را وارد رمان جنگ و صلح اش کرد!

و شبی فیلسوف بر در ما می زند. شکوە دارد کە بوی گل یاس با شرایط جنگ نمی خوانند و مانع تفکر اصیل او در مورد جنگ می شوند. او معتقد است برای رسیدن بە عمق فلسفی جنگ باید آن را در کمال خود تجربە کرد. و من می فهممم کە یاس با خود بوی صلح را دارد. با نگاهی پرسش وار بە مادر نگاە می کنم، و مادر در را می بندد. و می گوید بگذار فیلسوف ما بنالد! و من می اندیشم کە فلسفەای کە نتواند بوی یاس را تحمل کند، می خواهد در مورد جنگ چە بگوید.

و سالهای جنگ، خانە ما بوی گل یاس می دهد. و مادر بیش از پیش یاس می شود. و من نگران شدم کە نکند جنگ را فراموش کردە باشد. فیلسوف ما می گوید بدترین درد بشر، از یاد بردن واقعیت است. اما شاید فیلسوف ما فراموش کردە است کە واقعیت آن چیزی هم هست کە ما از آن می خواهیم.

و آن شب برای اولین بار همراە مادر بە گلهای یاس آب می دهم. برگی بە من لبخند می زند.

ادامە دارد…

 

تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند, ۱۴۰۰ ۷:۴۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سیزدهمین تحلیل هفته، گفتگوی ویژه، «مسئله کرد؛ ترکیه، اسرائیل، ایران» با مهرداد فرهمند، امید اقدمی، فرخ نگهدار

بیانیه «همگامی برای جمهوری‌سکولاردموکرات در ایران» در حمایت از آتش‌بس در جنگ غزه و آزادی گروگان‌های اسرائیلی و زندانیان فلسطینی

شکوائیه!

دفاع از ایران واحد؛ استراتژی ملی در برابر پروژه اسرائیل بزرگ…

چپ محور مقاومتی: زخم چپ بر چهرۀ چپ…

*به مناسبت روز عصای سفید*