جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۶

جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۶

٨۵ برنده جایزه نوبل خواستار آزادی بی‌قید و شرط نرگس محمدی و دیگر زندانیان سیاسی شدند
در حالی که فشارها برای بازگرداندن نرگس محمدی به زندان افزایش می‌یابد، برندگان جایزه نوبل از سراسر جهان طی بیانیه ای موضعی قوی در این مورد اتخاذ کرده‌اند. در یک...
۲۴ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: گزارش
نویسنده: گزارش
بهار در راه است
خودت گفتی وعده مان بهار ... بهار در راه است، دل من در انتظار توست ...
۲۴ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
مادر صلح: روی سخنم با شما مسئولین کشور است!
زندگی شرافتمندانه و در آرامش و امنیت و رفاه حق مردم است و مسئولیت احقاق این حق، هم اکنون بعهدۀ شما مسئولین است که تا فرصت هست، نام نیکی از...
۲۳ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی
Grußwort an die Partei Die Linke zum Erfolg bei den Bundestagswahlen
Wir sind davon überzeugt, dass diese Errungenschaften erheblich verbreitet und ausgebaut werden können. Das Erstarken der Alternative für Deutschland, die in Teilen durch ein rechtskräftiges und unanfechtbares Urteil des Oberverwaltungsgerichts...
۲۲ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: Politisch - Exekutives Gremium
نویسنده: Politisch - Exekutives Gremium
موفّقیّت انتخاباتی چشم‌گیر شما، نشانهٔ نیاز جامعهٔ آلمان به نیروی چپ صلح‌دوست و مدافع حقوق بشر است!
ما باور داریم که این دست‌آوردها قابل تعمیم و گسترش بسیار بیش‌تری‌ست. قدرت‌گیری حزب آلترناتیو برای آلمان که بخش‌هایی از آن به حکم قطعی و غیر قابل اعتراض دادگاه اداری...
۲۲ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
خط فقر در بهمن ۱۴۰۳ برای یک خانواده ۴ نفره ۶۰ میلیون تومان
محاسبات بر طبق جداول زیر نشان می دهد که حداقل هزینه زندگی یک خانواده ۴ نفره ماهیانه ۶۰ میلیون تومان در بهمن ۱۴۰۳ می باشد. در محاسبات خط فقر، در...
۲۱ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: حمید ترابی
نویسنده: حمید ترابی
روز جهانی زن، روزی برای برافراشتن آوای برابری‌طلبی زنان ایران و جهان!
از زمان بنیان‌گذاری و تعیین یک روز یک جهانی از سوی جنبش رادیکال سوسیال دموکراتیک جهانی و با پرچم‌داری رفقای برجستهٔ زن، به منظور جلب توجّه به تبعیض همه‌جانبه و...
۲۱ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: بیژن اقدسی
نویسنده: بیژن اقدسی

جنگ و گلهای یاس مادر (۳۶)

روزی می خواهم از سعید بپرسم کە بە نظر او علت نفس تنگی پدرم می تواند چی باشد، اما پشیمان می شوم. پیش خودم می گویم کە اگر پدر سعید بازویش را از دست دادەاست، پدر من هم باید چیزی را از دست بدهد، و این منطق جنگ برای آنانیست کە جان سالم بدربردەاند.
مادر کە این روزها بیشتر نگران پدر شدەاست، روزی می گوید اگرچە هنوز پیر نشدەاست اما انگار نشانەهای پیری زودتر از همیشە پیدایشان شدەاست.

سعید دوبارە تاکید می کند کە این جنگ بە احتمال قوی سالها ادامە پیداکند. و من بە یاد هیجان رادیوها در بازگوئی وقایع جنگ می افتم. در تکرار سالهای جنگ تصور چگونگی زندگی چقدر دشوار است. درست است کە من بیشتر از یک سال را از زندگی در جنگ گذراندەبودم، اما انگار نمی دانستم کە چگونە آن را گذراندەبودم! بنابراین امکان تصور آیندە برای من بسیار دور از دسترس می نمود. انگار انسان با زخمی بزرگ بر تن می زیست، اما همزمان چنان بی حس شدەبود کە وجود آنرا حس نمی کرد. زخم را آنجا بە بزرگی خطرش می دیدی، ولی احساس نمی کردی. و تن می تواند با چنین زخمی حرکت کند، تنها بە این شرط کە خون زیادی از جسم نرفتەباشد، و یا فعلا زخم چنان کاری نباشد کە نتوان عضو را علیرغم عدم حس آن تکان داد.

سعید دلایل بسیاری برای اثبات گفتە خود دارد. اولین دلیلش نفع حاکمان است در ادامە جنگ. می گویم اما این اینها نبودند کە جنگ ر شروع کردند. و او در جواب می گوید این زیاد مهم نیست، مهم ادامە جنگ و نیز نفعیست کە می توان از آن برد. و سپس از نفع می گوید. اینکە جنگ خشونت و دیکتاتوری را در داخل بخوبی توجیە می کند، و کسی نمی تواند علیە آن بشورد. من کە انگار برای اولین بار است کلمە دیکتاتور را می شنوم، می گویم دیکتاتور! سعید چپ چپ نگاهم می کند، نگاهی کە در آن بیشتر تعجب خفتە است تا تحقیر. اما خیلی سریع بخود می آید. می گوید یعنی اینکە کسی دیگران را بزور و بر خلاف میل خودشان وادار بە انجام کاری کند، و آن دیگران اگر گوش ندادند و انجام ندادند او می تواند آنها را زندانی کند… و یا بکشد. و نمی دانم چرا، اما یکدفعە بە یاد گلهای یاس مادر می افتم. پیش خودم می گویم یعنی هستند آدمهائی کە نوع رفتار دیگران از هر چیز دیگر برایشان مهمتر باشد. سعید می پرسد چی… چی گفتی؟ می گویم هیچی. و از اینکە راجع بە دیکتاتوری هیچ نمی دانم متاثر می شوم. راستی سعید اینها را از کجا می داند. از سئوال خودم خندەام می گیرد. بخودم می گویم سعید است دیگر حتما می داند!

و شب خوابم نمی برد. بە سالهای آیندە می اندیشم. راستی چگونە باید زندگی کنم؟ و ناگهان صدای در را می شنوم. بە ساعت مچی ام نگاە می کنم. درست دو نصف شب است. و می دانم این پدر است کە با عجلە بیرون می رود. او مدتیست اینجوریست. خودش می گوید یکدفعە احساس نفس تنگی می کند، و بنابراین باید بزند بیرون. می گویم بهتر است برود پیش دکتر. مادر هم همین را می گوید. جواب می دهد دکتر! می گویم دکتر ارتش، دکتر نیروهای نظامی، مگر نمی شود؟ اما پدر نمی رود. نصفە شبی بیرون کە در حیاط می ایستد، نفسهای عمیق می کشد، اما انگار هوا تا تە ریەها نمی رود، جائی در میانە راە می ماند.

و پدر مضطرب است. ترس مرگ را می شود توی تاریکی در چشمانش خواند. اما ناگهان ریەاش باز می شود و براحتی می تواند نفس بکشد. لبخندی بر لبانش ظاهر می شود و می گوید بهترین چیز در دنیا یک ریە خوب است. و همانجا قبل از اینکە داخل برود سیگاری آتش می زند! و دود و تاریکی در هوای خوب و خنک آزاد نصف شب قاطی هم می شوند. و ستارگان آن بالا در گوش هم نجوا می کنند کە آدمی عجیب ترین موجود ممکن در دنیاست، و از اینکە مثل ما آدمها جان ندارند بخود می بالند. می خواهم بگویم پدر متوجە ستارگان هستی؟ اما کلمات می مانند، و من از پشت پنجرە تنها نگاە می کنم. چیزی از درون بە من می گوید کە نفس تنگی پدر نتیجە سە چیز است: سیگار، اضطراب و جنگ. آهان یادم رفت و اخبار هم. یعنی چهار چیز. و فکر می کنم کە اخبار از همە بیشتر نقش دارد.

روزی می خواهم از سعید بپرسم کە بە نظر او علت نفس تنگی پدرم می تواند چی باشد، اما پشیمان می شوم. پیش خودم می گویم کە اگر پدر سعید بازویش را از دست دادەاست، پدر من هم باید چیزی را از دست بدهد، و این منطق جنگ برای آنانیست کە جان سالم بدربردەاند.
مادر کە این روزها بیشتر نگران پدر شدەاست، روزی می گوید اگرچە هنوز پیر نشدەاست اما انگار نشانەهای پیری  زودتر از همیشە پیدایشان شدەاست. و نگرانی مادر را درک می کنم. بدترین احساس ممکن در جنگ می تواند نگرانی از دست دادن یکی از اعضای خانوادە، آن هم اصلی ترین آن، یعنی پدر باشد کە نان آور خانوادەاست. می گویم مادر نگران نباش، پدر قوی است خوب می شود. و مادر با اینکە حرفهای من بە او قوت قلب می دهند، اما انگار تە دلش چیز دیگری احساس می کند.

و سعید معتقد است کە در شرایط رویدادهای بزرگ زندگی، آدمها از هر چیز دیگر، علیرغم نقش محوری اشان کم اهمیت تراند. پس در چنین اوضاع و احوالی، بخاطر خود آدمها نباید بە آدمها زیاد فکر کرد. می گوید باید بیشتر بە آنی فکر کرد کە می تواند زندگی آدمها را تغییر بدهد.
حالاست کە می فهمم چرا نمی دانستم چگونە زندگی را در این یک سال گذراندە بودم، و چرا نمی دانستم کە چگونە باید در سالهای آیندە باز آن را بگذرانم. و جنگ وجودی بود کە وجود داشت بدون اینکە بتوانی لمسش کنی. جنگ تنها در تظاهرش وجود داشت، در نتایجش. هیولائی نامرئی کە می توانست بە اندازە دنیا  و وجود، عرض و طول و عمق داشتەباشد. پس ذهن من جائی دیگر، بدون اینکە خودم بدانم درگیر بود.

و روزی سعید گفت کە من دیگر برای خودم مردی شدەام، و باید بتوانم بیشتر و بهتر از یک سال قبل دنیا را بفهمم. و گفت کە جنگ اتفاقا علیرغم همە فجایع آن فرصت بسیار خوبیست. و من نمی دانم جائی کە آدمها نیستند چگونە می توان بهتر دنیا را فهمید.
و سعید از فهمیدن و عمل کردن می گوید. از اینکە اگر تو نخواهی سرنوشت خود را تعیین کنی، دیگران می آیند و برایت تعیین می کنند. و نمونە را هم جنگ می آورد. و ناگهان در جملەای غیرمعمول کە ذهن مرا بشدت تکان می دهد، می گوید اگر نخواهی علیە جنگ بایستی، مجبوری سالهای متمادی در آن زندگی کنی و آنانی کە آن را برافروختند و ادامە می دهند تو را برای همیشە با خود خواهندبرد.

حرفهای سعید اگرچە از جنس تشویق اند، اما همزمان اذیت می کنند. انگار من باید پهلوان شوم. و چگونە،… نمی دانم. و او معتقد است کە آدمها باید با همدیگر کاری کنند، درست مانند مورچەها کە با هم خانە و کاشانەاشان را آباد می کنند، بدون توجە بە همە لهیدگی های پیش آمدە شاید اتفاقی هم. و من احساس می کنم کە من هم باید بجنگم، اما بشیوەای دیگر. و ناگهان در می یابم کە در سالهای جنگ همە بنوعی جنگجواند. یکی علیە دشمن، یکی علیە جنگ طلبان، سومی برای بقاء و چهارمی برای درک آن چیزی کە حقیقتا دارد اتفاق می افتد.و شبی در کنار گلهای یاس مادر می نشینم، و بیشتر از هر زمان دیگری دوست دارم بە آنها نگاە کنم و بویشان را دیوانەوار بە درون سینەام فروببرم. و شاید این نشانەای از گذار از دورانی بە دوران دیگر باشد. و هیچ چیز دیگر در این دنیا، بهتر از گلهای یاس این را درک نمی کنند.
ادامه دارد…

تاریخ انتشار : ۲۵ آبان, ۱۴۰۱ ۴:۴۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

موفّقیّت انتخاباتی چشم‌گیر شما، نشانهٔ نیاز جامعهٔ آلمان به نیروی چپ صلح‌دوست و مدافع حقوق بشر است!

ما باور داریم که این دست‌آوردها قابل تعمیم و گسترش بسیار بیش‌تری‌ست. قدرت‌گیری حزب آلترناتیو برای آلمان که بخش‌هایی از آن به حکم قطعی و غیر قابل اعتراض دادگاه اداری عالی آلمان «راست‌گرای افراطی قطعی» می‌باشند، وظیفهٔ حزب شما در مقابله با آن را به نیاز مبرم روز تبدیل می‌کند. ما اطمینان داریم که حزب چپ آلمان با تکیه بر انسجام کنونی خود و با توجّه به نیروی جوان و پویای موجود در آن، توان آن را دارد که با عزم سوسیالیستی در این مبارزه نقش تعیین‌کننده‌ای ایفاء کند.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
ظریف

استعفای ظریف تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته!

در جمهوری اسلامی، قوانین تبعیض‌آمیز کم نیستند و سال‌هاست که علیه این قوانین مبارزه صورت می‌گیرد. اکنون، افزوده شدن تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته نگران‌کننده است. تأسف‌بارتر آنکه برخی ایرانیان لائیک و سکولار خارج از کشور بدون توجه به شیوه ارتجاعی عزل ظریف از …

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

موفّقیّت انتخاباتی چشم‌گیر شما، نشانهٔ نیاز جامعهٔ آلمان به نیروی چپ صلح‌دوست و مدافع حقوق بشر است!

ما باور داریم که این دست‌آوردها قابل تعمیم و گسترش بسیار بیش‌تری‌ست. قدرت‌گیری حزب آلترناتیو برای آلمان که بخش‌هایی از آن به حکم قطعی و غیر قابل اعتراض دادگاه اداری عالی آلمان «راست‌گرای افراطی قطعی» می‌باشند، وظیفهٔ حزب شما در مقابله با آن را به نیاز مبرم روز تبدیل می‌کند. ما اطمینان داریم که حزب چپ آلمان با تکیه بر انسجام کنونی خود و با توجّه به نیروی جوان و پویای موجود در آن، توان آن را دارد که با عزم سوسیالیستی در این مبارزه نقش تعیین‌کننده‌ای ایفاء کند.

مطالعه »
پيام ها
٨ مارس گروه کار زنان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

روز جهانی زن: مبارزه برای برابری در سایه تحولات سیاسی

زنان ایرانی سال‌هاست که در صف مقدم مبارزات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای حقوق برابر ایستاده‌اند. آن‌ها با وجود محدودیت‌های شدید، علیه تبعیض جنسیتی، فقر زنانه ، زن‌کشی، کودک‌همسری و نابرابری‌های ساختاری مبارزه کرده‌اند. تاریخ مبارزات زنان، حکایت گام‌های استوار و دل‌های امیدواری است که در برابر ناملایمات ایستاده‌اند. آنان چراغ فردایی روشن را برافروخته‌اند، جایی که عدالت و برابری طنین‌انداز خواهد شد.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

۸۵ برنده جایزه نوبل خواستار آزادی بی‌قید و شرط نرگس محمدی و دیگر زندانیان سیاسی شدند

بهار در راه است

مادر صلح: روی سخنم با شما مسئولین کشور است!

Grußwort an die Partei Die Linke zum Erfolg bei den Bundestagswahlen

موفّقیّت انتخاباتی چشم‌گیر شما، نشانهٔ نیاز جامعهٔ آلمان به نیروی چپ صلح‌دوست و مدافع حقوق بشر است!

خط فقر در بهمن ۱۴۰۳ برای یک خانواده ۴ نفره ۶۰ میلیون تومان