جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۸

جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۸

سند سیاسی مصوّب کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) یک سازمان باورمند به سوسیالیسم دموکراتیک است که برای گذار از جمهوری اسلامی به جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پایان کنگرۀ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) روز چهارشنبه، ۲۸ آذر ۱۴۰۳ (۱۸ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی) به پایان رسید. مشارکت وسیع و تأثیرگذار اعضای سازمان در روند کنگرهٔ بیستم سازمان،...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت رئیسهٔ کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت رئیسهٔ کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
مسئولیت سلبریتی‌ها در فضای مجازی!
در قرن حاضر، رسانه‌ها بخش عمده‌ای از مدیریت افکار عمومی را عهده‌دار هستند و قدرت و توانمندی آن را با هر عامل و ابزار محرک دیگری نمی‌توان مقایسه کرد اما...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: حسین مهراندیش
نویسنده: حسین مهراندیش
اعلامیه حزب دموکراتیک مردم ایران درباره "قانون" حجاب و عفاف!
ما ضمن استقبال از خودداری رئیس جمهور از امضای قانون ضدِ مردمی "حجاب و عفاف"، مخالفت خود را با هر قانونی برای تحمیل حجاب اجباری به زنان ایران و تبدیل...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
خطر سرمایه‌داری غربگرا در ایران: از خیانت نخبگان تا تشدید بحران معیشتی و نارضایتی اجتماعی...
در شرایطی که ایران به‌شدت زیر فشارهای خارجی، به‌ویژه از جانب آمریکا و اروپا، قرار گرفته است، و از سوی دیگر با پیامدهای سقوط متحدان منطقه‌ای همچون بشار اسد و...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سایت ۱۰ مهر
نویسنده: سایت ۱۰ مهر
فلسفه کانت؛ تئوری انقلاب فرانسه شد...
سوسیالیست ها فلسفه کانت را ایده آلیستی، ذهنی،و آگنوستیکی-لاادری می نامند. کانت مدعی بود که مقوله های زمان و مکان، اشکال واقعیت عینی نیستند بلکه نظر و بینش فردی و...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
ادای احترام به غلامحسین ساعدی-۲۹ دسامبر پرلاشز پاریس!
اخیرا ویدیویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که در آن یکی از عناصر سلطنت طلب به مقبره شخصیت برجسته ادبی و سیاسی ایران غلامحسین ساعدی در پرلاشز پاریس...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه

جنگ و گلهای یاس مادر (۴۰)

بوی عرق تنم در بینی ام می پیچد. پرەهای احساس می لرزند، و من انگار در آن صبح رویائی چیزی در درونم می شکفد. و از اینکە دو خانوادە، کە همدیگر را نمی شناسند، یک دفعە می توانند چنین سرنوشت مشابهی پیدا کنند بە این نتیجە می رسم کە زندگی شبکە تودرتوئی است کە همە چیز آن بە شیوە عجیبی بە هم وصل است. و شاید این را جائی هم خواندەبودم. بویژە درون آن کتابهائی کە از خانەهای ویران جمع می کردم. آرە جائی آن را خواندەبودم. اما خواندن کجا و تجربە مشخص آن کجا!

شب همیشە رازیست. و یک راز است زیرا آدمی آن را با خوابیدن می گذراند. و اگر بیدار ماندی، و لحظات سیاە و آغشتە بە رنگ تیرە آن را تجربە کردی،… اگر با چشمان باز و جویای حوادث درون و پشت آن در بیداری اتاق ماندی، آنگاە طور دیگری می شود. دیگر رازی باقی نمی ماند، شاید می ماند و اما دیگر آن راز قبلی نیست. شب، شکاف بزرگ لحظەهای درون بیست و چهار زندگیست. لحظەهائی جادوئی و… نامکشوف. لحظەهائی کە یک سوم زندگی را مبهم باقی می گذراند. و آگر آن را بیدار ماندی، شکاف رخت بر می بندد و تو متوجە می شوی کە آنجا هم چیزی نیست بجز همین ثانیەها و دقایقی کە بە ظاهر در بستری دیگر در جریان بودند. و تا بیشتر بیدار بمانی، و تا بیشتر شبها را چونان روز بگذرانی، جادوی زندگی بیشتر مشت خود را باز می کند. و شب و خوابیدن را، خواب دیدنها، بیشتر بە پستوی اعجاب می رانند، و بیدار کە ماندی با عقب کشیدن رویاها انگار جادوی زندگی بیشتر می شکند و آنچە باقی می ماند همانا جهانیست کە بی رحمتر از همیشە در مقابلت قد بر می افرازد.

و من اولین شبی را کە بیدار ماندم با سعید بود. در مغازەای از گونی و نایلون، دو صد متری بالاتر از جائی کە دکەاش را داشت. و آن شب قرار بود تراکتهای سعید را در روستا پخش کنیم. ساعت دو نصف شب بیرون زدیم. روستا در آرامش. حتی آنانی هم کە در مغازەهایشان ماندەبودند نیز در سکوت. و تنها مشکل و خطر، پاسگاهی بود کە در کنار جادە اصلی درست در گلوگاەهی کە از روستا بە طرف شهر می خورد با دیوارها و برجهای بلندش وجود داشت. و سعید معتقد بود کە چونکە پاسگاە نظامی بود، پس ربطی بە مسائل سیاسی نداشت و تنها اینکە می بایست بیشتر مواظب باشیم تا بە هر صورت گرفتار نشویم.

و سعید معتقد بود کە بعد از اتمام کارمان می بایست بە طرف شهر راە می افتادیم، و نمی بایست در روستا کە روز بعدش بە احتمال زیاد با حضور نیروهای امنیتی مواجە می شد، می ماندیم. و همان شب طرفهای صبح بە شهر رسیدیم. پدر و مادر سعید کە انگار بە رفتارهای عجیب و غریب پسرشان عادت گرفتەبودند، از وقت نابهنگامی کە ما وارد خانە شدیم زیاد تعجب نکردند، و شاید تنها تعجبی کە می شد در نگاە و در حرکاتشان خواند، حضور من بود.

و خوابیدیم. سعید طولی نکشید کە خوابش برد. اما من نە! هیجان شبی کە گذشتەبود، چنان در وجودم نشستە بود کە انگار آرامش برای همیشە رخت بربستە بود. همە چیز در جلو چشمانم با وجود نایاب بودن حس جدیدی کە در درونم شکل گرفتەبود، چنان سریع گذشتەبود کە انگار همە چیز خوابی بیش نبود. و شاید اگر انسان شب را نخوابد، خود بیدارماندن بە خوابی بە رویائی تبدیل می شود. بە کوچەهای تاریک روستای پر جمعیت اندیشیدم، بە تراکتهائی کە از زیر درها بە درون خانەها هول می دادیم، بە سفیدی تراکتهائی کە روی دیوارها در تاریکی نگاە را بە خود جلب می کردند. گاها بە صداهای مبهم درون خانەها و یا حیاطی کە کسی برای رفع حاجت در چوبین و فلزی توالت را بە صدا در می آورد. و مسیر روستا بە شهر کە از دل جنگل و درە می گذشت. و سعیدی کە انگار راە را از بر بود. و آسمان پر ستارەای کە از همیشە پر ستارەتر می نمود. انگار راە را نشان می دادند.

در درون رختخوابی کە بر روی زمین پهن شدەبود، من ناآرام غلت می زدم و احساس می کردم یک دفعە چند سالی بزرگتر شدەبودم! و شاید این نتیجە تنهائی و شب و خطر با هم باشد. در نور کم توان صبحدم بە سعید نگریستم. بە خودم گفتم او حالا باید پیرمردی بیش نباشد. پیرمردی کە دیگر همە چیز، از جملە مرگ هم برایش علی السویە است. مظهر کامل این سخن کە هر چە بادا باد! و در جنگ آدمها زندگی را چونان آب روانی می بینند کە نمی دانند جنس رنگ آن از چیست.

و در حالیکە هیجانم فرو می نشست، و گرمای درون رختخواب و خستگی شبی کە نخوابیدەبودم بیشتر و بیشتر در تن و در چشمانم می نشستند احساس غرور و شادی عجیبی مرا در خود فروگرفت. انگار زندگی ام بە یک بارە معنائی یافتە بود کە نداشت، و یا اینکە جنگ و شروع آن از مدتها قبل با خود بردەبود. در درون خودم از سعید سپاسگزاری کردم. و از تصور اینکە چهرە من هم مثل سعید عبوس خواهدشد، تبسمی بر لبانم ظاهرشد. نمی دانم کلماتی هم بر زبانم آمدند یا نە، اما مهم نبود. سکوت شاید بهترین شیوە بیان رضایت از دوستی باشد کە تو را برای یک زندگی بدون معنی نمی خواهد. پدر و مادر سعید را می شنوم کە نماز می خوانند.

نە با هم. شاید بە علت اینکە تنها یک جانمازی دارند. و یا شاید بە این علت کە یکی بیشتر از دیگری بە کاری مشغول است. و می دانم کە مادر سعید است. پدر را با تنها یک بازو، باید کار کمتری باشد. پیش خودم فکر می کنم کە در صورت وقوع یک حادثە فاجعەبار برای سعید، چە سرنوشتی در انتظار این آدمهاست؟ ها چە سرنوشتی؟… و من بە جز نشستن پیرمردی جلو میز بساط خردەاش، و پیرزنی کە اتاقهای خانەاش را ابدیتی تصور می کند، نمی توانم چیز دیگری را جلو چشمان خود تصورکنم. اما این نیز زندگی است، شاید زندگی تر از هر زندگی دیگر. و مردی کە با یک بازو بتواند زندگی کند، می تواند بدون چیزهای دیگر و حتی نزدیکترین نزدیکانشان هم زندگی کند.

بوی عرق تنم در بینی ام می پیچد. پرەهای احساس می لرزند، و من انگار در آن صبح رویائی چیزی در درونم می شکفد. و از اینکە دو خانوادە، کە همدیگر را نمی شناسند، یک دفعە می توانند چنین سرنوشت مشابهی پیدا کنند بە این نتیجە می رسم کە زندگی شبکە تودرتوئی است کە همە چیز آن بە شیوە عجیبی بە هم وصل است. و شاید این را جائی هم خواندەبودم. بویژە درون آن کتابهائی کە از خانەهای ویران جمع می کردم. آرە جائی آن را خواندەبودم. اما خواندن کجا و تجربە مشخص آن کجا!

و پدر و مادر سعید دوبارە آرام می گیرند. یک خواب صبحگاهی کوتاە. تا روز تمام قد برسد. چرتی بر بالش. و بر خلاف خانە ما، صدای هیچ رادیوئی نمی آید. اما بوی گل یاس وحشی آنجاست. از پنجرە بە درون اتاق می آید، و من کە در اثر هیجان شب گذشتە متوجە آن نشدەبودم، بە یکبارە خودم را در محاصرە کامل آن می بینم. و لبخندی دوبارە بر لبانم می نشیند. کوتاە چونان لحظەای از نسیم صبحگاهی.
و از اینکە گلهای یاس مادر هیچگاە مرا ول نمی کنند، و همە جا با من هستند بشدت احساس خوشبختی می کنم. انگار آنها همە جا با من اند تا از من نگهداری کنند. آنان می دانند دنیا محل خطر است، بویژە آنگاە کە جنگ می آید. و بیهودە نیست کە از هر نوع آن چە خانگی و چە وحشی همە جا هستند.
و در سکوت مطلق خانە، خواب چونان ابری از گل یاس پیکر بی حس مرا با خود می برد.

تاریخ انتشار : ۲۳ آذر, ۱۴۰۱ ۲:۵۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

رئیس جمهور پزشکیان، وعده‌هایش و انتظارات مردم…

قراین، شواهد و تحولات جاری در کشور حاکی ازآن است که در صورت مخالفت مسئولان نظام و افراطیون با خواست مردم و درک نادرست از تحولات داخلی، منطقه‌ای و جهانی، جامعه درگیر حوادث و اتفاقات بسیار ناگوار خواهد شد. با این چشم‌انداز از تحولات پیش رو ضروری است تا سازمان‌ها، احزاب، نهادهای مدنی و تشکل های صنفی- سیاسی، با ارزیابی از تحولات ناشی ازحوادث و اتفاقات احتمالی، برای ایفای رسالت تاریخی خود همراه و همسو شوند.

مطالعه »
بیانیه ها

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سند سیاسی مصوّب کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

پایان کنگرۀ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

مسئولیت سلبریتی‌ها در فضای مجازی!

اعلامیه حزب دموکراتیک مردم ایران درباره “قانون” حجاب و عفاف!

خطر سرمایه‌داری غربگرا در ایران: از خیانت نخبگان تا تشدید بحران معیشتی و نارضایتی اجتماعی…

فلسفه کانت؛ تئوری انقلاب فرانسه شد…