با توجه به اخباری که از زندان مرکزی تبریز جسته و گریخته به بیرون درز می کند، این زندان یک جهنم با شعلەهای پنهان است. آتش این جهنم واقعی که مسئول برپایی آن رژیم جمهوری اسلامی است نه تنها دامن تمامی زندانیان را گرفته و تعدادی از آنها را ذره ذره به نابودی می کشاند، بلکه در همین حال از طریق بسیاری از زندانیان که اکنون در این جهنم به سر می برند به بیرون از زندان به سطح گسترده و وسیعی از جامعه برده می شود. رژیم با کم کردن و دزدیدن منابع مالی اندکی که برای ارایه خدمات لازم به زندانیان درنظر گرفته شده باعث وارد شدن ضربات مهلکتری بر پیکر جامعه می گردد.
در حالی که زندان تبریز یکی از ضد انسانی ترین و کثیف ترین زندانهای جهان است در همین حال بند سه گانه متادون در حد و یا حتی بدتر از تاریکخانه ها و فراموش خانه های قرون وسطی می باشد.
مسؤلین زندان جاوید هوتن کیا را به همراه ۲۶ نفر که دچار ایدز هستند به بند ۱۴ متادون فرستاده اند، در حالی که در بند ۱۴ حدود ۴۰۰ زندانی هستند که ۱۸۰ نفرشان زمان ورود به زندان معتاد نبودند ولی اکنون معلوم نیست بقیه زندانیان این بند در حد بالایی تزریقی هستند در بند هفته ای فقط ۳ روز هواخوری یک ساعته است بقیه اوقات همه زندانیان مجبورند در فضای آلوده، با استرس دائمی به سر برند.
وضعیت جاوید هوتن کیا از تمامی زندانیان سیاسی بدتر است، بر اثر ضرب و شتم او بینی اش را شکسته اند و بدون مداوا رها شده است، آلت تناسلی اش را سوزنده اند که مداوای زخم های فوق بدون مراجعه به بیمارستان غیرممکن است. در بین زندانیان صحبت دائمی است که مسئولین زندان می خواهند جاوید هوتن کیا را از این طریق بکشند.
آقای هوتن جاوید کیان از اتهاماتی چون ارتداد و جاسوسی تبرئه شد، اما در نهایت به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری و به اتهام جعل عناوینی چون وکیل بین المللی و نماینده حقوق بشر و… به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. او در حالی محکومیت خود را سپری می کند که همچنان اجازه داشتن وکیل ندارد و او را به بند متادون زندان تبریز منتقل کرده اند و ممنوع الملاقات و ممنوع التلفن است.
مسئولین زندان، قوه قضاییه و وزارت اطلاعات آگاهانه و به عمد با تقسیم حدود ۷۰۰ زندانی سالم در بندهای سه گانه متادون اقدام به ایجاد و پخش بیماری مسری در میان زندانیان سالم کرده که از این طریق در سطح گسترده تری از جامعه منتشر خواهد شد این خود جنایت علیه بشریت است که باید مورد اعتراض شدید فعالین طرفدار سلامت جامعه و محیط زیست واقع شود.
دلایل مستند برای محاکمه این افراد به عنوان جنایت کاران علیه بشریت ضمن وجود گزارشات مختلف از کانال های گوناگون، خود وضعیت موجود زندان است که می توان در صحبت با زندانیان کم و کیف طرح های جنایت کارانه را به دست آورد و بهتر ازآن بازدید متخصصین بهداشت و درمان و بهداشت روان و نمایندگان محیط زیست و نهادهای جهانی از زندان است که می توانند صدها سند مستند به دست آورند.
فضای زندان به خصوص بندهای سه گانه کاملا” به انواع بیماریها و عامل گسترش بیماریها آلوده است. بیشتر معتادین به طور دائمی خود را در اطاق ها و راهروها خراب می کنند با توجه به اینکه خود زندانیان مجبور به نظافت هستند و مسئولین زندان نیز هیچ وقت ابزار و مواد نظافت و ضدعفونی کننده نمی دهند یا بسیار ناچیز در اختیار زندانیان قرار می دهند، هیچ زمانی نظافت بندها در حد قابل قبول انجام نمی شود.
تعدادی از معتادان ضمن اعتیادشان دچار بیماریهای شدید دیگری هستند که هیچ وقت توان و روحیه مراقبت از خود را ندارند. از جمله می توان گفت دارای زخمهای عمیق در نقاط مختلف بدن خود هستند که به طور دائم خونابه و چرک از زخمهایشان جریان دارد. آنها به تمامی نقاط بند می روند و همه جا از در و دیوار تا کف را آلوده می کنند. حتی بعضی از آنها خود را روی زمین کشان کشان به این سو و آن سو جا به جا می کنند، و زخمشان به همه جا مالیده شده همه جا را به انواع میکروب آلوده می کنند.
همین چرک و خونابه و سرنگهای تزریق آلوده که دست به دست گشته و چندین بار مورد استفاده قرار گرفته توسط برخی از زندانیان به عنوان وسیله ای برای تهدید دیگر زندانیان مورد استفاده قرار می گیرد.
تحت فشار چنین فضای آلوده و فشارهای عدم رسیدگی به پرونده ها و درخواستها و نیازهای زندانیان و فشارهای روزافزون مسئولین زندان، قوه قضاییه و وزارت اطلاعات افزایش ناامنی در جامعه علیه خانواده های زندانیان و عدم تأمین نیازهای اولیه خانواده ها، بیشتر زندانیان دچار روان پریشی، ناامیدی، کینه نسبت به بقیه و شدیدا پرخاشگر شدەاند. بیماریهای روانی نیز به مشکلات بهداشتی و غذایی و ازدحام بیش از حد زندانیان اضافه شده و فضای زندان را آماده نزاع های دائمی فردی و جمعی نموده است که همیشه نتایج وحشت باری ایجاد می کند. جو و فضا چنان ملتهب است که خود مسئولین و نگهبانان زندان هیچ وقت جرئت نمی کنند از درب بند ها به داخل بندها بروند، و همیشه به طور کاملا مسلح چند قدم دورتر از میلەهای درب بند ایستاده و حرف هایشان را می زنند.
در همین حال زندانبانان و مسئولین قضایی و مأموران وزارت اطلاعات خود را در مقام تماشاگران دعواها و حرکات روان پریشی زندانیان قرار داده و به حاصل تراژدی های خود به عنوان نمایش تفریحی نگاه کرده و مانند حکمرانانی که از نبرد گلادیاتورها لذت می بردند مسرور می شوند.
چنین وضعیتی را حاصل اقدامات عمدی و سیستماتیک رژیم جمهوری اسلامی می باشد که در بیرون از زندان نیز به نوعی دیگر علیه جوانان و مردم کشور در حال اجرا می باشد. از تمامی فعالین حقوق بشر و اپوزسیون ها مرتبط خواستە می شود از طریق روابط خود با نهادهای جهانی اقدام به مبارزه و کم کردن چنین ستم هایی شوند تا شاهد هولوکاستی دیگر در جهان نباشیم.