پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۷

پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۷

به یاد فواد شمس
فواد از تنگ‌نظری‌ها و انحصارطلبی‌های حاکمیت کم آسیب ندید، اما هرگز این فشارها نتوانستند در باور عدالت‌خواهانه و میهن‌دوستانه‌اش خللی وارد کنند. عشق به میهن و باور به اندیشهٔ رهایی‌بخش...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مرتضی صادقی
نویسنده: مرتضی صادقی
پدیدۀ زهران ممدانی؟
حزب دموکرات از جنبش اشغال وال‌استریت به بعد، از اوباما به این سو ، برای پیروزی درانتخابات به اشکال مختلف از ائتلاف با جنبش‌های اجتماعی و برخی شعارهای چپ بهره...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه
نسل‌کشی در سودان و سکوت سلطه‌گران
شهر فاشر (در سودان) نمادِ رهاشدگی بشر در عصر مجازی‌ست. عصری که درآن شهری در آتش می‌سوزد و مردمی سلاخی می‌شوند و جهانی که صرفاً نظاره‌گر است، انگشت ِ شصت...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
مرگ در سایۀ جنگ و اعدام
اگر امروز سخن از «تحول بنیادین» می‌گوییم، مقصود انقلابی خونین و سرنگونی کور نیست؛ بلکه دگرگونی‌ای است که از آگاهی، همبستگی و سازمان‌یابی نیروهای اجتماعی برخیزد.
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی جنوبی
نویسنده: علی جنوبی
مكران؛ از كولبری زنان برای آب تا دلبری برای پايتخت!
محمد بلوچ‌زهي: چند وقت پیش، در یکی از گزارش‌های مربوط به کول‌بری آب که پزشکان و کارشناسان مربوطه پیامدها و عوارض جدی چنین پدیده‌ای را بررسی کرده بودند، آسیب‌های مفصلی...
۲۱ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: محمد بلوچ‌زهي
نویسنده: محمد بلوچ‌زهي
«جوانِ پارک بهجت‌آباد» و دشواری زیستن در زمانه دیکتاتوری
فواد شمس از همان میانۀ دهه ۸۰ عزمش را جزم کرد برای زندگی بجنگد. عاشق دانشگاه بود و کوشید به هر بهایی که لازم است بازگشتش به دانشگاه را تضمین...
۲۱ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی رسولی
نویسنده: علی رسولی
«از صدای سخن عشق ندیدم خوش‌تر»
سعید فراروی، آن‌چنان که در زیر لوگوی انجمن سخن لندن نوشته بود، صدای سخن عشق را از هر سخنی خوش‌تر می‌داشت و تا پایان راه، با عشق به انسان و...
۲۱ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: دبیرخانۀ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانۀ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

حجاب: مسئله دیروز و امروز

در شرق بدن انسان خصوصا بدن زن، نوعی تابو محسوب می شود و درغرب از بدن انسان خصوصا بدن زن تصورات و خوانش های زیبایی شناختی به میان می آید. منظور از ذکر این نکات این است که جامعه ایران با داشتن چنین پیشینه ای ظرفیت داشتن نگاهی همچون غرب نسبت به بدن زن را ندارد. همانطور که غرب هرگز نخواهد توانست به بدن زن به عنوان یک تابو نگاه کند. در نتیجه با به رسمیت شناختن این دو دیدگاه خواهیم توانست برخورد واقع بینانه ای نسبت به پدیده حجاب داشته باشیم.

اولین زمزمه های برداشتن حجاب دست و پا گیر و حداکثری در سال های آغازین سده اخیر، که شامل چادر، چاقچول و روبنده بود، از سوی معدود مردان فرنگ رفته و تحصیل کرده بگوش جامعه مذهبی – سنتی آن روز، زمانی خوانده شد که جامعه ایران شامل گروه اندک شهرنشین و گروه کثیر روستانشین و عشایر بود و ۹۵% زنان بیسواد بودند. آن زمزمه  آرام آرام در طرد حجاب افراطی به گوش  صاحب منصبان و نهایتا رضاشاه رسید.

 از سال ۱۳۰۵، طرد حجاب از سوی طیف های متنوعی از مردان شنیده شد. از عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار رضاشاه گرفته تا برخی از شاعران و نویسندگان دوره مشروطیت. آن ها حجاب زنان را به کفن سیاه تشبیه کردند و امکان رشد و ترقی جامعه را نیز در گرو بدور انداختن این حجاب اجباری و افراطی دانستند.

 این مضامین را در اشعار میرزاده عشقی، عارف قزوینی، ایرج میرزا و نوشته های ابراهیم خواجه نوری و صادق بروجردی، ابوالقاسم لاهوتی، ابوالقاسم مراغه ای و نیز تاج السلطنه دختر ناصر الدین شاه و ترانه های ملوک ضرابی اولین زن خواننده ایران، می توان دید و با گذر زمان این صدا بلند و بلندتر می شد.

 هر چند که در این میان، چهره هایی چون کاظم زاده ایرانشهر یا محمد علی جمالزاده معتقد به روند تدریجی کشف حجاب بودند. نظر کاظم زاده ایرانشهر در مورد حجاب، تفاوت چندانی با میرزاده عشقی، یا عارف قزوینی و دیگرمنتقدان پوشش افراطی زنان در آن دوره نداشت. وی در مورد حجاب بر این عقیده بود که، حجاب یکی از بدبختی های زندگی خانوادگی است و بسیاری از مضرات و معایب در زیر همین حجاب پرورشمی یابد اما، این مسئله باید به اختیار و به تدریج حل شود.

 البته اصرار مردان تحصیلکرده بر کشف حجاب با سکوت و عدم استقبال زنان فعال در آن دوره مواجه شد و کشف حجاب خواسته فعالان زن به طور علنی و گسترده  نبود بلکه خواسته برخی از مردان تحصیل کرده آن زمان بود. و زنان بجای طرد یک باره آن، در پی سبک کردن  بار سنگین حجاب بودند. یعنی زنان به سمت رویه های اصلاحی گرایش نشان دادند، مانند تغییر و جایگزینی چادرهای سیاه و روبنده به چادرهای رنگی، پوشیدن چادرهای نازک و حتی تقلیل دادن آن به کت و دامن های گشاد و پوشیده.

 گفتگوی مردانی مانند تیمورتاش که  در جوار رضاشاه بودند در نقد و طرد حجاب، روز به روز جدی تر شد. این پیشنهاد  در آغاز شاه را دچار تردید و ترس از فضای فرهنگی آن دوره و قدرت روحانیون کرد، اما وی پس از سفر به ترکیه برآن شد  که در سال ۱۳۱۵ دستور کشف حجاب را صادر کند و گزمه ها مسئول کشیدن چادر از سر زن ها شدند.

 اما این حکم حکومتی به هیچ وجه مورد استقبال جامعه مذهبی – سنتی آن روز قرار نگرفت و از آن روز حجاب زنان تبدیل به یک موضوع سیاسی در ایران شد. جامعه ای که زنان را در اندرونی خانه ها می پسندید و برداشتن حجاب را اولین قدم در فاسد شدن زنان تصور می کرد، دعوت اندک مردان تحصیل کرده و فرنگ رفته، به برداشتن حجاب و نشستن بر سر کلاس های درس و حضور اجتماعی، تن مردان و زنان درس نیاموخته  را می لرزاند و آن ها را به  وحشت می انداخت.

اینگونه بود که صف بندی در قبال نگه داشتن حجاب و یا برداشتن آن آغاز شد و کشف حجاب در تلقی مردمان مذهبی – سنتی آن روزگار همچون ارثیه ای شوم از سوی صادر کننده آن تلقی شد و این تلقی تا چندین دهه ی متمادی بر اذهان مردم سایه انداخت.

حجاب زنان که از طرف نه صرفا نهاد روحانیت بلکه در باور اقشار مختلف آن دوران اعم از جمعیت کوچک شهرنشین و جمعیت انبوه روستانشین و عشایر ریشه داشت. اعتراض به برداشتن اجباری حجاب نه تنها در دوره خود، بلکه دهه های متنوع دوام آورد و گذاشتن حجاب از نیمه دهه ۴۰ در بین اقشار تحصیلکرده و دانشگاه رفته چه  ازسوی مذهبیون سنتی و چه مدرن ماهیت اعتراضی به خود گرفت. مذهبیون سنتی گرایش به پوشیدن چادر داشتند و مذهبیون مدرن تمایل به پوشیدن لباس های گشاد و بلند و روسری های تا روی ابرو به جلو کشیده شده.

در واقع سیاسی شدن حجاب در ایران از سال ۱۳۱۵ که برداشتن اجباری آن که البته پروژه ای ناموفق و به نتیجه نرسیده بود،  شروع شد و تا اواخر دهه ۵۰ ادامه پیدا کرد به گونه ای که در سال ۵۸  به اجباری بودن آن انجامید و صدای ضعیف اعتراض معدود زنان نیز به نتیجه ای منجر نشد.

نقد فمنیست های سکولار به حجاب

پدیده حجاب همواره از جانب فمنیست های سکولار و معاصر که بروز و ظهور گسترده آنان از دهه ۷۰  بود، مورد نقدهای جدی قرار گرفته است. مهمترین نقد فمنیست های سکولار به موضوع حجاب و طرفداران آن حول سه محور مطرح می شود:  1 –  اجباری بودن حجاب ۲ – آنان حجاب را نوعی تبعیض علیه زنان تلقی می کنند . ۳–  حجاب را ابزاری برای کنترل هر چه بیشتر زنان می دانند و پیام شان به زنان این است که برای در اختیار درآوردن تن خود به طرد حجاب بیندیشند. چرا که حجاب یکی از ابزارهای  کنترل و سلطه زنان از سوی مردان است  و کنار گذاشتن حجاب یکی از راه های رفع تبعیض از زنان است.  حتی پیام های غیر مستقیم آن ها به فمنیست های مسلمان هم این است که شما نمی توانید  ادعای فمنیست بودن داشته باشید در حالی که تن شما در کنترل مردان است و این کنترل گاه مستقیم و گاه غیرمستقیم انجام می شود. گاه از طریق اجبارهای مستقیم از طرف مردان اجرا می شود و گاه از طریق اجبارهای فرهنگی، دینی که برگرفته از فرهنگ و مناسبات و هنجارهایی است که مردان آن را رقم زده اند، اعمال می شود.

البته فمنیست های مسلمان نیز به کسانی که آنها را به تن دادن به اجبارهای مردانه متهم می کنند، این انتقاد را وارد می دانند که فمنیست های سکولار وطنی نیز به ابژه سازی جنسی زنان از طریق شرکت ها، رسانه ها و کلیه عواملی که از زنان ابژه های جنسی برای لذت جویی بیشتر مردان استفاده می کنند، بی توجه است. در واقع زنان در این جوامع از قدرت انتخاب خالی می شوند، زیرا از طریق شرکت ها و موسسات مد، لباس و… نوع پوشش آن ها انتخاب می شود و زنان در اینجا مصرف کننده ای برای آنان هستند که خصوصی ترین موضوع یعنی همان پوشش زنان طراحی و از طریق ابزارهای خود به آن ها الغا می کنند. 

نگاه واقع بینانه به مقوله حجاب

هر قدر که به گذشته ی جامعه ایران رجوع می کنیم، پوشش و حجاب را جز لاینفک آن می بینیم. حتی با نگاهی ساده به کتیبه ها و نقش های به تصویر در آمده بر روی بناهای تاریخی  در ایران، به هیچ وجه تصویر زنی دیده نمی شود و اگر هم دیده شود پوشیده در حجابی است که تمام بدن به غیر از صورت و کف دست های او را پوشانده شده است. به عنوان مثال در نقاشی های میناتور، زنانی کاملا پوشیده را مشاهده می کنیم. ما در هیچ یک از نقاشی های مینیاتور تصویر عریان زن را نمی بینیم. این تصاویر حکایت از عمیق بودن و قدمت  پوشش در فرهنگ ما دارد.  

در حالی که در نگاه و تصاویر و مجسمه های چه قدیمی و چه مدرن در غرب، بدن زنان گاه با لباسی اندک و گاه تماما عریان در نمایشگاه ها، درمیادین، در موزه ها و… دیده می شود و به عنوان یک اثر هنری به آن نگاه می شود. در واقع این، حکایت از دو طرز فکر و دو تفاوت در نگاه به بدن انسان و خصوصا بدن زن دارد. در شرق بدن انسان خصوصا بدن زن، نوعی تابو محسوب می شود و درغرب از بدن انسان خصوصا بدن زن تصورات و خوانش های زیبایی شناختی به میان می آید.  منظور از ذکر این نکات این است که جامعه ایران با داشتن چنین پیشینه ای ظرفیت داشتن نگاهی همچون غرب نسبت به بدن زن را ندارد. همانطور که غرب هرگز نخواهد توانست به بدن زن به عنوان یک تابو نگاه کند. در نتیجه با به رسمیت شناختن این دو دیدگاه خواهیم توانست برخورد واقع بینانه ای نسبت به پدیده حجاب داشته باشیم.

همچنین آن چیزی که در حال حاضر از جانب خود زنان در جوامع مسلمان مشاهده می شود تقلیل حجاب های حداکثری به حجاب حداقلی است. چنان که خود من در سفرهای متعدد به کشورهای مسلمان، می دیدم که زنان در این جوامع موی خود را پوشانده ولی لباس هایی که به تن داشتند شامل شلوار جین، بلوزهای تنگ و مد روز البته با آستین های بلند بود.

به نظر من این یک گام بزرگ در جوامع مسلمان در تقلیل حجاب هایی مانند چادر های بلند، حتی زدن روبنده و یا برقع است. در واقع جان کلام من در این نوشتار به رسمیت شناختن روش های گام به گام، اصلاحی و خودجوش از سوی زنان است. همان رویه ای که اگر در سال ۱۳۰۵ از سوی معدود روشنفکران ناقد حجاب دیده می شد امروز در ایران شاهد پدیده ای به نام “حجاب سیاسی” نبودیم.

آنچه که در حال حاضر در خصوص حجاب زنان ما شاهد آن هستیم، نوعی برخوردهای افراطی از سوی فمنیست های سکولار در طرد حجاب برای همیشه است. بدون آنکه به این نکته توجه داشته باشند که نوع پوشش زنان در جوامع مسلمان باید بطور خودجوش و از جانب خود زنان دچار تغییر و تحول شود و نه با تحت فشار قرار دادن زنان، توسط زنان دیگر.

 

بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۱۵ اردیبهشت, ۱۳۹۲ ۱۱:۴۶ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

به یاد فواد شمس

پدیدۀ زهران ممدانی؟

نسل‌کشی در سودان و سکوت سلطه‌گران

مرگ در سایۀ جنگ و اعدام

مکران؛ از کولبری زنان برای آب تا دلبری برای پایتخت!

«جوانِ پارک بهجت‌آباد» و دشواری زیستن در زمانه دیکتاتوری