در هفتە گذشتە در یک کنگرە ٣ روزە کە از ١٠ تا ١٢ فروردین در شهر کلن آلمان برگزار شد، سه تشکل چپ مرکب از سازمان اتحاد فداییان خلق ایران – طرفداران وحدت، سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و کنشگران چپ، بهم پیوستند و حزب جدیدی بنام، حزب چپ ایران (فداییان خلق) را بنیان نهادند. و گامی به سوی ایجاد همبستگی در میان نیروهای چپ در شرایط بسیار حساس کنونی برداشتند. این وحدت از جهات مختلفی حائز اهمیت است، زیرا در شرایطی صورت می گیرد کە اعتراض ها و مبارزات کارگران و زحمت کشان به طرز بی سابقەای جریان دارد و مبارزه سایر گروە های اجتماعی نیز در ماە های اخیر دم بە دم رو بە فزونی نهادە و تغییر را بە یک امر قابل اجتناب تبدیل کرده است. از طرف دیگر در اوج اعتراض های فراگیر و نارضایتی شدیدی کە از هر سو علیە حکومت جریان دارد، در حالی کە نیروهای فرصت طلب، راست و پوپولیست در صدد بهرە برداری از این اعتراض ها و کانالیزە کردن این جنبش در جهت اهداف و امیال خود را دارند، متاسفانە اما نیروهای چپ هم چنان در پراکندگی به سر می برند و تاسف بارتر آن کە هنوز کمتر تمایلی بە اتحاد و وحدت با هم نشان می دهند و ضرورت اتحاد و وحدت در بزنگاە حساس و تاریخی کنونی را درک نمی کنند و یا تلاش جدی برای آن انجام نمی دهند و هرکدام شان گمان می برند کە گویا بە تنهایی می توانند مهر و نشانشان را بر جنبش بکوبند!
به همین لحاظ تصمیم بە وحدت توسط این سە سازمان در چنین شرایطی تصمیمی خردمندانە، مسئولانە و شجاعانە و قابل ارج است و شاید به همین دلیل است کە بازتاب وسیعی پیدا و موافقان و مخالفانی شروع به تایید یا نقد آن کرده اند. مقصود از وحدت و تشکیل “حزب چپ ایران (فداییان خلق)” البتە این نبودە و نیست کە صرفا بخشی از فداییان و سازمان های فدایی منشعب شدە را بە وحدت برساند، غرض ایجاد ظرفی برای متحد کردن هرچە بیشتر سازمان ها و منفردین چپ و پاسخ دادن بە یک نیاز عاجل تاریخی است.
همان طور کە گفتە شد، اعتراض های کارگری و مردمی هم اکنون در اوج خود قرار دارند، با این حال این عتراض ها و مبارزات نتیجە مطلوب را هنوز به طور کامل در پی نداشته است.
کارگران اعتصاب های طولانی بە راە می اندازند، راهپیمایی و تظاهرات بر پا می کنند، جادە ها را مسدود و بە تغییر قانون کار و غارت دارایی های تامین اجتماعی، و…اعتراض می کنند، خواهان افزایش دستمزد می شوند و حق آزادی تشکل فریادمی زنند … ولی کمتر موفق می شوند بە خواستە هایشان برسند. این ها همە بیشتر بە خاطر این است کە سازمان های چپ را کە مدافع اصلی کارگران و سایر گروەهای اجتماعی حق طلب هستند، پس از سرکوب هنوز نتوانستەاند بر تفرقە و تشتی کە بین شان هست فایق آیند. اگر چپ متحد و نیرومند بود، یقینا اعتراض ها و مبارزات زحمت کشان نتیجە بخش تر و وضعیت زحمتکشان بە مراتب بهتر از این بود کە الان شاهد آن هستیم.
فساد و سرکوب و سوء استفادە و چپاول و غارت سرمایە های کشور نیز حتما کمتر می شد. همین امروز ١٨ فروردین، علی خدایی نمایندە فرمایشی و فریبکار کارگران در شورای عالی کار، کە سال هاست نقش شریک دزد و رفیق قافلە را بە عهدە دارد، خبر از تعلل در ابلاغ بخشنامە (افزایش) دستمزد و پذیرفتە نشدن افزایش ١٢ درصدی دستمزد غیر حداقل بگیران را داد. دولت و کارفرمایان حاضر بە اجرای توافقات شان نیستند، چرا کە اعتراض ها بە رغم گستردگی پراکندە و طبقە کارگر و سازمان های کارگری در تفرقە و پراکندگی قرار دارند. در اوایل انقلاب اما وضعیت بر عکس بود. چرا کە شوراها و سندیکا ها و احزاب چپ نیرومند بودند، با وجود بیکاری گستردە، شورای انقلاب برای کاستن از نفوذ احزاب چپ در میان کارگران خودش دستمزدها را بالا برد، سود ویژە را ابقا و حق اولاد و مسکن برای کارگران تعیین کرد و دولت با بهتر کردن قانون کار موافقت کرد. اما پس از سرکوب احزاب و سندیکاها و شوراهای کارگری، افزایش دستمزد متوقف شد، سود ویژە قطع شد و تعرض همە جانبە بە حقوق کارگران آغاز و شتاب گرفت. تصویب نخستین قانون کار جامع ایران در سال ١٣٢۵ کە در زمان خود بسیار مترقی هم بود نیز دقیقا محصول وجود حزب تودە ایران و شورای متحدە مرکزی بود کە توانستە بودند بیشتر نیروی چپ و کارگران را سازمان و مبارزات کارگران را جهت دهند و حمایت گروەهای اجتماعی مترقی از کارگران را تامین نمایند.
تجربە سایر کشورها نیز بە همین گونە است. اکنون نیز محال است کە کارگران و زحمت کشان بدون یک چپ نیرومند و فراگیر کە هم پشتیبان آنها باشد و هم بتواند نقش حلقە واسطە بین جنبش کارگری و سایر جنبش های اجتماعی را داشتە باشد، وضعیت فلاکت بارکنونی شان را دگر گون کنند. “حزب چپ ایران (فداییان خلق)” مصمم است کە این وظیفە را بە عهدە بگیرد. بە جرات و بە استناد بە تجربیات تاریخی می توان مدعی شد کە بسیاری از معضلات کنونی جامعە ما محصول سرکوب و پراکندگی چپ است. بنا بر این تا زمانی کە نیروی چپ پراکندە بماند، وضعیت زحمت کشان هم بدتر خواهد شد. ما چپ ها نمی توانیم کارگران را بە سازمانیابی و همبستگی فرا بخوانیم و در همان حال خود مان بە بهانە های عمدتا واهی از اتحاد و حدت طفرە برویم، و در تفرقە و پراکندگی بسر ببریم. طبقە کارگر بدون مشارکت وسیع سازمان یافتە در امور سیاسی قادر بە دفاع از حق و حقوق خود نیست و شرکت موثر در امور سیاسی مستلزم داشتن حزب و تشکیلات قوی و فراگیرێ است کە بخواهد و بتواند از منافع و حقوق کارگران و عموم زحمت کشان دفاع و برای آن مبارزە نماید. “حزب چپ ایران (فداییان خلق)” می خواهد چنین حزبی شود. از این حزب حمایت و بە این حزب بپیوندید!