سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۷

سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۷

خاموش شد آن شمع صبور!
عارفه، سی و چند سال را پس از اعدام همسرش با عشق به حسین و آرمان‌های او، و با امید به زندگی در چهره‌ی دخترش «سحر»، با عزت و سربلندی...
۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: دوستان و یاران زنده یادان عارفه و حسین
نویسنده: دوستان و یاران زنده یادان عارفه و حسین
مارکوزه؛- فیلسوف التقاطی جنبش دانشجویی
مارکوزه ذهنگرایی "فلسفه زتدگی" را فلسفه "مشخص" نامید و از آن طریق به مخالفت و انتقاد از مارکسیسم، پرولتاریا، و حزبش پرداخت، وی بحران کاپیتالیسم را مقوله ای از "هستی"...
۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
تغییر نام لایحه «منع خشونت علیه زنان» و حذف واژه خشونت - بخش دوم
در واقع، خشونت اساساً از عنوان این لایحه حذف و دچار تغییر شده است. این‌که حتی خودِ مفهوم خشونت نیز حذف می‌شود، بسیار معنادار است. کلماتی که به عنوان مفاهیم...
۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: فاطمه علمدار
نویسنده: فاطمه علمدار
آنتروپی
پیرمرد می‌گوید دیگر آن چشمِ نافذِ گذشته، آن شم، آن حساسیت تُند و تیز کودکی را نداریم ولی می‌دانیم که در این زندگی سراسر مصیبت، در عین آن که ضعیف...
۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
دیده در باده نهادم، گفت مستی
باید چشم ها را از نو شست، باید زیر باران رفت، و نترسید از خیسی ... ، باید چشم از پنجره بر گرفت، باید افق را دید...... 
۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
دفاعیات حسن ضیا ظریفی در دادگاههای نظامی - دادگاه بدوی
از همان لحظه بازداشت، رفتار غیرقانونی برخلاف مدلول مواد فوق از طرف به‌اصطلاح "مامورین تحقیق" شروع شد و به‌اصطلاح "اقاریری" که امروز اساس کیفرخواست را تشکیل می‌دهد با اتکاء به...
۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: دکترابوالحسن ضیا ظریفی
نویسنده: دکترابوالحسن ضیا ظریفی
در میان ستاره ها
آنان گم نشدند در دقیقه های مرگ، در لحظاتِ بودن یا نبودن!، میان ستاره ها، ریشه دواندند در اعماقِ کهکشانها......
۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی

حملەی شیمیایی به دختران دانش آموز کار کیست؟

گفته می شود که مشابه این جنایت هفده سال پیش در چچن علیه زنان چچنی توسط دولت روسیه انجام شده است. شاید همان اقدام غیرانسانی و شرورانه در اینجا با مشاوره ی نیروهای روسی تکرار شده باشد. البته در این صورت نیز مقصر اصلی همان مغزهای پوکی است که آلت دست مشاوران بیگانه قرار گرفته و منویات شوم آنان را اجرا می کنند. باید افزود که در هیچیک از سه احتمال گذشته نیز حکومت از مسئولیت مبرا نیست و در هر حال مسئولیت تماما بر عهده ی حکومت می باشد.

چند ماه است که پروژه ی جنایتکارانه ی جدیدی در  کشور کلید خورده و  در روزهای اخیر شدت و گسترش یافته و  آن، پروژه ی حمله ی شیمیایی به مدارس دخترانه است. طی این عملیات جنایتکارانه صدها دانش آموز مسموم و  در بیمارستان ها بستری شده اند. به نظر می رسد که در  ادامه باید شاهد اجرای این پروژه در دانشگاهها و  خوابگاههای دانشجویی دخترانه و اماکنی از این دست نیز باشیم. این روزها این پرسش بسیار مطرح می شود که چرا حکومت واکنش بازدارنده ی مناسبی در قبال این جنایت بزرگ نداشته است؟ این در حالیست که حکومت هرگاه اراده کرده، عوامل یک حادثه را که علیه او بوده، یا طی کوتاهترین زمان بازداشت نموده و یا افرادی را در آن رابطه متهم، مجازات و حتی اعدام کرده است. به راستی این جنایت مخوف کار کیست؟

برای پاسخ گویی به پرسش مطرح شده باید احتمالات گوناگون را مورد بررسی قرار داد که من بسیار مجمل و  مختصر به مهمترین آن ها می پردازم:

۱- احتمال نخست آن است که حملات سریالی علیه دختران دانش آموز  با گازهای سمی در استان های گوناگون، حملات تروریستی باشد. برخی از مسئولان نیز به صورت کم رنگ و یا نامطمئن به این احتمال اشاره کرده اند. کم رنگ و نامطمئن از آن رو که آنان خود می دانند شواهد ، این احتمال را تایید نمی کند، چرا که تروریست ها معمولا پس از انجام اولین عملیات خود مورد تعقیب قرار می گیرند و نمی توانند هر روز عملیات خود را تکرار کرده و آن را گسترش دهند و هیچ خبری از بازداشت و یا اقدامات بازدارنده در میان نباشد، مگر آنکه دولت و حکومتی وجود نداشته باشد و یا نهادهای امنیتی و نظامی فروپاشیده و ناکارامد شده باشند. من این احتمال را تایید نمی کنم، زیرا نیروهای سرکوبگر حکومتی هنوز در خیابانها حاضرند و هنوز با زنان و دختران بی حجاب شدیدا برخورد می شود و حتی نزدیک یکی از مدارسی که اخیرا مورد حمله ی شیمیایی قرار گرفت نیز حضور گسترده ای داشتند. نمی دانم، شاید این حضور برای مقابله با والدین معترض بوده باشد. البته باید اضافه کنم که جنس این حملات از حملات تروریستی نیز فراتر بوده و آنرا باید جنایت علیه بشریت دانست.

۲- احتمال دوم آنست که جاسوسان و عوامل امریکا و اسرائیل و… برای تخریب وجهه ی جمهوری اسلامی به این اقدامات دست زده باشند. این ادعا نیز کم رنگ تر از همیشه از سوی مسئولان مطرح شده است، زیرا پررنگ کردن آن بیش از هر چیز صلاحیت و کفایت خود حکومت را زیر سؤال می برد، حکومتی که با وجود نیروهای متعدد نظامی، انتظامی و امنیتی ادعا کند که جاسوسان و عوامل بیگانه در چنین سطح وسیعی می توانند امنیت دختران دانش آموز را تهدید کنند، باید از اصرار بر ادامه ی کار خود شرم کند.

۳- احتمال دیگر آن که گروه یا عده ای از جوانان مذهبی افراطی و طرفدار حکومت که احساساتشان از بی حجابی دختران جریحه دار شده به این جنایت بزرگ دست زده اند، مشابه اسید پاشی بر چهره ی دختران. این بدان معناست که گروه یا عده ای آتش به اختیار خودسر بدون مزاحمت نیروهای امنیتی و انتظامی توانسته اند در سطح گسترده در یک بازه ی زمانی طولانی مرتکب این جنایت شده و به آن ادامه دهند. من این احتمال را هرچند به طور کلی رد نمی کنم اما آنرا با تبصره هایی، فقط بخشی از پاسخ پرسش مطرح شده می دانم و نه تمام آن، زیرا:

ـ نیروهای خودسر و آتش به اختیار همواره در جهت منافع حکومت و تحت حمایت حاکمیت اقدام نموده اند.

ـ هیچ گروه یا عده ای به اندازه ی حکومت برای مقابله با زنان دارای انگیزه نیست.این ادعا را اقدامات جمهوری اسلامی علیه زنان طی سالیان دراز تایید می کند.

ـ انگیزه های مذهبی به طور بنیادین در جمهوری اسلامی بی معناست، زیرا بنیانگذار آن، اگرچه بر صفت اسلامی در تعیین عنوان حکومت تاکید نمود، اما در عین حال کنار نهادن احکام واجب اسلام را با هدف حفظ حکومت مجاز دانست. به این ترتیب، تمسک به احکام اسلامی برای حفظ حکومت و نظام صرفا استفاده ی ابزاری از دین برای حفظ قدرت محسوب می شود و این تمسک پایه ی ایمانی و اعتقادی ندارد. هنگامی که حاکمان جمهوری اسلامی چنین می اندیشند، بعید است که دست آموزان و کارگزاران آنان با ایمان و اعتقاد و دلسوزی برای دین به این اقدامات جنایت کارانه دست زده باشند. اگر افراد متعصب دین دار و مستقلی مخالف بی حجابی دختران باشند و یا این باور دینی را که در تاریخ معاصر ایران بی سابقه است مطرح سازند که تحصیل دختران مخالف دین است، هرگز عقیده ی مستقل و به اصطلاح دینی خود را با ارتکاب گسترده و سازمان یافته ی جنایت ابراز نمی کنند.

 

ـ سازمان یافتگی و گستردگی این اقدامات و سلاح هایی که نمی تواند در اختیار افراد و گروه های متفرقه باشد حاکی از ضعف این احتمال است.

 حمله ی شیمیایی به دختران دانش آموز و به دنبال آن، تلاش برای احیای این باور منحط که تحصیل برای دختران حرام است، تهدیداتی است علیه زنان و دختران که رسوایی و انزجار عمومی و جهانی را علیه عاملان این جنایات در پی خواهد داشت. آنان که برای محروم کردن دختران ایرانی از تحصیل، در قم به دنبال فتوا می گردند تا شاید حربه ی دین یک بار دیگر به کمک آنان آید، از واقعیات ایران غافلند. ملت ایران بیش از صد سال است که از این گونه باورهای دینی عبور کرده و با عملکرد جمهوری اسلامی نیز از بسیاری باورهای نادرست دینی دیگر نیز عبور کرده است. هنگامی که با مجوز بنیانگذار جمهوری اسلامی می توان حتی از احکام واجب اسلام صرف نظر نمود، چرا از حجاب که یک واجب شرعی مسلم نیست چشم پوشی نمی شود و با تحمیل آن بر زنان به بحران و تنش های بزرگ اجتماعی و سیاسی در کشور دامن زده می شود؟ به راستی چرا؟

۴- احتمال دیگر آنست که این اقدام جنایت کارانه و شرورانه محصول یک اطاق فکر در درون برخی نهادهای حکومتی باشد، از آن دست اطاقهای فکری که تاکنون محصولاتش قتل دگراندیشان و نویسندگان، شلیک به هواپیمای مسافربری، شلیک به چشم دختران، استخدام و به کارگیری اشرار برای ارتکاب جنایاتی که معمولا نیروهای شریف درون حکومت از ارتکاب آنها سر باز می زنند و…. بوده است. 

حتی احتمال قوت و صحت این احتمال نیز بسیار تلخ، ناگوار و دهشتناک است، زیرا پیامدهای بسیار سختی را برای کشور و ملت ایران به همراه خواهد داشت، چرا که حامل پیامی سخت برای مردم معترض ، تغییرخواه، وطن دوست، آزادی خواه و آرزومند اعتلا و آبادی ایران است. پیامی که می گوید: ما حتی با سلاح  شیمیایی با شما مردان و زنان و کودکان خواهیم جنگید تا بمانیم و بر شما حکومت کنیم. ما شما را با استفاده از هر سلاحی ولو شیمیایی برده و مطیع و فرمانبردار خویش خواهیم ساخت. من با تاسف فراوان این احتمال را قوی تر از دیگر احتمالات و مکمل احتمال سوم می دانم. هرچند امیدوارم که در روزهای آینده با شواهدی محکم بتوان آنرا رد و ابطال نمود، زیرا آرزوی من آن است که ایران نیازمند تغییر، با مکانیزمهای مدنی و اخلاقی مسیر تغییر و تحول را بپیماید، اما اگر احتمال چهارم صحیح باشد بدان معناست که راه پیش رو، راه خونباری است.

متاسفانه دلایل زیر احتمال چهارم را قوت می بخشد:

ـ عدم واکنش به موقع و مناسب نهادهای حکومتی برای مقابله با این جنایت.

ـ این فاجعه طی جنبش زن، زندگی، آزادی اغاز شده و تداوم یافته است. این بدان معناست که سلاح شیمیایی و تهدید به محرومیت دختران از تحصیل ابزارهایی منفور برای سرکوب زنان می باشند.

ـ بنابر سابقه ی امر هیچ گروهی بیش از حکومت برای مقابله با زنان و دختران دارای انگیزه نیست.

ـ حمله ی شیمیایی به مدارس دخترانه با مجموعه ی اقدامات حکومت علیه زنان و دختران ناسازگاری ندارد، هرچند شدیدتر است.

ـ تحلیل های ارائه شده در جراید حکومتی از جمله روزنامه ی ایران، نشان می دهد که حاکمیت از تداوم خیزش در فصل بهار و تابستان نگران است. شاید برای پیش گیری از تداوم خیزش چنین اقدامات شرورانه ای مجاز خوانده شده است.

ـ حملات گسترده و سازماندهی شده ی شیمیایی نمی تواند کار یک گروه خودسر باشد ، به علاوه اینگونه گازهای سمی نمی تواند در اختیار افراد و گروههای متفرقه باشد.

ـ گفته می شود که مشابه این جنایت هفده سال پیش در  چچن علیه زنان چچنی توسط دولت روسیه انجام شده است. شاید همان اقدام غیرانسانی و شرورانه در اینجا با مشاوره ی نیروهای روسی تکرار شده باشد. البته در این صورت نیز مقصر اصلی همان مغزهای پوکی است که آلت دست مشاوران بیگانه قرار گرفته و منویات شوم آنان را اجرا می کنند.  باید افزود که در هیچیک از سه احتمال گذشته نیز حکومت از مسئولیت مبرا نیست و در هر حال مسئولیت تماما بر عهده ی حکومت می باشد.

ـ مبهم باقی ماندن نتیجه ی این پرونده ی بزرگ جنایی و پنهان نمودن عوامل دست اند کار آن دلیل مهمی بر صحت احتمال چهارم خواهد بود. من امیدوارم که با همت نیروهای وطن دوست وشریف درون حکومت هرچه زودتر حقیقت پنهان حملات شیمیایی به دختران ایران زمین آشکار گردد. به گمان من، ما مادران و پدران باید در صف مقدم مبارزه با این گونه شرارتها و ستمها قرار بگیریم و اجازه ندهیم که فرزندانمان قربانی شوند. اگر احتمال چهارم صحیح از کار درآید ملت ایران راه دشواری در پیش خواهد داشت و ناگزیر به اتخاذ تصمیمات سختی خواهد شد. آنچه مسلم است این است که ما نباید تسلیم طالبانیسم،جنایت، بی عدالتی و بردگی شویم.

حقیر آنکه به آیین بردگی سر کرد                                بزرگ آنکه به آزادگی همی سر داد  

 

                         اسفند ۱۴۰۱

تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند, ۱۴۰۱ ۵:۴۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اول ماه مه، روز جهانی کارگر، روز همبستگی کارگران و زحمت‌کشان و مبارزه در راه تأمین حقوق آنان!

هر چه در سال‌های اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیده‌ایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشم‌گیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمت‌کشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

اول ماه مه، روز جهانی کارگر، روز همبستگی کارگران و زحمت‌کشان و مبارزه در راه تأمین حقوق آنان!

هر چه در سال‌های اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیده‌ایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشم‌گیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمت‌کشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

خاموش شد آن شمع صبور!

مارکوزه؛- فیلسوف التقاطی جنبش دانشجویی

تغییر نام لایحه «منع خشونت علیه زنان» و حذف واژه خشونت – بخش دوم

آنتروپی

دیده در باده نهادم، گفت مستی

دفاعیات حسن ضیا ظریفی در دادگاههای نظامی – دادگاه بدوی