سه شنبه ۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۶

سه شنبه ۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۶

بدون حداقل درجه‌ای از قطبی شدن، یک دموکراسی احتمالاً کارایی نخواهد داشت.
چه چیزی پشت تشخیص روند «جامعه قطبی‌شده» نهفته است؟ نیلز سی کومکار در کتاب جدید خود نگاهی روشنگرانه به این اصطلاح خیره‌ کننده ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که قطبی‌شدن...
۱ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
کودتا بود یا نبود؛ از زبان خودشان:به اسباب‌چینی‌هایشان بنگریم
پس از کودتا، آمریکایی‌ها جای انگلیس‌ها را در ایران تصاحب کردند. و این بهای گزافی بود که بریتانیا بایستی بابت سال‌ها رفتار آمرانه، تکبرآمیز و غیر قابل تحمل خود در...
۳۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی شاکری زند
نویسنده: علی شاکری زند
می‌یون‌چنر
تمرینِ زندگی همچون تمرین کوه‌نوردی است. قله را می‌بینی که باشکوه است و سرافراز تو را به خود فرامی‌خواند، کفش و کلاه می‌کنی و به قصد رسیدن به آن آماده...
۳۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
پیام اجلاس شانگهای برای نظم آینده؛ حکمرانی جهان چندقدرتی
هم‌اکنون نقش سازمان همکاری شانگهای در بازتعریف نظم چندقدرتی بسیار مهم است. این سازمان به ابزاری برای همکاری سیاسی، اقتصادی و نظامی قدرت‌های عضو بدل شده است.
۳۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
در مواجهه‌ با بی‌نظمی و جنگ‌های کنونی چه باید کرد؟
جنگ ارتجاعی و امپریالیستی ترامپ برای «بازگرداندن عظمت آمریکا» آیا تداعی کننده ظهور نیروی اهریمنی در فاصله مرگ دنیای سابق و زایش دنیای جدید نیست؟ آیا امریکا در تلاش عبث...
۳۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حسن نادری
نویسنده: حسن نادری
مروری بر سنت های جامعه شناسی | بخشی دوم : ساختارگرایی
تا اینجا چند پرسش مطرح می‌شود. اول اینکه چرا و تا کجا باید رهیافت جامعه‌شناختی ما آینه‌ای از رهیافت زبانشناختی باشد، مثلاً چرا باید همان دوگانه‌های زبان‌شناختی در بررسی اجتماعی...
۳۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کیوان مهتدی
نویسنده: کیوان مهتدی
حسرت اوّل مهر و آینده‌ای که پشت در مدرسه جا می‌ماند!
اوّل مهر، تا وقتی که آموزش برای همه کودکان این سرزمین فراهم نباشد؛ تا وقتی که هر کودک نتواند با قلبی پر از شور و شوق و بی‌دغدغه از فقر...
۳۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: زری
نویسنده: زری

خاطره‌ای از رفیق سیامک اسدیان به یاد عزیز او!

رفیق سیامک اسدیان که ما او را به نام سازمانی اسکندر می‌شناختیم، رفیقی بود سرشار از شور و شهامت.

سیامک یک ماهی قبل از انقلاب برای تقویت کار سازمان به خوزستان آمد. در آن زمان فعالیت ما در خوزستان عمدتاً در دو شهر اهواز و آبادان متمرکز بود. با هم خانه‌ای در دزفول گرفتیم، خانه‌ای که شاید آخرین خانهٔ تیمی ما قبل از پیروزی انقلاب بود. قرار شد رفیق دختری هم از تهران برای تکمیل تیم به ما بپیوندد. همهٔ وسایل خانه از تشک و لحاف گرفته تا چراغ خوراک‌پزی را از بازار خریده و بر ترک موتور به خانه بردیم.

پس از آن، خسته و مانده نزدیک اندیمشک در کنار رودخانه نشسته و سخت مشغول صحبت دربارهٔ اوضاع بودیم که ناگهان و در چشم به هم زدنی یک نفر از پشت سیامک را محکم در بغل گرفت. سیامک جستی زده، بلند شد و اسلحه کشید و من هم آمدم تا عکس‌العملی نشان دهم، که به یک‌باره دیدم جمله‌ای لری میان آن دو رد و بدل شد و پس از آن اشک شوق بود که در میانه جاری شد.

چوپانی، که دیده بودیم دورتر گوسفند می‌چراند، سیامک را شناخته بود و خیلی آرام خودش را از پشت به او رساند؛ هم ولایتی‌اش بود. سیامک گفت: رفیق و هم‌بازی دوران کودکی من است. من با فاصله‌ای، دورتر از آن دو نشستم تا دل سیر با هم گفت‌وگو کنند.

یکی دو هفته بعدتر انقلاب شد. فکر می‌کنم یکی از اقوام او بود که به ستاد آبادان آمده بود، و به من گفت: آقای رییس، اجازهٔ یک مرخصی به او می‌دید تا سری به خانه بزند! گفتم: اجازهٔ ما هم دست اوست. – دقیقاً همین داستان را به طور مشخص با پدر رفیق تهماسب وزیری هم داشتیم.

هفته‌ای بعد من و سیامک با ماشینی سر راه رفتن به تهران، به ده او در اطراف خرم‌آباد رفتیم. پیش‌تر همه خیال می‌کردند او کشته شده است، اما جوان چوپان با وجود سفارشات ما خبر سلامتی سیامک را به خانواده رسانده بود. استقبالی که از او شد، گوسفندکشان و سفرهٔ بلند رنگارنگ مهمانی خانهٔ سیامک به عنوان خاطره‌ای خوش و دل‌نشین همیشه در خاطرم به یادگار مانده است. عجب شوق غریبی که در نگاه و رفتار پدر و مادر و یک‌یک اعضای خانواده، اقوام و آشنایان او بود. و چه مشتاق دیدن سلاح و تجهیزات کمری او بودند، که ما در آن زمان هنوز حمل می‌کردیم، و سر آخر بدرقهٔ گرم و پرشور، بعد از چند ساعت دیداری فراموش‌نشدنی.

سیامک با آن وجودِ زلال و شور بی‌مانندش در شرایط بعد از انقلاب امکان انطباق لازم با سیاست‌های درهم‌پیچیدهٔ آن دوره را نیافت. صداقت نگاه او همان صراحت شکل و مضمون مبارزه‌ای که قبل‌تر دنبال می‌کرد را طلبید. با انشعاب در سازمان، سیامک راه مبارزه در صفوف «اقلیت» علیه حکومت ضدمردمی ولایی را برگزید و در راه آرمان‌های مردمی خویش در سال ۶۰ طی یک درگیری با نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی جان باخت.

یاد رفیق سیامک اسدیان (رفیق اسکندر)، همسر عزیزش زهرا بهکیش (رفیق اشرف)، جان‌باختگان پرشمار خانواده‌های اسدیان و بهکیش و یکایک رفقای پاک‌سرشتی که به ظلم حکومت ولایی از میان ما رفتند، همیشه گرامی و با ماست.

تاریخ انتشار : ۱۴ فروردین, ۱۴۰۲ ۴:۰۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

5 Comments

  1. Jafar Behkish گفت:

    آقای دوستدار، این جمله از این خاطره شما «سیامک با آن وجودِ زلال و شور بی‌مانندش در شرایط بعد از انقلاب امکان انطباق لازم با سیاست‌های درهم‌پیچیدهٔ آن دوره را نیافت.» مرا به مقاله شرم‌آور «آئینه سکندر جام می است بنگر …» در مورد کشته شدن «اسکندر» که در کار فدائیان خلق – اکثریت چهل و دو سال قبل منتشر شد انداخت. حق آن بود که اگر بر عدم درک شرایط اشاره ای می خواستید بکنید از ما یاد می کردید نه با زبانی تحقیر آمیز «اسکندر» را خطاب قرار دهید. «زلالی و شفافیت بی مانند» ما سبب نشد که ساده ترین موضوع انسانی که همان مخالفت با جنایت بود را درک کنیم و چند سالی با جنایتکاران هم صدا شدیم. گویا گذشت روزگار هیچ بر ما نیافزوده است.
    هرکه ناموخت از گذشت روزگار نیز ناموزد زهیچ آموزگار

  2. H - Azadfard گفت:

    جعفر بهکیش عزیز، دستت بی‌درد ” سخن از عمق دل ما گوئی ” منهم این خاطره به محض خوندن دقیقا یاد مقاله آئینه سکندری مندرج در کار افتادم

  3. منوچهر منتظری گفت:

    اکبر دوستدار عزیز(بهرام)
    آنان که بجای دیدن خود در آیینه سکندر را در آینه دیدند هجو خود کردند،و حیف که در سر در گمی ماندند و مدفون در تاریخ شدند و تو که خود از اولین قربانیان آن بودی،هنوز از تاریخ و روزگار نیاموختی پس همان گونه که به کیش نوشته: آنکه از تجربه نیاموخت،نیاموزد از هیچ اموزگار

  4. اکبر دوستدار گفت:

    جعفر گرامی ، با شما هم نظرم که مشکل مواجهه با شرایط پیچیده بعد از انقلاب و سالهای بعدتر شامل همه ما بود و به زعم من دامنه‌ زمانی درازی هم دارد. در ذهن داشتم و ای بسا مقدور که بر شمول عمومی و هر یک به گونه خود هم در این نوشته کوتاه اشاره شود تا به آن واکنش نارفیقانه «آینه سکندری» تن نزند که آن عبارات هم شانه کردن با «دشمنان انقلاب» همان زمان نیز مورد تایید همه ما نبود.
    شرایط سال ۶۰ و تلقی نحوه درست حضور جریانات سیاسی در آن صحنه، امروز موضوع بحث نیست. هیچ‌یک از ما بر آن مواضع نیستیم. چه بر درک آن زمان از مبارزه انقلابی برای تحقق خواسته‌های انقلابی پای فشاریم، چه آن راهبرد دیگر برای دامن زدن به مبارزه سیاسی و ضد امپریالیستی ! با نگاه پیشین را مورد تایید بدانیم .
    در خصوص این بیان هم که؛ عدم درک شرایط برای ما «سبب نشد تا ساده ترین موضوع انسانی که همان مخالفت با جنایت بود را درک کنیم و چند سالی با جنایتکاران هم صدا شدیم» …، بگذار بگویم که چنین قضاوتی هم جای تامل دارد! نه سازمان اکثریت و نه شاید حتی یکی از اعضا و هواداران آن، که صدهزار نفرشان در میدان آزادی جمع آمدند، به یقین با جنایات حکومت همراهی و یا نسبت بدان بی تفاوتی نداشتند. برای مقابله با هیولای برخاسته از قعر تاریخ که مردم را با خود همراه داشت، اگر سیاست رویارویی مستقیم و ادامه فعالیت در خانه تیمی بسیار تراژیک بود. سازماندهی فعالیت در بسترهای سیاسی عمومی نیز از فراز و فرود های تلخ در خطای نظری و عملی و نتایج مثبت و منفی دور نماند و …
    جعفر عزیز ، یقین بدان که امروز در ذکر خاطره ای از سیامک و اکتفا به سخنی مختصر درباره او، به هیچ وجه نمی توانست قصد بر خطاب تحقیر آمیز به «زلالی و شفافیت بی مانند» او داشته باشد. زندگی نزدیک با اسکندر محال است که حس و نسبتی ناروا به طینت پاک وی در تو پدید آورد.
    از بازخوانی عبارات آن مقاله بسیار متأثر شدم. روند تحولات کشور و مواجهه با پیچیدگی آن در تمامی این ۴۲ سال بسیار فراتر از حیطه عملکرد افراد و این یا آن نیروی سیاسی بوده است که در بررسی تاریخ مبارزات اخیر میهن ما جای خود دارد. امید که آن دوره و تجربیاتش مورد پژوهش لازم قرار گیرد.
    و امید زنده آنکه ادامه جنبش مردمی، پایان این قصه تلخ را با دستیابی به آرزو های پاک و مردمی جان‌های شیفته یاران ما سرانجام دهد.
    با احترام به تو جعفر عزیز و همدردی با اندوه درگذشت زنده یاد سهراب خان اسدیان.
    اکبر دوستدار

  5. Jafar Behkish گفت:

    آقای دوستدار گرامی، ممنون از توضیحاتی که نوشتید. مقاله «آئینه سکندر …» تنها یک نشانه از نگاه غالب در میان رهبران فدائیان خلق- اکثریت بود. برای آنکه بدانید از چه سخن می گویم به مقاله «چرا گروهک ها مضمحل می شوند؟» در کار ۱۴۹ در بهمن ۱۳۶۰ مراجعه کنید. برای من خواندن دوباره این مقاله تکان دهنده بود، می توانید رد پای این نگاه به غایت غیرانسانی به مسئله جنایت حکومتی و سرکوب گسترده و سازمان یافته را در بسیاری از گفته ها و نوشته های ما در آن زمان ببینید.

تجاوز اسراییل به خاک قطر، جلوه‌ای دیگر از جنگ‌طلبی، توافق‌ستیری و تروریسم دولتی

حمله‌های مکرر اسراییل به کشورهای منطقه، امنیت و ثبات منطقه و جهان را به‌شدت تهدید کرده و نه تنها نقض آشکار منشور سازمان ملل و اصل حاکمیت ملی کشورهاست، بلکه نشأت گرفته از سیاست راهبردی این حکومت برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» است.

ادامه »

بنای تجارت و سود و ثروت بر خون و استخوان و جان و هستی فلسطینیان

از گرسنگی دادن عمدی گرفته تا آوارگی اجباری و بمباران سیستماتیک، همه نشان می‌دهند که «امنیت اسرائیل» بهانه‌ای است برای پاک‌سازی قومی و جایگزینی جمعیت. انطباق سیاست نظامی اسرائیل با منطق اقتصادی آمریکا چهرۀ خود را در نسل‌کشی در غزه به‌مثابه هم‌راستایی سیاست و تجارت به خوبی نشان می‌دهد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بدون حداقل درجه‌ای از قطبی شدن، یک دموکراسی احتمالاً کارایی نخواهد داشت.

کودتا بود یا نبود؛ از زبان خودشان:به اسباب‌چینی‌هایشان بنگریم

می‌یون‌چنر

پیام اجلاس شانگهای برای نظم آینده؛ حکمرانی جهان چندقدرتی

در مواجهه‌ با بی‌نظمی و جنگ‌های کنونی چه باید کرد؟

مروری بر سنت های جامعه شناسی | بخشی دوم : ساختارگرایی