رسانە های داخلی در هفتە گذشتە و در اوج اعتراضات خیابانی کارگران در اهواز، شوش، تهران و چند شهر دیگر کە برای اعترآض بە دستمزد های معوقە، تداوم غارت سرمایە های سازمان تامین اجتماعی، دستمزدهای زیر خط فقر و دیگر مطالبات صنفی شان بە خیابان ها آمدە بودند، متن یکی از سخنرانی های خامنەای را کە در ١۶ بهمن ایراد کردە بود منتشر کردند.
خامنەای در این سخنرانی کە بە نوشتە مطبوعات در ” دیدار دستاندرکاران کنگره ۱۴ هزار شهید جامعه کارگری کشور” ایراد کردە بود، تلویحا تحریک “ضد انقلاب” را عامل اعتراضات کارگری خواندە بود. بە نوشتە روزنامە “آفتاب یزد” رهبر حکومت در قسمتی از این سخنرانی اش گفت :” یکی از کارهای اساسی دشمنان، تحریک و وادار کردن کارگران به ایجاد رکود در کارخانهها بود اما کارگران در طول این سالها همواره با بصیرت و همت و تدین ایستادند و دست دشمن را رد کردند”. نسبت دادن اعتراضات فزایندە کارگرانی کە ماە هاست حقوق نگرفتە اند بە “ضد انقلاب” بهانەای بیش برای سرپوش نهادن بر نتایج سیاست های ضد کارگری و ناکارآیی نظام اشرافی حاکم تحت زعامت ولی فقیە و پشت کردن رهبران رژیم ولایی بە وعدەهای شان و بە آرمانهای انقلاب و اعتماد تودە مردم و دفاع از اشرافیت حاکم نیست. در واقع آن “ضد انقلابی”کە خامنەای و کارگزاران رژیم ارتجاعی و ستمگر جمهوری اسلامی طی تمام سالهای پس از انقلاب بە نام آن هر حرکت آزادیخواهانە و حق طلبانەای را سرکوب نمودە تا بوسیلە آن بر ناکارایی نظام شان سرپوش نهند و ثروت های کشور را غارت کنند، کسی غیر از دولت مردان حاکم نیستند.
اعتراضات کارگری ریشە در فقر و فلاکتی دارد کە نتیجە کارکرد حکومت ولایی، غارت سرمایەها و درآمد های کشور، اعمال دیکتاتوری، از بین بردن حقوق کارگران و مزد بگیران، تغییرقوانین بە سود سرمایە داران، و گسترش بی سابقە بی عدالتی هایی است کە خود خامنەای هم بە آن معترف است، هم بیشترین سهم و نقش را در آن و تدوام اش داشتە و خلاف وعدەهای فقهای حاکم در ٣٩ سال پیش است کە وعدە از بین بردنش را بە مردم دادند.
سخنان خامنەای در اوج روی گردانی فزایندە کارگران از حکومت و توام شدن اعتراضات کارگری با خیزش دی ماە، کە خود این خیزش نیز مانند اعتراضات کارگری ریشە در بی عدالتی و فساد حاکم دارد، حاکی از نگرانی وی از تداوم اعتراضات کارگری و جوش خوردن آنها با خیزشی است کە اگر چە ادعا می شود کە سرکوب شدە است اما در اشکال متنوع و کارآ در حال دامن گرفتن است و کسی را یارای سرکوب آن نیست. نسبت دادن اعتراضات کارگری بە “ضد انقلاب” نشان می دهد کە خامنەای و کارگزاران نظام ولایی مایل بە تغییر رویکردهای عدالت ستیزانە و ضد کارگری شان و بە رسیدگی بە مطالبات برحق زحمتکشان نیستند و همچنان بە دنبال بهانە برای سرکوب این اعتراضات می گردند.
تشدید سرکوب کارگران گرسنە تنها بە تعمیق نارضایتی ها و بحران های موجود دامن خواهد زد. کما اینکە سرکوب خونین سندیکاها، شوراها و احزاب کارگری و عدالت خواە کە طی ٣٩ سال گذشتە بی وقفە ادامە داشتە است اگر چە از عوامل اصلی بی عدالتی و دیکتاتوری و فلاکتی است کە جامعە را در بر گرفتە، اما نتوانستە و نخواهد توانست برای همیشە مهر خاموشی بر مبارزات عدالت خواهانە بکوبد. طبقە کارگر امروز آگاە تر و مصممتر از گذشتە در مرکز نبرد علیە بی عدالتی و دیکتاتوری قرار دارد و می داند عدالت و آزادی را هیچ کس جز خودش بە وی اعطا نخواهد کرد. کما اینکە نتیجە آن همە فداکاری در انقلاب وضعیت کارگران را بە جای آنکە بهتر کند بدتر کرد و امروزە حتی در مراسم بە اصطلاح تجلیل از ١۴ هزار کارگر کە در جنگ جان باختند رهبر وقت رژیم “عدل اسلامی” بجای رسیدگی بە مطالبات کارگران گرسنە ای کە حتی برای گرفتن دستمزدهای معوقە و زیرخط فقرشان هم مجبور بە اعتصاب می شوند دنبال بهانە تازە برای سرکوب شان می گردد.