در ابتدای مقاله توجه شما را باین امر جلب مینمایم در که حکومت ولایت فقیه در ایران با گسترش فساد، چپاول، اختلاس و سرکوب آزادی ها و تعمیق تبعیض ها، نه تنها در حال نابودی اقتصاد کشور را، بلکه کشور در حال کشتن اخلاقیات انسانی در کشور ما هم است. درادامه نگاهی نیز به طور مختصر به جوانبی از بودجه سراسر تقلب دولت احمدی نژاد میکنم.
رهبر و صاحب منصبان حکومت اسلامی ایران همیشه نعل وارونه میزنند. دروغ میگویند، خودی وغیر خودی میکنند. یک معیار ومحک واقعی که نشان بدهد به حرف هایشان پای بند هستند ندارند. جز در موارد سرکوب مردم و رواج فساد و اختلاس و چپاولگری.
عملاً کشورما را بسوی ورشکستگی اقتصادی سوق میدهند، عملاً بنگاههای تولیدی داخلی را به ورشکستگی میرسانند، اما هم زمان بدروغ صحبت از افزایش تولید ملی میکنند. در حالی که در عمل با ایجاد رقابت ناعادلانه مابین کالاهای تولیدات داخلی در رقابت با کالاهای چینی و یا هندی تولید داخلی را بسوی ورشکستگی و نابودی و از آنجا بطرف وابستگی های بیش از پیش اقتصادی و سیاسی میکشانند.
در حالی که فرماندهان سپاه پاسداران بر اقتصاد کشور دست بالا را دارند و هیچ چیز جز افزایش قدرتشان در سیاست و اقتصاد، ارضایشان نمینماید و همپای تسلط شان بر بخش مهمی از اقتصاد و تجارت ایران، برای افزایش سودهای نجومی شان، در امر ورود کلاهای قاچاق نیز با کمک ” برادران قاچاقچی ” نیز بر رقبایشان فائق آمده اند و عملاً بازار ایران را صحنه تاخت و تاز و چپاول کالاهای قاچاق به کشور نموده اند و عملاً تولیدات داخلی را از دُورِ رقابت به بیرون پرتاب کرده اند، رهبر حکومت سید علی خامنه ای مزورانه در حرف، صحبت از تقویت تولیدات داخلی میکند.
در حالی که با توسل به فسادها، اختلاس ها و دزدی ها و.. درآمدهای حاصل از صادرات نفت را به سرقت میبرند، اما در حرف محمود احمدی نژاد رئیس جمهور نظام صحبت از آوردن پول نفت به سفره مردم ستمدیده میکند.
طرح “هدفمند کردن یارانه ها” را بعنوان کمک به کارگران و زحمتکشان تبلیغ میکنند.اما، سوبسیدهای دولتیِ کالاها و خدمات را قطع مینمایند یا آنچنان ناچیز مینمایند که بهای همان کالا ها آنقدر بالا رفته است که تفاوت قیمتی که از جیب و سفره کارگر و زحمتکش بیرون کشیده میشود، چند برابر مقداری است که بعنوان ” هدفمند کردن یارانه ها” بحساب بخشی از مردم واریز مینمایند.
کارگری، مزد و حقوق بگیر ستمدیده ای که هنوز بیکار نشده است میگوید نفری ۴۴۵۰۰ تومان بعنوان ” هدفمند کردن یارانه ها” بحساب میریزند سپس آنچنان قیمت قبض آب و برق و گاز و چیزهای دیگر را اضافه میکنند که دمار از روزگارمان در میآورد.
در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران کم نیستند مردمانی که برای رفع گرسنگی ناچارند به زباله دانی ها سر بزنند، به نانوائی ها مراجعه نمایند که باصطلاح آشغال نانِ، نانوائی ها را که قابل فروش نیستند به بقیمت ارزان تر بخرند که از فشار گرسنگی نمیرند.
سیدعلی خامنه ای از یک طرف برای مردم سرکوب شده بحرین توسط حکومت شبه قرون وسطائی خاندان حکومتی آل خلیفه اشک تمساح میریزد و از جانب دیگر در سرکوب خواست ها و مبارزات بحق مردم برای دست یابی به حقوق اقتصادی، اجتمائی، سیاسی و فرهنگی، لحظه ای درنگ نکرده و نمیکند.
احمدی نژاد که در دروغ گوئی و دغل کاری گوی سبقت از گوبلز وزیر اطلاعات هیتلر ربوده است; از یک طرف به مردم ستمدیده وعده باغ هزار متری و ویلای سه طبقه ۳۰۰ متری را میدهد و از طرف دیگر با اجرای سیاست های خانمان برانداز و گسنرده کردن سفره غارت و چپاول برای سرمایه داران و وابستگان به صاحبان زر و زور، شرایطی را بوجود میآورد که اکثریت کارگران و زحمتکشان ایران اگر هم هنوز سقفی بالای سرشان است، از ترس افزایش سرسام آور اجاره بهاء و بویژه ۳۰% اجاره بها در سه ماه گذشته و از ترس از دست دادن مسکن اجاره ای و پرتاب شدن به وضعیت حاشیه نشین ها، کارتن خواب ها در عذاب و نگرانی دائمی بسر میبرند.
به وضعیت بیکار سازی دائمی، ورشکستگی مستمر دائمی بنگاههای تولیدی ایران، آپارتاید جنسی و سرکوب زنان، بیکاری فزاینده جوانان و بی آیندگی آنان، سرکوب ملیت های ساکن ایران، زندان ها و اِعمال ترور و خفقان به روزنامه نگاران، خبرنگاران، وبلاگ نویسان، نویسندگان و همه آنهائی که دگراندیش اند و با رهبر، فرماندهان سرکوبگر و چپاولگر سپاه پاسداران، جناح ها و باندهای رنگارنگ حکومتی اعم از باند های محمود احمدی نژاد، برادران لاریجانی و دیگر وابستگان به صاحبان زر و زور، هم نظر نیستند و بعلاوه ماجراجوئی های داخلی و خارجی رژیم و تداوم محاصره اقتصادی ایران و تشدید روز افزون آن و خطر تجاوز نظامی احتمالی دول امپریالیستی به ایران توجه کنید تا بیشتر غیر قابل تحمل بودن وضعیت کنونی اداره کشور روشن بشود.
حکومت اسلامی ایران علاوه بر نابودی اقتصاد کشور در حال کشتن اخلاقیات انسانی در کشور ما هم است. به آمار معتادان و زندگی سراسر رنج و شرمسارانه بسیاری از خانواده های معتادان، تجاوزات جنسی بدختران و پسران، به فرار دختران و پسران جوان از خانه و کاشانه شان، به کودک آزاری، به گسترش تجاوزات به زنان و کودکان در جامعه توجه کنید ( به گفته احمدی مقدم، فرمانده نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی، در سال گذشته از مرز ۹۰۰ پرونده تجاوز نیز گذشته است. از این تعداد حدود ۴۰% آمار تجاوز مربوط به زنان و ۶۰% مربوط به مردان است. بیشتر قربانیان تجاوز کودکان زیر ۱۵ سال بودهاند.)، به رفتارها و دستور العمل های غیر انسانی مسئولین در حکومت اسلامی ایران نسبت به برادران و خواهران افغانی ما در ایران، به صدوراحکام زندان های طویل المدت وحشیانه، برای فعالان سیاسی، اجتماعی، زنان و کارگری و به صدور روز افزون احکام اعدام و گسترش “قتل های خاموش” که جان زندانیان سیاسی را نشانه رفته است، به رفتارهای ضد انسانی حکومتیان و اراذل و اوباش آنها با زندانیان سیاسی و با خانواده های مصیبت زده آنها، به رواج دروغ و فساد و خرافات در جامعه توجه کنید، تا بهتر به عمق کشتن روحیات انسانی در کشورمان توسط این بنیاد گرایان مذهبیِ فاشیست پی ببرید.
یکی از مسببین تخریب و ضعیت اقتصادی کشور ما دولت است. لذا بی فایده نخواهد بود که در این رابطه نگاهی هر چند مختصر به زوایائی از بودجه سال ۱۳۹۱ دولت احمدی نژاد بیاندازیم تا روشن تر شود که در حالی کشور ما دارد به سراسیب سقوط اقتصادی نزدیک تر میشود آنوقت چگونه احمدی نژاد با ارائه بودجۀ تقلبی، آمار تقلبی درآمد صادرات نفت خام و با تائید مجلس شورای اسلامی و نمایندگان مزدورش، خاک به چشم مردم ستمدیده کشور ما میپاشد و بزعم خود برای پوشاندن اینگونه اعمال فساد برانگیز خویش امثال فریبرز رئیس دانا اقتصاد دان مستقل کشور ما را نیز بزندان میفرستد.
این بودجه کاری باین ندارد که در اثر تحریم های اقتصادی دول امپریالیستی و بحران ماجراجوئی های اتمی حکومت اسلامی ایران و بویژه تحریم نفتی ایران، صادرات نفت خام ایران حدود یک میلیون بشکه کاهش در روز نشان میدهد و لذا درآمد نفت ایران بشدت ضربه خورده است.
سیدمحمدعلی خطیبی طباطبایی از صاحب منصبان حکومت ایران میگوید که حزب دموکرات آمریکا “برای پایین آوردن بهای نفت و بنزین بر عربستان فشار آورده اند تا با افزایش تولید نفت، بازار را اشباع کند”.
بر اساس آمار منتشر شده بر اثر افزایش تولید نفت خام اوپک و زیر فشار تحریم ها، حکومت اسلامی ایران مجبور شده است که تنها در در ماه آوریل گذشته حدود سیصدهزار بشکه در روز از تولید خود بکاهد.
براساس آخرین آمار رسمی اوپک، اعضای این سازمان در ماه می، مجموعا ۳۱میلیون و ۶۲۰هزار بشکه در روز نفت تولید کردهاند. این رقم یک میلیون و ۶۲۰ هزار بشکه بیش از سقف تعیینشده در اجلاس وزرای اوپک بود. براساس تفاهم وزرا در اجلاس ماه دسامبر سال گذشته، مجموع تولید اوپک به انضمام تولید نفت لیبی و عراق باید ۳۰میلیون بشکه در روز باشد.
با توجه به اینکه بر اثر بحران های اقتصادی که گریبان کشورهای غربی را گرفته است، تولید کالا و از آنجا نیاز به مصرف انرژی فسیلی ( از جمله نفت ) در کشورهای متروپل افزایش قابل توجهی نیافته است، لذا این اضافه تولید یک میلیون و ۶۲۰ هزار بشکه نفت خام روزانه رسمی اوپک است که یک میلیون بشکه آن جای خالی کاهش یک میلیون بشکه نفت خام روزانه ایران را گرفته است و بقیه آن هم بگفته امیر کویت در انبارهائی در خارج از خلیج فارس ذخیره میشوند که پاسخگوی نیازهای کشورهای مصرف کننده نفت در شرایط اضطراری باشند.!
انگار که نه انگار، که با تشدید تحریم های امپریالیست ها بر علیه حکومت اسلامی ایران، در این مقطع حدود یک میلیون بشکه نفت خام صادراتی ایران کاسته شده است و از دهم تیر ماه امسال نیز بر اثر طرح تحریم خرید نفت خام ایران از جانب قدرت های معظم سرمایه داری ( ایالات متحده امریکا، اتحادیه اروپا، کانادا ، ژاپن و متحدان آشکار و نهان آنها) صادرات نفت خام ایران با مشکلات باز بیشتری روبرو خواهد شد.
توگوئی که اخراج حکومت اسلامی ایران از سیستم اعتباری جهانی “سوئیت” نیز هیچ مشکلی در مسیر دریافت بهای صادرات نفت از جانب حکومت اسلامی ایران بوجود نخواهد آورد.
البته محمود احمدی نژاد که ۲ ماه قبل در جلسه استیضاح مجلس شورای اسلامی در پاسخ به نمایندگان که پرسیده بودند؛ چرا بودجه ۲ میلیون دلاری تراموای تهران را نمیپردازد، پاسخ داده بود که در صندوق دولت پولی موجود نیست، دو هفته قبل مثل گوبلز، وزیر تبلیغات هیتلر در بندرعباس در مورد تحریم و کاهش درآمد نفتی ایران و تاًمین بودجه سال ۱۳۹۱ میگوید : “میخواهند نفت ما را تحریم کنند. باید به آن ها بگویم که این قدر ذخیره (ارزی) داریم، که اگر دو تا سه سال هم نفت نفروشیم، کشور به راحتی اداره میشود.”. از قدیم گفته اند که دروغگو کم حافظه است.!
در اینجا بجا است که برای دریافت وضع اقتصادی دولت احمدی نژاد یادآوری شود که محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی ایران به خبرگزاری دولتی ایران گفته است مطالبات عقب افتاده نظام بانکی در ایران معادل ۵۴۰۰۰ میلیارد تومان است.
مطابق آماری که در سال گذشته منتشر شد، قاعدتاً این مقدار مربوط به طلبکاری های بانک ها مرکزی ایران از بانک های خصوصی است.
آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی ایران حاکی از آن است که حجم استقراض دولت از نظام بانکی کشور از آغاز ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد تا کنون بیش از ۴ برابر شده است و از ۱۱۰۰۰میلیارد تومان به بیش از ۴۰۰۰۰ میلیارد تومان رسیده است.
در حالی که همین آمار نیز نشانه های بارزی از احتضار وضعیت اقتصادی کشور را علامت میدهند، محمود احمدی نژاد مدعی میشود که ” این قدر ذخیره (ارزی) داریم، که اگر دو تا سه سال هم نفت نفروشیم، کشور به راحتی اداره میشود.”. گذشته از دغل و دروغ نهفته در این اعلام موضع احمدی نژاد، آیا خود این اظهار نظر رئیس جمهور حکومت اسلامی ایران بگونه ای اعتراف او به این امر نیست که خود او بعنوان مسئول اجرائی کشور، خطر قطع بخش قابل توجه ای از درآمد صادرات نفت خام ایران را احساس کرده است.؟
از نکات قابل توجه دیگر بودجه ۱۳۹۱ دولت محمود احمدی نژاد اینست که بهای نفت صادراتی ایران را هربشکه ۸۵ دلار محاسبه کرده اند.
دولت های جمهوری اسلامی در موقع تهیه بودجه سالانه کشور معمولاً قیمت بهای هر بشکه نفت صادراتی را کمتر از بهای نفت خام در سطح بین المللی محاسبه میکنند.
زیرا ظاهراً قرار بوده است که این تفاوت قیمت بهای نفت صادراتی ایران به صندوقی بنام حساب ذخیره یا ” صندوق سرمایه گذاری ” واریز بشود که در مواقع اضطراری! مورد استفاده قرار بگیرد.
اما در باره چگونگی وضعیت صادرات نفت و قیمت هر بشکه آن در آینده جالب است که به اظهارات امیر کویت شیخ “صباح الاحمد الصباح” در مصاحبه با روزنامه ژاپنی آساهی در تاریخ اوائل فروردین ۱۳۹۱ یک بار دیگر توجه شود.
امیر کویت میگوید که برای مقابله با بستن احتمالی تنگه هرمز ” کویت از مدت ها پیش ذخایر نفتی را در مناطق خارج از خلیج فارس ایجاد کرده است. تا انتقال نفت به مشتریان کویت بدون تغییر ادامه یابد. در مورد قیمت نفت هم اظهار نظر میکند که ” به نظرم قیمت ۱۰۰ دلار برای هر بشکه نفت خام، قیمت عادلانه برای کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده نفت خام است.”. البته این اعلام نظر امیر کویت قبل از اعلام برنامه عربستان صعودی بمنظور افزایش بیش از پیش تولید نفت خام این کشور بود.
در روز یکشنبه سوم ژوئیه ۲۰۱۲ برابر ۱۴ خرداد ۱۳۹۱ که حکومت اسلامی ایران مراسم سال مرگ روح الله خمینی را برگزار میکرد، عربستان صعودی اعلام کرد که با وجودی که نیاز بازار جهانی به نفت خام افزایش پیدا نکرده است این کشور به افزایش تولید نفت خام اش ادامه خواهد داد. عربستان صعودی اعلام داشت که قصد دارد قیمت هر بشکه نفت خام را به حدود ۶۰ دلار در هر بشکه برساند. این تصمیمات عربستان صعودی با واکنش مثبت دولت کویت مواجه گشته است.
چند وقت قبل هم خبرگزاری ها گزارش کردند که کشتی های نفتکش حکومت اسلامی ایران قبل از آغاز تشدید تحریم های نفت ایران در ۱۰ تیرماه امسال همانند کولی های سرگردان به بنادر مختلف در جهان مراجعه میکنند و تلاش مینمایند تا نفت خام ایران را زیر قیمت بازارهای بین المللی عرضه نمایند. بدون اینکه موفقیت چشمگیری داشته باشند.
بنابر این با توجه به آغازِ تشدید تحریم های نفتی ایران بعد از دهم تیر ماه امسال و مصوبه جدید امریکا مبنی بر سختگیری های بیشتر همه شواهد و قرائن نشان میدهد که به احتمال قریب به یقین اولاً صادرات نفت خام ایران از نصف هم کمتر خواهد شد. ثانیاً همان مقدار نفت را هم که بتوانند صادر نمایند، ناچارند به قیمت بشکه کمتر از ۸۰ دلار و در صورت تشدید تشنجات مابین حکومت اسلامی ایران و کشورهای متحد آنها شاید هم هر بشکه ۶۰ دلارعرضه نمایند. این ارزیابی بویژه با توجه به انتشار خبرهائی در روزهای اخیر مبنی بر کاهش خرید نفت ایران از جانب چین و ترکیه، میتواند بحقیقت بپیوندد.
معنای این حرف ها اینست که درآمد دولت احمدی نژاد از جانب صادرات نفت خام در خوشبینانه ترین حالات خیلی کمتر از نصف درآمد نفت ایران در سال ۱۳۹۰ خواهد بود.
ثانیاً مشتری هائی مثل چپن و هند هم نصف بهای خریدشان از نفت را با صادرات اجناسشان به ایران میپردازند.
این حوادث بدین معنا است که از یک طرف در اثر سیاست های ارتجاعی حکومت ایران و از طرف دیگر با سیاست های غارتگرانه و چپاولگرانه و تجاوزگرانه دولتهای امپریالیستی، نصف درآمد نفت ایران به هوا میرود و فزون بر آن نیز قدرت خریدِ بقیه درآمد نفت ایران هم با محاسبات بازاریِ اجناس صادراتی چینی و هندی به ایران شدت کاهش پیدا میکند
بیش از ۶۰ سال قبل که دولت دکتر محمد مصدق برای استیفای حقوق مردم ایران در رابطه با نفت ایران در مقابل یکی از بزرگترین دول امپریالستی آن زمان قد علم کرده بود و پشت امپریالیسم انگلیس را بخاک مالید، پشتش به مبارزه، استقامت و فداکاری های اکثریت مرد ستمدیده ایران و حمایت بی شیله پیله و وفادارانه اکثریت مردم ستمدیده ایران بود.
دولت مصدق با پشتیبانی آن مردم توانست نزدیک دو سال اقتصاد کشور را بدون درآمد صادرات نفت و با بودجه موازنه شده و بدون کسری بودجه اداره نماید.
زیرا وقتیکه دولت مصدق به درآمد نیاز داشت، با چاپ قرضه ملی به مردم مراجعه میکرد و مردم نیز در سراسر کشور با فداکاری و حتی در صورت نداشتن پول، با عرضه حلقه ازدواج، طلا و نقره مختصری که داشتند این قرضه های ملی را میخریدند تا دولت محمد مصدق که حتی حقوق دوران نخست وزیریش را نیز دریافت نمیکرد و پاکدامنی و صداقتش به مردم تهیدست ثابت شده بود را یاری برسانند.
اکنون با توجه به ماجراجوئی های اتمی حکومت اسلامی ایران و تنش ها و درگیری های کشورهای متروپل با حکومت اسلامی، بعلاوه زیاد خواهی های و تمایلات غارتگرانه دول امپریالیستی و تشدید وخامت وضعیت ایران تا سرحد سراشیب سقوط اقتصادی و کاهش کمر شکن درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام ایران از یک طرف و سرکوب خواست های بحق مردم ستمدیده و تشدید ترور و خفقان در کشور و انزوای بیش از پیش حکومت اسلامی ایران در در داخل و خارج از کشور از طرف دیگر، عاقبت وضعیت مردم لگدمال شده و کشورما چه خواهد شد؟
همه شواهد و قرائن نشان میدهد که بر اثر تداوم وضعیت فعلی کشور ما به سقوط آزاد در سراشیب اقتصادی-اجتماعی دچار خواهد شد.؟
نتیجه این امر لااقل بنابر پیش بینی رئیس مافیای بازار ایران اسدالله عسگر اولادی قحطی است. نتیجه هرج و مرج اجتماعی و تشدید بدبختی، فلاکت و سیه روزی بیش از پیش کارگران و زحمتکشان کشور ما است. مسئولین این فجایع چه کسانی هستند؟
اکنون بر اثر تشدید نزاع های درونی رژیم مردم بیش از گذشته میدانند که پشت اختلاس ها، دزدی ها و غارت ها، رهبر، بیت رهبری، جناح های رنگارنگ رژیم، باند احمدی نژاد، فرماندهان سپاه پاسداران و نمایندگان مجلس و سرمایه داران زالو صفت هستند.
فساد و دزدی سرا پای این رژیم را فراگرفته است. بنابر این علتی ندارد که کارگران و زحمتکشان کشور ما پشت سر این حکومت بایستند و از آن حمایت نمایند.
امروز جامعه ما بر اثر فشار این همه فجایع، بمثابه یک بمب بزرگ انسانی در اثر سرکوب و خفقان و فقر و سیه روزی آماده انفجار است.
برای رهائی از ستم بحران های سیاسی- اقتصادی و اجتماعی برای رها شدن از تهدیدهای امپریالیست ها، راه نجات ما مردم تکیه به نیروی خودمان است.
باید هم زمان به دو صدای شوم حکومت اسلامی ایران و به امپریالیست ها نه بگوئیم و با تعمیق آگاهی و سازماندهی خودمان، با ایجاد تشکل های مستقل مردمی، ایجاد ارتباط مابین تحرکات ترقیخواهانه و پیوند مبارزات آنها با یکدیگر، با تلفیق مبارزه مخفی و علنی، صدای آزادیخواهی و برابری طلبانه کارگران، زنان، جوانان و ملیت های ساکن ایران حکومت اسلامی ایران را در سراسر کشور و جهان طنین اندازیم و با برپائی اعتصابات در محل های زیست و کار و توقف چرخ تولید، رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی ایران را بعنوان سد مقدم پیشروی مردم کشورمان بطرف آزادی، رفاه و زندگی انسانی سرنگون کنیم و پس از آن نیز با حفظ سنگرهای مقاومت و مبارزه دست آوردهای ترقیخواهانه آن انقلاب شکوه مند را حفظ نمائیم.
در آن زمان امپریالیست ها نیز نخواهند توانست با ادامه تحریم ها و تهدید به تجاوز نظامی ملت بزرگ ایران را از پیشروی بسوی ایجاد جامعه انسانی باز دارند. فراموش نکنیم ؛ ملت سازمان داده شده، ملت مصمم ،آزادیخواه و برابری طلب، منشاء همه قدرت ها است.
۲۲ خرداد ماه ۱۳۹۱ برابر با ۱۱ ژوئن ۲۰۱۲