دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۷

دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۷

ایران باید بماند و ما باید با ایران بمانیم
برای مخالفت بی‌بروبرگرد با تهاجم اسراییل به ایران حتی نیازی نیست به وطن‌دوستی یا عشق به میهن متوسل شویم که حالا لازم باشد بر سر معنای هر از این مفاهیم...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حسام سلامت
نویسنده: حسام سلامت
#سوزنبان
سوزنبانِ پیر چشمکی زد. صدای سوت قطار از دور شنیده می‌شد. شلوغی ایستگاه بخاطر پایان این جنگ ۱۲ روزه، مرا یاد کودکی و نوجوانی‌ام می‌انداخت. می‌ترسیدم جا بمانم. تجربه جاماندن...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
وارث شکست‌خورده و پرچم!
از نظر آنها، فقط قدرت‌های غربی اختیار ایجاد یا سرنگونی رژیم‌ها را دارند. می‌توان تا حدی با این دیدگاه همدل بود: به هر حال، بریتانیا در نیمه اول قرن بیستم...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گلنار نیک‌پور اسکندر صادقی بروجردی
نویسنده: گلنار نیک‌پور اسکندر صادقی بروجردی
Lasting peace is only possible with active popular participation
The twelve days of war brought unexpected results. Iran's internal cohesion was preserved, despite chronic economic crises and social divisions...Peaceful protests in various countries, Iranian immigrants' support for the right...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: The Political-Executive Committee of The Organization of Iranian People’s Fedaian (Majority)
نویسنده: The Political-Executive Committee of The Organization of Iranian People’s Fedaian (Majority)
نه قیام، نه تسلیم؛ سکوت پیش از خیزش یا تدبیری برای فردا؟
بخش بزرگی از جامعه با آگاهی دریافته‌اند که تغییر رژیم، بدون آمادگی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، می‌تواند تنها به بازتولید شکلی دیگر از همان استبداد منجر شود. مردم ایران بارها...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
زندان اوین نماد مقاومت و مبارزه بود
روی زندان قرچک حتی نمی‌شود اسم «زندان» گذاشت. یک سری سلول‌اند که به اندازه‌ی سلول‌های ۲۰۹ پنجره ندارند. هوا؟ نزدیک محل سوزاندن زباله است؛ هوایی آلوده و فاجعه‌بار. آب؟ آب...
۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: ویدا ربانی
نویسنده: ویدا ربانی
َUne paix durable n’est possible qu’avec une participation populaire active
Les douze jours de guerre ont également apporté des résultats inattendus. La cohésion interne de l'Iran a été préservée, malgré des crises économiques chroniques et des divisions sociales..... Les manifestations...
۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fédaians du Peuple d'Iran (Majoritaire)
نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fédaians du Peuple d'Iran (Majoritaire)

در نظام ولایی، کیستی رئیس جمهور مطرح است نه چیستی او!

به اینها که رفتارهای جمهوری اسلامی را عموماً واکنشی می‌خوانند باید رفتارگرا نام داد. کسانی که، چیستی رفتارهای ولایت را نه در الزامات و بقای این ساختار، بلکه در واکنش‌‌های «رهبر» در مقابل بازی‌گران جهانی و منطقه‌ای توضیح می‌دهند. اینکه، آبشخور بدرفتاری‌های نظام در «نامسلمانی»‌های آمریکا و غرب و عرب وابسته و اسرائیل است و «اسلام به ذات خود ندارد عیبی»!

«انتخابات» زودرس و داستانی کهنه!

ابراهیم رئیسی که مُرد، خامنه‌ای خواهان برگزاری سریع «انتخابات» شد و حکم داد قصه‌ی نصب جانشین ظرف ۵۰ روز جمع و جور شود. نعش سوخته هنوز بر دوش‌ها می‌چرخید که ۸ تیر روز «انتخابات» اعلام گردید و تحرکات دستجات حکومتی برای کسب ریاست آغاز شد. شروع «چه کسی عَلَم ‌شود؟» با پچ ‌و پچ بود و برخی‌ها اما انتظار تا نام‌نویسی را هم برنتافتند و بی معطلی به چهره‌نمایی و علامت فرستادن برخاستند. حالا دیگر با اندک فروکاست تب وتاب بهره‌برداری‌‌ از تابوت‌گردانی، معرکه‌ی ابراز وجود و نازآمدن‌‌ در قبال دعوت‌ها رو به بالا گرفتن گذاشته است!

تا آنجا که صدا از درون باندهایی بیاید که ریاست را سهم خود می‌دانند و آزمون شانس نشستن بر این کرسی را مختص «پایداری» و «شانا» و همانندهایشان بخواهند، چیز تازه‌ای در بین نیست. ته قضیه را همان اول کار، شریعتمداری نماینده‌ی خامنه‌ای در کیهان این چنین روکرد: جایگزین آن مرحوم، کسی است مانند خود او مخلص «آقا»! آنچه اما در این میان، مَضحکه تکراری می‌نماید‌ داستان اعتدالیون و اصلاح طلبانی است یار غار سیستم که باز فیل‌شان یاد هندوستان کرده و با این تصور سر از پا نمی‌شناسند که گویا ماکیان اقبال درب خانه‌شان را ‌می‌کوبد تا روانه‌ی «پاستور» شوند!

مشکل در «نامسلمانی» دیگران است!

پرسش اینست که این متوهمِ‌های بارها سر به سنگ خورده، با چه تحلیلی می‌پندارند قیصر قصد احضار دوباره‌ی رانده‌شدگان از درگاه به بارگاه دارد و از چه روی به این نتیجه رسیده‌اند که کشتیبان را سیاستی دگر آمده است؟ جواب را جدا از حس منافع بدیهی که مغناطیس وجودی‌ اینان در حفظ نظام است‌، ‌باید در روش شناسی‌ و نوع ارزیابی‌ آنها از نظام حاکم سراغ جست که نامی جز تبیین توهم ندارد. مصداق این نیز، مخصوصاً اصلاح طلبانی‌ که گرچه سکولاراند، اما همواره بر مدار امکان «تغییر رفتار رهبر» می‌چرخند و هرگز هم از پوچی تصورات موهوم ‌ درس نمی‌گیرند.

به اینها که رفتارهای جمهوری اسلامی را عموماً واکنشی می‌خوانند باید رفتارگرا نام داد. کسانی که، چیستی رفتارهای ولایت را نه در الزامات و بقای این ساختار، بلکه در واکنش‌‌های «رهبر» در مقابل بازی‌گران جهانی و منطقه‌ای توضیح می‌دهند. اینکه، آبشخور بدرفتاری‌های نظام در «نامسلمانی»‌های آمریکا و غرب و عرب وابسته و اسرائیل است و «اسلام به ذات خود ندارد عیبی»! بنا به این تبیین از نظام، سمتگیری و کردارها و رفتارهای آن نباید در ساختار و بافتار وجودی‌اش کانونی شود و دچار «ذات گرایی» شد، بلکه عمدتاً واکنشی دید‌ با ریشه در بیرون از خود و خارج!

در بازخوانی خوانشِ «رفتارگرا» از صحنه!

یک نمونه از تبیین آنها را بازمی‌خوانیم: رئیس جمهور شدن خاتمی اصلاح طلب و بازارگرمی «گفتگوی تمدن‌ها» در دهه‌ی ۷۰ خورشیدی واکنشی متناسب با رفتارهای نسبتاً نرم کلینتون و اتحادیه اروپا نسبت به نظام جمهوری اسلامی در دهه‌ی آخر قرن گذشته بود؛ قرارگرفتن جمهوری اسلامی در «محور شرارت» از سوی بوش و تشدید تحریم‌ها در اوایل دهه‌ی نخست قرن اما، باعث سربرآوردن احمدی نژاد دهه هشتادی شد؛ و با دراز شدن دست دوستی اوباما و آمادگی آمریکا برای تعامل با نظام، باز ورق برگشت و ولایت دیگربار نرم‌رفتاری در پیش گرفت و میدان به اعتدالیون داد.

بنا به این تحلیل، خامنه‌ای جدا از مانوور لفظی تشبیه اوباما به چدن توی دستکش پنبه‌ای، عملاً اما بطور واکنشی دست تفاهم با او فشرد. ولی تا ترامپ خیره‌سرانه برجام پاره‌ کرد، «رهبر» هم در واکنشی ناگزیر بر طبل تخاصم با آمریکا کوبید، تغلیظ اورانیوم سرعت گرفت، دُزِ جنگ‌های نیابتی بالا رفت و مسند ریاست جمهوری نیز به رئیسی خانه‌زاد دست‌آموز خامنه‌ای و خار چشم اعتدالیون و اصلاح طلبان رسید! اکنون هم که انگار سیگنال‌هایی از سوی دولت بایدن دیده می‌شود، خامنه‌ای را باید مستعد تغییر رفتار دانست و «انتخابات» پسا رئیسی را یک فرصت خدادادی!

ادعا: اصل، پراگماتیسم است و نه ایدئولوژی!

از نظر این نگاه، همانا رفتارهای غرب است که دینامیسم رفتاری نظام را شکل می‌دهد! «آمریکا ستیزی»، «نابودی اسرائیل»، بنیادگرایی، صدور «انقلاب»، «هلال شیعی»، «عمق استراتژیک» و غیره عمدتاً عکس العمل‌اند تا برخاسته‌هایی باشند از وجود نظام! ایدئولوژی جمهوری اسلامی در مقابل «پراگماتیسم» آن فرعی است و سیاست انقباضی در جهت هرچه «خودی»تر کردن ولایت و «خالص سازی»‌ها، می‌تواند مهار‌ شود هرگاه که فشار از خارج فروکاهد و نظام تحریک به تندروی نشود! افراطی‌گری در این نظام را، نباید بیش از یک گرایش نوع واکنشی دانست!

اشکال این به اصطلاح «سیاست پخته»، در ارجاع آن به تاثیر فعل و انفعالات خارجی بر روی‌کردهای جمهوری اسلامی نیست؛ چیزی که هر دبستانی در سیاست هم آن را ازبر است. در اینست که رفتارهای نظام را اساساً در واکنش‌های آن نسبت به بیرون رصد می‌کند تا به این نتیجه دلخواه رسد که زیاد هم نباید جمهوری اسلامی را صلب پنداشت و به اصلاح ناپذیری‌ آن رسید! در این خودفریبی، چون مسیر پیموده‌ی این سیستم نتیجه‌ی محتوم وجودی آن و ناشی از منطق ساختاری‌اش‌ نیست، پس می‌تواند قطع هم بشود اگر متاثر از اوضاع مساعد بیرونی، شرایط برای تغییر رفتار فراهم آید!

این دچار کج‌بینی نمی‌پذیرد که منشاء راهبرد کنشی «انقلاب اسلامی – حکومت اسلامی – دولت اسلامی – جامعه اسلامی – تمدن اسلامی» همانا اقتضای نظام مبتنی بر حاکمیت دین و ولایت امام زمانی است و نه که چنین جهتگیری،‌ واکنش در برابر فعل و انفعالات فرامرزی باشد. فکری که، نمی‌خواهد دریابد دگرهراسی برای این نظام، جنبه‌ی ناموسی دارد و قاموسی است ساختاری؛ دشمن اگر موجود نیست باید آن را تراشید و اگر هست به تحریک‌اش برخاست! این نگاه نمی‌خواهد ببیند که تحرک‌ نظام مدعیِ ساختن جهان در قالب خود، اصولاً به تحریک کردن است و دو قطبی‌سازی!

ولی فقیه از ولایت فرمان می‌برد و نه برعکس!

نگاه «رفتارگرا» برای اینکه خیالاتش به بار بنشیند، با توسل به «حرف آخر با توازن قواست» می‌گوید ولی فقیه موجودی است زمینی و رفتار او نیز همانند هر «رهبر» دیگری نه چیزی جز برایند نیرو. این سخن اما تنها آنگاه درست خواهد بود که توازن قوا، جاری در ساختار ولایت دیده‌شود! این نگاه چون مصرع دوم واقعیت تعیین کننده را از یاد می‌اندازد، لذا در این دام می‌افتد که «فراموش» کند ساختار ولایت، تبلور ایدئولوژی و منافع است و الزامات آن چونان حکم حاکم، شمشیری آویزان بر فرق حتی ولی فقیه! ساختاری که «ولی» نه فقط فرمانده، بل فرمانبرش هم است!

«رفتارگرا» نمی خواهد بپذیرد این ولایت است که ولی فقیه می‌سازد و نه برعکس. تفاوت نیروی خواهان پایان دادن به هستی جمهوری اسلامی با او و همکیش‌هایش نیز درست در همین است. ما خود را فقط طرف حساب شخص خامنه‌ای نمی‌دانیم تا خواهان تعویض او یا تغییر رفتار و اصلاح وی شویم، بلکه پیگیرانه بر پایان دادن به جمهوری اسلامی و برچیدن بساط نظام دینی هستیم‌ و برای جایگزینی آن با بدیل سکولار دمکراسی مبارزه می‌کنیم. خلاف سینه چاکان  ِاحتمال «تغییر رفتار رهبری»، نیروی گذار از این نظام به یک عطسه تب نمی‌کند و فریب ترفندهای نظام نمی‌خورد!

مسئله نه لجاجت خامنه‌ای که الزامات نظام ولایی است! 

جای تردید نیست که خامنه‌ای «رهبر» نیز نه در فرای شرایط برونی و درونی‌، بلکه متاثر است از اِعمالِ نیروی دستجاتی که او آنها را نمایندگی می‌کند؛ فقط با این تصریح که بخاطر جایگاهش، نماد سیستم است. سیستمی غیرنرمال که منشاء در ناهمزمانی، واپسگرایی و انحصار امتیاز قدرت و ثروت دارد و تجهیزش به وسایل و روش‌های مدرن سرکوب نیز بخاطر مقابله با مدرنیته. «ولی فقیه»، وجود یکه‌ای نیست که چونان سلطان بر رعایای بی اختیار حکومت کند، بلکه برایند کوتوله‌های مستِ انحصار قدرت در ساختار ولایی است علیه جامعه‌ی سکولار دمکرات نافرمان.

رمز و راز اینکه چرا تفکر «تغییر رفتار رهبری» در نمی‌یابد که «رهبر» نه فقط نخواهد بلکه نمی‌تواند هم در این «انتخابات» بجای رئیسی کشته شده، کسی با رفتاری متضاد با او را بر ریاست جمهوری بگمارد، در عدم درک آن از فهم قانونمندی‌های نظام ولایی است. خامنه‌ای برعکس تصور خوش‌باوران نه به این دلیل که چون «لجوج» است نمی‌خواهد از راه تاکنون رفته‌‌‌‌ بر‌گردد، بلکه اگر چنین کند نیرویی را متفرق خواهد کرد که‌ تن‌پوش «مقام معظم رهبری» بر او پوشانده‌اند! دهن کجی او به پایگاه ولایت، خودکشی است؛ ولایت، فقط متوهم‌ می‌راند نه مگسان دور شیرینی را!

کدام مواجهه با انتخابات؟

به درستی گفته‌اند که انتخابات در کشورهای مبتنی بر انتخابات آزاد، میدانی برای بروز روانشناسی سیاسی مقطعی اقشار اجتماعی و آشکارترین محل وزن‌کشی جریانات سیاسی و برنامه‌ای است؛ صرفنظر از آنکه، این روانشناسی‌ها منطبق با تمایلات واقعی خود آنان باشد یا که از القائات تزریقی فرادستان قدرت نشات گیرد. بر این فقط باید افزود که در حکومت‌های ضددمکراتیک نیز، هنگامه‌ی هر «انتخابات»ی را لازم است کمابیش عرصه‌ای از فعالیت سیاسی دید ولی به سان میدانی که در آن جریانات سیاسی از طریق مواجهه با «انتخابات» تعیین نسبت با حکومت و جامعه می‌کنند.

«انتخابات»های طول عمر جمهوری اسلامی هم، بزنگاه‌هایی بوده‌اند که در آنها تقابل اپوزیسیون سکولار دمکرات‌‌ با جمهوری اسلامی به چشم آمده است. «انتخابات»هایی که، هیچگاه دمکراتیک نبوده‌اند و عموماً هم ضد دمکراتیسم دینی به نمایش نهاده‌اند. اما «انتخابات» چند دوره‌ی گذشته، موقعیت‌هایی بوده‌ برای بروز شکاف عمیق بین جامعه و نظام، که در مدنی‌ترین شکل به نمایش درآمده‌اند. خلاف اصلاح طلبان که سودای پرکردن شکاف ملت و نظام به ویژه در مقاطع «انتخابات» را دارند، وظیفه‌ی اپوزیسیون سکولار دمکرات تقویت صف‌آرایی جامعه علیه حکومت بوده و است.

و این «انتخابات»!

در «انتخابات» اضطراری ۸ تیر نظام هم، سیاسی‌ترین اقدام نیروهای سکولار دمکرات از همین امروز حرکتی دوسویه است. از یکسو نشان دادن ماهیت این نمایش حکومتی و نیات و برنامه‌های حکومت برگزارکننده‌‌ی آن و دعوت به رد شرکت در این انتصابات باندی است و از سوی دیگر روشنگری در برابر توهماتی که هر جریان دینی و غیر دینی‌ می‌پراکند. در شرایطی که کوس رسوایی رژیم خودافشاگر بلندتر از هر زمان در صداست، همانا وظیفه‌ی دوم یعنی روشنگری علیه سم پراکنی‌های معتقد به «تغییر رفتار رهبری» است که عمدگی پیدا می‌کند.

گفته می‌شود که چند ده نفر و همگی متعلق به دستجاتی به درجات ذوب در ولایت، در صدد اعلام کاندیداتوری‌اند تا در پایان ثبت نام و غربال شورای نگهبان چند تن از آنان باقی بمانند. اما از هم اکنون باید گفت هیچ هم مهم نیست چه کسی از این جماعت ولایی رئیس جمهور شود وقتی همگی تماماً مجری منویات ولایت خواهند بود. در شرایطی که سخن گفتن از حداقل اعتبار ریاست جمهوری در این نظام یاوه‌ای بیش نیست، آنچه که یک ذره‌ هم نمی‌تواند مطرح باشد چیستی برنامه‌ای رئیس جمهور است. لذا جنجال همه اینست که فرمانبری از ولایت‌ نصیب کدامیک از همانندهای رئیسی شود!

این «انتخابات» به ویژه باید میدانگه مصاف نیروی فعال و حامی «زن- زندگی – آزادی» با نظام‌ای باشد که هستی‌سوز این سرزمین است و به نسبت جمعیت کشوری، مدال بیشترین اعدام‌های سال در جهان بر سینه دارد. نظام‌ای که علیرغم هر قدرت‌نمایی‌، با پرشمار نشانه‌ها روند فروریزی طی می‌کند تا به فروپاشی رسد. این نظام محکوم به صلبیت و انقباض در خودی‌تر شدن است و جامعه‌ی سکولار دمکرات مدام فزاینده و منبسط، می‌رود که از آن بگذرد. این «انتخابات» را باید مکمل اجلاس مفتضح سازمان ملل متحد بمناسبت مرگ رئیسی کرد. با همسویی و هماهنگی، می‌توان به هدف‌ رسید!

 

منبع: اخبار روز

تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد, ۱۴۰۳ ۳:۵۳ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ایران باید بماند و ما باید با ایران بمانیم

#سوزنبان

وارث شکست‌خورده و پرچم!

Lasting peace is only possible with active popular participation

نه قیام، نه تسلیم؛ سکوت پیش از خیزش یا تدبیری برای فردا؟

زندان اوین نماد مقاومت و مبارزه بود