دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۲

دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۲

ولودیمیر ایشچنکو: بار جنگ در اوکراین بر دوش فقرا است!
بسیج جمعیت روستایی و کارگران فقیرتر به خدمت نظامی آسان‌تر است، زیرا پنهان‌شدن آنها دشوارتر و بیشتر در دسترس مقامات هستند. آنها حتی فرصت های کمتری برای اجتناب از استخدام...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: جرکو باکوتین
نویسنده: جرکو باکوتین
سلطنت‌طلبان در گذر تاریخ "تاریخ در حال نگارش است؛ امروز و همین حالا!"
تاریخی که با خون دل نوشتیم، اکنون در معرض تهدید جدی قرار دارد. آیا باز هم شاهد تکرار فجایع گذشته خواهیم بود؟ یا اینکه این بار، با آگاهی و مسئولیت‌پذیری...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
فرخنده باد روز زبان مادری؛ روز زبان‌های مردم ایران!
به‌جاست بر این نکته انگشت تاکید بگذاریم که علی‌العموم هیچ زبانی در تضاد و تعارض با زبان عمومی و رسمی یا همان زبان میانجی و مشترک ِ زبان‌های گوناگون در...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
زمستان
بیدارم مکن, با قلبِ سردم, در کنار ستاره ها, خاموش بخواب می روم, ستاره سرخی از میان کهکشانها, خطی بر آسمان انداخت, پایان زمستان نزدیک است,
۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان-ا
نویسنده: رحمان-ا
روایتگری بس است ، باید راهی جست
فرض کنیم تمامی مطالب مطرح‌شده در نوشته‌ی آقای بهزاد کریمی با عنوان «در مونیخ چه گذشت»، که در سایت به پیش متعلق به حزب چپ ایران منتشر شده، با تمام...
۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
زنان خانه‌دار و کارگران؛ در صدر آمار خودکشی در ایران
ایران با بحران عمیق روانی، اجتماعی و اقتصادی روبه‌رو است که یکی از پیامدهای نگران‌کننده آن، افزایش نرخ خودکشی است. زنان خانه‌دار، کارگران، دانش‌آموزان و دانشجویان بیشترین آسیب‌پذیری را در...
۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
افراد ایلان ماسک نمی دانستند واقعا به چه کسانی شلیک می کنند
با این حال، تلاش‌های فشرده برای بازگرداندن کارکنان NNSA نشان می‌دهد که دولت ترامپ واقعاً افرادعالیرتبه دارای تخصص های مهم را اخراج کرده است. اولریش کون، کارشناس کنترل تسلیحات در مؤسسه تحقیقات صلح...
۴ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده:  الیور ایمهوف -  برگردان رضا کاویانی
نویسنده:  الیور ایمهوف -  برگردان رضا کاویانی

دکادنس ادبی، زوال است یا مبتذل؟

از آغاز قرن بیست ادبیات امپرسیونیستی و ادبیات بومی-محلی کوشیدند تا به مخالفت با ادبیات زوال بپردازند. نظریه پردازان اصلی ومدرن ادبیات زوال، بودلر و فلوبر و والری و نیچه هستند. فیلسوفان عصر روشنگری از جمله منتسکیو و روسو با فرهنگهای فراموش شده پیشین؛ مخصوصا رم باستان، بحثی را در نیمه اول قرن 18 آغاز کردند .

دکادنس فرهنگی- ادبی در غرب، زوال و انحطاط است یا منحط و مبتذل؟ واژه و مفهوم ” دکادنس ” در زبان فارسی به اشکال زوال و انحطاط، یا مبتذل و منحط ، و یا بشکل مخلوطی از هردو ترجمه شده است . در غرب لیبرالها معمولا منظور اول، و چپها معنی دوم را در نظر میگیرند . ادبیات و فرهنگ ” دکادنس ” مفهومی است لاتین و به معنی سقوط، بی ریشه و در حال زوال می باشد .

مارکسیستها آنرا مفهومی فلسفی – استتیک در باره زوال اجتماعی میدانند که گویا از پایان قرن ۱۹ در فرهنگ غرب جا افتاده . ادبیات زوال، غیراجتماعی و ضد مکتب ناتورالیسم و مخالف قوانین استتیک مکتب قدیمی کلاسیک است . چپها در رابطه با شعار “هنردرخدمت هنر” ادبیات سرگرم کننده ، عشقی ، جنایی ،خیالی ، آبزورد و غیره را بخشی از ادبیات مبتذل نظام سرمایه داری و طبقاتی میدانند .

مارکسیست ها ادبیات زئال را متهم نمودند که با شعار بی طرفی هنری به خلح سلاح فکری تودهها، دستکاری ومغزشویی مردم برای ادامه بقاء سرمایه داری و امپریالیسم میپردازد، چون آنان حتی ضد تمایلات دمکراتیک سیاسی ادبیات ناتورالیستی نیزبودند. هدف آنان بجای هومانیسم، تبلیغ نیهلیسم و جستجوی لذات شخصی در شرایط بحران بود. نفی وظایف اجتماعی ترقی خواهانه ادبیات ، طرح مسائل سیاسی شخصی بیمارگونه فردگرایانه ، پناه به روانشناسی گرایی بورژوایی ، قطع رابطه با ارثیه هومانیسم در ادبیات جهانی، گوشه گیری شبه عرفانی و جدایی از مردم، از دیگر انتقادات ادبیات مسئول به ادبیات زوال و انحطاط بود. ادبیات مسئول، اجتماعی و انتقادی، انسانی و مبارز، مقاوم و زیباگرا، طبقاتی و خلقی، مردمی و روشنگرانه و حتی ایدئولوژیک است و آن بخشی از ادبیات مدرن را که ادعای اجتماعی نداشته باشد، مبتذل و منحط می داند .

ادبیات دکادنس، اعلان زوال ادبیات کلاسیک در غرب بود. ادبیات زوال غرب در میانه قرن ۱۹ به اوج شکوفایی خود رسید. نخستین بار در رابطه با زوال و سقوط سیاسی فرهنگی، بولیبوس مورخ رومی ،ماکیاولی، ولتر، منتسکیو و روسو، آثاری از خود بجا گذاشتند. بحث زوال فرهنگی از قرن ۱۷ وارد زبان آلمانی شد. اشپنگلر در این کشور در سال ۱۹۱۸ کتاب مشهور و جنجالی خود یعنی “زوال غرب” را منتشر نمود .

زوال فرهنگی غرب طبق ادعای بعضی از مورخین از آغاز قرن ۱۹ شروع شد. ادبیات زوال فرانسه در رابطه با سقوط و زوال و شکست امپراتوری های جهانی مانند دولت روم آغاز گردید. آن در ابتدای قرن ۱۹ با مدرنیته فرهنگی متحد بود و موجب شکوفایی ادبی غرب در ابتدای قرن ۱۹ شد. ادبیات زوال را بخشی از مکتب سمبولیسم می دانند. ژانر دلخواه ادبیات زوال سالها شعر بود .

از آغاز قرن بیست ادبیات امپرسیونیستی و ادبیات بومی-محلی کوشیدند تا به مخالفت با ادبیات زوال بپردازند. نظریه پردازان اصلی ومدرن ادبیات زوال، بودلر و فلوبر و والری و نیچه هستند. فیلسوفان عصر روشنگری از جمله منتسکیو و روسو با فرهنگهای فراموش شده پیشین؛ مخصوصا رم باستان، بحثی را در نیمه اول قرن ۱۸ آغاز کردند .

بودلر در سال ۱۸۷۵ فلوبر را از جمله جاده صاف کن های ادبیات زوال در غرب نامید و والری شاعر فرانسوی کوشید تا در سال ۱۸۹۰ تعریف مثبتی ازادبیات زوال بدهد . در آثار لرد بایرون و هاینه و بودلر و آلن پو موضوع زوال ادبی -فرهنگی دیده میشود . آثاری از ریلکه و یاکوبسن و جخوف و توماس مان و مالارمه و اسکار وایلد و هاینریش بل و بعضی از اهل قلم امپرسیونیستی و سمبولیستی را در مکتب زوال جا میدهند .

نیچه در باره واگنر در سال ۱۸۸۸ ، زمان خود را تحقیرآمیز دوران زوال و دکادنس نامید . او خود و واگنر را فرزندان عصر فرهنگ زوال می نامید . توماس مان نیچه را یکی از وقایع نگاران و تحلیل گران پدیده زوال دانست ، گرچه او کوشید تا بر نیهلیسم فرهنگی غالب گردد. یکی از دلایل رونق فرهنگ زوال در فرانسه را واگنر گرایی ادبیات آنزمان آنجا میدانند . بودلر خود یکی از واگنرگرایان مشهوربود.

امروزه درام های اسکار وایلد و مترلینگ و رمان ” بودن بروک ” توماس مان را نمونه های ادبیات زوال می دانند . در آثار پسا ایده الیستی بایرون و شوپنهاور و واگنر نیز ما شاهد بیماری افسردگی و تب لیلی مجنونی و جهان درد و رنج میشویم، گرچه ادبیات زوال در آغاز خود را ضد رمانتیک فرانسوی یشمار می آورد .

تا میانه قرن بیست در آثار ژید و مان و یونکر نیز میتوان توصیف های زوال را شاهد بود . گرچه زولا یکی از مخالفان ادبیات زوال است ما در آثارش شاهد درد و زاری زمان زوال نیز هستیم . در زمان ما آثاری از تراکل و موسیل و بروخ و هسه و بن در آلمان، و فاکنر امریکایی  در رابطه با مقوله زوال نوشته شده اند .

رسانه های جمعی و مدرن سرمایه داری گلوبال در غرب ،حتی با ابزاری شبه رئالیستی میکوشند تا به اغتشاش فکری و اشاعه ترس وسرگرمی و حماقت مردم برای بقاء ارزشها و اصول خطرناک خود بپردازند . اینها را نیز میتوان بخشی از ادبیات و فرهنگ مبتذل و رو به زوال دانست .

   Falsaf@web.de  

   Dekadenz ,………. Decadence

 

تاریخ انتشار : ۲۷ دی, ۱۳۹۴ ۶:۱۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

اروپا قربانی کیست؟

به‌عنوان یک اروپایی، من فقط می‌توانم از بی‌کفایتی و ساده‌دلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصت‌ها و انگیزه‌هایی که برای انجام این کار وجود داشت، ابتدا خود را با آن سازگار نکردند. آنها احمقانه ترجیح دادند به نقش خود به عنوان شریک کوچک آمریکا بچسبند، حتی در شرایطی که این مشارکت به طور فزاینده ای علیه منافع آنها بود!

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

مطالعه »
پيام ها

مراسم بزرگ‌داشت پنجاه‌وچهارمین سالگرد جنبش فدایی!

روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاه‌وچهارمین سالگرد بنیان‌گذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلاب‌هاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس می‌داریم و روند شکل‌گیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی می‌نشینیم

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ولودیمیر ایشچنکو: بار جنگ در اوکراین بر دوش فقرا است!

سلطنت‌طلبان در گذر تاریخ “تاریخ در حال نگارش است؛ امروز و همین حالا!”

فرخنده باد روز زبان مادری؛ روز زبان‌های مردم ایران!

روایتگری بس است ، باید راهی جست

زنان خانه‌دار و کارگران؛ در صدر آمار خودکشی در ایران