یک فرد نظامی در فضای نظم آهنین، پروردە می شود و هم امور را ادارە می کند. او از مقام مافوق دستور می گیرد و بە مقام مادون دستور می دهد. او عادت دارد بە مقام بالائی سلام نظامی بدهد، و از مقام زیردست سلام نظامی بگیرد. چنین فردی بعد از سالها، از لحاظ رفتارشناسی از همین نظم آهنین متاثرشدە و ملزم بە رعایت نظام سلسلەمراتبی بسیار منظم و دقیق می شود. او یاد گرفتەاست هر کسی از این سنت تخطی کند، باید سریعا مجازات شود. مجازاتهائی از جنس نظامی و نە مدنی.
حال تصور کنید چنین فردی وارد نظام غیر نظامی شود، حتی اگر لباسش را بعد از سالها کندەباشد و با کت و شلوار و کراوات هم آمدەباشد. چە پیش می آید؟ اولین مورد می تواند همین منتقل کردن نظام رفتاری بە سیستم جدید باشد. او حتی اگر مایل بە بکاربردن مغز خودش هم باشد، اما بعلت اینکە یادگرفتە است دستور بدهد و دستور بگیرد، و از لحاظ روانشناسی در فضای بسیار محدود این دو حالت قراردارد، همیشە نظر بە بالاتر خود برای پیشبرد کارها دارد. بنابراین مغزی کە می خواهد و باید بکار بیافتد، در معذورات عادات قدیمی قرار می گیرد. بە زبانی دیگر، یک نظامی در هر جائی از سلسلە مراتب موجود قراربگیرد، باز در نهایت یک سرباز است و آمادە اجرای اوامر بالائی ها.
اما در دنیا سلسلە مراتبها هم با همدیگر فرق دارند. در ایالات متحدە رئیس جمهور فرماندە کل قوا هم هست و بنابراین از او فرد بالاتری وجود ندارد، اما در ایران فرماندە کل قوا، رهبر نظام است (یعنی شخص خامنەای). و برای همین رئیس جمهور علیرغم اینکە فرد دوم نظام است، اما کسی بالاتر از او در سیستم وجود دارد. مشخص است با آمدن یک رئیس جمهور نظامی (و یا با پیشینە نظامی)، روحیە اطاعت او در مقایسە با فردی با پیشینە غیرنظامی بیشتر است. عادت اطاعت کورکورانە نظامی، بە اضافە سرسپردگی ایدئولوژیکی، می تواند همان استقلال نسبی شخص دوم نظام را بیشتر از پیش بە قعر ماجرا هل دهد. پس رئیس جمهور نظامی دو بار سرسپردەاست.
پس چنین رئیس جمهوری، از رهبری دستور می گیرد و انتظار دارد زیردستها هم (از اعضای کابینە دولت گرفتە تا تک تک آحاد ملت)، از او دستور بگیرند و بی چون و چرا آن را اجراء کنند. بە این ترتیب میل بە ایجاد یک نظام پادگانی سراسر فضای کشور را فرا می گیرد.
و می دانیم اساسا جامعە، نظم پادگانی را نمی تواند بپذیرد، حتی با زور. جامعە دارای نظم مختص بخود است و نظم پادگانی بعنوان جزئی از آن در زیرمجموعە آن قرار می گیرد، و نە برعکس. بە زبانی دیگر جزء نمی تواند بە کل تبدیل شود و کل بە جزء.
البتە دورانهائی در زندگی جوامع وجود دارند کە سیستم سیاسی موجود دست بە انتخابهائی از جنس تقویت حضور نظامی ها در کشور می زنند، حتی بشیوە موقت هم کە شدە. اما در شرایطی کە در ایران با روی کار آمدن جو بایدن امکان تعامل با دنیا بیشتر شدە، آمدن نظامی ها نعل وارونەزدن است. نظم پادگانی بە روابط باز ایران با جهان ضربە مهلک می زند و با تسخیر قوە مجریە، جامعە مدنی ایران بیش از پیش تضعیف خواهدشد.