رای دادن یا رای ندادن!
درآستانه انتخابات ریاست جمهوری شاهدگرایشات مختلفی در مورد شرکت یا عدم شرکت و یا تحریم در انتخابات هستیم. امیدوارم با تنظیم این مطلب کمکی در روشن شدن این صف بندی ها کرده باشم.
*protest vote رای اعتراضی*
پاره ای از اپوزیسیون در انتخابات شرکت می کنند و رای می دهد، ولی رای مخدوش و یا کاغذ سفید در صندوق می ریزند. از نظر قوانین انتخاباتی جهانشمول این رفتار شرکت کامل در انتخابات محسوب می شود و لی رای آنها را «رای باطله» می نامند. بستگی به قوانین انتخاباتی در کشورهای مختلف ارزش حقوقی رای های باطله متفاوت است.
در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ شاهد پیشنهاد اینچنینی از طرف افراد و گروهایی از اپوزیسیون هستیم.
*abstention امتناع کردن*
می توان انتخابات را به عنوان اصلی ترین رکن دمکراتیک و متعلق به مردم دانست، ولی این بار یا آن بار از شرکت در انتخابات و دادن رای خوداری کرد!
معمولا امتناع از رای دادن توسط مردم یا احزاب سیاسی به دلایل مختلفی صورت می گیرد.
گرایش «امتناع از رای دادن» در مردم زمانی پا می گیرد که آنها متقاعد می شوند که راه حل بهبود زندگی مادی و اجتماعی خود را نمی توانند از صندوق های رای بیرونبکشند. تجربه در کشور ما و حتی در کشورهای دمکراتیک غربی نشان داده که اقشار اجتماعی ضعیف تر بیشتر از سیاست و رای دادن و انتخابات دوری می کنند، و این امر بشدت در آنها شیوع دارد و در صدر آنها ارتش بیکاران هستند که بدلیل اوضاع آشفته تر روحی بالاتر از دیگر محرومان ترجیح می دهند که در انتخابات شرکت نکنند.
این نوع امتناع مردم از شرکت در انتخابات را «امتناع از روی بی احساسی» apathetic abstention نیز می نامند، یعنی زمانی است که مردم از روی استیصال به شرکت در انتخابات بی احساس و بی توجه شده اند.
اما در احزاب سیاسی این مقوله میتواند با پیچیدگی های بیشتری همراه و ارائه شود. یکی از رایج ترین شرایط این است که حزب سیاسی متوجه می شود که مخرج مشترک افکار عموی مردم و جامعه بر علیه نتیجه گیری حزب منوط بر شرکت در انتخابات است، در چنین شرایطی حزب از نظر سیاسی معقول تر می بیند که بر خلاف احساس و تحلیلش پافشاری نکرده و از رای دادن امتناع کند تا مانع دوری مردم از خود شود.
حالت دیگری که شاید با شرایط کنونی هم خوان تر باشد را «امتناع اعتراضی» distrust – protest abstentionمی گویند. این نوع مبارزه خشونت پرهیز زمانی شکل می گیرد که مردم به همراه پاره ای از اپوزیسیون و مخالفین رادیکال (دیزیدنت ها) علارغم پذیرش و اهمیت مقوله انتخابات در ساختار سیاسی جامعه به این نتیجه می رسند که مشترکا برای اعتراض و مغلوب کردن حکومت در تصمیم غلطی که اتخاذ کرده است از شرکت در انتخابات دوری و امتناع کنند.
پیش بینی می شود که بعد از رد صلاحیت گسترده کاندیداتورها توسط شورای نگهبان در ایران شاهد شکل گیری گسترده این چنین اعتراض انتخاباتی باشیم.
*Non- vote رای بی رای*
این رفتار را می توان مخالفت مزمن با شرکت در انتخابات و رای دادن تعریف کرد که نه تنها در ایران و بلکه در کشورهای دمکراتیک جهان نیز بسیار رایج است.
در کشور ما وجود حکومت تئوکراتیک غیر دمکراتیک بهترین بهانه را ایجاد کرده است تا کسانی که هواداران «رای بی رای» هستند بهترین بستر را برای پیشبرد علاقه و نظر خود اعمال کنند. شعار محوری آنها بخصوص در ایران این است که «افتخار می کنیم که تا کنون رای نداده ایم!» اینگونه افراد در کشورهای دمکراتیک مقیم خود نیز از شرکت در انتخابات طفره می روند. معمولا آنها در تمام فصول تاریخی جامعه خود با منطق اینکه توسط شرکت در انتخابات تغییر مثبتی رخ نخواهد داد هم خود در انتخابات شرکت نمی کنند، و هم دیگران را دعوت به دوری و شرکت نکردن در انتخابات می کنند!
شعار شناخته شده جهانی هواداران «رای بی رای» را خانم گولدمن Emma Goldman آنارشیست، فمنیست و فیلسوف روسی-امریکایی این گونه بیان کرده است: «اگر انتخابات می توانست چیزی را تغییر دهد آن را غیرقانونی اعلام می کردند!»
در طول تاریخ معاصر هواداران «رای بی رای» نه تنها رای ندادن را به عنوان شکل قاطع مبارزه برای تغییرات بنیادین معرفی کرده و بلکه شرکت در انتخابات را به عنوان اصلی ترین رفتار سیاسی فرد برای پذیرفتن تسلط حکومت بر آنها و ماندگاری و پا برجایی حکومت ها اعلام می کنند.
*boycott تحریم یا بایکوت*
این نوع مبارزه نیز از جنس مبارزات مسالمت آمیز است که معمولا توسط پاره ای از مخالفین رادیکال و ساختاری (دیزیدنت ها) و مجموعه براندازان و انقلابیون حکومت ها ارائه شده است. در کشور ما مجموعه نیروهای سیاسی طرفدار «نه به جمهوری اسلامی» خواهان تحریم یا بایکوت کردن انتخابات هستند. بررسی این رفتار و مقوله مبارزاتی خود نیازمند قلم زنی فراوانی دارد که در حوصله این نوشته نبوده و خود به مقاله دیگری نیازمند است.