با تاسف و افسوس فراوان اطلاع پیدا کردیم که رفیق خیراله درزی که در میان کارگران “آقا جان” خوانده می شد، در روز یکشنبه، ۱۱ بهمن ۱۳۸۸، در سن ۹۲ سالگی در تهران جهان را بدرود گفت و یاران و همرزمانش را تنها گذاشت. رفیق خیراله درزی ۹۲ سال پیش در فیروز کوه در یک خانواده زحمتکش پا به جهان نهاد. وی در دوران جوانی به تهران مهاجرت کرد و در آنجا در یک کارگاه خیاطی مشغول کار شد. او پس از مدتی، در فضای نسبتا باز سیاسی آنروز ایران، تحت تاثیر فعالین سندیکایی و تودهای در همان سالهای اول دهه ۲۰، نخست وارد فعالیتهای سندیکایی و سپس به فعالیت سیاسی در حزب توده ایران روی آورد. بقولی، با شماره کارت عضویت ۲ رقمی در زمره ۹۹ نفر اولی بود که به حزب پیوست. با این وجود او تمام اوقات فراغت خود را با شور و شوق در خدمت سازماندهی سندیکاهای کارگری و درشورای متحده مرکزی، کارگران ایران قرار داده بود. دراثر همین فعالیتها بود که وی پس از مدتی به عضویت، هیئت اجرایی شورای متحده مرکزی انتخاب شد و تا موقع مرگ، او آخرین بازمانده و یادگار هیئت اجرایی شورای متحده مرکزی کارگران ایران بود. رفیق خیراله درزی، در شرایطی فعالیت سندیکایی را شروع کرده بود که کارگران ایران از کوچکترین حقوق محروم بودند و در فقر و فلاکت زندگی دشواری را می گذراندند. او هر وقت می خواست کارنامهای از فعالیتهای شورای متحده مرکزی را برای نسلهای بعد از خود ش بازگو کند، حرفش را با اولین تجربه اش که سازماندهی یک اعتصاب کارگری در کارگاه های خیاطی تهران بود شروع می کرد و می گفت: “خواستهای ما در آن اعتصاب این بود که آب قابل آشامیدن به ما بدهند و کارفرما هافحش های رکیک و ناموسی به ما ندهند.” اما ۵ سال بعد ما با سازماندهی کارگران در شورای متحده مرکزی توانستیم ۸ ساعت کار، مرخصی هفتگی، بیمه درمانی و خواستهای مهم دیگری را در اولین قانون کار ایران، که آن قانون نیز خود نتیجه مبارزات جانانه کارگران متحد شده در شورای متحده کارگران ایران بود بگنجانیم. وی نقل می کرد که در این مملکت همیشه سرکوب و پلیس بوده و همیشه آنها را به هنگام اعتصابات کارگری برای سرکوب کارگران اعزام کردهاند و نقل می کرد که چگونه در اولین اعتصاب که برای آب آشامیدنی کرده بودند یک افسر و ۳ پاسبان را برای تنبیه آنها فرستاده بودند. می گفت در اعتصابات بزرگتر و مهمتر گاهی اوقات ارتش را هم بسراغ کارگران می فرستادند. مرتب می گفت ما در هر حال و در هر شرایطی نباید از سازماندهی اتحادیه ها دست بکشیم یا خسته شویم زیرا کارگران بدون تشکل و بدون آگاهی طبقاتی و اجتماعی هیچ هستند. می گفت ما در آن دوران که تقریبا تمام کارگران بیسواد بودند توانستیم نزدیک به نیم ملیون نفر را جذب شورای متحده مرکزی کنیم، امروز که اکثریت کارگران دیپلم یا بالای دیپلم سواد دارند، شما باید بتوانید بهتر از ما این کار را انجام دهید. و نقل می کرد که چگونه در دهه ۲۰ روشنفکران حزبی موظف می شدند برای رهبران محلی اتحادیه های عضو شورای متحده، شبها کلاس های خواندن و نوشتن دایر نمایند. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، رفیق درزی جز نخستین افرادی بود که دستگیر شد و مدت ۲۸ ماه را در زندان زرهی بسر برد. “اقا جان” اما مرعوب نشد و پس از آزادی بتد ریج فعالیتهای اجتماعی خود را از سر گرفت و در گردآوری کسانی که اعتقاد خود به مبارزه و حقوق زحمتکشان را همچنان حفظ کرده بودند، و در سازماندهی محافل و مجالس کارگری و ایجاد پوشش مناسب شرایط برای فعالیتهای که انجام می گرفت و ایجاد پیوند میان نسل قدیم با نسلهای جدید مبارزان، نقش زیادی داشت. او تقریبا در بسیاری از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، از فعالیتهای صنفی گرفته تا فعالیتهای اجتماعی گوناگون شرکت می کرد. برغم کهولت سن اما او که دو فرزندش منیژه و محسن نیز در مجموع، 15، سال را در زندان گذرانده بودند در اکثر تجمعات “کادران خاوران” شرکت می کرد. در مراسم بزرگداشت سومین روز درگذشت رفیق درزی که در روز ۱۴ بهمن در تهران برگذار شد، ” مادران خاوران” از جمله جمعیت کثیری بودند که در این مراسم حضور داشتند. انتظار می رود که در مراسم شب هفت آن زنده یاد که قرار است در ساعت ۲ بعد از ظهر روز جمعه ۱۶ بهمن ماه در مسجد فخر آباد تهران برگزار گردد نیز عدهی زیادی شرکت کنند. گروه کار کارگری سازمان فداێیان خلق ایران (اکثریت) زحمات و مبارزات طولانی و ارزشمند رفیق زنده یاد، خیراله درزی،” آقا جان”، فعال برجسته جنبش کارگری و سندیکایی ایران راکه بیش از هفتاد سال در سنگر دفاع از حقوق زحمتکشان مبارزه و فعالیت و نقش ایفا نمود ارج نهاده و در گذشت وی را به رفقا ی عزیز، محسن و منیژه و سایر اعضای خانواده او و به دوستان و آشنایان و به خانواده بزرگ جنبش کارگری و سندیکایی ایران صمیمانه تسلیت گفته و خود را در این غم شریک می داند. راهش ماندگار، پرچمش بر فراز گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ۱۴بهمن ۸۸