زیباکلام هر از چند گاهی بە حزب تودە و بە مارکسیستهای ایران می تازد. او با مشابە خواندن خوانش اصولگرایان و مارکسیستها از روندهای سیاسی درون آمریکا، از جملە اخیرا در مورد شخص ترامپ، می خواهد نشان دهد کە آنچە اصولگرایان ایرانی در مورد آمریکا می گویند در حقیقت میراث حزب تودە ایران و از تاثیرات معین این حزب بر تفکر سیاسی در این دیار است.
هدف از این نوشتار کوتاە، دفاع از حزب تودە ایران نیست ؛ آنقدر کە طرح این سئوال است کە براستی زیباکلام کە خود را منادی مدرنیسم، پیشرفت و ترقی در ایران می داند چرا برای کوبیدن اصولگرایان از دالان کوبیدن مارکسیستهای ایرانی می گذرد؟ مگر خود اصولگرایان ضعف ایدئولوژیک و مواضع پر خطای سیاسی کم دارند کە لزومی بە این امر باشد؟
البتە شاید زیباکلام می خواهد از نفرت بیکران اصولگرایان از کمونیستها سوءاستفادە کند تا بدین طریق وجدان خفتە و ناآگاە آنان را بیدار کردە و به آنها بگوید: “می بینید، شما بدون اینکە خود بدانید، بە کمونیستها می مانید!” و شاید از این راە بتواند آنان را بە راە راست هدایت کند! بە بیانی دیگر او دارد کار روانشناسی روی آنها انجام می دهد تا کار فکری!
اما آیا واقعا زیباکلام به مثابه یک فرد مدرنیست بە این احتیاج دارد کە بخشی از کمونیستهای ایرانی را لجن مال کند تا اصولگرایان را بر سر عقل بیاورد؟ آیا او نمی داند کە به هرحال در قامت یک مدرنیست، باید از حضور کمونیستها بیشتر لذت ببرد تا اصولگرایانی کە او سالهاست سعی می کند تا سلول های خفتە مغزشان را بیدار کند!
اما این شاید طنز تاریخ در میهن ما باشد؛ جایی کە کمونیستها زمانی برای زدن لیبرالها از دالان مذهبیها خواستند بگذرند، و حال لیبرالها برای زدن کمونیستها از دالان مذهبیها.