بدن انسان توسط ساعتی نامرئی تنظیم میشود که بروی خواب، بیداری،افکار و احساسات انسان تاثیر می گذارد .
ساعت نامرئی ( ساعت بدن ) مجموعه ایست کوچک و خوشه مانند از سلولها که در مرکز مغز و در بالای محل اتصال اعصاب وارده از چشم واقع شده است. فعالیت این ساعت متکی است بر نور خورشید و عملکرد آن در جهت هماهنگ کردن بدن با زمان شبانه روزی.
به مانند ترموستات یک خانه،ساعت بدن نیز میزان حرارت و فشار خون بدن را صبح هنگام و پیش از بیدار شدن افزایش میدهد و باعث تحریک هورمونهای بیدار شدن و بر خواستن میشود که در ساعات اولیه روز انسان بدان نیاز دارد.
این ساعت، بدن انسان را در طول روز به حالت بیدار، خواب آلوده در ساعات شب، و گرسنه به هنگامی که فرد بر حسب عادت میل به غذا پیدا میکند نگاه میدارد، در روند کنترل تقسیم سلولی، رشد استخوان و تعمیر و ترمیم عمومی بدن نقش بازی میکند.و بدین خاطر کسانی که نابینا هستند معمولا مشکلات در خواب و دیگر اختلالات در ریتم را تجربه می کنند.
تیک تاک مداوم و منظم این ساعت تاثیرات بسیاری بر سلامت فرد به همراه دارد. هنگامی که انسان حالش خوب باشد، ریتم بدن هماهنگ کار میکند، به مانند عملکرد ارکستری که درست مینوازد. بیماری، سفرهای طولانی و تغییر ساعت و نوبتهای کاری غالباً منجر به خارج زدن ریتم بدن می شود.
هر چند ساعت شبانه روزی وسیلهای مهم و نظارتی میباشد، با این حال دانشمندان مغزی درک کاملی از آن در دست ندارند. آزمایشهای شناختی متعددی در این باره انجام میشود، اما مشکل اساسی در این است که به چه شکل سلولهای مغز را میتوان در طول روز تحت نظر گرفت. تا اینکه این اواخر دکتر هدا آکیل (یک متخصص مغز) آزمایشی را طراحی کرد که چشم اندازی جدید بروی عملکرد ساعت شبانه روزی ارائه میکند.
به گفته دکتر آکیل، فکر کردم که شاید انجام چنین آزمایشی سادهتر از آن باشد که تصور میشد، و از اینرو هیچ فردی راجع به آن فکر نکرده است.
این آزمایش ابداعی شامل ۵۵ نفر میشد که در طول آزمایش و بطور ناگهانی و در زمانهای مختلف روز از دنیا رفتند.
به هنگام مرگ هر یک از این افراد، ،سلولهای مغزی در روند تولید پروتئین از ژنهای خاصی قرار داشتند. از آنجائی که مغز این افراد به سرعت حفظ شده بود، این امکان برای دانشمندان فراهم آمد تا فعالیت ژنها ی مغز را در زمان مرگ اندازه گیری کنند .
اکثر ژنهایی که مورد بررسی قرار گرفتند نشانی از الگوی منظم فعالیت در طول روز را از خود نشان ندادند.اما دانشمندان یافتند که بیش از ۱۰۰۰ ژن چرخه روزانه را ادامه دادند. افرادی که در زمانی مشخص در طول روز فوت کرده بودند، همان ژنها را در زمانی مشخص ایجاد کردند.
یافتهها چنان دقیق بودند که حتی به دانشمندان این امکان را داد تا زمان مرگ هر یک از این افراد را با یک ساعت اختلاف مشخص کنند.
دانستن این نکات باعث شد که این گروه تحقیقاتی از الگوی موجود و پذیرفته شده در این مورد فاصله بگیرند. و در ادامه داوطلبانی را مورد مطالعه قرار دادند که از افسردگی جدی رنج میبردند و یافتند که آنها دارای همان الگوهایی نیستند که در مطالعات قبلی مشاهده شده بود. خواب و دیگر فعالیتها دورهای تاثیرات بسیاری بر بیماری روحی به همراه دارد و این آزمایش آنرا نشان داد.
محققی از دانشگاه پیتسبورگ آزمایش این گروه را تکرار کرد و در کنار به این سوال نیز پرداخت که آیا بین عملکرد مغز افراد جوان و مسن در اینمورد فرقی وجود دارد؟ نتیجه این مطالعه دلالت دارد بر اینکه در طول زمان، ریتم شبانه روزی در مغز رو به زوال میرود و علت آن ربط پیدا میکند به اینکه تولید پروتینی که برای حفظ ریتم شبانه روزی نیاز است در افراد مسن متوقف می شود. در سنین بالا ژنهای دیگری در مغز فعال میشوند که به باور این مطالعه تلاش مغز میباشد در جهت جبران روند زوال.
این آزمایش درکی جدید را در مورد سیستمی که برای تنظیم برخی از مهمترین وظایف انسان نقشی مهم بر عهده دارد به دست میدهد. درباره بیماریهای روانی بسیار می آموزاند و چشم اندازی در بار چگونگی درمان آن بدست می دهد.
http://danablog.org/2016/01/06/monitoring-the-bodys-invisible-clock/#mor…