شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۸:۴۹

شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۸:۴۹

رسیدگی به کشتن انسان، تاریخ انقضا ندارد
سال‌هاست که موضوع اعدام‌های سال ۱۳۶۷ به عنوان رویدادی که آیت الله منتظری که خود شخص دوم نظام و قائم مقام رهبری به شمار می‌رفت پیشتاز اعتراض به آن به...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: عمادالدین باقی
نویسنده: عمادالدین باقی
پیچیدگی زیستن در قومیت‌‏ها/ گفتارهایی درباره وضعیت زندگی زنان عرب، بختیاری و ترکمن که مشکلات‏شان کمتر به گوش دیگران می‌‏رسد
متاسفانه برنامه‌‏ریزان مرکزنشین، غافل از این تفاوت‏‌های اجتماعی‏‌اند و هیچ‌گونه تمهیدی برای حل این مشکل در نظر نمی‏‌گیرند. برای مثال می‏‌شود سهمیه بومی دانشگاه‏‌های موجود برای زنان را به حداکثر...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: الناز محمدی
نویسنده: الناز محمدی
به یادِ ۹ یَلِ عاشق!
به نام جاودان رهروان آزادی, به یاد بی‌کران خوش‌رهان آزادی, به شوق جاری بیژن, به یاد شعر عزیز ...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: بیژن اقدسی
نویسنده: بیژن اقدسی
تقی رحمانی - از تپه‌های اوین سال ۵۵ تا زیرزمین ۲۰۹ در سال ۶٧
اعدام ۹ زندانی سیاسی در تپه‌های اوین در سال ۱۳۵۵، از جمله بیژن جزنی، که همگی حکم داشتند سؤالی تاریخی را زنده می‌کند: چرا؟ سال‌ها بعد، در ۱۳۶۷، جمهوری اسلامی...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: تقی رحمانی
نویسنده: تقی رحمانی
۵۰ سالگی جنایت در تپه‌های اوین/ تیرباران بیژن جزنی و ۸ زندانی دیگر با ادعای دروغ فرار از زندان
درست ۵۰ سال پیش و در همین ساعات عصر جمعه ۹ زندانی سیاسی را با دست‌ها و چشم‌های بسته به تپه‌های اوین بردند و اعدام کردند و روز بعد در...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مهرداد خدیر
نویسنده: مهرداد خدیر
به یاد یاران، به یاد آن دوران
بگذار از ترنم باران و شرجی سخن بگویم، بگذار از هم بگوئیم، بگذار دوباره از گنو و پنجه بگویم. از آن عزیزانی که رفتند ...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!
در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

سخنان شمسی شفیع در سمینار حمید اشرف

براستی این رفيق کیست که حضورش اینهمه به ما اعتماد به نفس می دهد. با وجود او ما غم از دست دادن رفقایمان را راحت تر تحمل می کنیم. وقتی حمید زنده است، سازمان زنده است. ما همه چیز داریم. این مبارز خستگی ناپذیر و بی باک به ما آنچنان انرژی و شور توانایی می داد که می توانستیم کوه را از جا بکنیم. او چه کسی است که اینهمه نزد رفقا ارج و احترام دارد. انسانی والا که شیفته آزادی و انسانیت است.

۸ تیر روزی است که در تاریخ جنبش چپ ایران جاودانه شد. روزی که صیاددان مرگ ۹ تن از بهترین فرزندان این سرزمین را به خاک افکندند. روزی که حمید اشرف جاودانه شد. به ۴۰ سال قبل بر می گردم. به آن روزهای سیاه و سنگین. به روزهایی که هر لحظه اش یک سال بنظر می رسید. به تابستان ۵۵ به زمانیکه ساواک این دستگاه مخوف رژیم بنا بدستور شاه باید این غائله یعنی بساط این “خرابکاران” را برچیند و مرده یا زنده حمید اشرف، این مرد افسانه ای که خواب از چشمان آنها را ربوده بود، تحویل دهد. تابستانی که هر روزش با کشته شدن مبارزی، نام انرا بر سینه خود حک کرده است.

 به نسترن فکر می کنم. او را جلوی خودم می بینم که سراسیمه وارد خانه شد و با رنگی پریده و صدایی پر از هیجان و غم گفت همه رفتند. حمید هم رفت. همه خانه هایی که تلفن دارند همزمان در حال درگیری و محاصره هستند. اکنون به اینجا هم حمله می کنند. باید سریع از اینجا خارج شویم.. من وسایل لازم را برداشتم زیر چادر گرفتم و با احتیاط بیرون آمدیم. در واقع خانه ما هم در محاصره بود. اما آرام و بدون درگیری خارج شدیم.

 بعد نسترن را می بینم که غروب همان روز هم چنان با شور و هیجان وارد خانه ای شد که ما را برده بودند و تعریف کرد که حمید از محاصره جان سالم بدر برده و زنده  است. طی جنگ و گریز تیر خورده، ولی زنده است. حمید زنده است. حمید زنده است. شور و شعف وصف ناپذیر است.

براستی این رفیق کیست که حضورش اینهمه به ما اعتماد به نفس می دهد. با وجود او ما غم از دست دادن رفقایمان را راحت تر تحمل می کنیم. وقتی حمید زنده است، سازمان زنده است. ما همه چیز داریم. این مبارز خستگی ناپذیر و بی باک به ما آنچنان انرژی و شور توانایی می داد که می توانستیم کوه را از جا بکنیم. او چه کسی است که اینهمه نزد رفقا ارج و احترام دارد. انسانی والا که شیفته آزادی و انسانیت است.

 حمید را از نزدیک می شناختم. برخوردش را با رفقای دیگر دیده بودم. برخوردش با خودم را هم دیده بودم. زمانیکه موضوعی را تعریف می کردم، سراپا گوش می شد. انزمان من بسیار جوان و کم تجربه بودم. ولی می دیدم که او با چه حوصله ای به حرف های همه ما گوش می داد. معتقد بود که از هر کسی هر چقدر هم جوان و بی تجربه باشد می توان چیزی اموخت. همین خصلت آزادمنشی و تواضع او باعث شده بود که احترام خاصی نزد همه رفقا داشته باشد.

 حمید رفقایش را دوست داشت و به سلامتی آن ها بها می داد. یادم هست در سن ۲۰ سالگی در اثر خرابی دندان و فاسد شدن ریشه دندان های بالا، مجبور به از دست دادن ۴ عدد از دندانهایم شدم. وقتی حمید دید گفت رفیق چرا دندانهایت افتاده. تعریف کردم که در اثر خرابی و درد شدید مجبور شدم بکشم. گفت چرا دندان نمی گذاری. من خندیدم. رفیق مسئول ما گفت رفیق محمود، شمسی که بیش از ۶ ماه زنده نمی ماند. ما که قرار نیست بیش از ۶ ماه زنده بمانیم. دندان گذاشتن به چه درد می خورد. ما همه خندیدیم. حمید خیلی جدی به رفیق مسئول ما گفت نه رفیق این درست نیست. برو وقت بگیر. همراه رفیق شمسی به دندانپزشک بروید تا برایش دندان بگذارد. ما هم همین کار را کردیم. بعد که به موضوع فکر کردم دیدم که او چه مسئولانه با رفقایش برخورد می کرد. او مسئولانه به همه جنبه های زندگی چریکی احاطه داشت. بی باکی، شجاعت، سرعت عمل بموقع  در برخورد با نیروهای ساواک و شهربانی که کمر به معدوم کردن سازمان بسته بودند باعث شده بود ۱۴بار از زیر تیغ انها بگریزد. بطوریکه برای ساواک یک معما شده بود که چرا نمی توانند او را بچنگ آورند. ساواک و افراد خبره اش از جمله پرویز معتمد در مقابل چالاکی و سرعت عمل و شجاعت حمید احساس حقارت می کردند. بهمین منظور بنا بدستور شاه قرار بر این شد که ساواک با تمام توان وارد عمل شود. همانطور که پرویز معتمد که خود اذعان می کند از سال ۱۳۳۸ در خدمت ساواک بوده و در تعقیب و جنگ و گریز و کشتار رفقای ما و خانه های تیمی تجربه زیادی داشته است، دست بکار می شود و با کمک افراد زیادی طی یک سلسله تعقیب، کنترل و شنود تلفن، عاقبت در ۸ تیر ۱۳۵۵ موفق می شوند در یک جنگ و درگیری، جان حمید اشرف و ۹ رفیق پاک باخته را بگیرند.

 حمید چه زیبا زیست و چه زیبا در خاطره ها جاودان شد. این شعر، شرح حال اوست. تکه ای از آن را برای شما می خوانم:

راه من

و اینک پایان تزدیک است

زندگی پرثمری داشته ام

تک تک و تمام آزاد راه ها را عبور کردم

هر انچه که لازم بود انجام داده ام

بدون استثنا چیزی را نادیده نگرفتم

برای هر مرحله برنامه ریزی کردم

من به روش خودم انجام دادم

با تمام تلاش مشکلات را عبور کردم

با تمام آنها روبرو شدم و سر بلند ایستادم

… و

یک مرد به چه کار می آید

چه چیزی بدست می آورد

اگر خودش نباشد پس پوچ و بی ارزش است

هر چیزی را که احساس می کند صادقانه بگوید….

پرونده نشان می دهد ضربات را تحمل کردم

و به روش خودم انجام دادم

آری آن راه و روش من بود.

 حمید به روش خود مبارزه کرد و به روش خود تا پای جان ایستاد. به طوریکه دوست و دشمن به او احترام می گذارند.

 

تاریخ انتشار : ۲۰ تیر, ۱۳۹۵ ۷:۴۴ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

رسیدگی به کشتن انسان، تاریخ انقضا ندارد

پیچیدگی زیستن در قومیت‌‏ها/ گفتارهایی درباره وضعیت زندگی زنان عرب، بختیاری و ترکمن که مشکلات‏شان کمتر به گوش دیگران می‌‏رسد

به یادِ ۹ یَلِ عاشق!

تقی رحمانی – از تپه‌های اوین سال ۵۵ تا زیرزمین ۲۰۹ در سال ۶۷

۵۰ سالگی جنایت در تپه‌های اوین/ تیرباران بیژن جزنی و ۸ زندانی دیگر با ادعای دروغ فرار از زندان

به یاد یاران، به یاد آن دوران