دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۹

دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۹

کوتاه‌سخنی با هم‌میهنان و آقای دکتر مسعود پزشکیان
هم‌میهنان عزیز، شما به دنبال تغییر و تحولات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشورید و در عین حال از مدنی‌ترین و مسالمت‌آمیزترین شیوه برای به انجام رساندن...
۱۷ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: پروین همتی، سخن‌گوی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: پروین همتی، سخن‌گوی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
یر اساس پيش‌بينی‌ها، حزب کارگر با اختلاف قابل توجهی در انتخابات بریتانیا پیروز شد
همان طورکه انتظار می رفت, که کیر استارمر رهبر حزب کارگر انگلستان بعد از ظهر امروز جمعه ۵ ژوئن , پس از استعفای سوناک نخست وزیر سابق, مورد استقبال چارلز...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
مسعود پزشکیان " اصلاح طلب" در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد.
شورای نگهبان، یک نهاد قدرتمند تحت کنترل و وابسته به رهبر جمهوری اسلامی، همیشه نامزدها را از نظر مناسب بودن ایدئولوژیک بررسی می کند. بسیاری از ایرانیان پس از تلاش...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
کمیته ملی کنفدرال اتحادیه ث-ژ-ت: برای پیشرفت اجتماعی و زیست محیطی با شکست دادن راست افراطی
راست افراطی برای جمهوری ما، برای دموکراسی ما و برای کارگران زن و مرد زهر مهلکی است. سندیکای ث-ژ-ت هیچگاه راست افراطی را با هیچ یک از ديگر نیروهای سیاسی...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟
از آن‌جا که در ایران هیچ گونه نظارت بی‌طرفی بر شمارش آرا وجود ندارد، حکومت هر رقمی را که دلش می‌خواهد اعلام می‌کند. در هر صورت، حتی اگر آمار حکومت...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟
بر خلاف اصولی مثل عدالت و آزادی، همبستگی تا قبل از میانه‌ی قرن نوزدهم، یعنی کمی پیش از آنکه به شعار جنبش کارگری تبدیل شود، مفهوم سیاسیِ پرطرفداری نبود ...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)
دختران، زنان و پسران و مردان با نه به حجاب اجباری و پذیرش حجاب اختیاری نشان دادند که از این به بعد این ما هستیم که ذهنی، روحی، عقلی و...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی

سلفیست ها کیستند و چه می گویند؟

علیرغم این تخریب ها و جنایات علیه خلق های کشورهای پیرامونی مسلمان نشین سلفیست های امت پرست و بنیادگرا دائما ادعا می کنند که ضد امپریالیست هستند تا بدین وسیله توده های زحمتکش کشورهای آفریقا وآسیا را که از جنگ های ویران ساز نیروهای خارجی به ستوه آمده اند، به سوی خود جلب کنند. ولی جوهر " ضد امپریالیستی " سلفیست های بنیادگرا عمدتا " ضد غربی " بوده و لاجرم نمی تواند به مانعی جدی در مقابل هجوم امپریالیسم به کشورهای حاشیه تبدیل گردد.

( بخش دوم و پایانی )

 

درآمد دربخش اول این نوشتاربه پیشینه ظهوروعروج تاریخی اندیشه وانگاشت سلفیه وبه هویت سلفیست ها کیستند؟ پرداختیم. دربخش دوم و پایانی این نوشتارپس از اشاره به نکات مهم پدیده بنیادگرائی دینی – مذهبی بطور کلی در جهان و بطور ویژه درکشورهای مسلمان نشین مولفه های اصلی اندیشه سلفی وچند وچون سلفیست ها چه می گویند؟ را مورد بررسی قرار می دهیم.

 

  نکاتی مهم درباره پدیده بنیاد گرائی

– بنیادگرائی دینی ومذهبی صرفا به مسلمانان وکشورهای مسلمان نشین محدود نمی شود. امروزه ما شاهد حضور و رشد انواع واقسام بنیادگرائی ( فاندامنتالیسم ) دینی – مذهبی درمسیحیت ( ایونجلیکا و… )، یهودیت ( صهیونیسم و گرایش های منشعب ازآن ) وهندویسم ( هندوتوا و… )، بودائیسم ( لامائیسم ) و… در اقصا نقاط جهان هستیم.

 – بنیادگرائی ها از پی آمدها و انعکاسات و یا از تبعات وعوارض منطق حرکت سرمایه دردرون جوامع درسطح کشوری ومنطقه ای وهم در سطح بین المللی و جهان هستند. بنیادگرائی دینی – مذهبی برخلاف ” بنیادگرائی بازاری ” عامل نیست، بلکه معلولی است که دربطن ومتن رابطه تاریخی شکاف بین فقروثروت در درون کشورها وشکاف بین مرکز وحاشیه درسطح جهانی شکل گرفته و رشد می یابد.

– بنیادگرائی اساسا یک پدیده سنت محور ( بازگشت به آغاز ) است. روی این اصل همه بنیادگرایان که به غایت سنت گرا = سنت پرست هستند، اصل وانگاشت هر نوع مدرنیته ( تجدد طلبی ) را نفی می کنند. با رد و یا نفی مدرنیته بنیادگرایان به صف نیروهای ضد تاریخ پیوسته واصول حاکم برجهان بینی خود را که عموما هیچ ربطی با مسائل تئولوژیکی وفلسفه دینی نداشته ومطلقا سیاسی – فرهنگی هستند، مافوق تاریخ، غیر قابل تغییروایستا محسوب می دارند.

 – درتاریخ جوامع بشری، تجدد طلبی ( نه مدرنیزاسیون بلکه مدرنیته ) که موجب ظهور، رشد وگسترش دموکراسی و سکولاریسم ولائیسته گشته. یک گسست مهم درتاریخ جهان درارتباط با حقوق مردم به حساب می آید. انگاشت تجدد طلبی وجنبش های برآمده ازآن درآغاز قرن شانزدهم مقارن با شکلگیری ورشد طبقات جدید ضد فئودالی ومشخصا رشد مناسبات سرمایه داری دراروپای آتلانتیک شروع گشته وسپس به نقاط دیگر جهان گسترش یافت. – مدرنیته برآن بوده و هست که بشر مسئول وحاکم بر سرنوشت خویش بوده وحق تعیین سرنوشت دارد. براین اساس، مدرنیته با طرد اندیشه ها و ایدئولوژی های حاکم درجوامع پیشامدرن، نه تنها رشد پروسه دموکراتیزاسیون ( دموکراسی خواهی ) را درجامعه منعکس می سازد، بلکه با تبلیغ و ترویج جدائی جدی واصیل دین ومذهب ازدولت ونهادهایش ازسکولاریسم دفاع کرده ومی کند.

ازنظر تاریخی، رابطه پیچیده ولی مکمل مدرنیته با آزادی های دموکراتیک و سکولاریسم و فراز و نشیب های آن در چند و چون مسیر تاریخ جهان معاصر، نقش موثری داشته است. بدون تردید رابطه پیچیده و مکمل این سه پدیده وتحول آنها درپانصد سال گذشته تاریخ سرمایه داری به جهت منطق ارزش افزائی و انحصار گرائی حرکت سرمایه با محدودیت ها وموانع بیشماری روبرو گشته اند. ولی تاریخ تکامل این سه پدیده واقعا موجود برخلاف نظر خیلی از پست مدرنیست ها وپیروان ” تلاقی تمدن ها ” منجمله سلفیست ها، به پایان عمر خود نرسیده و سیر آنها به جلو بعد از گذارازعصر سرمایه داری واستقرار ” جهانی بهتر ” ( سوسیالیسم )، هم چنان تا زمانی که طبقات ودولت ها از بین نرفته باشندادامه داشته و به مرحله عالیتر رشد خود خواهند رسید.

– بنیادگرائی دینی و مذهبی، که واحد جامعه را با فرهنگ آن – آنهم ” فرهنگی ” که به یک دین و یا مذهب تقلیل می یابد – تعریف می کند، در واقع استراتژی معاصر نظام جهانی سرمایه را که تلاش می کند ” تلاقی تمدن ها ” را جایگزین تضاد بین ” یک درصدی ها ” و ” ۹۹ در صدی ها ” سازد، توجیه وتقویت کند. با تاکید بی قید و شرط برامت واحد، بنیادگراهای مسیحی ( پنتاکاست ها درآمریکا )، هندی ( هندوتواها در هندوستان )، یهودی ( صهیونیست ها دراسرائیل )، مسلمان ( کلیه سلفیست ها منجمله طرفداران ولایت فقیه درایران )، بودائی ( لامائیست ها در کشورهای برمه، تایلند وایالت تبت درچین ) جملگی تضادهای اجتماعی وعینی بین صاحبان ثروت وقدرت وطبقات زحمتکش و تهیدستان را در تمام زمینه های زندگی نادیده گرفته و یا بطور کلی نفی می کنند. – هدف اصلی کلیه بنیادگرایان سلفیست درکشورهای مسلمان نشین درآفریقا، خاورمیانه، آسیای جنوب شرقی، آسیای جنوبی ومرکزی و در مناطق مسلمان نشین روسیه وهندوستان ترویج وتبلیغ اندیشه های اسلامی، مقولات تئولوژیکی ( خداشناسی ) وفلسفی دینی و مذهبی نیست. بررسی تاریخ انواع و اقسام سلفیست ها وجنبش های برآمده ازآنها درکشورها ومناطق مسلمان نشین دراکناف جهان که در بخش اول این نوشتار به هویت و پیشینه تاریخی رشد آنها پرداختیم، به روشنی نشان می دهد که هدف اصلی آنها صرفا تسخیر قدرت سیاسی واستقرار امیرنشین ها و جمهوری های اسلامی درآن کشورها ومناطق است.

– پدیده سلفیه وجنبش ها واحزاب و سازمان های سیاسی برآمده ازآن صرفا از درون متون کلاسیک وسنتی اسلامی و یا ازدرون جوامع سنتی پیشا استعماری و پیشا مدرنیته مسلمانان درنیامده وتحقیقا پدیده نوظهوردرعصر انحصاری سرمایه داری جهانی بویژه دردوره بعد از پایان جنگ سرد ( از ۱۹۹۱ به این سو ) است. این امر در مورد تمام بنیادگرایان دینی و مذهبی دیگر ( بنیادگرایان غیراسلامی ) نیز صدق می کند. – اما به صرف اینکه جنبش های متعلق به سلفیست های گوناگون ( تکفیری، دیوبندی واعتدالی و یا معجونی از آنها ) پدیده های ” جدید ” و ” نوظهور ” هستند، کافی برای شناسائی آنها نیست. ضروری است که ما بعد از بررسی دیدگاهها وعملکردهای این جنبش ها، دریابیم که کدامیک ازاین جنبش ها خواهان انتقال جامعه به پیش درجهت نقد و رد و عبور از مدرنیته سرمایه داری و گذار وشرکت درتغییروتنظیم ” جهانی بهتر ” بر اساس چشم اندازهای مدرنیته سوسیالیستی هستند.

– بر اساس نکته اخیر روشن است که جنبش ها و احزاب متعلق به بنیادگرایان اسلامی که عمدتا اندیشه وانگاشت سلفیه ( سلفیسم ) ” ام الایمان ” آنها محسوب می شود، مترقی نبوده وبطور نمایان ارتجاعی هستند. برای آشنائی بیشتر با چگونگی یوتوپیکی وارتجاعی سلفیسم، بگذارید به طور اجمالی به بررسی سلفیست ها چه می گویند؟ بپردازیم.

 سلفیست ها چه می گویند

 – اصول سلفیه وجنبش های سیاسی سلفیستی در ربع آخر قرن نوزدهم درایالات امپراطوری عثمانی وسپس درشبه قاره هندوستان شکل گرفته و در نیمه اول قرن بیستم تحت نام اخوان المسلمین درمصر، دیوبندی ها درشبه قاره هندوستان واخوان المسلمین وفدائیان اسلام در مصر و ایران گسترش یافتند. باید خاطر نشان ساخت که هر سلفیستی متعلق به اخوان المسلمین، بوکوحرام، حوزه ولایت فقیه، طالبان، القاعده و … نیست ولی هرعضو اخوانی بوک حرمی، طالبان، ولائی، القاعده ای به اصول سلفیه بویژه به اصل ” بازگشت به آغاز ” ایمان دارد.

– سلفیه نیز مثل بنیادگرایان دینی ومذهبی متعلق به مسیحیت، یهودیت، هندو، بودائی و… ، اصل آزادی و نتیجتا دموکراسی خواهی، تجدد طلبی و سکولاریسم، را بطور آشکار و قاطع رد می کند. سلفیسم بر آن است که هر نوع آزادی وتجدد طلبی با مبانی دینی یعنی ” مشیت الهی ” و ” اقتضای طبیعت ” انسان که مطلقا تسلیم به مشیت الهی است منافات دارد. زیرا به عقیده آنها انسان چه مرد و چه زن به عنوان بنده در این عالم خلق شده ودائما باید درخدمت خواسته های خدای خالق و صاحب خود قرار گرفته وعمل کند . – البته این دکترین ( سلفیه ) به هیچ وجه تشریح نمی کند که این انسان ها چگونه می توانند خواسته های کنکریت این خالق را در دنیای معاصر بفهمند. مثلا آیا این خالق اصل افزایش دستمزد کارگران، اصل حق تعیین سرنوشت، اصل رهائی ازاستعمار کهن ونوین، استثمار طبقاتی، اصل مقاومت علیه سیاست های ریاضت کشی دولت های اولیگارشی و… را برای انسان زمان حال می پذیرد ویا رد می کند؟ اصل ” مشیت الهی ” که همراه با اصل ” بازگشت به آغاز ” مرکز اصلی دکترین سلفیه را تشکیل می دهند. شرایط را مثلا درامیر نشین های شبه جزیره عربستان و یا درایران برای اعمال تئوکراسی ولایت فقیه دسته جمعی ( درعربستان سعودی ) وتئوکراسی ولایت فقیه مطلق ( در ایران ) که در آنها جمعی از ” فقهای – دانشمند ” و یا یک ” فقیه – دانشمند ” می تواند به سئوالات فوق الذکر پاسخ دهند، آماده ساخت.

 – بنیادگرایان چه دینی و چه مذهبی که دراکثر مواقع خود را اصولگرا می نامند، دشمنان اصل تجدد طلبی ( مدرنیته ) هستند. اصل دشمنی با تجدد طلبی بعد از دو اصل ” بازگشت به آغاز” و ” مشیت الهی ” سومین مولفه اندیشه سلفیه است. این بنیادگرایان پیوسته تبلیغ می کنند که تجدد طلبی چون براساس اصل حق تعیین سرنوشت بشر به دست خویش بنا گشته و آزادی و حق نقد وانتقاد را لازم و ملزوم درحوزه خلاقیت انسان می داند با تم اصلی سلفی ها که انسان را بنده خدا وسرنوشت او را به مشیت الهی می سپارد، منافات دارد. شایان توجه است که بخش قابل توجهی از رهبران اصولگرای ولایت فقیه درایران و سلفیست های وهابی درعربستان سعودی و دیگر امیرنشین های خلیج فارس، سلفیست های ” معتدل ” درترکیه، مصر، تونس و…. نئوطالبان درافغانستان وپاکستان و… برآن هستند که آنها ” مدرن ” بوده و به دنیای مدرن تعلق دارند. آنها دائما تاکید می ورزند که آنها به شاگردان خود یاد می دهند و یا مصلحت می بینند که چگونه از وسایل مدرن کامیپوتر، آی پاد، توویتر، فیس بوک و.. استفاده کنند.

– بررسی عملکرد این بنیادگرایان نشان می دهد که ادعاهای این رهبران مدرن چیزی غیراز یک ” مضحکه ” واقعی نیست زیرا که استفاده ازاین وسایل و رسانه های اطلاعاتی وارتباطاتی و دیجیتالی هیچ رابطه با انگاشت وعملکرد تجدد وتجدد طلبی ندارد. توضیح اینکه استفاده وسیع ازاین وسایل در سراسر جهان عمدتا منبعث نه ازاصل حق تعیین سرنوشت بلکه دقیقا پی آمد حرکت سرمایه در فاز فعلی گلوبالیزاسیون ( بازار آزاد نئولیبرالی ) است که خود این رهبران وآقازاده هایشان در مسیر ” توسعه لومپنی ” خود خواسته و یا ناخواسته ( آگاهانه و یا ناآگاهانه ) در خدمت آن قرار می گیرند.

– مروجین اندیشه سلفیستی وجنبش های برآمده ازآن در زمینه های اجتماعی واقتصادی آنجا که تلاقی های واقعی ( مبارزات طبقاتی وملی ) درمی گیرد، حضور جدی ندارند. آنها نه تنها این نوع تضادها را مهم نمی دانند، بلکه آنها را مظهر ” شرک ” و ” الحاد ” محسوب می دارند. آنها زمانی که به میان زحمتکشان ودیگر تهیدستان می آیند برایشان مدرسه و کلینک های بهداشتی عمدتا رایگان باز می کنند. اما این مدارس برای امر خیر و در جهت ترویج اندیشه های بنیادگرائی بوده و به هیچ وجه راه حل نهائی برای رهائی از ستم ملی واستثمار طبقاتی را به توده های زحمتکش نشان نمی دهند. آنها فقر ( چه مادی و چه معنوی ) را ناشی از پروسه اختلافات طبقاتی ومنطق حرکت سرمایه ( کسب سود و ارزش اضافی در جهت انباشت بیشتر سرمایه ) ندیده وبلکه خود فقر وعوارض آن را ( تن فروشی و بازارهای جهانی سکس، ازدیاد درجه اعتیاد به مواد مخدر، دزدی و… ) منبعث از عدم اعمال قوانین شرعیه منجمله ” امر به معروف و نهی از منکر ” می دانند.

 – سلفیست های گوناگون توده های وسیعی از مردم را در کشورهای پیرامونی بویژه مسلمان نشین بسیج می کنند که چالشگران ضد نظام سرمایه نباید آن را نادیده گرفته و یا به آن کم بهاء دهند. بدون تردید ” حبس ” قابل توجهی از توده های زحمتکش در زندان توهمات خانواده گی امت پرستی یک معضل بزرگی است که نیروهای چپ و دموکراتیک ضد نظام با آن در کشورهای پیرامونی مسلمان نشین روبرو هستند . ولی نیروهای چپ و مترقی باید عاقلانه ( نه فرا تاریخی و نه فرهنگی ) مسئله بسیج توده را که در واقع چیزی غیر از حبس آنها در توهمات خانواده گی دینی و مذهبی نیست، مورد ارزیابی قرار دهند. به طور نمونه ” پیروزی های ” سلفیست های معتدل اخوان المسلمین در کشورهایی مثل مصر، تونس، یمن و…. ازدیاد آنان در پاکستان ، افغانستان، سوریه ، سومالی ، مالی و…ناشی ازعللی است که توجه به آنها حائز اهمیت است.

 این علل عبارتند از :

۱ – عدم شرکت نزدیک به ۷۵ در صد سکولاریست های متعلق به لیبرال ها، چپ ها، ملی گرایان و پان عربیست ها بویژه ناصریست ها در انتخابات اخیر مصر، تونس، یمن، اردن و….

۲– عدم حضور و یا ضعف چپ متشکل ومتحد درگستره های اجتماعی ( آن جا که برخوردهای اجتماعی واقعی به وقوع می پیوندند ) دهه ها سرکوب وحتی ریشه کن ساختن نیروهای چپ و مترقی در کشورهای مسلمان نشین همراه با شیوع عوامل ذهنی چون تفرقه، پراکندگی، بزرگ بینی و امتیاز تراشی در بین نیروهای نقدا ضعیف چپ های کمونیست، سوسیالیست و … گستره های سیاسی واجتماعی را در این جوامع به روی رشد بنیادگرایهای متنوع دینی – مذهبی اسلامی باز کرده است.

 3 – منابع عظیم مالی و ارزی که عموما با عنایت وحمایت مستقیم سران سه سره نظام جهانی سرمایه دراختیار سلفیست های گوناگون در کشورهای پیرامونی مسلمان نشین آسیا و آفریقا قرار میگیرند در ” پیروزی های ” به اصطلاح انتخاباتی و یا درعملیات نظامی تروریستی آنان نقش های مهمی ایفاء می کنند .

 این منابع مالی و پولی عبارتند از : یک : سهمی از ” رانت ” امپریالیستی که طبقات حاکمه کشورهای مسلط مرکز بعد از تاراج منابع طبیعی کشورهای پیرامونی بطور مستقیم و غیر مستقیم در اختیار سران سازمان های بنیادگرا قرار می دهند. دو : قاچاق مواد مخدر توسط بنیادگرایان بویژه درافغانستان و پاکستان توسط طالبان ها. سه : قاچاق و تجارت جهانی سکس و فروش زنان جوان دربویژه کشورهای امیر نشین خلیج فارس وشبه جزیره عربستان و… چهار : تاراج و قاچاق آثار عتیقه و باستانی از موزه های تاریخی بغداد در عراق، بامیان درافغانستان، حلب درسوریه ، شهر تین باکتو در مالی و… بعد از حمله نظامی آمریکا و کشورهای ناتو به آن کشورها در ده سال گذشته. – علیرغم این تخریب ها و جنایات علیه خلق های کشورهای پیرامونی مسلمان نشین سلفیست های امت پرست و بنیادگرا دائما ادعا می کنند که ضد امپریالیست هستند تا بدین وسیله توده های زحمتکش کشورهای آفریقا وآسیا را که از جنگ های ویران ساز نیروهای خارجی به ستوه آمده اند، به سوی خود جلب کنند. ولی جوهر ” ضد امپریالیستی ” سلفیست های بنیادگرا عمدتا ” ضد غربی ” بوده و لاجرم نمی تواند به مانعی جدی در مقابل هجوم امپریالیسم به کشورهای حاشیه تبدیل گردد.

 بررسی واقعیت ها و روند وقایع نشان می دهد که بنیادگرائی اسلامی در کلیت اندیشه سلفیستی خود یک پدیده وجنبش ضد امپریالیستی نبوده و درحقیقت علیرغم اختلافات مشخصی که با امپریالیست ها برای حفظ موجودیت سیاسی خود دارد، هم سو با نیروهای نظام جهانی سرمایه عمل می کند. اگر این امر را بپذیریم که در جهان نابرابر امروز هنوز هم حکم کشورها استقلال، ملت ها آزادی و توده های مردم جهانی دیگر وبهتر می خواهند، به قوت خود باقی است، درآن صورت یک ضد امپریالیست نمی تواند ونباید ضد کمونیست، ضد زن، ضد کارگر وضد اقلیت های مذهبی و ملی باشد. مروری به زندگی سیاسی رهبران جنبش های رهائیبخش ملی در قرن بیستم ( از سون یات سن درچین دهه ۱۹۱۰ تا مصدق، آربنز، لومومبا، سوکارنو، حوان بوش، چدی چیگن، قوام نکرومه، باندرانایکه و… در عهد باندونگ ۱۹۷۰ – ۱۹۵۵ ) نشان می دهد که این رهبران ضد امپریالیست با اینکه به کمپ چپ ها ( کمونیست ها وسوسیالیست ها ) تعلق نداشته وعموما مخالف اصل مبارزاتی طبقاتی ( و موافق تعدیل طبقاتی ) بودند ولی جملگی بطور جدی ضدیت های فوق الذکر را در تئوری و درعمل رد می کردند.

– به طریق اولی، امروز در مرحله تشدید جهانی تر شدن سرمایه و بروز و گسترش بحران ساختاری در نظام جهانی، یک ضد امپریالیست نباید ضد سوسیالیست بوده و در راه رهائی زحمتکشان کشورخود از ستم واستثمار با برنامه های سوسیالیستی مخالفت کند. ولی اندیشه سلفیه وبنیادگرایی های دینی و مذهبی برآمده از آن منجمله امت گرائی ولائی در ایران، نه تنها آن ویژگی های اجتماعی و سیاسی را که یک اندیشه وجنبش ضد امپریالیستی با آن تعریف می شود دارا نیست بلکه اسناد ومدارک موجود بطور نمایان نشان می دهد که بنیادگرایان عموما در تاریخ صد سال گذشته بطور مستقیم و یا غیر مستقیم درخدمت امپریالیسم و بازار آزاد سرمایه داری عمل کرده اند.

– تاریخ روی کار آمدن احزاب و سازمان های سیاسی متعلق به اخوان المسلمین ( ” سلفیست های معتدل ” ) در ترکیه ، مصر، تونس، یمن و… به روشنی نشان می دهد که آنها نمی توانستند بدون حمایت انگلستان وآمریکا در آن کشورها به تسخیر قدرت نایل آیند. بسیاری از ایرانیان چپ، دموکرات و ملی گرا با تاریخ نفوذ وگسترش اندیشه های امت گرا ( ضد کمونیست وضد ملی گرائی ) اخوان المسلمین توسط نواب صفوی وفدائیان اسلام در ایران سال های آغازین ۱۹۵۰ آشنائی دارند. آنها به خوبی یاد دارند که چگونه فدائیان اسلام در همکاری نزدیک با مثلث ” کاشانی، بقائی وحائری زاده ” به کودتاچیان در سرنگونی دولت ملی و ضد امپریالیست مصدق در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کمک کردند. امروز بقایای فدائیان اسلام همانا بخشی از مشاوران احمدی نژاد، خامنه ای واعضای قابل توجهی از آیت الله های قم و مشهد و اعضای مجلس شورای اسلامی را درحاکمیت تشکیل می دهند.

 – هم چنین خیلی از نیروهای ضد نظام جهانی به خوبی می دانند که نیروهای ” افغان العرب ” تحت رهبری عبدالله عظام و اسامه بن لادن در افغانستان در آغاز دهه ۱۹۸۰ و سپس طالبان در پاکستان توسط ” سیا ” ایجاد گشتند تا علیه دولت ” کمونیست ” افغانستان که مدارس و دانشگاهها را به روی مردان و زنان بازو اجباری ساخته و امر حجاب را انتخابی اعلام کرده بود بجنگند. مضافا بسیاری اطلاع دارند که اسرائیل سازمان حماس را در اوائل تاسیس اش در ۱۹۸۷ تقویت کرد تا جریان های دموکراتیک، سوسیالیست و سکولار ملی درون جنبش آزادیبخش فلسطین ( ساف ) را تضعیف سازد.

 – امروز نیز شاهد هستیم که انواع و اقسام بنیادگرایان دینی – مذهبی اسلامگرا که بطور مستقیم وغیر مستقیم ملهم ازمولفه های اصلی اندیشه سلفیستی ( اصل بازگشت به آغاز و اصل مشیت الهی ) هستند، نمی توانستند بدون حمایت جدی اعضای اصلی نظام جهانی سرمایه بویژه در راس آنها آمریکا، به این اندازه در مناطق بزرگی از کشورهای پیرامونی جهان ( از خاورمیانه بزرگ ، آسیای جنوبی و مرکزی گرفته تا آفریقای شمالی، غربی و مرکزی ) نفوذ و گسترش یابند. روشن است که معماران پروژه های جهانی راس نظام سرمایه داری پیوسته در تلاش هستند که با تقویت و گسترش بنیادگرایان در آن مناطق استراتژیکی و حاصلخیز از عروج امواج رهائیبخش سوسیالیستی از یوغ نظام جهانی سرمایه جلوگیری کنند.

  نتیجه گیری

 1 – بررسی تلاطمات و تحولات در مناطق طوفانی جهان که از نظر ژئوپولیتکی وداشتن منابع عظیم طبیعی و معدنی و نیروی انسانی استراتژیک ترین خطه جهان را تشکیل می دهند، نشان می دهد که کشورهای واقع دراین خطه بزرگ وجه مشترکی را دارا هستند که چند و چون آن برای چالشگران ضد نظام سرمایه باید حائز اهمیت باشد. این وجه مشترک که دقیقا سیاسی است تحلیل رفتن وتضعیف نیروهای سکولار ضد نظام سرمایه ازیک سو و تقویت بنیادگرائی اسلامی سلفیستی و نحله های گوناگون متعلق به آن منجمله امت گرائی ولائی در دوره بعد از پایان جنگ سرد ( از ۱۹۹۱ به این سو ) از سوی دیگر می باشد.

– با اینکه مفسرین وتحلیل گران رسانه های فرمانبرنظام همراه با ایدئولوگ های نظام سرمایه و حتی بخش قابل توجهی از روشنفکران لائیک و سکولار کشورهای دربند پیرامونی تبلیغ می کنند که بروز و رشد بنیادگرائی دینی – مذهبی یک پدیده و ” تافته جدا بافته ” ومستقل از نظام جهانی سرمایه است، ولی بررسی مدارک و اسناد موجود و پژوهش های متنوع و متعدد نشان می دهد که پدیده اندیشه وانگاشت سلفیه ( سلفیسم ) و احزاب و جنبش های برآمده از آن از تبعات تشدید پروسه جهانی شدن سرمایه درعصر سرمایه داری انحصاری وگلوبالیزاسیون بویژه در فاز فعلی آن ( بازار آزاد نئولیبرالیستی ) بوده و امروز به مانعی بزرگ در برابر تعالی و سرنوشت مردم کشورهای پیرامونی مسلمان نشین تبدیل گشته است.

 – نیروهائی که در پی دگرگونی اوضاع پراز تلاطم درمسیر مترقی و دموکراتیک هستند و مشخصا آنهائی که برای تحقق یک تحول ریشه ای بر اساس آزمون های استقلال طلبانه ، آزادیخواهانه و تجددطلبانه با چشم اندازهای سوسیالیستی تلاش می کنند باید با چند و چون بروز وعلل رشد و گسترش این هیولای ساخت نظام آشنا گشته و بعد ازشناسائی، بشریت زحمتکش را از یوغ آن نجات دهند. نادیده گرفتن رابطه تاریخی رشد این هیولا با نظام جهانی وعدم آشنائی با نقش مخرب این رابطه نه تنها آشفتگی فکری درشناخت مسببین اصلی پدیده بنیادگرائی بوجود می آورد بلکه مدتها از حرکت نیروهای تجدد طلب انقلابی در جهت استقرار جامعه آزاد در جهانی بهتر جلوگیری می کند.

  منابع و مآخذ

 – براین سلوکامس ، ” سلفی ها ، جهادی ها و انقلاب در سوریه ” ، در نشریه ” نورث استار ” ، ۱۹ دسامبر ۲۰۱۲ . – گری گمبل ، ” سلفی جهادیسم در لبنان ” ، در نشریه ” مانیتر خاورمیانه ” ، سپتامبر ۲۰۰۷ .

– پیر محمد ملا زهی ، ” تمایلات سلفیستی در پاکستان ” ، در نشریه ” ایران ریویو ” ، ۱۰ ژوئن ۲۰۰۸ . – محمد تقی آیت الهی ، ” ولایت فقیه زیر بنای فکری مشروطه مشروعه : سیری در افکار و مبارزات سید عبدالله لاری ” ، تهران ۱۳۶۳.

– سمیرامین ، ” وسوسه های تئوکراتیک : یهودیت ، مسیحیت ، اسلام ” ، در نشریه ” دیالکتیک جهان و جامعه ” ، شماره ۱۲ سال ۱۹۹۹ .

– جی جی پرس ، ” پیش به سوی پراگماتیسم سلفی در مصر ” در وب سایت ” مانتلی ریویو ” ، ۹ دسامبر ۲۰۱۱ . – یونس پارسا بناب ، ” رابطه نظام جهانی سرمایه و بنیادگرائی : یک بررسی موردی درباره رابطه بین مرکز و حاشیه ” ، نشریه ” شهرگان ” در ونکوور ، ۸ آوریل ۲۰۰۸ . – گفتگو با سید هادی خسرو شاهی ، ” اخوان المسلمین مصر : از حسن البنا تا مرسی ” در ” چشم انداز ایران ” ، دی و بهمن ۱۳۹۱ .

– استفان شوارتز ، ” عربستان سعودی و خطر وهابی ” در مجله فوروم خاورمیانه ” ، فوریه ۲۰۱۳ .

تاریخ انتشار : ۲۴ مهر, ۱۳۹۲ ۱۰:۱۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت

کوتاه‌سخنی با هم‌میهنان و آقای دکتر مسعود پزشکیان

هم‌میهنان عزیز، شما به دنبال تغییر و تحولات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشورید و در عین حال از مدنی‌ترین و مسالمت‌آمیزترین شیوه برای به انجام رساندن این مهم بهره می‌برید و امکانات هرچند محدودِ آن را به چالش می‌کشید.
آقای پزشکیان، نوشتید می‌خواهید «صدای بی‌صدایان و طردشدگان» باشید، گفتید با مردم شفاف سخن خواهید گفت و پای وعده‌های‌تان و پشت مردم ایستاده‌اید و اگر نتوانستید به آن‌ها عمل کنید، کنار خواهید رفت.

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

کوتاه‌سخنی با هم‌میهنان و آقای دکتر مسعود پزشکیان

یر اساس پیش‌بینی‌ها، حزب کارگر با اختلاف قابل توجهی در انتخابات بریتانیا پیروز شد

مسعود پزشکیان ” اصلاح طلب” در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد.

کمیته ملی کنفدرال اتحادیه ث-ژ-ت: برای پیشرفت اجتماعی و زیست محیطی با شکست دادن راست افراطی

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟

وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟