اگر با بودجه های کلان جمهوری اسلامی دست به تاسیس ارتش سایبری می زند، اگر فیلتر می کند و یا سرعت دسترسی به اینترنت را پائین نگه می دارد، همه و همه برای آن است که «من» امروز سلاحی در دست دارم که دیکتاتورها از آن وحشت دارند. سلاحی که به جای گلوله های مرگبار می تواند آگاهی شلیک کند و دل تاریکیها را بشکافد. سلاحی که می تواند انحصار سخن گفتن را از دیکتاتور بستاند. اینترنت سلاح« من » است و زمینش نمی گذارم!
چنین است که آشفته و پریشان مانده اند که با اینترنت چه کنند. عبدالصمد خرم آبادی مسئول فیلترینگ ایران در یک برنامه تلوزیونی چنین گفته است:« فیلترینگ شبکه های اجتماعی مجازی بر مبنای قانون مطبوعات صورت می گیرد و پس از فیلتر شدن یک شبکه اجتماعی توسط نهادهای مرتبط، درست نیست که یک مسئولی بیاید و از این شبکه اجتماعی استفاده کند».
می توان گفت در جهان کنونی برای حکومت کردن نیاز به ابزارهایی به غیر از داغ و درفش وجود دارد و جمهوری اسلامی نیز در این قاعده کلی می گنجد. استفاده از ابزاری مثل اینترنت برای دولتی که خود را اعتدال و امید می نامد حیاتی است، بخصوص در زمانی که رسانه ملی صدا و سیما ناتوان از ارتباط مثبت با جامعه ایران است. می دانند که قطع کامل اینترنت به معنی بریدن از جهان است، آنگونه که در کره شمالی کرده اند. پس نشسته اند، فکرهایشان را روی هم گذاشته اند و در انتها نگاه به دست بغل دستی کرده اند و به فکر «اینترنت ملی» افتاده اند. اینترنتی که کلید قطع و وصل و کندی و تندی اش در دستشان باشد. اگر با مشکلی مثل وقایع پس ازانتخابات ۸۸ برخوردند، بتوانند به شکل مقطعی ارتباط را قطع کنند ولی اینترنت داخلی همچنان به کارش ادامه دهد. ادارات و بانکها و مدارس و دانشگاهها بدون ارتباط با جهان خارج در داخل کشور به هم متصل باشند و بتوانند کار کنند.
شبکه ملی اطلاعات چیست؟
راه اندازی برنامه شبکه ملی اطلاعات با دستور مستقیم علی خامنه ای به وسیله دولت با همکاری کشور چین در حال پیگیری است. این شبکه قرار است مستقل از شبکه جهانی اینترنت بتواند خدماتی مشابه اینترنت برای سایتهای داخلی و شبکههای شرکتها و سازمانها فراهم کند. این شبکه در واقع یک شبکه اینترانت است که شبکه اینترنت جهانی تنها به وسیله آن می تواند به کامپیوترها در داخل ایران وصل گردد. برای اینکه مردم به استفاده از اینترانت داخلی گرایش نشان دهند، سرعت دسترسی به شبکه داخلی را بسیار بالا و سرعت شبکه اینترنت جهانی را بسیار پایین نگه خواهند داشت. البته همین مسئله در مورد رسانه ملی صدا و سیما در رقابت با شبکه های تلوزیونی خارج از کشور پاسخ نداده است، در حالی که کیفیت تصویر در صدا و سیما قابل مقایسه با بیشتر این شبکه های ماهواره ای نیست و با وجود کار برد پارازیت برای مختل کردن این شبکه ها، می بینیم که همچنان گرایش به این شبکه ها در داخل ایران بسیار زیاد است.
همانطور که درتصویر بالا مشاهده می کنید، ظاهرآ قرار است هر زمان که جمهوری اسلامی لازم بداند، بتواند این دو شبکه جهانی و ملی را از هم قطع کند و بدین ترتیب کاربران ایرانی که همگی از طریق همین شبکه ملی به شبکه جهانی وصل هستند، قادر به ارتباط با شبکه جهانی حتی با استفاده از فیلتر شکنها نخواهند بود.
مشکلات جمهوری اسلامی برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات
جمهوری اسلامی برای اجرائی کردن این پروژه با چند مشکل عمده روبروست؛ نخست این که خیلی دیر به فکر چنین شبکه ای افتاده است و کاربران ایرانی بر خلاف مردم کره شمالی مزه ارتباط با شبکه جهانی را چشیده اند و خود از مشتریان فیس بوک و تویتر و سرویس دهندگان وبلاگها هستند. دوم اینکه در کشور چین با حجم بالایی از سرمایه گذاری به وسیله شرکتهای خصوصی توانسته اند سرویسهای مشابهی مثل فیس بوک و یوتوب و…. ایجاد کنند، اما در ایران امکان چنین سرمایه گذاری که سودآور هم باشد وجود ندارد. در کشور چین به نسبت بالای جمعیت و حجم سرمایه بعنوان مثال کوتوب چینی می تواند با یوتوب رقابت داشته باشد. اما در ایران چنین زمینه ای مهیا نیست. سوم اینکه محدودیتهای جمهوری اسلامی در مواردی مثل حجاب وعدم رعایت آنچه شئونات اسلامی می خوانند، فرق بسیاری با شرکتهای چینی که این محدودیتها را ندارند در همان شروع کار ایجاد خواهد کرد. در کل می توان پیش بینی کرد، همان بلایی بر سر شبکه ملی اطلاعات خواهد آمد که بر سر صدا و سیما آمده است.
یکی ازمسائلی که بیشتر در مورد ضرورت ایجاد شبکه ملی اطلاعات عنوان می شود، مسئله امنیت ملی است. این مسئله «امنیت ملی» درایران همواره بهانه ای برای سرکوب آزادیها و بستن دهان منتقدین بوده است. در همین مورد به نقل از سایت بی بی سی فارسی کالین اندرسون پژوهشگری آمریکایی است که پس از تحقیقاتش روی این شبکه، نقشهای از آن تهیه کرده است. او نتایج پژوهشهایش را در گزارشی با عنوان “اینترنت پنهان ایران” منتشر کرده است. کالین اندرسون میگوید: “این که جدا کردن شبکه خانگی و مردم عادی از اینترنت، امنیت ملی ایران را بالا میبرد، وعدهای توخالی است…”. او با اشاره به این که توانسته برای تحقیقاتش با کامپیوترهای روی این شبکه ارتباط برقرارکند، میگوید همین نشان میدهد هر کس دیگری در خارج از ایران هم میتواند به این شبکه متصل شود و “فقط پنج دقیقه کار را اضافه میکند.” به گفته این پژوهشگر آمریکایی، تأسیسات زیربنایی از جمله نیروگاههای ایران به شبکهای کاملاً مستقل و نامرتبط با اینترنت ملی متصل هستند. ازآن گذشته تحقیقات نشان داده است ویروسهایی مثل استراکسنت نه از طریق شبکه جهانی اینترنت بلکه ازطریق وصل شدن کلیدهای یو اس بی وارد شبکه داخلی شده اند. پس ادعای حفظ امنیت ملی از این طریق دروغی بیش نیست.
شبکه ملی اطلاعات که قرار است از سال ۹۴ آغاز بکار کند، قبل از اینکه نتیجه نیاز برای دسترسی به اطلاعات و یا حفظ امنیت ملی باشد، نتیجه ترس دیکتاتوراست. برنامه ای که از طریق کپی کردن مدل چینی بدون توجه به تفاوت ماهوی دو جامعه ایران و چین کلید خورده است. شبکه ملی اطلاعات پروژه ایست که بجز هدر دادن سرمایه ملی در نهایت عاید دیگری نخواهد داشت. از این نوع پروژه ها بسیار در ایران به اجرا در آمدەاند ولی حاصلی جز شکست نداشتە اند. امروز شاید کمتر کسی یادش باشد که زمانی پس از انقلاب اسلامی ویدیو در ایران ممنوع بود، اما امروز کمتر کسی است که این ممنوعیت یادش باشد. ناگفته نماند که جمهوری اسلامی هرگز اعلام هم نکرد که ویدئو آزاد است ولی ممنوعیت آن امروز آنقدر مسخره به نظر می رسد که هیچ مسئولی حاضر نیست یادآور شود که ممنوعیتی که برای ویدئو برقرار شده بود، هرگز برداشته نشده است. همین ممنوعیت در مورد استفاده از ماهواره وجود دارد ولی در عمل حکومت قادر به عملیاتی کردن آن نیست. گسترش ماهواره به حدی است که خانواده خود مسئولین را هم شامل می شود. ممنوعیت و فیلترینگ و یا بستن اینترنت با توجه به پیشرفتهایی که در این زمینه در حال شکل گرفتن است، یک خواب و خیال بیشتر نمی تواند باشد. هم اکنون با سرعت شرکتهای ماهواره ای اینترنت در حال گسترش است. از این طریق نیاز به استفاده از کابل برای اتصال به شبکه جهانی وجود نخواهد داشت. از طرفی جوانان ایرانی با اینترنت بزرگ شده اند و راه و رمزهای آن را بسیار زود فرا می گیرند و عمل می کنند. شاید زمان آن فرا رسیده باشد که حاکمیت به جای سراب به دنبال آب بگردد.
سیامک فرید