نخستین شب از این شب های همبستگی، بیست و دوم ماه مه سال ۲۰۱۰، با همکاری بنیاد ادبیات و هنر در گوتنبرگ صورت پذیرفت که مورد استقبال گسترده مردم قرار گرفت. تدارک برپائی دومین شب نیز، در هامبورگ آغاز شده است.
بنا به مصوبه نشست مشترک کانون نویسندگان و انجمن قلم ایران در تبعید، هریک از این شب ها به نام یکی از شاعران و نویسندگانی که جان خود را تقدیم مبارزات آزادی خواهانه کرده اند، و به یاد یکی از شاعران و نویسندگان پیش تازی که جان در این راه داده اند، به ثبت خواهد رسید. شب گوتنبرگ به نام سعید سلطانپور و به یاد فرخی یزدی، تقدیم شد به فرزاد کمانگر معلم کرد که آخرین قربانی اهل قلم است.
در این شب، فریدون گیلانی، ژیلا مساعد، نیکی میرزائی، جواد اسدیان، سیاوش میرزاده و میعاد شعر خواندند و فریبزر کرمی، میکائیل سرابی، غوغا و معصومه آبکار هنرنمائی کردند. هموندان و دوستانی که مایل باشند یکی از این شب ها را در کشور و شهر خود برپا کنند، می توانند آمادگی خود را به دبیرخانه های دو نهاد اعلام کنند:
center@iran-pen.com kanoon_dt@yahoo.com
شب هامبورگ نیز که یازدهم سپتامبر ۲۰۱۰ با ترکیب متفاوتی صورت خواهد پذیرفت، به نام خسرو گلسرخی و به یاد میرزاده عشقی است و باز هم تقدیم خواهد شد به معلم و نویسنده گردن فراز کرد فرزاد کمانگر که آزادی کشان جمهوری اسلامی او را به دار آویختند.
در آغاز شب گوتنبرگ، نیکی میرزائی از اعضای کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید و مدیر بنیاد ادبیات و هنر، به پیش گفتار زیر پرداخت:
« … براساس مصوبه کانون نویسندگان و انجمن قلم ایران در تبعید، هریک از این شب ها که با فاصله هائی در کشورها و شهرهای مختلف ترتیب می یابند، به نام یکی از شاعران و نویسندگان جان باخته در راه آزادی اندیشه و بیان، و به یاد یکی از شاعران و نویسندگان پیشتاز دوره های پیشین بر پا می¬شوند. بنابراین، شب گوتنبرگ را به نام سعید سلطانپور و به یاد فرخی یزدی سازمان می دهیم و آن را تقدیم می کنیم به نویسنده و معلم کرد فرزاد کمانگر آخرین اهل قلمی که قربانی جنون آزادی کشان شد.
شب های شعر کانون نویسندگان ایران در مهر ماه ۱۳۵۶، در واقع همبستگی عملی نویسندگان و شاعران ایران با مردمی بود که از شرایط موجود به تنگ آمده و جنبش اعتراضی را که نخستین جرقه هایش در دانشگاه ها و در سطح وسیع جنبش دانشجوئی زاده شده بود، به سطوح رو به گسترش اجتماعی کشانده بودند.
از آ نجا که آرمان کانون نویسندگان ایران، همواره دفاع از آزادی بی حد و حصر اندیشه و بیان و حقوق بدیهی مردم بوده است، هرگاه که این آزادی با یورش حکومتیان روبرو شود، این عالی ترین نهاد روشنفکری از انجام وظیفه و تعهد خود در همدلی با مردم، غفلت نخواهد ورزید.
از طرفی باید گفت در جامعه ای که قلم آزاد نباشد، در آن از آزادی اندیشه و بیان خبری نخواهد بود. از سوی دیگر، زمانی که مجموعه جامعه در همه شکل های خود نتواند خواسته ها و لاجرم اندیشه های خود را آزادانه بیان کند، طبعا قلم نیز دچار محاصره هولناک سانسور و سرکوبی خواهد شد، چرا که در گوهر خود بازتاب طبیعی این خواسته ها و اندیشه هاست. بنابراین، رابطه مستقیم آزادی های اجتماعی با آزادی قلم، امری منطقی است. نویسندگان و شاعران به عنوان بیان کنندگان دردها و محرومیت های اجتماعی، هرگز نمی توانند شاهد فشارها و سرکوبی های عنان گسیخته باشند و زبان در کام کشند. بر اساس، این فلسفه انسانی حاکم بر کانون نویسندگان ایران بود که در مهر ماه سال ۱۳۵۶، و به ویژه پس از تعمیق جنبش اعتراضی دانشجویان در دانشگاه¬ها و ورود برق آسای سایر بخش های جامعه به میدان اعتراضی، کانون با هشیاری به این نتیجه رسید که پژواک بی پروای میدانی و علنی صدای مردم خویش باشد. حضور گسترده مردم در این شب ها که در فضای باز صورت پذیرفته بود، دلیل اثباتی رابطه تنگاتنگ اهل قلم و مردم بود. به همین دلیل بود که حاکمیت اسلامی پس از به سرقت بردن قیام مردم ایران، حضور علنی کانون نویسندگان ایران را برنتافت و سرانجام به مرکزی که پس ازسال ها، و برای نخستین بار از زمان تشکیل این کانون، در تهران سامان یافته بود، وحشیانه یورش برد.
کانون نویسندگان ایران که در حکومت پهلوی و با وجود اعتراض های پی در پی نویسندگان جهان و نهادهای مدافع آزادی قلم، هرگز نتوانسته بود برای خود مرکزی علنی داشته باشد، در حکومت اسلامی هم دچار روزگاری مشابه شد، اما همانگونه که در آن زمان برپا و برجا ماند، در این زمان نیز باوجود تعمیق فشار بر اهل قلم، دستگیری ها، اعدام ها و ربودن و کشتن نویسندگان و شاعران متعهد ایران، همچنان برپا و برجا مانده است تا با همه سختی ها به پیمان آزادیخواهانه خود با مردم وفادار بماند.
بنابراین، این شب ها که نخستین شان در گوتنبرگ ترتیب یافته است، در عین گرامی داشت اهل قلمی که در آن شرایط به دفاع از مبارزات آزادی خواهانه مردم پرداختند و در طول این سال ها متحمل ضربات و تلفات سنگینی شده اند، بار دیگر در حساس ترین شرایط تاریخی که حاکمیت اسلامی کمر به قتل قلم و آزادی اندیشه و بیان و انسان آزاده بسته است، به صدای بلند فریاد می کشند که نویسندگان و شاعران تبعیدی، لحظه ای از انجام وظیفه خود در دفاع از هموندان خود در داخل کشور، و در همبستگی با مبارزات آزادی خواهانه مردم ایران غفلت نخواهند کرد.»
کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید