شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۴

شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۴

بازسازی نظم قدیم در لباس جدید؛ نشانه‌های شکاف میان قانون و واقعیت
شهناز قراگزلو: در نهایت، مناقشه بر سر لایحه منع خشونت علیه زنان، طرح مهریه، یا قانون حجاب، تنها بخش‌هایی از نزاع بزرگ‌تر بر سر معنای قانون در ایران امروز است:...
۲۶ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
در سوگ ناصر تقوایی
ناصر تقوایی هنرمندی بود که با پایداری اخلاقی و فکری خود نشان داد خفقان نمی‌تواند وجدان هنری را نابود کند. آثار او، چه بر پرده سینما و چه در ذهن...
۲۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: دبیرخانه شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانه شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
جغد منیروا
لحظه‌ای براندازش می‌کنم. سال‌های زیادی‌ست که می‌شناسمش... با اجازه در کنارش می‌نشینم. خیلی زود صحبت‌مان گل می‌اندازد وبه مسائل روز می‌رسد... می‌گوید: «این روزها نسل جوان و پر شور در...
۲۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
نقش بی‌بدیل تقوایی در تولد «هنر و ادبیات جنوب»
نسیم خاکسار: بی‌عدالتی اجتماعی در آبادان حضور  بسبار عریان و برهنه ای داشت. کافی بود در منطقه‌های پر از گُل و گیاه و خانه های شیک و مجهز به تهویه...
۲۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نسیم خاکسار
نویسنده: نسیم خاکسار
ایران باید اعلام کند، با اجرای «طرح دو دولت» به پیمان ابراهیم خواهیم پیوست!
فرخ نگهدار: پس از جنگ ۱۲ روزه، به ویژه حالا با پایان جنگ غزه و اجلاس شرم الشیخ، به نظر می‌رسد روندی تازه برای تعیین سرنوشت فلسطین آغاز شده است....
۲۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
در‌نقد نظرات آقای عمادالدّین باقی
علی جنوبی: باید صریح گفت: دین تا زمانی که در مقام قدرت است، نمی‌تواند ضامن حقوق بشر باشد. تنها زمانی که از اقتدار سیاسی کنار رود و در جایگاه انتخاب...
۲۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی جنوبی
نویسنده: علی جنوبی
ترک تحصیل دختران؛ تلاقی فقر، جنسیت و سیاست‌های آموزشی نابرابر
گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): قوانین ناکافی، ازدواج زودهنگام که گاهی معلول فقر خانواده ها، فقر ساختاری در میان کارگران و زحمتکشان، کمبود امکانات آموزشی در مناطق...
۲۴ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

ضدکمونیسم چپ نما

ارتدوکس های تا مغز استخوان آنتی کمونیست اکثریت چپ ها در آمریکا و مک کارتیسم چپ را بر ضد انسانها، انسانهایی که نگرش مثبت نسبت به کشورهای کمونیستی داشتند، تحت تأثیر قرار دادند و از شرکت آنها در کنفرانسها، هیئت های تحریریه و انتشاراتی، مبارزات سیاسی و نشریات چپ ممانعت بعمل آوردند

قسمت دوم: لجن پراکنی

فصلی از کتاب «پیراهن سیاهان و سرخها: فاشیزم عقلانی و سقوط کمونیسم»

 

از میان ما به کسانی که حتی اگر با استالین و سیستم رهبری او مخالف بوده و به وجود نارسایی های جدی زیادی در جامعه شوروی اذعان داشتند، ولی از پیوستن به آنتی کمونیسم امتناع کردند، آنتی کمونیست های چپنما برچسب «شوروی ستا» و «استالینیست» می زدند.

یگانه تخطی جدی ما این بود که بر خلاف بسیاری از چپنماها از بلعیدن القائات تبلیغاتی مطبوعات آمریکا در باره جوامع کمونیستی امتناع می کردیم.

در مقابل آن، ما تأکید می کردیم که علیرغم تبلیغات شدیدا خصمانه راجع به نواقص و نارسائیها، سیستم کمونیستی موجود به سبب اینکه زندگی صدها میلیون انسان را بمعنی واقعی و انسانی کلمه بهبود بخشیده، ارزش حفظ و حراست دارد.

این ارزیابی ما به هیچوجه خوشایند آنتی کمونیست های چپنما که حتی نمی توانستند یک کلمه مثبت در باره هیچیک از جوامع کمونیستی (ندرتاًَ به استثنای کوبا) بر زبان بیاورند و تاب شنیدن چنین دیدگاهی را نداشتند، نبود.

ارتدوکس های تا مغز استخوان آنتی کمونیست اکثریت چپ ها در آمریکا و مک کارتیسم چپ را بر ضد انسانها، انسانهایی که نگرش مثبت نسبت به کشورهای کمونیستی داشتند، تحت تأثیر قرار دادند و از شرکت آنها در کنفرانسها، هیئت های تحریریه و انتشاراتی، مبارزات سیاسی و نشریات چپ ممانعت بعمل آوردند.

آنتی کمونیستهای چپ هم مثل کنسرواتیو ها (محافظه کاران)، با هیچ چیزی کمتر از تقبیح بی قید و شرط اتحاد شوروی بعنوان هیولای استالینی و انحرافات اخلاقی لنینی موافق نبودند.

بسیاری از کمونیستهای آمریکا و چپهای نزدیک به آنها در واکنش به این تبلیغات گسترده آنتی کمونیستی که همچو سیلاب مطبوعات و زندگی اجتماعی آمریکا را فراگرفته بود، جنبه اقتدارگرایانه اتحاد شوروی را مورد انتقاد قرار ندادند.

آنها بدین ترتیب به اتهام برسمیت شناسایی اتحاد شوروی به مثابه «بهشت کارگران» محکوم شدند.

بسیاری از چپها در آمریکا کمترین آشنائی با آثار لنین و زندگینامه سیاسی او ندارند، این امر اما مانع آن نمی شود که آنها به لجن پراکنی بر ضد «لنینیسم» بپردازند.

نوآم چامسکی، یکی از این کاریکاتورهای آنتی کمونیسم، برای مثال، تفسیر زیر را از لنینیسم ارائه می دهد:

«روشنفکران در غرب و در جهان سوّم بدین جهت بسوی ضد انقلاب بلشویکی گرایش می یابند که طبق نظریه لنینیسم، روشنفکران رادیکال حق دارند با توسل به زور، قدرت سیاسی را تسخیر نموده و رهبری کشور را بدست گیرند.

چنین ایده ای بیشک باب میل روشنفکران است».

اینجا، چامسکی کاریکاتور مضحکی از قدرت پرستی روشنفکران ارائه می دهد و بعد با افزودن کاریکاتور دیگری از لنینیست های بعقیده او، لات که ابزارهای انقلابی را نه برای مبارزه با بیعدالتی، بلکه فقط و فقط بخاطر قدرت به خدمت می گیرند، تکمیل می کند.

زمانی که صحبت از تعقیب و آزار سرخها بمیان می آید، چپنماها مواضعی بمراتب بدتر و مخربتر از افراطیون راست اتخاذ می کنند.

هنگام انفجار تروریستی سال ۱۹۹۶ در اوکلاهاماسیتی، من لجن پراکنی مفسر رادیو را شنیدم که می گفت:

«لنین نوشته که هدف از ترور، ترور است».

مفسران آمریکایی اغلب چنین قولهای عوامفریب از لنین نقل می کنند.

اما لنین در واقع، ترور را مورد انتقاد قرار می دهد و مخالفت خود را با هر نوعی از اقدامات تروریستی اعلام می کند که فقط به اشاعه وحشت در میان مردم، به تشدید خفقان و جدائی جنبش انقلابی از توده ها منجر می گردد.

لنین مخالف سرسخت دگماتیسم و توطئه و ترور بوده است.

لنین طرفدار پیگیر تشکیل ائتلاف وسیع و سازماندهی گسترده توده های وابسته به جناح های سیاسی مختلف بوده است.

استفاده از کلیه امکانات موجود برای توسعه مبارزه طبقاتی، از جمله شرکت در انتخابات پارلمانی و شرکت در اتحادیه های کارگری موجود را اکیدا توصیه می کردد.

بی تردید، طبقه کارگر مثل هر گروه اجتماعی دیگر، برای پیشبرد موفقیت آمیز مبارزات انقلابی به سازماندهی و رهبری نیازمند است و شکی نیست که حزب پیشرو باید هم این نقش را ایفا نماید.

ضمنا روشن است، که انقلاب پرولتری نمی تواند از طریق شورش طلبی، ماجراجوئی و ترور پیروز شود.

لنین همیشه از گرفتاری به دو انحراف هشدار می داد:

اپورتونیسم بورژوایی و ماجراجویی چپگرایانه

با این حال، «مطبوعات وزین» و برخی چپنماها لنین را بی وقفه بعنوان یک شورش طلب ماورای چپ قلمداد می کنند.

این مسئله که آیا نظریه لنینی انقلاب، در حال حاضر مطلوب و یا بطور کلی، عملی است، نیازمند بررسی انتقادی است.

اما برای درک این مسئله، از کسانی که تئوری و عمل او را تحریف می کنند، نمی توان انتظار مثبتی داشت.

ادامه دارد

تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد, ۱۳۹۰ ۷:۵۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بازسازی نظم قدیم در لباس جدید؛ نشانه‌های شکاف میان قانون و واقعیت

در سوگ ناصر تقوایی

جغد منیروا

نقش بی‌بدیل تقوایی در تولد «هنر و ادبیات جنوب»

ایران باید اعلام کند، با اجرای «طرح دو دولت» به پیمان ابراهیم خواهیم پیوست!

در‌نقد نظرات آقای عمادالدّین باقی