مابل کارائگا، پرسه زنان در حیاط کلیسای سانتاکروز در بوئنوس آیرس و در حالی که به تأسف سر می جنباند، می گوید: “می گویند خولیو پوخ و بقیۀ خلبانها تبرئه خواهند شد. وحشتناک است این، باورکردنی نیست.” به ۱۲ لوح سنگی ساده، نشانده در حیاط کلیسا به یاد قربانیان، که می رسد، اول به احترام سکوت می کند. سپس می گوید: “در اینجا مادرم آرمیده است. وقتی از هواپیما به بیرون اش انداختند، ۵۹ سال داشت، همسن امروز من”.
دوشنبه بعدازظهر است. مابل در کار تدارک یادمانی است که هر ساله روز ۸ دسامبر برپا می شود. می گوید: “امسال ۴۰ سال است که مادرم و آن ۱۱ قربانی دیگر از این کلیسا ربوده شدند. و هنوز هم که هنوز است تمام عاملان این جنایت محکوم نشده اند.” شاید یادمان امسال کمی رنگ جشن به خود گیرد. مابل می گوید: “این بستگی به حکمی دارد که پس فردا قضات صادر خواهند کرد”.
امروز، چهارشنبه ۲۹ نوامبر، یک دادگاه آرژانتینی حکم خود را در “اَبَرپروندۀ” اسما (ESMA)، که مدتهای مدیدی مورد انتظار است، صادر خواهد کرد. دادستان آنچه را که در دوران دیکتاتوری (از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳) در اسما رخ داده، ترسیم کرده است. اسما یک آکادمی نظامی بود، که به جای اردوگاه کار اجباری به کار گرفته شد. سومین مرحلۀ این ابرپرونده (اسما۳)، که به مرگ حدود ۸۰۰ نفر رسیدگی می کند، بزرگترین پروندۀ جنائی تاریخ آرژانتین است. ۵ سال است که این مرحله از پرونده جریان دارد. تنها قرائت پرونده توسط دادستان ۱۰۸ ساعت طول کشید.
متهمان ۵۴ نفر اند که به اتهام آدم ربائی، قتل و شکنجه محاکمه می شوند. خولیو پوخ، خلبان آرژانتینی – هلندی یکی از شناخته شده ترین آنان است. او متهم به انجام “پروازهای مرگ” است. در این پروازها زندانیان “سرنشین” در ارتفاعات بالا از هواپیما بیرون انداخته می شدند. مادر مابل، استر بالسترینو، یکی از ۳۰ قربانی این روش جنایت است.
کلیسای سانتاکروز یکی از پایگاه های نیروهای چپ است، که در زمان دیکتاتوری میعادگاه “مادران میدان می” بود. بالسترینو یکی از پایه گذاران ابتکار “مادران میدان می” بود. چند هفته پس از آن که بالسترینو و ۱۱ عضو دیگر این ابتکار ربوده شدند، اجساد آنان در کناره های رودخانۀ ریوپلاتا پیدا، و متعاقباً بدون نام و نشان در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شدند.
تنها در سال ۲۰۰۵ بود که متخصصان دستگاه قضائی توانستند هویت تعدادی از آنان را تعیین کنند. جائی در حیاط کلیسای سانتکروز برای دفن بقایای اجساد بالسترینو و دوستانش اختصاص یافت، و داخل کلیسا نزدیکی محراب، با پرده ای با عکسهای آنان بر روی آن، مزین شد.
استراتژی ریشه کنی
چند کیلومتر جلوتر، آبل کوردوبا در دفترکار کوچک گردگرفته ای در طبقۀ ششم دادگاه فدرال نشسته است. کوردوبا دادستان پروندۀ اسما است. او نیز با بیتابی منتظر حکم دادگاه است. او کسی است که برای اولین بار علیه آن چهار خلبان متهم به پروازهای مرگ اقامۀ دعوی کرده و خواهان حبس ابد برای هر چهار نفر شده است. او می گوید: “احکام همیشه غافلگیرکننده اند. باید منتظر ماند”.
تخمین او این است که در دورۀ دیکتاتوری بیش از ۴هزار نفر از شهروندان آرژانتین از هواپیما به بیرون انداخته شده اند. اما این نوع جنایت را به دشواری می توان اثبات کرد. کوردوبا می گوید: “به همین دلیل رژیم دیکتاتوری برای کندن ریشۀ مخالفان اش به این شیوه متوسل شد. هرکس که هنگام پرواز مرگ شاهد جنایت بوده است، یا مرده است یا مجرم. شاهدی وجود ندارد”.
به نظر کوردوبا این نکته همچنین روشن می کند که چرا زندانیان را زنده زنده از هواپیما به بیرون پرتاب می کرده اند. او می گوید: “اگر می خواستند اول آنها را بکشند، ممکن بود شاهدانی باقی بمانند. آنها در هواپیما به زندانیان قدری داروی مخدر تزریق می کردند و سپس آنان را در حالی که تلوتلو می خوردند، “انتقال می دادند””. مرگ زندانیان در اثر اصابت با آب اتفاق می افتاد.
جمع آوری مدرک علیه پروازهای مرگ کار جهنمی ای بود. در درون نیروهای مسلح یک پیمان نانوشته وجود دارد و تقریباً هر کس که در جریان وقایع بوده، به این پیمان وفادار است: پیمان سکوت. به علاوه مقامات وقت بخش بزرگی از مدارک را از بین برده بودند و آنچه باقی مانده بود در بایگانی های بستۀ نیروهای مسلح نگهداری می شد.
دولت قبلی آرژانتین بخشی از این مدارک را در دسترس گذاشت. دادستانان به کندوکاو در این مدارک پرداختند. مدارک، در ترکیب با شهادت شهود و نتایج پرونده های قبلی، آشکار کردند که چگونه بخشهائی از نیروهای مسلح برای هدف واحدی با هم همکاری کرده بودند: کندن ریشۀ دگراندیشان. کوردوبا می گوید: “یک نسل کشی”.
پوخ در سال ۲۰۰۹ در اسپانیا دستگیر شد و از همان موقع تا کنون در بازداشت است. کودوبا توضیح می دهد: “به طور معمول بازداشت حداکثر تا دو سال است. اما یا یک پروندۀ استثنائی است و قضاوت همواره با تمدید دورۀ بازداشت موافقت کرده اند”.
در دوران دیکتاتوری عملیات مخصوصی به انجام می رسیدند که هدفشان “کنترل خرابکاران” بود. پوخ هم در این عملیات شرکت داشت و از این بابت پاداشهائی هم از بالادستان اش دریافت کرده بود. اما او مشارکت خود در این عملیات را انکار می کند و از “جنگ با اشباح” حرف می زند. کوردوبا می گوید: “ادعای بیهوده ای است. ما ثابت کرده ایم که او خواسته و دانسته جزئی از ساختاری بوده که برای نابودی “خرابکاران” عمل می کرده است. همین برای محکومیت او کافی است.
شایعات
حال سؤال این است که آیا دادگاه نیز بر همین حکم خواهد بود. پوخ و وکلای او می گویند که او تبرئه خواهد شد. روزنامۀ آرژانتینی “صفحۀ ۱۲” نیز در روز یکشنبۀ گذشته در بارۀ شایعات سرسختی نوشت که گویا پوخ و سه خلبان دیگر تبرئه خواهند شد. اگر این صحت داشته باشد، امروز پوخ به عنوان انسانی آزاد دادگاه را ترک خواهد کرد. کوردوبا می گوید: “اگر این اتفاق بیافتد، بسیار محتمل است که من پرونده را به دادگاه عالی ببرم، طبعاً پس از بررسی حکم دادگاه فعلی”.
فردا برای کوردوبا “روزی است از نو و روزی از نو”. می گوید: “هنوز هزار متهم زمان دیکتاتوری در بازداشت به سر می برند. به علاوه باید شهروندان و شرکتهائی را که در آن زمان در جنایات رژیم سهیم بوده اند، تعقیب کنیم. هنوز کار بسیاری باقی است”.