شنیدستم غمم را میخوری، این هم غم دیگر
دلت بر ماتمم میسوزد، این هم ماتم دیگر
به دل هر راز گفتم بر لب آوردش دم دیگر
چه سازم تا به دست آرم جز این دل، محرم دیگر؟
مرا گفتی دم آخر ببینی، دیر شد، بازآ
که ترسم حسرت این دم برم بر عالم دیگر
ز بی رحمی نماید تیر خود را هم دریغ از دل
که داند زخم او را نیست جز این مرهم دیگر
جهانی را پریشان کرد، از آشفتن یک مو
معاذالله اگر بگشاید از گیسو، خم دیگر
به جان دوست، غیر از درد دوری از دیار خود
در این دنیا ندارد جان لاهوتی غم دیگر
اسلامبول ژوئیهٔ ۱۹۱۹
زندگی نامه ابوالقاسم لاهوتی به قلم بیژن اقدسی:
ابوالقاسم لاهوتی شاعر انقلابی زحمتکشان، فعال انقلابی در جریان انقلاب مشروطه و چندین برآمد انقلابی دگر بود. در جریان انقلاب مشروطه مورد تمجید سردار ملی، ستار خان قرار گرفت.
لاهوتی از نوجوانی شروع به سرودن شعر کرد. اشعاری که به تدریج رنگ آزادیخواهانه و عدالتپژوهانه گرفت. به باور برخی محققان لاهوتی نخستین شعر نو را در تاریخ میهن ما سروده است.
او که زادهٔ ۲۰ مهر سال ۱۲۶۴ در کرمانشاه بود، دو بار به دلیل فعالیتهای انقلابیش وادار به ترک وطن و مهاجرت شد. از مهاجرت نخست به ترکیه بار دیگر به میهن بازگشت، اما پس از مهاجرت دوم خود به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، دیگر امکان بازگشت به میهن را نداشت.
لاهوتی پس از مدتی اقامت در باکو و مسکو به تاجیکستان رفت و نقش بیبدیلی در اعتلای شعر این جمهوری شوروی ایفاءکرد. لاهوتی سرایندهٔ شعر سورد ملی تاجیکستان بود.
ابولقاسم لاهوتی سرانجام پس از عمری مبارزهٔ انقلابی در ۲۵ اسفند سال ۱۳۳۵ در مسکو دیده از جهان فروبست و در همان جا به خاک سپرده شد.