ادعای تحریم فعال انتخابات دور سیزدهم ریاست جمهوری، آن طوری کە مبلغان آن در نظر داشتند بە تحرک اجتماعی در سطح زدنگی روزمرە بعد از انتخابات تبدیل نشد، و هم اکنون شاهد تداوم رکود در عرصە کنش اجتماعی و اعتراضی مردم در سطحی کە انتظار آن از طرف منتقدان تحریم فعال وجود داشت، هستیم.
آیا براستی تحلیل و ارزیابی هستە سخت قدرت از یکدست کردن قدرت کە متعاقب آن می توانست تسلط بی چون و چرای آنان را بر مردم تامین کند، درست از آب در آمدە و حاکمان هم اکنون علیرغم وضعیت بد معیشتی مردم و وجود بحرانهای متفاوت، مطمئن تر از گذشتە بر گردە مردم سوار شدەاند؟
گمانی در این نیست کە در دورە ریاست جمهوری روحانی، شکافهای درون حاکمیتی بخشی از تمهیدات امکان بروز اعتراضات مردمی را فراهم می کردند، و هم اکنون با رخت بر بستن این امکان، بە نظر می رسد شعلەورشدن اعتراضات مردمی، در ابعاد بزرگ، بە آسانی سابق نباشد. نظام هم اکنون در زمینە سرکوب یکدست تر عمل می کند و با اطمینان خاطر بیشتری بە عملی کردن گام دوم انقلاب اعلام شدە از طرف خامنەای دست یازیدەاست.
براستی جامعە و مردم ایران را چە شدەاست؟ آیا براستی روح پست مدرنیستی، کە در آن دوران حکایتهای بزرگ پایان یافتە، بر مردم ایران علیرغم زندگی در یک محیط و پارادایم مذهبی، مستولی شدە و نوعی اختلال در هماهنگی اجتماعی در مورد خواستەهای کلان ایجاد کردە، یا اینکە همە چیز را می شود بر اساس سرکوب توجیەکرد؟
بی گمان عوامل مختلفی در تداوم وضعیت موجود دخیل اند، از جملە نوعی روحیە احتیاط کە بەعلت خطر خارجی در مردم ایجاد می شود، اما این امر مانع آن نمی شود کە عدم واکنش متناسب با دردهای موجود را تنها با این عوامل توجیە کنیم زیرا کە لازم نیست برای تحقق خواستەها مردم با کلیت حاکمیت درگیر شدە و وارد تغیرات کلان شوند، تنها کافیست حول مسائل روز و خواستەهای صنفی و رفرمیستی صدای اعتراض خود را بلند کنند تا بتوانند شرایط فاجعەبار کشور را بنوعی تغییر دهند.
روند کنونی کشور نشان می دهد کە تحریم انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری، نە اساسا تحریمی فعال از جانب مردم و مخالفان، بلکە نتیجە برآیند دو نیروی تحریم برون حاکمیتی و درون حاکمیتی بود، و همین مهر خود را بر روند حوادث بعدی کوبیدەاست. و بنظر می سد حاکمیت از آن سود بیشتر را بردەاست. منش سیاسی حاکمیتی کە خودزنی می کند، می تواند پیامدها و تاثیرات معینی بر روانشناسی مردم داشتە باشد، زیرا زمانی کە بادها از آسیاب می افتند مردم بە این احساس ناخوشایند دست پیدا می کنند کە وضعیت پیچیدەتر از آنیست کە تصور می کردند و بنابراین در بازی ای واردشدەاند کە نیمی از زمین آن را نە خود، بلکە حاکمیت تعیین کردەاست!
گمانی در این نیست کە بدون حضور فعال مردم در عرصە سیاسی از طرق مطالباتی و اعتراضی و خیابانی، تغییری در کشور بە نفع مردم اتفاق نخواهد افتاد و حاکمیت کماکان بر استراتژی خود کە گسترش قدرت منطقەای خود و تحقق رویاهای امپراطوری منشانە خود بر اساس تخصیص امکانات داخلی بدان است، اصرار خواهد ورزید.
تحریم انتخابات دور سیزدهم ریاست جمهوری، بە نظر می رسد قبل از آنکە تحریمی فعال بودەباشد، ناشی از نوعی دلزدگی مردم از حاکمان و قهر منفی بودە و نە قهر مثبت (قهر منفی غیر اثباتیست و تنها بە ابراز اعتراض بشیوە نبود فیزیکی عمل می کند، در صورتی کە قهر مثبت اثباتیست و حضور فیزیکی مداوم دارد).