مرگ ریحانی دیگر از دامان پر مهر و ریحان مادر صلح، بانو پروین فهیمی (اعرابی) چید و پرپر کرد. داغی بس سوزناک بر جان هر انسان درد آشنا نهاد. هر آنکس که خبر را شنید از هراس مواجهه خود با نگاه خیره و بدون رحم مرگ ریحان چین برخود لرزید.
اما پروین جان هیچیک از ما ترا درست نشناخته ایم . تورا که سرسختانه چشم در چشم مرگ دوخته ایی و سرت به دنیا و عقبا فرود نمی آید. زیرا پیشاپیش از قلب و سر وجانت در راه عشق و عدالت و صلح و آشتی گذر کرده ایی.
و عجبا که در مواجهه و تسلا گویی ؛ این تو بودی که مارا تسلی می دادی. و هشدارمان دادی بلکه به گوش بی هشان وخود را به خواب زدگان برسانیم که ریحان ها در آشوب و طوفان درگیری ها و خشونت ها ی سیاسی اجتماعی چنان بی رمق گشته اند که مرگ به آسانی جان جوان شان را در آغوش می کشد و با خود می برد.
پروین عزیزمان برای تسلای تو آمدیم و با شگفتی دیدیم تو همچنان زبان گویای زندگی و حیات جاودان جوانان آرمان خواه هستی ودرد مشترک را فریاد می کنی . پروین جان تو توانستی از سترگی اندوه و آتش درونت در کنار صبوری و آرامش باطن آشتی جو و صلح خواه ات، صحنه بس زیبا و به غایت پر شکوه از هم آغوشی توامان و لحظه به لحظه آب و آتش همچون ظهور آتشفشان در دل اقیانوس بسازی.
پروین جان این حجم از جهان را چگونه در دامان و دستان و قلب مادرانه ات جای داده و در آن تن و اندام ظریف و شکننده حمل می کنی . این حجم از ایستادگی و مقاومت در برابر مرگ ریحان چین برازنده مادر صلح است .
پروین جان تو ثابت کردی مرگ پایان کبوتر نیست. تو به ما یاد آوری کردی مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می گوید. پروین جان ما باور داریم داغ های بزرگ توان ایجاد رستاخیز های شگرف درجان جهان و جان آدمیان دارند. هم چنانکه داغ گل های پرپرشده ات سهیل و سهراب در تو توانی را برانگیخت تا مرزهای مادری و صلح خواهی را ارتقا داده و جابجا کنی.
پروین جان ما باور داریم مرگ هم در برابر عشق ها و مادرانگی هایی چنین عمیق تسلیم و زمین گیر و تمام می شود. آری ما باور داریم تو حقیقتا مادر صلحی و نیک می دانی مردگان این سال ها عاشق ترین زندگان هستند. واین چنین است که حدیث عشق به هر زبان که دانی و خوانی نا مکرر و شنیدنی است.
پروین جان سرت سبز و سینه مالامال از عشق و اندوه ات در غم سهیل صبور باد.
مادران صلح ایران ١۴٠٠/۴/١۳