۱- رفیق کاوه داد، با سلام و سپاس از اینکه وقت خودتان را در اختیار ما قرار دادید. گفتگو را با این پرسش آغاز می کنم: در نوشته ها و اظهارنظراتی که پس از کنگره اخیر در برخی رسانه ها انتشار یافتند، اغلب از متمایز بودن این کنگره با دیگر کنگره های سازمان صحبت به عمل آمده است؛ آیا شما نیز چنین تمایزاتی را دیدید و اگر آری، کدام تمایز ها را می توانید نام ببرید و ارزیابی شما از این تمایزات چیست؟
با سلام و با تشکر از شما عزیزان با این کار خوب و ارزنده. موفق باشید.
به نظر من مهم ترین، مسا له در این کنگره:
الف – این بود که هیچ قراری به شورای مرکزی آتی واگذار نشد.
ب – تمامی برنامه ی در دستور کار، با وجود آنکه حجم آن زیاد بود، هئیت رئیسه کنگره با تد بیری که پیشه کرد (تجربه های گذشته ) نوانست آنها را به سامان بر ساند.
ت – مهمترین مسئله در این دور از کنگره، اجلاسها ی پیش از کنگره بود، که توانست کمک شایانی به امر پیشبرد وروند کار و برنامه ها، درطی برگزاری کنگره داشته باشد.
ج – تجارب کار در کنگره ها ی سابق، و برنا مه ریزی، بر مبنای الویت های دستور کار کنگره، کنگره توانست، بدون آنکه خستگی و یا استرس کار چه در خود هئیت رئیسه و یا در اعضای شرکت کننده ایجاد کند، به سامان برساند وحتی برنامه ی جشن و…
۲- آیا مصوبات کنگره سازمان و وظایفی که این مصوبات بر دوش سازمان قرار داده اند، می توانند در جهت گسترش پیوند و رابطه عمیقتر سازمان با نیروهای ملی – قومی کشور قرار گیرند؟
– مسئله ملی وقومی، یکی از مسائل مهم وجدی سازمان ماست. ما براین باوریم که این امر مهم، به گونه ای منطقی باید حل وفصل شود، واین مسئله درچارچوب، یک ایران دمکراتیک، بر حفظ ایرانی یک پارچه واحترام به حقوق ملی وقومی ها در ایران . کنگره سیزده دراین رابطه، مساله خاصی به تصویب نرساند، ولی سازمان برمصوبه های کنگره قبل خود، بر این امر مهم پای بند است .
۳- در یکی از نشستهای جوار کنگره، پانلی برگزار شد که به جوانان اختصاص یافته بود. ضمن استقبال از این حرکت کنگره، و بر پایه شواهد بسیار، آن گروه از این نسل جوان که علاقه مند به سیاست است، در جستجوی پاسخ به پرسشها و نکات نا شکفته بسیاری، در ذهنشان نسبت به تاریخچه سازمان بویژه در سالهای قبل از انقلاب، هستند. بنظر شما در وضعیت کنونی سازمان، چه مشکلاتی در راه برقراری ارتباط میان سازمان و نسل جدید جوانان وجود دارد؟
– بنظر من، سوای مسئله درونی خودش، که مهم ترین مساله باز سازی تشکیلات وهدایت سیاسی در شرایط امروز می باشد، سازمان باید دو مسئله جدی وتعین کننده برای امر حیات و حفظ ساختار و بقای تشکیلاتی خودبه آن توجه وافر و لازم داشته باشد؛ وگرنه، روال همین منطق فعلی باشد، چند صباحی بیش، از نظر تشکیلاتی، دوام نخواهد داشت.
این دو مساله مهم:
الف – جوانان
ب- زنان
آنچه که من در این رابطه می توانم بگویم: نسل جوان، اگر همه نه، ولی خیلی ها، سازمان ویا افراد وشخصیتهائی، که نقش کلیدی دراین سازمان داشته ویا دارند، وحتی مرام و ایدولوژی، آنهارا می شناسند و می دانند.
درهمین پانلی که برگزار شد، وشعری که توسط یکی ازهمین جوانان خوانده شد، و یا نامهائی که، نام برده شد، چه آنهائی که شهید شد ه بودند و چه آنهائی که زنده وبه حیات سیاسی خود، و کار در سازمان، ادامه می دهند، می توان اشاره کرد؛ وبه این مهم باید توجه کرد که نسل جوان ما را می شناسد، گر چه با ما همراه نیست؛ پس باید تلاش کرد که آنهارا با خود همرا ه کنیم، واین مساله در وحله اول کار وبر نامه می خواهد؛ سازمان باید به این امر مهم توجه وافر داشته باشد .
کمیت اصل مسئله نیست؛ گرچه به نوبه خود تاثیر خودردرا دارد. مهم این است که ما نگاه مان وبرنامه ی کارمان برای جوانان چه هست، برای آنها. متاسفانه، ما تا به امروز نه برنامه ای برای این نسل داشتیم و نه … فقط یک دغده فکر. و ما، حتی بچه های خودمان را نتوانستیم جذب تشکیلا ت کنیم. پس این مسئله قابل تمعق وبرنامه ریزی است.
مورد دیگر، مسئله زنان است. ما از۲ نیم، یک می شویم، پس حیات ما، بویژه به این امر مهم، بر می گردد. واین مسئله هم، عین مسئله جوانان می باشد.
4- کنگره سازمان در شرایطی برگزار شد که ایران در یک بحران عمیق قرار گرفته است، که شاهد پیامدهای فاجعه بار سیاسی اقتصادی و اجتماعی آن برای درصد بسیار بالائی از مردم کشور هستیم. بنظر شما روند طی شده در کنگره و نتایج آن که در مصوبات و تصمیم گیری های سیاسی نمود پیدا می کنند، تا چه میزان متاثر از وضعیت کنونی ایران است؛ بویژه با در نظر گرفتن چه بسا مهمترین رویداد سیاسی یکماه آینده ایران، یعنی انتخابات ریاست جمهوری کشور، آیا مصوبات کنگره پاسخگوی نیازهای کنونی سازمان برای مواجه با رویدادهای آتی کشور خواهند بود؟
– به نظرمن کنگره تسلط کامل داشت. و به خاطر همین اشراف بود، که دست شورای مرکزی جدید ر ا باز گذاشت، که نسبت به رویداد ها ئی که بعد از کنگره، که احتمالأ، یش خواهد آمد، بتواند تصمیمات لازم را اتخاذ کند. و این را می توان پختگی اعضا واعتماد آنها به منتخبین خود (شورای مرکزی ) دانست .
۵- روند طی شده تا کنونی در سازمان برای ایجاد تشکل بزرگ چپ را چگونه ارزیابی می کنید و رابطه مصوبات کنگره با آینده این روند را چگونه می بنید؟
– من آینده این روند را روشن می بینم، ولی این روند مشکلات خودرا دارد، من خودم به این مصوبه رای مثبت دادم، ولی به این مفهوم نیست، که رای بالا ی کنگره، همه ی مشکل را حل خواهد کرد. مسائل ومشکلات زیادی در این راه هست، که باید به آن توجه شود .مهم ترین مساله دراین رابطه، همراه نبودن، خیلی از نیروها ی منفرد وسازمان های چپ، و دیگر مساله، تعرف از چپ ونوع ساختاری که مورد نظر می باشد.وخیلی مسائل پیرامونی که وجود دارد و در آینده خودردرا نشان خواهد داد. این مسئله، موضوع یکی دوسال آینده نیست؛ گرچه مسئله ای مهم وعاجل و تعین کننده است.
6- کنگره چه چیز کم داشت، که به نظر شما کنگره آتی باید آن را رفع کند؟
– بنظر من، اساسی ترین کمبود، نبود رسانه ها، و مدیا را می توان گفت. واین مساله در ابعاد متفاوت، چه در جشن ها ویا کنفراسهای مطبوعاتی، خودرا نشان داده و تا به امروز هم نشان می دهد. اشکال کار کجاست، سازمان ورهبری آن، باید به این مساله توجه کند. عدم انعکاس ورویدادهای یک سازمان سیاسی، آن هم در بالاترین ارگان، یک سازمان، یعنی …
۷- این که کنگره های سازمان به رویدادی معمول در حیات سازمان تبدیل می شوند (یا شده اند)، خوب است، بد است، طبیعی است، نشان بلوغ است، روندی خنثی است، …؟
– بنظر من، حیات یک سازمان سیاسی درهمین کنگره هاست، که تجلی پیدا می کند .وماتنهانیستیم که، به این مساله اعتقاد داریم، همه ی احزاب اروپائی هم، به مسئله اعتقاد دارند. حالا اگر پرسش در رابطه مدت زمان ها ست، میشود تعمق کرد که چند ساله باشد؛ وگرنه خود برگزاری کنگره، نه اینکه لازم، بلکه حیاتی واز واجبات یک حزب وسازمان سیاسی می باشد .
۸- پیام شما به خوانندگان کار و علاقه مندان به سازمان چیست؟
– مارا نقد کنند وبیشتر مارا یاری نمایند، درتمامی عرصه ها.