در جریان مناظرات تلویزیونی، سخنان همتی و مهر علیزادە تازە نبودند؛ اما با توجە بە شرایط انتخابات و نیتی کە حاکمان از برگزاری آن دارند، می توانند کماکان معرف تازەگری باشند. اگر قرار بر بستن دهانها و تک گفتمانی کردن گفتارها در راس هرم حاکمیت است، تکرار بخشی از بحثهای موجود در بطن جامعە از طرف این دو نامزد ریاست جمهوری، کە معرف جریان خلاف آب در مرکز قدرت سیاسی است، بنوعی زندەبودن گفتمان اصلاح طلبی را نشان می دهد. هرچند نمایندگانی درجە چندم در پشت تریبونها قرار گرفتەاند، نمایندگانی کە علیرغم همە تلاشها نتوانستەاند جبهە اصلاحات را بشیوە رسمی جذب برنامەهای خود کنند.
اصلاح طلبان اعلام کردەاند کە نامزدی در این انتخابات ندارند، موسوی هم از زندان خانگی گفتە کە رای نمی دهد. و حال می ماند مردم خود کە نهایتا چگونە در روز ٢٨ خرداد تصمیم گیری کنند. اعلام این چنینی اصلاح طلبان طبیعتا بە معنای فراخواندن مردم بە عدم رای دادن نیست. تنها اینکە آنها نمی خواهند با در پشت قرارگرفتن یک فرد غیر اصلاح طلب، یا از جناح راست آن، دوبارە تجربە دوران روحانی را تکرار کنند. پس آنها هم در واقع مردم را در مقابل موضع رای دادن یا ندادن آزاد گذاشتەاند (فارغ از اینکە همتی بمانند روحانی جایگاە اصولگرائی ندارد).
بە نظر می رسد دمکراتیک ترین برخورد در شرایط فعلی ایران همین باشد: اینکە کسی خود اعلام کند رای نمی دهد و یا می دهد، و همزمان دیگران را هم در رای دادن یا ندادن آزاد بگذارد. البتە این نافی روشنگری نیست، و اتفاقا باید هم بسیار روشنگری کرد و هر روزە حول وضعیت موجود کشور نوشت و گفت و تفسیر کرد، اما گذاشت مردم بر اساس دادەها و تحلیلها خود تصمیم بگیرند کە چکار می خواهند بکنند.
فراخواندن دیگران بە تحریم و یا رای دادن، بویژە از طریق خشونت کلامی و تهدید و ارعاب، خود عین برخورد غیردمکراتیک است. دمکراتها معمولا بە تصمیم مردم و رای آنها (در دادن یا ندادن) علیرغم همە انتقادها، احترام می گذارند. احترامی کە در عین حال بە معنی پذیرش چگونگی رای آنها نیست.
اما جامعە ایران عمدتا میان دو جهت فکری بلانکیستی کە می گوید آنکە سلاح دارد نان دارد، و نگاە پولانزاسی تقسیم شدە کە دولت را عرصە مبارزە طبقاتی و هدف نفوذ طبقات و گروههای اجتماعی هم می دانست.
مشکل است آنکە را کە برای بدست آوردن نان بە سلاح معتقد است را بە این قانع کرد کە می توان از طریق رای بر منطق حاکمیت حتی بشیوە مقطعی هم کە بودە تاثیر گذارد. درست همانگونە کە مشکل است یک اصلاح طلب دو آتشە را قانع کرد کە تحریم هم می تواند یک روش اصلاح طلبی باشد.
ولی اگر میزان رای، همان مردم باشند، باید مابەازای تبلیغات و روشنگری خود را در همان مردم دید و نتیجە آن را در نهایت قبول کرد. و این قبول بە این معناست کە از همین حالا از خشونت کلامی دوری جست.
آنچە جامعە ایران را آزار می دهد تنها وجود استبداد در هیئت قدرت سیاسی نیست، بلکە استبداد رای و نگاهی هم هست کە از طریق بخشی از نیروهای سیاسی، چە مخالف و چە اصلاح طلب، تحت عنوان برحق بودن صد درصدی خود، بشیوە مداوم بە جامعە تزریق می شود.