نشست ۱۴ آپریل در استانبول آغاز شد. پیش از نشست مقام های آگاه سیاسی از جمله اپوزیسیون چپ جمهوریخواه ودیپلمات های غربی امید چندانی به نتایج نشست نداشتند، سرانجام نشست به توافق های بزرگی دست یافت. دیدار نشست ۱۱ ساعته خانم ” کاترین اشتون” و آقای ” جلیلی ” که به پایان رسید. علاقمندان تنش زدایی و طالبان تنش زایی هر دو طرف مترصد ابراز مواضع طرفین مذاکره بودند. آنگاه که ” اشتون ” و ” جلیلی ” به سالن کنفرانس مطبوعاتی آمدند، پوشش ایرانی بر پیکر ” اشتون ” و تعظیم دیپلماتیک ” جلیلی” نشانه های بدون شرح بودند و بیانگر خوشنودی هر دو طرف مذاکره. سخنان نمایندگان ایران و امیدواری اشتون وضعیتی را بوجود آورد که میتوان، نشست استانبول را نقطه آغازی برای دور بعدی مذاکره آتی دانست، چرا که گروه ۱+۵ انتظار نداشت که این بار به توافق های بزرگی دست یابد. برای تبیین بیشتر نتیجه مذاکره عقربه زمان را به عقب می چرخانم و مواضع پیشا نشست را میاورم.
تا برگزاری نشست ۱+۵ با ایران دوهفته مانده بود. تیتر روزنامه های معتبر جهان و تحلیل کنشگران همان بود که بود و فراتر از تکیه بر امیدواری نمی رفت. خبرهای تحلیلی نیز فراتر از کلی گویی همیشگی نرفتند. گمانه زنی های سیاسی در این زمینه، چنان با واقعیت بیگانه شده بود که براحتی آثار ذهنیگری دیده میشد. همه به گمانه زنی و تحلیل بدون آگاهی به برنامه هایی از اطاق فکر ایران می پرداختند و میپرسیدند. پرسش ها حول واکنش ایران در نشست استانبول بود. پرسش هایی که آیا ایران تلاش برای بدست آوردن بمب اتم را کنار خواهد گذاشت؟ آیا همچنانکه وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا خواستار تضمین ایران در خصوص سخنان ولی فقیه مبنی بر حرام بودن ساخت سلاح هسته ای بود. تضمینی که منجر به رفع بحران هسته ای میشود و ایران برنامه تولید سلاح هسته ای را کنار خواهد گذاشت؟
سخنان خامنه ای در خصوص عدم تمایل ایران به تولید سلاح هسته ای را میتوان سرفصل نوینی دانست که از عبارت مزبور، تمایل به تداوم تلاش سریعتر طرفین مذاکره برای حل بحران هسته ای ایران را معنا کرد. سخنان رهبر جمهوری اسلامی به شکلی پیامی به سیاست ورزان و دستگاه دیپلماسی جهان رساند. پیامی که شامه تیز دستگاه دیپلماسی آمریکا را تحریک کرد. در نتیجه وزیر امور خارجه اش راهکاری را عنوان کرد. اما به موازات آن از حاکمیت ایران خواست تا سازکار لازم برای عملی کردن سخنان رهبر خود را تدارک ببینند و اگر دیده اند و یا خواهند دید چه تضمینی در این زمینه خواهند داد. تضمینی تا ثابت کند ایران هر گونه برنامه و ساخت سلاح هسته ای را کنار میگذارد. دیگ حوصله ۱+۵ و بویژه آمریکا در شرف سر آمدن بود. اما با تظاهر به حفظ خونسردی بدنبال نتایج ملموس بودند. آنان میدانستند که ایران تا کنون بازی با زمان را در دستور کار قرار داده است.
با وجود فرصت سوزی های ایرانی ها و غرض ورزی غرب و آمریکا، درک اینکه ایران بدنبال چه نوع تضمینی و یا اقداماتی است تا حدود بسیار زیادی دشوار مینماید. طرف سود برنده از تضمین آمریکا نمیتوانست تنها ایران باشد زیرا بنا به تحلیل غربی ها ایران از قدرتی بالاتر از دهه های پیش برخوردار شده بود. اما سوی دیگر تضمین را با حدس و گمان، میتوان سپردن امنیت منطقه یا حداقل حوزه خلیج فارس به ایران تصور کرد یا خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان و همچنین عدم مداخله دول غربی در سوریه پنداشت.
اما بسته تضمینی که آمریکا به دست خانم ” کلینتون ” داد، حاوی چه موضوعی بود که ایران از آن استفاده میبرد؟ وزیر امور خارجه آمریکا در گفتگوی روز ۲ آپریل ۲۰۱۲ خود عنوان کرد : “ما درک میکنیم که ایرانی ها بدنبال تضمینی یا اقداماتی از جانب ما خواهند بود. ما بطور قطع این تضمین ها و اقدامات را مد نظر خواهیم داشت. ” تضمین ها و اقداماتی که آمریکایی ها ارائه خواهند داد موضوع کلیدی است که علیرغم همه گمانه زنی ها و آشکار شدن پیام اوباما به خامنه ای از طریق ترکیه، نشانه هایی دال بر تمایل به باز بودن پنجره دیپلماتیک برای مذاکره را داشت. اینکه پنجره باز میماند و یا باز تر خواهد میشد، در گرو نتایج مذاکره در نشست استانبول بود. نشست گروه ۱+۵ با ایران در استانبول در ۱۴ آپریل بعد از جلسه ای ۱۱ ساعته، خنده ای بر سیمای طرفین مذاکره و جهانیان نشاند. در پایان نشست طولانی آنگاه که ” کاترین اشتون ” و ” جلیلی ” در برابر دوربینها قرار گرفتند، لبخند ملیح و بی سابقه جلیلی در کنار سیمای شاداب کاترین اشتون، زن شاداب خندان اروپایی، گویای وقوع رویدادی نوینی بود. رویدادی که برخلاف دیگر نشست ها، بلافاصله مکان و زمان دیدار بعدی طرفین مذاکره اعلام شد. ۲۳ ماه می ۲۰۱۲ در بغداد. چنین خبری امیدوار ایجاد کرد. تحلیگران و مفسران سیاسی اعلام سریع زمان نشست بعدی و بخصوص بغداد را حمل بر توزیع امتیاز طرفین قلمداد کردند. چانه زنی ایران با تاکتیک خود ویژه بر سر تغییر مکان مذاکره استانبول ( پیشنهاد گروه ۱+۵ ) و پذیرش نشست بعدی در بغداد ( پیشنهاد ایران ) را باید نقطه تلاقی تاریخی دانست. نقطه ای که محور حرکت های بعدی را تعیین خواهد کرد تا در صورت طرازی طرفین، واگن مذاکره بر ریل محور مزبور حرکت نماید. نشست استانبول آخرین شانس برای جلوگیری از تعمیق بحران ایران و غرب بود. ایران بنا به پیشینه با عمل غیر منتظره در صدد پایان دادن وارد مذاکره استانبول شده بود. علت عمل غیر منتظره نشست دشوار مینماید. اما اجرایی کردن راه حل برونرفت از بحران مبنی بر اینکه چه وقت؟ چگونه و توسط چه جریانی؟
فقط قدرت در سایه ایران از آن آگاه بوده و میباشد که شاید مصالحه داخلی مبنای آن بوده تا ایران از آخرین شانس خود بهره کافی بگیرد؛ که گرفت. بهره ای که آگاهی از چگونگی جزییات آن نیاز به زمان دارد که چندان هم دور نیست.
توافق طرفین مبنی بر تعیین محل نشست بعدی در بغداد به فاصله ای تا حدودی کوتاه، پیام دیگر نشست استانبول بود. دراستانبول توافق کلی حاصل آمد. باید دید در نشست بعدی گروه ۱+۵ با ایران در بغداد چه نتایج ملموس تری رقم می خورد. دقت در واژگان دیپلماسی طرفین کنشگران را به شرایط نوینی هدایت میکند. شرایطی که طلیعه آنرا با دیدگان هم میتوان یافت. واژه گفتگو در استانبول پیشوند عنوان میشود و مذاکره واژه متفاوت، اما در امتداد گفتگو در بغداد آغاز میشود. اگر گفتگو را چالش برای حصول توافق مسیر کلیات بدانیم. مذاکره تداوم گفتگو بر سر جزئیات و چانه زنی برای کسب امتیاز به روش معامله نقدی بیشتر از قبل میباشد. در استانبول اظهارات جلیلی طولانی، پر طمطراق و تبلیغاتی نبود و لحن آرام تری داشت. وی اظهار داشت که آماده است بطور جدی به موضوع هسته ای ایران بپردازد. بنابر این جای امیدواری بسیار وجود دارد که منافع هسته ای طرفین در استانبول حل شده باشد. موضوعی که در صورت برونرفت طرفین از آن، میتواند میدان آشتی ایران با آمریکا را بگشاید.
تلاش کوشندگان سیاسی و ما ” جمهوریخواهان چپ ” باید در راستای سیاست اصولی حرکت نماید. بدانیم بازبرخورد دولت ها و محافل صلح طلب در راستای تقویت نشانه های مثبت نشست استانبول هستند و آن را به فال نیک گرفته اند. در سویه دیگر مخالفان هر گونه تلاش برای رفع بحران میان ایران و غرب بسیارند. آنها نتایج نشست استانبول را سیاه نمایی میکنند تا از نشست بغداد تصویری غیر واقعی کرده باشند. ضرورت حکم میکند ما از هر گونه تلاش برای حاشیه راندن رادیکالیسم از طرفین وتوقف رشد گرایشات جنگ افروزانه طرفین منازعه دریغ نکنیم. باید توطئه های جنگ افروزان دست راستی اسرائیل، گرایشات جنگ طلبانه آمریکا را خنثی سازیم. در ایران هم تند روها از دور شدن جغد شوم جنگ چندان راضی به نظر نمیرسند. و حتی محافلی از آنها، از تلاش تیم مذاکره کننده ایرانی و نتایج نشست استانبول دل خوشی ندارند و سیاست تهاجم به آمریکا را تیتر روزنامه ها ی خود قرار داده اند. اتکا به تلاش های دیپلماتیک به مانند نشست استانبول سبب میشود تا ایران از دشواریها گذر کند و به تدریج وارد روابط های معقول بین المللی گردد. شاید بتوان گفت که دشواری اصلی جمهوری اسلامی رسیدن به چنان سازشی است که بتواند از پشتیبانی و سمپاتی ” جهان اسلام ” خاصه امروزه که رقابت سختی میان ایران، ترکیه و عربستان بر سر هژمونی بر این جهان جریان دارد برخوردار گردد.
اپوزیسون مسالمت جو چپ و جمهوریخواه باید در چنین راستایی حرکت کند. تقویت حس تفاهم سیاسی طرفین مذاکره در نشست ۲۳ ماه می ۲۰۱۲ بغداد و بررسی رویدادهای احتمالی آن، اینکه بعد از عبور از بحران هسته ای چه نکته ای را در دستور کار آتی قرار خواهد داد ؟ آیا نمیتوان اروپا را پلی به سوی عادی سازی ایران با آمریکا پنداشت ؟ برای اطمینان باید منتظر ماند زیرا تا برگزاری نشست بغداد کمتر از دو هفته زمان هست.
ادامه دارد