نمی دانم یادتان هست یا نه، داستان قتلهای زنجیره ای را؟ فضای سنگینی بر علیه این جنایت ایجاد شده بود. وزارتی که در نام هدفش تامین امنیت کشور بود گروهی از انسانهای بنام را کشته و سلاخی کرده بود. فضای دوم خرداد و بهار مطبوعات پس از آن ایجاد شده بود و خلاصه فکر می شد با افشای این «غده سرطانی» در وزارت اطلاعات کار تمام است و ولایت مطلقه فقیه می شود ولایت گل و بلبل فقیه. در چنین فضائی پس از افشای قتلهای زنجیره ای بود که سعید امامی به هر ترتیب کالبد تهی کرد. چند روزی بیشتر از مرگ سعید امامی نگذشته بود:
«که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلهاا»
برای اولین بار جامعه پیگیر، با دشواری کار مواجه شد؛ خبری منتشر شد که:
حجت الاسلام روح الله حسینیان در مراسم ترحیم سعید امامی از اوبعنوان شهید یاد کرده و … بله این هیاهوئی که بیش از پانزده سال است از طرف اردوگاهی که حامی اصلیاش قدرت غیبی ناپیدائی است، بگوش می رسد و دولت غارت گر احمدی نژاد را برای غارت این کشور به مردم تحمیل کرد، فجایع سال ۸۸ را ببار آورد ، رهبران جنبش مردمی را به حصر فرستاد و … علمدار، و زبان زهر آگیناش پس آن شکست و افتضاح تاریخی با روح الله حسینیان و تعریف و تمجید از سعید امامی قاتل باز شد؛ و از این روست که وامدار اوست.
روح الله حسینیان به این دلیل می تواند امروز صالحی و ظریف را تهدید به دفن زیر سیمان در اراک کند که دیروز، زمانی که ترس و استرس در اردوگاه جنایتکاران رخنه کرده بود، دستور گرفت تا زبان گویایشان باشد. دستور گرفت تا سخنگوی جانیان باشد.
ماموریت گرفت تا قدم به قدم جنایتکارانی چون سعید مرتضوی را پروبال دهد و قدرت روحی برای محسنی اژه ای سفاک باشد.آری مقابله با آقای روح الله حسینیان احتیاج به عزمی دارد که قبل از هر چیز حاضر به هزینه پردازی برای مقابله با قدرت بی پاسخگو در کشور باشد. لازم است قبل از هر چیز سایهای که بر سر حسینیان و امثال اوست از سرشان برداشته شود. و در کنار آن شخصیت جنایت پیشهشان بیش از پیش افشا گردد. لازم است دانسته شود برای تقویت کسی که به اعتراف خودش زمانی قاتل بوده یکی از برنده ترین ابزارهائی که به کار گرفته شده و میشود، شورای نگهبان و نظارت استصوابی بوده وهست.
مقابله با نظارت استصوابی شورای نگهبان بطور قطع در شرایط کنونی و مجبور به عقب نشینی کردن آن برداشتن یکی از بزرگترین سایه بانها از سر روح الله حسینیان و شرکاست.