شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۹

شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۹

يک نیمه‌روز
بوق ماشین آتش‌نشانی در همه جا پیچیده بود اما معلوم نبود که ماشین برای رسیدن به شعله‌های آتش چگونه می‌تواند راه خود را باز کند. راننده تاکسی با مسافری بر...
۳ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزير؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد
دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا،...
۲ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
دادخواهی و صلح
روز يک‌شنبه گذشته، 27 آبان‌ماه سال 1403 خورشيدی با عنوان دادخواهی و صلح و به‌یاد هزاران فرزند جان‌باختۀ ميهن و با تاکيد بر دادخواهی، خشونت‌پرهيزی و صلح‌طلبی در سامانه زوم...
۱ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: کارآنلاين
نویسنده: کارآنلاين
دنیایِ واژگون
کتاب در حافظه شهر فراموش شده‌ / و به انتها نزدیک / دنیا تعادلش را در نقطه لغزانی دنبال می‌کند / موریانه‌ها / به جانِ کتاب‌ها افتادند / شب است،...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟
کارنامه اقتصادی، ژئوپولتیکی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی فاجعه آمیز حکومت در برابر همگان قرار دارد. حکومت دینی حتا در ماموریت معنوی خود هم شکست بزرگی خورده و مناسک و...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید پیوندی
نویسنده: سعید پیوندی
تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما
امروز بیش از پیش لازم است که جریانات چپ، ملی و دموکرات صفوف خود را به هم نزدیک کرده و مانع گرایش به سمت راست و جریانات برانداز شوند. هیچ...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
وریشه مرادی
وريشه مرادی دوران دانشجویی از فعالان ان‌جی‌او های شهر سنندج و از قهرمانان رزمی‌کار استان کوردستان و یکی از بنیان‌گزاران انجمن مبارزه با اعتیاد شهر سنندج بود.
۲۸ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه

نظام اسلامی: خطر تحول معکوس!

گسترش و تعمیق شکاف در صفوف حکومت کنندگان که مهار آن ناممکن به نظر می رسد؛ در شرایطی که سرکوب جنبش سبز مانع از آن شد تا این جنبش به وزن و ثقلی فرا بروید که تناسب قوای موجود را بسود خود دگرگون سازد، در کشور موقعیتی بوجود آمده است که در آن خطر سیطره-ی کامل فاشیسم اسلامی- سپاهی، می تواند از یک احتمال به واقعیت تبدیل شود.

اول

چماق کشی و قداره بندی حزب الله علیه آقای کروبی که با تخریب و تیراندازی و آتش زدن درب خانه او همراه بود؛ اتفاقی است که نباید آنرا نامنتظر و خودسرانه و یا بی اصل و نسب، و بدون سابقه و تاریخ نامید. از آن زمان که آیت الله خمینی در راس خیزش توده دهها ملیونی مردم قرار گرفت و به عنوان رهبر بلامنازع انقلاب برسمیت شناخته آمد و تا امروز…؛ چماقداران و قداره کشان حزب الله، از واقعیت های انکار ناپذیر رهبری نظام اسلامی و موجودیت جمهوری اسلامی بوده-اند.

از دوران آیت الله خمینی، قدر قدرتی دستجات چماقدار، علیرغم التفات “رهبر” به آنان – که از مخلص ترین پیروان تحت حمایتش بودند- با نکوهش و اعتراض گلایه آمیز مردم روبرو بود. خوب است به خاطر بیاوریم که همین دستجات و گردانندگان آنان، بعنوان گروههای فشار، نقش موثری در سقوط دولت بازرگان و قلع و قمع بنی صدر و ملی- مذهبی های حامل گرایش لیبرال بازی کردند. آنان که با شعار “حزب فقط حزب الله- رهبر فقط روح الله” اجتماعات دگراندیشان را تار و مار می کردند، دفاتر آنان را تخریب و به آتش می کشیدند و حتی در مواردی با سلاح سرد و گرم، مرتکب قتل و کشتار می شدند، از شمار پیروان خمینی و نیروهای انقلاب اسلامی بودند و شاید به همین دلیل از شناسائی بعنوان اندامی از دستگاه سرکوب نظام ولائی و استبدد دینی، برکنار می ماندند.

نقشی که “لباس شخصی ها” در سرکوب جنبش سبز و کشتار مردم برعهده داشتند و دارند، کاملا” آشکار کرد که این دستجات که دیگر یکسره مزدور و مواجب بگیر و رانت خوار، و اکنون بسیار سازمان یافته و مجهز به سلاحهای سرد و گرم هستند، اندامی از دستگاه سرکوب استبداد دینی هستند. بعلاوه اکنون می توان دید که این دستجات؛ از شمار عواملی هستند که دولت پادگانی کودتا در مسیر مرعوب و تسلیم و به زانو درآوردن سران نمادین جنبش، قبضه- ی بلامنازع و بی کم و کاست قدرت بر آن اتکاء دارد.

تجمع و محاصره پنج روزه خانه آقای کروبی توسط این دستجات، تخریب و تیر اندازی و آتش زدن درب خانه، هتاکی و تعرض آشکار به حریم زندگی خصوصی وی و ارعاب همسایگان و دیگر شهروندان، سکوت تائید آمیز خامنه- ای ، که مهاجمان پیروی خود را از او فریاد می زدند، اعلامیه سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ که در پی بی نتیجه ماندن واقعه، آنرا ” حادثه ای ساخته و پرداخته عناصر بی تدبیر و خود سر” اعلام کرد، بیشتر به یک طرح شباهت دارد که به دلیل برنامه ریزی خام و ناهمآهنگی عوامل اجرای آن، نصف و نیمه رها شد! به نظر می رسد بحران در نظام سیاسی کشور در حال گذار به مرحله ی تازه – ای است.

گسترش و تعمیق شکاف در صفوف حکومت کنندگان که مهار آن ناممکن به نظر می رسد؛ در شرایطی که سرکوب جنبش سبز مانع از آن شد تا این جنبش به وزن و ثقلی فرا بروید که تناسب قوای موجود را بسود خود دگرگون سازد، در کشور موقعیتی بوجود آمده است که در آن خطر سیطره- ی کامل فاشیسم اسلامی- سپاهی، می تواند از یک احتمال به واقعیت تبدیل شود. اگر این ارزیابی درست باشد، بیش از هر زمانی باید بر همبستگی و همرائی ملی همه- ی آزادیخواهان ایران در دفاع از جنبش سبز و پشتیبانی از سران نمادین آن، انگشت تاکید گذاشت.

دوم

کشاکش و منازعاتی که در صفوف حکومت کنندگان روز به روز گسترده تر و عمیق تر در تمام عرصه های حکومتی و همه لایه های حکومت کنندگان جاری و ساری است، بازتاب یک نبرد اجتماعی- اقتصادی عظیم است که امپراطوری صدها و هزاران میلیاردی غارت و قاچاق پرورشگاه آن است. در راس این امپراطوری، نهادهای سپاه و بسیج، امنیتی و اطلاعاتی و مرتجع ترین لایه های روحانیت حاکم و اصحاب مصباحیه و حجتیه قرار دارند که “بیت رهبر” مرکز هماهنگ کننده آنان است. افول آشکار اقتدار “رهبر” در برابر زیاده خواهی و جاه طلبی و قانون گریزی های قلدر منشانه احمدی نژاد، موِئید سرشت اجتماعی کشاکش نبرد قدرت در بالا است. اگر این نبرد با همین آهنگ و شتاب، و ترکیب نیروها و تناسب گرایش ها به پیش رود، صحنه سیاست کشور – دیرتر یا زودتر- عرصه نمایشی خواهد بود که طی آن “مقام معظم رهبری”، عبای قاضی عسکری دولت پادگانی بردوش می کشد! قاضی عسگری دولتی که نماینده احزاب پادگانی- امنیتی و ثروت اندوختگان نوکیسه است که سهم شیر بیشتر می طلبند و در عین حال با آرمانگرائی امام زمانی، و صدقه و صواب جمکرانی با جمعیت چند ملیونی عقب مانده ترین لایه های اجتماعی کشور که عمدتا” ساکن روستا ها و شهرستانها و حاشیه شهرهای بزرگ هستند، در ارتباط است. توده بی شکل مردمی که مصداق “امت شهید پرور ولایت مدار” هستند و تخت ولایت مطلقه فقیه بر دوش نحیف شان استوار است.

کسی که عبای قاضی عسکری دولت پادگانی را بر قامت خامنه-ای می پوشاند چه بسا ممکن است احمدی نژاد نباشد! اما این تغییر معنی داری نیست. تغییر معنی دار؛ تغییری است که ایران را بسوی آزادی پیش براند و این فقط یک حالت دارد و آن عملی ساختن خواست های حداقلی جنبش سبز ملت ایران است؛ خواست هائی که در بیانات و بیانیه های سران نمادین جنبش به تکرار تائید و تاکید، و مطالبه شده است. اکنون بیش از هر زمان؛ ایستادگی سران نمادین جنبش واجد اهمیت و اعتبار آینده ساز است.

اهمیت دارد که به جامعه شناسی سیاست که عوامل اجتماعی پایدار را بررسی می کند کم اعتناء باقی نمانیم. حاصل این کم اعتنائی گرایشی است که بحران فروپاشی در کشور را حول خامنه-ای و احمدی نژاد و اخیرا” مشائی، دور از قاعده و بیش از اندازه شخصی می کند. از سوی دیگر در لایه هائی از جنبش سبز به گسترش تمایلاتی دامن می زند که مستعد ترجیح منافع نظام بر منافع ملت اند. آنان با تحقیر و نکوهش “استقامت” سران نمادین جنبش در دفاع از آزادی، حقوق اساسی مردم و حق حاکمیت ملت، و اصل “انتخابات آزاد”، جنبش سبز را به راه تسلیم و رضا سوق می دهند و به این ترتیب تیغ استبداد را تیز می کنند!

سرکوب، به حضور توفنده جنبش در خیابان پایان داده است، اما آن را به زیر پوست شهر و عمق جامعه رانده است. جائی که در حال تعمیق است! دولت ولائی-سپاهی کودتا بر این امر وقوف دارد. برپایه بسیاری نشانه ها می توان دید که آنها با ترفندها و شگرد هائی نظیر هیاهو پیرامون “مکتب ایرانی” که به دولت کودتا و احزاب پادگانی، ظاهر مخالفت با “فقها” و نوعی همدلی با ملت را می دهد، دست در کار به صحنه آوردن نمایش های مردم فریب و ملت گول زن هستند. نقاط آسیب پذیر جنبش سبز، نقاط اتکای آنهاست و می کوشند در صفوف طبقه متوسط ایران تکیه گاه اجتماعی برای خود دست و پا کنند. باید یادآوری کنم که وابستگی بخش های موثری از اقشار متوسط جامعه به اقتصاد نفتی و دستگاه عریض و طویل بوروکراسی دولتی و درجه نفوذ بوروکرات ها و مدیران میانی “نظام” در صفوف آنان که علایق معینی در دوام و بقای “نظام” دارند، بر درجه آسیب پذیری اقشار متوسط می افزاید. زمینه دیگر؛ فلاکت اقتصادی و و خامت معیشت مردم و تهدیدات خارجی است که بدون اما و اگر حکومت ولائی و دولت پادگانی کودتا مسئول آن هست. به این منظره، باید گستردگی تباهی ناشی از فقر و فلاکت اقشار تهیدست جامعه را اضافه کرد که نظام صدقه دام گسترده- ای برای شکار آنهاست.

یاد آوری این ملاحظات برای نشانه گذاری نقاط قوت و ضعف جنبش، دستکم دارای ارزش متدیک است و بر این امر تاکید دارد که بحرانی که سراپای جامعه را در نوردیده محصول قشربندی اجتماعی و ترکیب نسلی و جمعیتی جدیدی است که طی دو دهه اخیر تکوین پیدا کرده و چهارمین دهه عمر جمهوری اسلامی، مرحله فرجام نهائی آن به نظر می رسد. تحولات اجتماعی عمیقی که فقر و فلاکت و فساد و انحطاط را دامنگیر بزرگترین بخش های اجتماعی کشور کرده و لایه اجتماعی نازکی را که اربابان امپراطوری غارت و قاچاق- اند بر سرنوشت کشور مسلط ساخته است. اما اشتباه بزرگی خواهد بود که جامعه امروز ایران را در این تصویر خلاصه کنیم. تحولات اجتماعی عمیق به گسترش طبقه متوسط شهری منجر شده که جمعیت ۳ ملیونی دانشجویان کشور که بیش از نیم آنان دختران ایرانند، نمادی از آنست. ۷۵ در صد جمعیت کشور را زنان و مردان جوان تشکیل می دهند. از صفوف این جمعیت جوان، نیروی بزرگی برخاسته که بر بستر ارتباطات شبکه های دیجیتالی، انفجاری از آگاهی های مدنی از خود به ظهور رسانده که مصمم تر از هر قشر اجتماعی دیگر، خواهان عبور مدنی و خشونت پرهیز، از استبداد دینی و فلاکت اقتصادی برای رسیدن به آینده-ای در دموکراسی و پیشرفت، برابر حقوقی شهروندی و حقوق بشر است.

متاسفانه در ماههای اخیر، خلاف روشنرائی که در آقایان کروبی و موسوی مشهود است، عمدتا” در برون مرز، شاهد تلاش هائی در برخی رسانه های سبز هستیم که بجای تقویت گفتمان مدنی، در راه سیطره گفتمان دینی در جنبش اهتمام می ورزند. در این رسانه ها آشکارا شاهد بازتولید اسلام سیاسی و قسما” اسلام فقاهتی هستیم و کار تا آنجا پیش رفته که شناعت رفتار و کردار لباس شخصی ها علیه کروبی و خانواده او، به رفتار “یزیدیان” با “اهل بیت حسین” و به آتش کشیدن خیمه هاشان در شام عاشورا، تمثیل می شود. این رسانه ها که “حکومت علی وار، پیکار حسینی و صلح حسنی و آزادی زینبی” را تبلیغ و ترویج می کنند، گفتمان مدنی و شهروندی جنبش سبز را تخریب می کنند و به همرائی ملی و همبستگی میهنی ایرانیان در دفاع از جنبش سبز آسیب های جبران ناپذیر وارد می آورند. اما قبل از هرچیز به سرخوردگی بخش های بزرگی از زنان و جوانانی کمک می رسانند که زندگی و بالندگی جنبش مدیون آزادیخواهی امروزین و پیکار مدنی و شهروندی استور آنهاست و نیروی محرک اصلی جنبش سبز ملت ایران به حساب می آیند.

*

پیش رفتن ایران در مسیر دموکراسی و سکولاریسم یک فرایند و جنبش سبز ملت ایران بمثابه “مشروطه دوم”، جریان این فرایند در اکنون جامعه ماست. تکثرگرائی که بجای طرد و نفی تفاوت، همزیستی خشونت پرهیز، درک متقابل و مدارای متفاوت ها درجنبش را برسمیت می شناسد، و گفتگوی نقادانه، شریان حیاتی هستند که زندگی و بالندگی جنبش سبز را در راه آزادی تامین و تضمین می کند. شرط تعین کننده برای آن که جنبش سبز، هدف آزادی را از احتمال به واقعیت بپوید؛ استحکام “گفتمان دموکراسی” در آن است. این یک گفتمان مدنی، حقوق بشری و شهروندی است که در آن آزادی برای همگان، برای همه ایرانیان است و نه دینی یا ایدئولوژیک که در آن آزادی برای خودی ها است.

تاریخ انتشار : ۲۴ شهریور, ۱۳۸۹ ۱۰:۳۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

این‌جا، کس به‌کینه آلوده نیست

من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام مردمانی را که هفتاد کیلومتر به‌دور از شهر به جست‌وجوی آب، به‌ما رسیده بودند. و دیدم یزید را که آب بر آن‌ها بست. من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام زنی را در بیابان‌های خشک، بی ریالی در مشت؛ راه می‌جست. به‌جایی که نمی‌دانست کجاست.

مطالعه »
بیانیه ها

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

یک نیمه‌روز

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادخواهی و صلح

دنیایِ واژگون

مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟

تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما