جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۹

جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۹

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟
از آن‌جا که در ایران هیچ گونه نظارت بی‌طرفی بر شمارش آرا وجود ندارد، حکومت هر رقمی را که دلش می‌خواهد اعلام می‌کند. در هر صورت، حتی اگر آمار حکومت...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟
بر خلاف اصولی مثل عدالت و آزادی، همبستگی تا قبل از میانه‌ی قرن نوزدهم، یعنی کمی پیش از آنکه به شعار جنبش کارگری تبدیل شود، مفهوم سیاسیِ پرطرفداری نبود ...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)
دختران، زنان و پسران و مردان با نه به حجاب اجباری و پذیرش حجاب اختیاری نشان دادند که از این به بعد این ما هستیم که ذهنی، روحی، عقلی و...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
سخنی با تحریمی‌ها و گپی با چپ ضدامپریالیست مدافع جلیلی!
با گروه اول خوشبختانه، متأسفانه؟ بیش از سی سال است درددل و پرسش بی‌پاسخ داشته‌ام. آنچنان که هر چه بنویسم تکراری است ولی حکم مشهوری در باب ممنوعیت تکرار در...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ملیحه محمدی
نویسنده: ملیحه محمدی
ریاست‌جمهوری در غیاب جمهور مردم؟
در این‌گونه موارد دوگانۀ کاذبی درست می‌شود به نام اصلاح تدریجی یا براندازی و انقلاب! اما به گمانم میان مسجد و میخانه راهی است و آن تحمیل حق حاکمیت ملی...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن یوسفی اشکوری
نویسنده: حسن یوسفی اشکوری
بر تحریم در دور دوم اصرار دارم اما …
من در مرحله دوم این نمایش انتخاباتی نیز بر تحریم اصرار می‌ورزم. اما آن گروه از مردم را که به مسعود پزشکیان رأی دادند، درک می‌کنم و اکثریت قریب به...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ابوالفضل قدیانی
نویسنده: ابوالفضل قدیانی
چرا جریان افراط‌گرا و جبهۀ پایداری می‌کوشند قوۀ مجریه را تسخیر کنند؟
تسلط بر دولت یک امر حیاتی برای جبهۀ پایداری در انتخاب رهبر آینده است. جبهۀ پایداری می‌کوشد با تسخیر دولت، تسلط خود را بر تمام ادارات و نهادهای دولتی اعمال...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هواداری از ایران
نویسنده: هواداری از ایران

نقدی کوتاه بر تفکر چپ سنتی و بیان دیدگاه جایگزین ما

قبول و اعلام اين واقعيت كه ، راه رشد منطبق بر واقيعت هائ جهانئ و جامعه ما ، در ايران راه رشد سرمايه دارئ بوده و راهائ ديگرئ مانند راه رشد سوسياليستئ و راه رشد غير سرمايه دارئ در شرايط كنونئ جهان خواب و خيالئ بيش نيست

۱ ــ جهان 
۲ ــ منطقه 
۳ ــ سیاسئ 
۴ ـــ اقتصادئ 
نقد گذشته اگر توام با ارائه نگرش نو نباشد ، نقدی است که فقط بیانگر جنبه های مثبت و یا منفی یک پدیده در گذشته است ، و چنین شیوه ای فاقد خصوصیات کافی بعنوان راهنمای عمل مئ باشد. 
سالهاست که از فروپاشئ ” سوسیالیسم واقعا موجود“ و” اردوگاه سوسیالیسئ “ مئ گذرد . طئ این سالها در تفکرات نیرو هائ چپ متمایل به این اردو گاه تغیرات و تحولات مهمئ بوجود آمده است . در همین دوره طیف وسیعئ از فعالین چپ یا کاملا از سیاست کنار کشیده و یا عضو خانواده سیاسئ دیگرئ غیر از چپ شده اند . در بین نیروهائ باقئ مانده ، گروهئ کوچک هنوز در همان دوره هائ قبل از فروپاشئ و جنگ سرد در جا زده ، اکثریت اما در خیلئ از زمینه ها از تفکرات گذشته خود فاصله گرفته و اکنون بعنوان چپ دمکرات تلاش دارد تا برنامه و راه کارئ مناسب زمان خود را پیدا کند .
نگاهئ به موقعیت و وزن نیروهائ چپ در منطقه نشان مئ دهد که سازمان ها و احزاب چپ و کمو نیستئ که زمانئ بعنوان نیروئ دوم ویا سوم سیاسئ در جامعه خود مطرح بودنند ، اکنون به گروهک هائ کوچک و بدون نقش تبدیل شده اند .
باید تاکید کرد که باپافشارئ روئ تفکرات و راه کارهائ شکست خورده گذشته و با دلخوش کردن به شعارهایئ با ظاهر عدالت جویانه و مساوات طلبانه ولئ در عمل غیر واقعئ وبا غرق شدن در رویاهائ شیرین خود ، نمئ توان در آینده سیاسئ ایران نقشئ جدئ داشت . ماباید تلاش کنیم تا به نیرویئ بزرگ و تاثیر گذار در سیاست هائ جامعه خود تبدیل شده تا از این طریق امکان اجرائ پاره ائ از سیاست ها و برنامه هائ خود را در راه دمکراسئ ، عدالت اجتمایئ و حقوق زحمتکشان پیدا کنیم.
برائ رسیدن به چنین جایگاهئ مئ بایست ، خیلئ روشن و شفاف دیدگاههائ گذشته خود را هم در مورد مسائل جهانئ و هم درباره مسائل داخلئ وبه ویژه در عرصه مدل اقتصادئ رشد جامعه باز بینئ کرده و نظر خویش را بیان کنیم .
چپ ایران در گذشته علیرغم اختلافات دیدگاهی و سیاسی ، بطور کلی دارای سیستم نظری منسجمی در مورد اوضاع جهانی ، منطقه و داخلی بود ، بعد از فروپاشی ” اردوگاه سوسیالیسم “اگر از جریانات کوچک اصحاف کهف که همچنان دون کیشوت وار در فکر استقرار حکومت شورائی و سوسیالسیتی در ایران هستند ، صرفنظر کنیم ، بی سرو صدا نظریات برنامه ای گذشته خویس را کنار گذاسته، بدون اینکه چیزی جدید جایگزین آن کند . 
سازمان فدائیان خلق ایران ( اکثریت ) و حزب توده ایران ، با پذیرش اسناد جلسات مشاوره ای احزاب کمونیستی
( که بیشتر آنها احزاب حاکم بودند )، دوران را دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم دانسته ، و سوسیالیسم واقعا موجود را امری بازگشت ناپذیر و سرمایه داری را در اضمحلال مئ دیدند . بر پایه چنین دیدگاهی بود که مدل رشد کشور های عقب مانده سرمایه داری را ، غیر سرمایه داری ارزیابی مئ کردند وبر این اساس و با اعتقاد به تئوری راه رشد غیر سرمایه داری در رویای استقرار سوسیالیسم در کشور هائی نظیر بورکینو فاسو ، اتیوپی ، لیبی و افغانستان غرق بودند . 
این دو گردان بزرگ پرولتاریا در ایران چنان به تئوری راه رشد غیر سرمایه داری و معجزه آن ایمان آورده بودند که مئ خواستنند با سائیدن دگم های خمینی و اطرافیانش اول از وی دمکرات انقلابی بتراشند ، و بعد کم کم او را به سمت انقلاب سوسیالیستی رهنمون شوند . 
پی آمد های فاجعه بار این سیاست را همگان دیدیم . خمینی صبر نکرد تا دیوار فرو ریزد ، بلکه خیلی زودتر از فروپاشی چنان بیرحمانه به قلع و قمع فدائیان و توده ای ها پرداخت، که بسیاری از اعضای آنها که از این کشتار وحشیانه جان بدر بردند ، را در همان موقع به تفکر در مورد چنین دستگاه فکری ای واداشت . 
بحث های زیادی تاکنون در این موارد انجام گرفته ، اما جمع بندی نهائی ای از آن صورت نگرفته است . حزب توده ایران کماکان خویش را پیرو مارکسیسم ـــ لنینیزم مئ داند ، از این رو انتظاری از این حزب نمئ توان داشت ، اما سازمان فدائیان خلق ایران ( اکثریت ) و یا اتحاد فدائیان خلق ایران چی ؟ 
بطور مثال شعار ” مرک بر امپریالیسم جهانی بسرکردگی امپریالیسم امریکا “ که آ ذ ین بند صفحه پایانی نشریه کار بود ، مدتها ست حذف شده است . آیا کسی یا جریانی حاضر است توضیح دهد که چرا این کار صورت گرفته است ؟ 
یا مقولاتی نظیر جمهوری دمکراتیک خلق به رهبری طبقه کارگر و یا جمهوری دمکراتیک ملی به رهبری دمکراتهای انقلابی که از سوی طیفی از چپ ترویج و تبلیغ مئ شد ، امروز دیگر به موزه تاریخ سپرده شده است ، بدرن اینکه دلایل آن توضیح داده شود . 
در سند ” دیدگاهها و آماجها “ مصوب کنگره پنجم سازمان فدائیان خال ایران ( اکثریت ) در جائی صحبت از نظام سوسیالیستی می شود و در جای دیگر بحث ارزشهای سوسیالیستی به میان کشیده شده است و از آنجا که این سند در کنگره های بعدی نقد و یا اصلاح و تکمیل نشده است ، انرا باید موضع رسمی سازمان تلقی کرد . 
حال سوال این است که منظور از نظام سوسیالیستی چیست ؟ قطعا نمی تواند آن سوسیالیسمی باشد که بشر شکست آنرا تجربه کرد . بنابر این باید یک سوسیالیسمی باشد که جامعه بشری چند و چون آنراهنوز نمی داند و نیز روش و ابزار و چگونگی تحقق آن و از همه مهمتر نیروی پیشبرنده آن جزو ابهامات هستنند . 
در سند یاد شده بر ارزشهای سوسیالیستس تاکید شده است . بدون اینکه به چگونگی آن ارزشها اشاره شود . آیا منظور آن ارزشهای اجتماعی ای است که در بخشی از جهان سرمایه داری با شکل گیری دولتهای رفاه اجتماعی به رهبری سوسیال دمکراتها بدست آمده اند و یا ارزشهائی هستنند که هنوز باز تعریف نشده اند . 
آیا وقت آن نرسیده است که به این سولات پاسخ داده شود ؟ 

قصد ما در این مقدمه کوتاه این نیست که به چراهای متعد د در مورد باورهای گذشته چپ بپر دازیم ، بلکه هدف نشان دادن ضرورت نقد و بازبینی دیدگاه گذشته و ارائه نظریه واقع گرایانه و متناسب با اوضاع کنونی ، از منظر چپ دمکرات ، می باشد . 
از این منظر است که ما با ارائه تزهایئ در رابطه با موارد ذکر شده بالا، تلاش داریم تا به سهم خود گام هایئ هر چند اولیه در این راه برداریم . شرکت و تلاشئ همگانئ در این راستا لازم است تا چپ دمکرات در ایران آینده به نیرویئ تاثیر گذار در حیات سیاسئ جامعه تبدیل شود . به امید آنروز 

جهانئ شدن : 
۱ ــ جهانئ شدن بیش از همه به آن روندئ گفته مئ شود که در طئ آن تعداد بیشترئ از کشورهائ جهان ، آن کشورهائی که دارائ شرایط اقتصادئ و سیاسئ مناسب مئ باشند ، به جرگه کشورهائ پیشرفته مئ پیوندند .
۲ ــ بعد از فروپاشئ ” سوسیالیسم عملا موجود “ روند جهانئ شدن شتاب فزاینده ائ یافت . در این روند سرمایه مرزهائ ملئ را هرچه پیشتر در نوردیده و به عامل بین ا لمللئ ترئ تبدیل گشت. جهانئ شدن بسترهائ مناسب خود را در عرصه هائ مختلف اقتصادئ ، سیاسئ ، فرهنگئ ایجاد کرده ودر شرف تکمیل آن مئ باشد . 
۳ ــ جهانئ شدن روندئ اجتناب ناپذیر و غیر قابل برگشت بوده و در ادامه روند تکاملئ جوامع بشرئ مئ باشد .
۴ ــ طئ این روند یکبار دیگر ، تقسیم جغرافیایئ مجددئ درتولید ، بازار کار، مصرف و سرمایه گذارئ دربعد اقتصاد جهانئ صورت گرفته و گسترش خواهد یافت . در این راستا، صدور سرمایه به کشورهائ پیرامونئ وتجارت بین المللی افزایش چشمگیرئ کرده و خواهدکرد . 
ــ بهمین دلیل فرصتها و امکانات وسیعئ در سطح جهان بوجود خواهد آمد . کشورئ که نتواند و یا نخواهد از این امکانات گسترده استفاده نماید از دایره تحولات قابل پیش بینئ آینده جدا مانده و زیان جبران ناپذیرئ را متحمل خواهد شد .
ــ طئ این روند ، بشرمئ تواند از امکانات خود( نیروئ کار ، سرمایه ، تکنیک و….. ) استفاده بهینه بکند . اگر چه کشورها و اقشارئ از مردم جهان ازاین روند بیشترین سود را مئ برند ، ولی در صورت دمکراتیک کردن این پروسه ، کل بشریت مئ تواند از آن بصورتی عادلانه تر بهره مند شود . 
ــ از پیامدهائ مهم سیاسئ این پروسه مئ توان به افزایش شکل گیرئ روند استقرار دمکراسئ پارلمانئ در
کشورهائ عقب افتاده و پیرامونی که هم چنان در چنبره استبداد گرفتارند ، تاکید کرد . 

۵ ــ وقتی از جهانی شدن و فوائد آن سخن می رود به این معنا نیست که بر جنبه های منفی آن چشم پوشی کنیم .
در این رابطه باید تاکید کرد که از جمله پیامدهائ منفئ جهانئ شدن ، یکه تازئ سرمایه جهانئ در سیاست گذارئ هائ اقتصادئ ، سیاسئ و اجتمایئ مئ باشد . 
ـــ سرمایه جهانئ بخصوص بخش مالئ آن با ناکار شدن قوانین ملئ در این روند ، آزادئ عمل بیشترئ یافته است . 
ـــ سرمایه جهانئ از وجود نیروئ کار صدها میلیونئ ئ ماهر و ارزان در جهان دوم و سوم ، امکان حدا کثر فرصت طلبئ را برائ پر کردن انبان خود پیدا کرده است . 
۶ ــ ما بعنوان نیروهائ چپ دمکرات با در نظر داشت منافع و مصالح ملئ در همفکرئ با سایر نیروهائ چپ و دمکرات جهانئ و با مشارکت فعال خود در این روند ، باید تلاش خود را در جهت هر چه انسانئ و دمکراتیک تر کردن آن بکارببریم . 

منطقه ( و سیاست خارجئ ) 

ما در سیاست خارجئ دوست و دشمن دایمئ نداریم . اگر چه ایران دمکرات مئ تواند دوستئ ئ بلند مدترئ با دیگر کشورهائ دمکرات منطقه و جهان داشته باشد .
در سیاست خارجئ اصل بر مصالح و منافع ملئ ما قرار دارد . ما از هر سیاست خارجئ ، آنجا که با مصالح و منافع ملئ ما همسویئ داشته باشد ، استقبال کرده و آنرا تقویت خواهیم کرد . 

۱ ــ منطقه خاورمیانه ،عمد تا از کشورهائ اسلامئ تشکیل شده است . در جهان اسلام با بیش از یک میلیارد جمعیتئ که در ده ها کشور مختلف زنده گئ مئ کنند ،‌ بجز کشور ترکیه ،‌ کشور دموکراتیکئ وجود ندارد . در 
اکثر این کشورها رژیم هائ ارتجاعی ، عقب افتاده و مستبد ، که خود بستر مناسبئ برائ رشد و گسترش تروریسم بین المللئ مئ باشد ، حاکم مئ باشند . نبرد اصلئ در این کشورها نبرد بین دمکراسئ و استبداد و نبرد بین مدرنیته و سنت مئ باشد . 
۲ ــ خطر اصلئ در منطقه ( خاورمیانه و آسیائ میانه ) جریانهای بنیادگرای اسلامئ مئ باشند . این نیروها به هیج منشور و قانون بین المللئ پایبند نبوده وبه آنهادر عمل گردن نمئ گذارند . این نیرو از بکار گیرئ هیج سلاح کشتار جمعئ و از نابودئ میلیونها انسان هراسئ نداشته و ندارد . دسترسئ این نیروها به قدرت دولتئ و سلاح هسته ائ ( مثلا سلاح هسته ائ پاکستان ) مئ تواند منطقه و جهان را با فاجعه ائ جبران ناپذیر روبرو سازد . 
۳ ــ با توجه به حضور گسترده و مستقیم نظامئ آمریکا در منطقه و اهمیت استراتژیک آن ، منطقه شاهد دگرگونئ هائ وسیعئ خواهد بود . در صورت همکارئ جامعه ترقئ خواه جهانئ ، بویژه اتحادیه اروپا ، مئ توان امیدوار بود که تعداد بیشترئ از این کشورها در مسیر دمکراسئ گام بردارند . شکل گیرئ و استقرار یک حکومت دمکراتیک در عراق مئ تواند به این روند شتاب بیشترئ داده و روئ دیگر کشورهائ منطقه تاثیر مثبت داشته باشد . 
۴ ــ حل صلح آمیز مسئله اسرایئل و فلسطین به سمتگیرئ روند دمکراسئ در منطقه شتاب بیشترئ خواهد داد. جناح راست حاکم بر اسرایئل( دولت شارون) و وجود نیروهائ قدرت مند بنیاد گرا و ترورست در فلسطین ( حماس و .. .. ) مانع اصلئ عدم د ستیابئ به صلح در منطقه هستنند .
ما ضمن حملیت از حق مردم فلسطین در داشتن کشوری مستقل و دمکراتیک ، خواهان برقراری روابط غیر خصمانه با دولت اسرائیل بوده و سیاست کنونی رژیم جمهوری اسلامی در رابطه با اسرائیل را مغایر مصالح و منافع ملی کشورمان مئ دانیم . 

رابطه با امریکا و اروپا
۱ ــ تا قبل از پایان جنگ سرد بلوک غرب به رهبرئ آمریکا با عمده کردن نکات اشتراک خود سیاستهائ تقریبا واحدئ را در عرصه جهانئ به پیش مئ بردند . امروز ه اما منا فع بلوک بندئ هائ مختلف اقتصادئ در عین داشتن وحدت تضادهائ خویش را نیر نمایان ساخته اند . 
ــ استفاده درست و ماهرانه ار این تضاد ها و اشتراکات درراه استقرار دمکرا سئ در کشورمان اهمیت جدئ ائ یافته است . 
ــ در این راستا باید پذیرفت که ، سیاست هائ تبعیت از این و یا آن بلوک بندئ ، تاکنون زیان هائ جبران نا پذیرئ بر منافع ملئ ما در تمامئ عرصه ها و بویـژه در عرصه دمکراسئ وارد آورده است . 
ــ به گمان ما ، سیاست موازنه مثبت آن راه کارئ است که مئ تواند ما را از سیاست دنباله روئ و یا دشمنئ با این یا آن بلوک بندئ نجات دهد ! 
۲ ــ انقلاب بهمن اختلا ف منافع اروپا و امریکا را بر سر ایران به سود اروپا حل کرد .
ـــ سیاست ایجاد کمر بند سبز دور اتحاد جماهیر شوروئ سابق و ترس از خطر سلطه چپ ها در ایران ، آن حلقه هایئ بودنند ، که امریکا را با اروپائ ناراضئ از سیاست « شاه » همراه کرد . 
ــــ حاصل توافق اروپا و امریکا در کنفرانس گوادلوپ ، حکومت جهنمئ ائ است بنام جمهورئ اسلامئ ، که بر کشور ما حکم میراند . 
ـــ با استقرار جمهورئ اسلامئ و در نهایت با گروگانگیرئ سفارت امریکا، رابطه سیاسی با امریکا قطح گردید . 
ـــ به موازات افزایش دشمنئ بین ج . اسلامئ و امریکا ، اروپا به گسترش روابط اقتصادئ ؤ سیاسئ با کشورمان پرداخت . جائ خالئ امریکا ، توسط برخئ کشورهائ اروپایئ ؤ بویژه ، فرانسه ، آلمان ، ایتالیا و انگلیس پر شد !
ـــ ۲۶ سال سیاست ستیزه جویانه جمهورئ اسلامئ با امریکا با پشتیبانئ اروپا عملئ و قابل دوا م بوده است . حکومت ملا ها آن حلقه استراتژیکئ است که اتحادیه اروپا و روسیه به ویژه ، فرانسه ، آلمان را با منطقه خاور میانه پیوند داده است . شکستن این حلقه معنایئ جز قطع شدن حلقه مهم اتصالئ اتحادیه اروپا با خاور میانه ندارد . از این رو کشورهائ اروپایئ ، پشتیبان جدی حکومت آخوندها مئ باشند . 
ـــ اتحادیه اروپا ، در جهت حفظ منافع خویش در خاورمیانه ، کشورهایئ مانند کشور ما را ، شایسته دمکراسئ نمیداند ! این تئورئ راهنمائ اصلئ کشورهایئ نظیر آلمان ، فرانسه و انگلیس ، در رابطه با کشور ماست ! افشای این سیاست اروپا از ملزومات ، قطع حمایت بین المللی از رژیم جمهوری اسلامی می باشد . 

سیاسئ 

۱ ــ کشور ماایران علیرغم دستاوردهائ سیاسئ ئ مثبت بدست آمده ، طئ صد سال مبارزه مردم، هنوز در 
فاز گذر از یک جامعه استبدادئ به جامعه دموکراتیک مئ باشد . هدف ا صلئ و عمومئ سیاسئ جامعه ما ، هم چنان د ستیابئ به نظامئ دموکراتیک و لایئک بوده و مانع اصلئ برائ رسیدن به این هدف هم جمهورئ اسلامئ مئ باشد .
۲ ـــ نظام جمهورئ اسلامئ نظامئ ارتجاعئ ، عقب افتاده و مستبد مئ باشد . این نظام برائ ادامه حیات خود به هر جنایتئ دست زده و در آینده هم از تکرار آن ابایئ نخواهد داشت . 
۳ ـــ رژیم تمام تلاش خود را برائ دستبابئ به سلاح هسته ائ انجام مئ دهد . این سیاستئ خطر ناک و فاجعه آفرین برائ کشور ما و تمام منطقه مئ باشد ! 
ـــ هشت سال تلاش جنبش اصلاحات و شکست آن بار دیگر نشان داد که این رژیم اصلاح پذیر نبوده وباید بر کنار و با رژیمئ دموکراتیک جایگزین گردد . 
ـــ‌ رژیم جایگزین باید بر اساس منشور جهانئ حقوق بشر و ضمایم پیوست آن بنیان گذارئ شود . 
۴ ــ نظامهائ دمکراتیک پارلمانئ ــ لیبرالئ مستقر در جوامع پیشرفته سرمایه دارئ ( جدا از تفاوتهائ بین آنها در رابطه با میزان نقش سوسیال در آن جوامع )آن نظامهائ دمکراتیکئ هستنند که در عمل برترئ خودرا نشان داد ه اند . تمام تلاش ما باید در استقرار چنین نظامهایئ قرار گیرد. دیگراشکال و نظامهایئ مانند ، جمهورئ توده ائ ، جمهورئ دمکراتیک خلق ، و ……… تجربه شده و به شکست انجامیده و ناکارآئئ خویش را درنهادینه شدن دمکراسئ در عمل نشان داده اند . 
۵ ــ رژیم جمهورئ اسلامئ همانند گذشته با استفاده از تمامئ امکانات مالئ ، امنیتئ ، بین المللئ و …. و با خشن ترین شکل آن ، تمام تلاش خودرا مئ کند تا یک اپوزیسیون مطرح در بعد ملئ و بین المللئ ، شکل نگیرد .
۶ ــ برکنارئ این رژیم ایدئولوژیک ، مستبد و خشن از عهده هیج یک از اپوزیسیون به تنهایئ بر نمئ آید . به همین دلیل باید تمامئ اپوزیسیون دمکرات بهم پیوسته و با استفاده ار همه امکانات بین المللئ به عمر این رژیم پایان داد . 
۷ ــ شکل گیرئ یک نهاد گسترده از تمامئ نیروهائ اپوزیسیون دمکرات ( مانند پارلمان در تبعید و یا کنگره ملئ ایران ) و شناساندن آن در سطح ملئ و بین المللئ ، مئ تواند کمک زیادئ به این هدف بکند . 
۸ ــ به اعتقاد ما ” فراخوان ملئ برائ برگذارئ رفراندوم “ گام اولیه ائ است که مئ تواند راه گشائ تحقق اهداف فوق گشته ، و زمینه را برائ ایجاد یک ائتلاف گسترده تر سیاسئ حول استقرار دمکراسئ در ایران فراهم سازد . موفقیت پروژه رفراندم در آن است که بتواند جریانهای مختلف سیاسی را که برای استقرار دمکراسی و نفی جمهوری اسلامی مبارزه مئ کنند را به همکاری بکشاند . 
هر گونه تلاش برای اینکه این پروژه را به خود اختصاص داده و تنها با بسیج نیروی خود ی و از یک نحله سیاسی دست به اقدام عملی بزند ، مغایر با هدف فراگیر شدن آن بوده وکل پروژه را با شکست مواجه می کند . 

اقتصادی
۱ ــ تز هایئ نظیر تز اقتصاد دولتئ ، تعاونئ وخصوصئ ، در سیاست گذارئ اقتصادئ در شرایط کنونئ جهانئ ، نه تنها راه گشا نیستنند ، بلکه به عنوان ترمزئ در برابر پیشرفت و توسعه اقتصادئ و سیاسئ عمل مئ کنند . 
۲ ــ قبول و اعلام این واقعیت که ، راه رشد منطبق بر واقیعت هائ جهانئ و جامعه ما ، در ایران راه رشد سرمایه دارئ بوده و راهائ دیگرئ مانند راه رشد سوسیالیستئ و راه رشد غیر سرمایه دارئ در شرایط کنونئ جهان
خواب و خیالئ بیش نیست . 
۳ ــ بیان و قبول واقیعت فوق از وظایف ما به عنوان نیروئ چپ دمکرات در راه مبارزه جهت تحقق عدالت اجتماعئ نمئ کاهد . 
«»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«

به باور ما مبارزه برای عدالت اجتماعی با دادن شعارهای سرخ و با تکرار شعار ” با ایمان به راهمان “ و یا غرق شدن در آرزوهای شیرین ناممکن است . 
زمان آن فرارسیده است که در انتظار ظهور ” امام زمان “ نمانیم و با درک شرایط زمان خویش گام های عملی برای تحقق پاره ای از خواستهای زحمتکشان بر داریم . بلند پروازی های نظری در مورد آیند گان نه تنها سودی به آنها نخواهد رساند ، بلکه سود مندی ما را به خویش و نسل کنونی نیز بر باد خواهد داد . کما اینکه تا کنون نیز چنین بود ه است . 
بگذاریم آیند گان خود تصمیم بگیرند ، چگونه و با چه نظامی زند گی کنند ، بیائیم آنچه که ما در شرایط کنونی توانائی انجام آنرا داریم ، انجام دهیم . و فردا را به نسل فردا واگذار کنیم . 
در مختصات کنونی جهان و جامعه ما ، گام نخستین در راه بهبود شرایط زندگی مردم کشورمان ، همانا تلاش برای استقرار نظامی مبتنی بر دمکراسی پارلمانی و با تشکیل دولت رفاه اجتماعی ، با مختصاتی است که در کشورهای پیشرفته سرمایه داری وجود دارد . 

ماشاالله سلیمی . کیانوش توکلی . منوچهر مقصودنیا 

تاریخ انتشار : ۲۳ اردیبهشت, ۱۳۸۴ ۱:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟

وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟

تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)

سخنی با تحریمی‌ها و گپی با چپ ضدامپریالیست مدافع جلیلی!

ریاست‌جمهوری در غیاب جمهور مردم؟

بر تحریم در دور دوم اصرار دارم اما …