دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۱

دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۱

غزه ویران شد، اما حماس دست نخورده مانده است
پس از آغاز آتش‌ بس، مشخص شد که حماس همچنان نوارغزه را در کنترل خود دارد: نیروهای امنیتی و مقامات را کنترل می‌کند و از نظر مردم منفور نشده و...
۸ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: سوزان امان، نیکولای آنتونیادیس و تئور شرودر- برگردان رضا کاویانی
نویسنده: سوزان امان، نیکولای آنتونیادیس و تئور شرودر- برگردان رضا کاویانی
کریستین ماریا هایده امان پور: خبرنگاری توانا، شجاع و متعهد به حقیقت
وجه تمایز کریستین امان پور  نسبت به برخی از همکاران خبرنگار خود، تیزبینی و نگرشی مستقل و منصفانه، و انسانی به مسائل و مشکلات دنیا است
۸ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
خطر اعدام قریب الوقوع بهروز احسانی‌اسلاملو و مهدی حسنی درپی انتقال به مکانی نامعلوم
صبح امروز دو زندانی سیاسی و از بازداشت شدگان اعتراضات ۱۴۰۱ به‌نام‌های بهروز احسانی‌اسلاملو و مهدی حسنی از زندان اوین جهت اجرای حکم به مکانی نامعلوم منتقل شدند. گفته شده...
۷ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
تکانه های انتخاب ترامپ در منطقه و جهان
آخرین انتخابات در آمریکا به انتخاب مجدد ترامپ منجر شد و هم زمان با پیروزی قاطع جمهوری خواهان در انتخابات مجلس نمایندگان وسنا، کنترل این دو نهاد بسیار مهم هم...
۷ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: م. نوید
نویسنده: م. نوید
ترامپ و مذاکرات فوری با جمهوری اسلامی: نوآوری‌های استراتژیک در دوران دیجیتال و چالش‌های جدید خاورمیانه
در حالی که ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری خود در مواجهه با چالش‌های جدید جهانی قرار دارد، بر اساس تحولات استراتژیک جدید، شرایط منطقه‌ای خاورمیانه نیز وارد فاز تازه‌ای شده...
۷ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: حمید آصفی
نویسنده: حمید آصفی
بیانیه اعتراضی ۲۳۰ نفر از فعالان فرهنگی و اجتماعی و سیاسی در مخالفت با مجازات اعدام
موج اعدام در ایران چنان است که تقریباً همه روزه نامی در صف است تا جانی به‌تلخی ستانده شود. هر روز دل‌هایی آشفته از این فاجعه می‌لرزند و خانواده‌هایی در...
۷ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: ۲۳۰ نفر از فعالان فرهنگی, اجتماعی و سیاسی
نویسنده: ۲۳۰ نفر از فعالان فرهنگی, اجتماعی و سیاسی
نگاه
در یک عروسی او را دیدم. با جوان های دیگر فرق می کرد، گوشه ای ساکت ایستاده بود و داشت به ارکستر نگاه می کرد. پیراهن قشنگی پوشیده بود، یادم...
۶ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد

نکاتی درباره استراتژی چپ (۱)

پیکار برای برآمد چپی با هویتی بر پایه دفاع بی وقفه از اردوی کار و زحمت، دفاع از تهیدستان، فرودستان و پیکار متمرکز در راه توانمندی توده ها و گسترش آگاهی و سازمانیابی آنان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. چپی با تاکید و تکیه بر اصلی ترین جهتگیری مبارزه توده ها برای برکناری جمهوری اسلامی. چپی که دیگرگونی های بنیادی، آزادی، دموکراسی و برابری، رهائی و تحقق حق حاکمیت توده ها را در متن مبارزات آنان برای بهبود شرایط زندگی و خواست های مشخص آنها می یابد وبرای برآمد گفتمان سوسیالیستی پیکار می کند.

اینک پس از تلاشی طولانی مدت برای غلبه بر پراکندگی در میان چپ ها (لااقل طیفی از چپ) و پاسخ به ضرورت های به صحنه آمدن چپی سوسیالیستی گام هائی برداشته شده است. فراخوان و برگزاری کنفرانس اخیر سه سازمان سیاسی بهمراه جمعی از فعالان چپ غیرمتشکل در این راستا، بیم و امیدهائی را برانگیخت. پیکار برای برآمد چپی با هویتی برپایه دفاع بی وقفه از اردوی کار و زحمت، دفاع از تهیدستان، فرودستان و پیکار متمرکز در راه توانمندی توده ها و گسترش آگاهی و سازمانیابی آنان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. چپی با تاکید و تکیه بر اصلی ترین جهتگیری مبارزه توده ها برای برکناری جمهوری اسلامی. چپی که دیگرگونی های بنیادی، آزادی، دموکراسی و برابری، رهائی و تحقق حق حاکمیت توده ها را در متن مبارزات آنان برای بهبود شرایط زندگی وخواست های مشخص آنها می یابد و برای برآمد گفتمان سوسیالیستی پیکار می کند.

از این رو ضرورت تلاش برای روشن شدن بنیادها و محورهای استراتژی چپ و تدقیق بحث های ضرور و تدارک در این باره بیش از پیش خود را می نمایاند. نوشته حاضر بر محورهائی در این عرصه تاکید دارد.

۱- بدون تحلیل ساختار اقتصادی- اجتماعی، تدوین استراتژی و تاکتیک سیاسی و همچنین پیشبرد یک پروژه سیاسی نامعلوم خواهد بود و در ابهام باقی می ماند. مشخصات، وظایف و تکالیف تاریخی ناروشن خواهند ماند، شکاف ها و گسل های درون جامعه و دلایل آن را نمی توان تمیز داد، هیات حاکمه، جناح ها و فراکسیون ها و دستجات و دعواهای میان آنان به درستی روشن نخواهند گشت، ساختارهای سیاسی و حقوقی قدرت مسلط ناروشن می مانند. بدون چنین شناختی موانع ساختاری اقتصاد ایران، ویژگی های آن، دلایل عقب ماندگی و بازتولید آن پوشیده خواهند ماند. همچنین دلایل بازتولید همین ساختارها نیز شناخته نخواهند شد.

آشکار است بدون داشتن تحلیلی دقیق در باره ساختار اقتصادی- اجتماعی، نمی توان به این سئوال پاسخ داد که چرا جانفشانی و مبارزه مردم ایران علیه نظام سلطنتی در مقطع انقلاب ۱٣۵۷، منجر به پدیداری رژیمی عقب مانده، ضدمردمی و استبدادی گردید. علاوه بر این راه جلوگیری از بازتولید چنین تناقضی پنهان می ماند. بدون تحلیل و شناخت از ساختار اقتصادی- اجتماعی جامعه نمی توان روشن کرد که ساختار مزبور در روند حیات و فرازوفرود خود کدام نیروها را تقویت، کدام ساختار سیاسی و کدام آرایش از نیروهای اجتماعی را پدیدار خواهد ساخت. علاوه براین بدون داشتن چنین تحلیلی، روشن نخواهد شد که، تغییرات در ساختار اقتصادی ایران از بدو استقرار جمهوری اسلامی تا هم اکنون بیان تکوین و رشد کدام روندها و عناصر و آرایش نیروهای اجتماعی است.

۲- شرایط جهانی، درهم تنیدگی اقتصاد سرمایه داری جهانی و دینامیزم تغییرات درونی آن و روند جهانی سازی، بازتاب الزامات رشد ناموزون اقتصاد سرمایه داری د رکشورهای پیرامونی، جایگاه ایران درنظام اقتصادی سرمایه داری جهانی و موقعیت ایران در جغرافیای سیاسی (ژئوپولیتیک) منطقه، نقش عامل خارجی به ویژه نقش نیروهای امپریالیستی را در سمتگیری و نوع تغییر و تحولات در ایران به عامل مهمی تبدیل کرده است. بعبارت دیگر ساختار اقتصادی ایران را تنها بر پایه عوامل درونی آن نمی توان توضیح داد. به این معنی که اثر تعیین کننده کل بر جزء را در تغییرات ساختارهای سیاسی باید مورد توجه قرارداد. نگاهی به روند رویدادهای «بهارعربی» و انقلاب های نیمه کاره درآن ها و حتی تحولات در ایران این موضوع را روشن ترخواهد کرد. از این منظر در حوزه سیاسی جامعه ایران علاوه بر کشاکش و مبارزه توده ها علیه جمهوری اسلامی، نقش نیروهای خارجی و به ویژه امپریالیسم امریکا بیش از پیش اهمیت می یابد.

٣- جمهوری اسلامی برآمده از انقلابی سترگ است. تبیین دلایلی که از آن انقلاب چنین پدیده ای ارتجاعی و ضدمردمی برخاست، مقوله ای است که از اهمیت اساسی برخوردار می باشد. تأکید ر ساختارهای سیاسی قدرت (و پراکندگی آن) و یا ساختار حقیقی و حقوقی و کانون اصلی قدرت در نظام جمهوری اسلامی، جایگاه ولایت فقیه و اختیارات «شبه خدائی» وی، جایگاه نهادهای انتخابی در این نظام، تحولات و دگردیسی درآن از محورهائی است که تبلور آن در استراتژی از اهمیت اساسی برخورداراست. آرایش و اختلافات جناح ها و دستجات رژیم، دامنه و عمق شکاف میان آنها و از جمله تبیین دلایل تحولات اخیر در جمهوری اسلامی نمی تواند در استراتژی بازتاب نیابد. همچنین توجه برویژگی های جمهوری اسلامی وتوجه براین که علی رغم تمهیدات حلقه اصلی قدرت برای تمرکزویکدست کردن آن وبا تاکید براین که جمهوری اسلامی از بدواستقرارآن، رژیمی با مراکز متعدد تصمیم گیری ودچارتناقض ها و بحران های ذاتی بود است، ازدیگر محورهائی است که درتبیین استراتژی نقش خواهد داشت.

از دگر سو آیا در جمهوری اسلامی که در بنیاد خود (قانون اساسی و ساختار رژیم سیاسی) و دقیق تر در قواعد حاکم بر ساختار قدرت و دستگاه قوه قهریه و اعمال سرکوب (مناسبات وروابط حاکم میان این دستگاه ها والزامات آن)، در قوانین و مقررات حاکم بر این نظام، با توجه بر اختیارات نامحدود شخص ولی فقیه که حتی بوسیله نهادهای «قانونی» خود رژیم هم قابل کنترل نیست، رفرم، استحاله، اصلاحات و تحول مقدوراست؟ازاین روبرچنین پایه ای، آیا جمهوری اسلامی درذات خود اصلاح پذیراست؟آیا رفرم واصلاحات دموکراتیک که توانمند ساختن مردم را با تکیه برسازمانیابی وسازماندهی مستقل توده های مردم ومشارکت فعال آنها را درمیدان سیاست فراهم می سازد، امکان پذیراست؟
علاوه براین با تآکید براین حکم که، هیچ کلی ازجمع ساده اجزاء تشکیل نمی شود، بلکه ازترکیب ارگانیک آنها واین که، هیچیک ازاجزاء، مستقل ازکل ومستقل ازدیگراجزاء نیستند. کدام رشته ازتغییرات ویا تحولات درنظام سیاسی جمهوری اسلامی مستلزم دگرگونی بنیادی کل ساختاراین نظام است و کدام تحول بدون برانداختن حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ممکن است؟

براین پایه «اصلاحات» ویا امتیازدهی ها وعقب نشینی رژیم، که بنابرالزاماتی که برای دوام بیشترنظام استبدادی جمهوری اسلامی صورت می گیرد، بازشناخته خواهد شد.

۴- آیا بجز براندازی رژیم راه دیگری برای مردم ایران باقی مانده است؟

بر بسترچنین تحلیلی آشکار خواهد بود که جمهوری اسلامی درساختارهای سیاسی وحقوقی خود مانع اعمال اراده مردم و حق حاکمیت آنان برای تعیین سرنوشت خویش است. از این رو مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار نظام دموکراتیک و لائیک زمینه وهدف مقدم مبارزات توده ها برای استقرار دموکراسی است.

ساختارهای سیاسی و حقوقی جمهوری اسلامی، ناقض دموکراسی در حوزه حقوق (آزادی های دموکراتیک، برابرحقوقی آحاد جامعه مستقل از زبان، مذهب، ملیت، جنسیت) است.

همچنین بایادآوری این موضوع که دموکراسی (درحوزه سیاسی) باتحقق واجرای اراده اکثریت مردم(بعبارتی حق حاکمیت وحق انتخاب مردم)، حتی آن هنگام که اشتباه می کنند، معنا ومفهوم می یابد. از این روآشکاراست که جمهوری اسلامی وساختارهای سیاسی وحقوقی آن بعنوان مانع اصلی دربرابرتحقق چنین اراده ای عمل می کنند.

۵- اگرجزبراندازی رژیم راه دیگری برای توده های مردم ایران باقی نمی ماند؟ بلافاصله باید پرسید که عامل و یا سوژه چنین اقدامی کیست؟ آیا شرایط و اوضاع فلاکت باری که این رژیم عامل اصلی آن است وکشوررابه ورطه نابودی واضمحلال رانده ومردم را به روزسیاه فقروتهیدستی و… نشانده، به خودی خود منجربه سرنگونی رژیم خواهد شد؟یا باید آن را سرنگون کرد؟ آیا سرنگونی به خودی خود یک ارزش است؟ برای چپ، سرنگونی رژیم به خودی خود ارزش نیست. چنانکه سرنگونی رژیم بوسیله نیروهای خارجی مداخله گربه تقویت و توانائی اعمال اراده وحاکمیت مردم نخواهد انجامید.

براندازی رژیم آنگاه ارزشمند است که بوسیله مردم و پیامد مبارزه آگاهانه، متحدانه و سراسری آنان باشدوحاصل رشدآگاهی و توانائی آنان برای اعمال اراده حاکمیت شان باشد. ازاین رو مطلوب ترین شکل در جابجائی قدرت و بازگرداندن قدرت به آنان که از آنها سلب قدرت شده است، کدام است؟چنین کارسترگی تنها ازجنبشی انقلابی که ترکیب و برآیندی ازهمه جنبش های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بالنده و ترقیخواه خواهد بود، ممکن و میسر می شود. سنتز و تلفیقی ازهمه خواست ها و اهداف این جنبش ها (که بعضأ هم با یکدیگر تعارض دارند)می تواند و باید به عنوان خط مشی سیاسی و برنامه چپ تبلور یابد.

۶- اگربه زیرکشیدن جمهوری اسلامی و یا حتی عقب راندن رژیم نیازمند سازمان یابی و بمیدان آمدن اکثریت توده های مردم است واین مساله ضرورتی اجتناب ناپذیرخواهد بود، بنابراین با تأکید باید گفت که اکثریت مردم راکارگران و زحمتکشان، مزد وحقوق بگیران، تهیدستان، به حاشیه راند شدگان و فرودستان تشکیل می دهند. آنچه که موجب می گردد تاآنان پا به صحنه مبارزه بگذارند وپیکارعلیه رژیم را پیش ببرند، مبارزه برای خواست ها ومطالبات و منافع فردی وصنفی، ملموس وبلاواسطه آنان خواهد بود. پیکاربرای منافع وبهبود شرایط زندگی آنان ومبارزه برای آزادی ودموکراسی بستراصلی بمیدان آمدن توده هاست. جنبش حق طلبانه و آزادیخواهانه و ضد استبدادی توده ها در سال ۱٣٨٨ براین مساله مهر تأئید می زند. ازاین رو با تأکید می توان گفت که هرمبارزه ای برای استقراردموکراسی، تنها و تنها با پیش کشیدن مطالبات و خواست های ملموس و مشخص اکثریت توده های مردم و با حضور و مشارکت سازمان یافته آنان برای تحقق این مطالبات وارتقا آگاهی آنان به نتیجه خواهد رسید. پیوند مبارزه برای نان و مبارزه برای آزادی تبلوراین موضوع است. مبارزه برای نان و آزادی، سنتزو تلفیقی ازهمه خواست ها واهداف جنبش های فوق الذکرخواهد بود. بعبارت دیگرترکیب و برآیندی ازخواست و مطالبات همه جنبش های سیاسی، اجتماعی واقتصادی بالنده وترقیخواه در جامعه ایران.

۷- مبارزه مسالمت آمیز:نیازی به گفتن ندارد که برای چپ انقلابی، انجام هر اقدام سیاسی نیازمند مشارکت و مداخله توده های مردم است و این خود به تآکید، مبارزه ای مسالمت آمیزخواهد بود. چپ به این معقتد نیست که «خرابی چون که از حد بگذرد آباد می گردد). امادرک ما ازمبارزه مسالمت آمیزکدام است؟ آیا قهرمردم به معنای اعمال خشونت است. آیاازکارانداختن وکند کردن دستگاه عریض وطویل اعمال خشونت وسرکوب رژیم بمعنای مبارزه غیر مسالمت آمیزاست؟اگرجمهوری اسلامی قابلیت تحول یا استحاله واصلاحات دموکراتیک را ندارد، اگرجمهوری اسلامی به دلخواه کنار نمی رود، مبارزه برای براندازی این رژیم بمعنای موافقت با خشونت است. پرسش این است که چه عاملی می تواند این رژیم را مجبور به کنارگیری کند؟ آیا جز قدرت مبارزه مردم عامل دیگری را می توان مورد اتکاء قرار داد؟ قدرت مردم برای کناره گیری و یا براندازی این حکومت با چه اشکالی می تواند اعمال شود؟ آیا آنجا که مردم در برابر تهاجمات و تعرض رژیم نیروی قهرخود را بکار می گیرند، دست به خشونت زده اند؟

بکارگیری قدرت مردم آیا معنایش خشونت است؟ آیا روش های مسالمت آمیز بمعنای عدم توسل به قدرت مردم است؟ آیا شیوه مسالمت آمیز فقط به شیوه های «قانونی» ختم می شوند. آیا مردم حق دارند که به شیوه های فراقانونی، مثل اعتصابات کارگران، تظاهرات وگردهمائی های بدون مجوزونا فرمانی مدنی دست بزنند؟ آیا منظورازمبارزه مسالمت آمیز تنها مبارزات «قانونی» در چارچوب رژیم است؟ آیا مبارزات مردم درخرداد ۱٣٨٨، قهرآمیزوخشونت طلبانه بود که آنچنان به خاک و خون کشیده شد. آیا هدف مبارزه مسالمت آمیز«قانونی» این است که قدرت مردم موجب گردد که برای مثال ساختارهای سیاسی رژیم ازقدرت مسلط سرپیچی کنندو جانب مردم را بگیرند.

بهرحال این که اشکال جابجائی قدرت وبراندازی رژیم چگونه خواهدبودراازپیش نمی توان تعیین وبرروی آن شرط بندی کرد. مسلم آن که مردم آن را تعیین نمی کنند. امامحتمل ترین شکل براندازی رژیم باید مورد تاکید قرارگیرد وبرای ضرورت های آن سازماندهی انجام گیرد. اصلی ترین دلیلی که توده های مردم برای براندازی یک رژیم به روش های مسالمت آمیزیا قهرآمیز متوسل می شوند، خود رژیم ها هستند. عمدتا این حکومت ها هستند که موجب اتخاذ این یا آن شیوه مبارزه ازسوی توده ها می شوند. این مساله تابعی ازرفتارحکومت درمقابل مردم، اختلافات و شکاف های درون هیات حاکمه و سازمان یافتگی توده ها و… خواهد بود. برای چپ انقلابی، اتخاذ متد و اشکال مبارزه در مقابل رژیم بازتاب مساله سازمان یابی، متحد کردن، سراسری شدن مبارزه توده ها وگسترش ابعاد توده ای آن خواهد بود.
اتکا برروش های مسالمت آمیزو تاکید و به رسمیت شناختن همه اشکال مبارزه برای دفاع ازخوددربرابرتهاجمات رژیم ازمحورهای اتخاذ راهبردهای چپ می باشد.

٨- تلاش برای تبیین مختصات اصلی نظام دموکراتیک و لائیک، مرزبندی با هرگونه حکومت دینی و هرگونه حکومت موروثی، جدائی کامل دین از دولت از بنیان های راهبرد های چپ است.

۹- دموکراسی سیاسی: تأمین آزادی های بی قید و شرط سیاسی. تأمین حقوق دموکراتیک، حق تشکل و اجتماع، حق اعتصاب و… از تاکیدات استراتژی باید باشد.

۱۰- ازآنجائی که هیچ جامعه ای حاصل جمع عددی (ساده) شهروندان منفرد خود نیست، گمان نمی رود با برقراری حق شهروندی سیاسی برابرفردی، که غالبأ خود را درچهره حق رأی فردی متبلورمی سازد، الزامابه استقراردموکراسی بیانجامد. ازاین رومبارزه برای دموکراسی بمعنای مبارزه برای تمام عناصر تشکیل دهنده آن (بعنوان یک پدیده بهم پیوسته) خواهد بود. تعلیق یا تعویق برخی ازعناصر تشکیل دهنده دموکراسی، آن را به امری غیرواقعی و صوری تبدیل خواهد کرد. براین اساس مبارزه برای دموکراسی در حوزه مساله ملی بمعنای حق تعیین سرنوشت خواهد بود و بعبارت دیگربمعنای پذیرش حق جدائی در حوزه ملی است.

عدم پذیرش حق جدائی در حوزه ملی، دموکراسی را بی معنی و از محتوا خالی خواهد کرد. بنابراین شناسائی حق تعیین سرنوشت ملیت های ساکن ایران و دفاع از سیاست اتحاد داوطلبانه، خودگردانی از جمله در شکل فدرالیسم، پیشبرد سیاست عدم تمرکر، خودگردانی درامورمحلی ازدیگرازمحورهای استراتژی چپ باید باشد.

۱۱- مبارزه با جمهوری اسلامی برای براندازی آن درانحصارطبقه کارگرنیست. هم اکنون نیروها و بلوک هائی ازدیگرطبقات اجتماعی آشکارا برای سرنگونی این رژیم درتلاش اند. بنابراین ازسوی آنان استراتژی های معینی نیز دنبال می شود. این موضوع درآرایش و صف آرائی اپوزیسیون خود را نشان می دهد. چپ با ارائه برنامه اثباتی خود وراهبردی که مبارزه علیه رژیم را درابعادی هرچه وسیع ترتوده ای (نه پوپولیستی) می سازد، باید بتواند با استراتژی دیگر طبقات به رقابت ومبارزه برخیزد و برای برآمد گفتمان سوسیالیستی پیوسته مبارزه کند. این مساله بطورمشخص خود را درسیاست های اتحاد و ائتلاف و به ویژه مبارزه درراستای وحدت واتحاد نیروهای چپ، ائتلاف نیروهای دموکرات و مترقی بازتاب می دهد.

ادامه دارد

تاریخ انتشار : ۱۷ دی, ۱۳۹۲ ۲:۳۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

به بهانه قتل علی رازینی و محمد مقیسه (ناصریان)، قضات بیدادگاه های جمهوری اسلامی

جنایت کاران و متجاوزان به حقوق اساسی مردم، فارغ از مقام و درجه‌ای که دارند، باید در دادگاه‌های علنی و با رعایت کامل قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی و داخلی محاکمه و پاسخگو شوند. از همین منظر، هرگونه ترور و قتل‌های اراده‌گرایانه نیز باید به‌طور قاطع محکوم شود.

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

غزه ویران شد، اما حماس دست نخورده مانده است

کریستین ماریا هایده امان پور: خبرنگاری توانا، شجاع و متعهد به حقیقت

خطر اعدام قریب الوقوع بهروز احسانی‌اسلاملو و مهدی حسنی درپی انتقال به مکانی نامعلوم

تکانه های انتخاب ترامپ در منطقه و جهان

ترامپ و مذاکرات فوری با جمهوری اسلامی: نوآوری‌های استراتژیک در دوران دیجیتال و چالش‌های جدید خاورمیانه

بیانیه اعتراضی ۲۳۰ نفر از فعالان فرهنگی و اجتماعی و سیاسی در مخالفت با مجازات اعدام