با برگزاری نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری چند ماهی باقی نیست و گرایشهای گوناگون « در چارچوب نظام» مبارزه انتخاباتی خود را آغاز کرده اند.
اصلاح طلبان بدلیل اختلاف میان حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با مجمع روحانیون مبارز با دو گزینه مواجهند، مصطفی معین و مهدی کروبی .
گروههای تشکیل دهنده شورای هماهنگی نیروهای انقلاب که چتر تجمع جریانات محافظه کار، اصول گرایان و مصلحت اندیشان است نیز از تکثر کاندیداهایی چون علی اکبر ولایتی؛ محسن رضایی؛ علی لاریجانی؛ احمد توکلی و محمود احمدی نژاد برخوردار است.
کاندیداتوری احتمالی هاشمی رفسنجانی که تا کنون مورد حمایت سه تشکل ـ حزب کارگزاران سازندگی، حزب اسلامی کار و خانه کارگر ـ می باشد را نیز نباید از نظر دور داشت.
با نگاهی به روزنامه های داخل کشور و اعلام مواضع برخی از گروهها و احزاب میتوان عمده ترین شاخص های فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری را بدینگونه ترسیم کرد. با این توضیح که تمامی گروهها در داخل هنوز موضعگیری نهایی در مورد کاندیداها نداشته اند. برای مثال دوازده گروه از جبهه دوم خرداد تا کنون اعلام نظر صریح در اینمورد نکرده اند.
با معرفی دکتر مصطفی معین بعنوان کاندید دو تشکل اصلی اصلاح طلبان، پنج تشکل از جبهه اصلاحات مسیر خویش را از مجمع روحانیون مبارز جدا کرده اند.
به گفته محمد رضا خاتمی دبیر کل حزب مشارکت ” دکتر معین شانس اول انتخابات ریاست جمهوری آینده است…. این را نظرسنجی هایی می گویند که قبل از اعلام کاندیداتوری او صورت گرفته است “.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا در صورت رد صلاحیت دکتر معین از کاندیداتوری مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت می کنید ؟ گفت : ” شرط حضور ما در انتخابات ریاست جمهوری، آزادانه و عادلانه بودن انتخابات است و انتخاباتی که دکتر معین نتواند کاندیدای آن باشد از همین الان تکلیفش روشن است.” « روزنامه شرق ۱۶ دی ۱۳۸۳»
محسن آرمین سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیزطی مصاحبه ای با روزنامه شرق ضمن تائید حمایت از کاندیداتوری معین مطرح نمود که ” ما در حالی به انتخابات ریاست جمهوری وارد می شویم که از داشتن یک روزنامه و ارگان حزبی محروم هستیم و امتیاز نشریه ارگان سازمان لغو شده است”.
نشریه هفتگی امید جوان طی مقاله ای به قلم بهرام ساقی پوش چنین هشدار میدهد: ” حال در آستانه انتخابات، اصلاح طلبان با مهدی کروبی و مصطفی معین در آستانه تجزیه اند. و تجزیه یعنی شکست و شکست در انتخابات در این مقطع یعنی حذف دائمی. تمام نیروهای موثر اصلاح طلب باید بدانند که اول و آخر یک راه بیشتر نیست و آن هم توافق است. توافق بر سر حضور فقط یک کاندیدای اصلاح طلب. …… این در حالی است که اصلاح طلبان صاحب نشریه ناموری نیستند و سایت های اینترنتی نیز نه امکان استفاده وسیع دارند ونه اصولا” با استقبال توده های مردم مواجه می باشند.”
« امید جوان یک شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۳ »
در ادامه چنین تلاشهایی مبنی بر وفاق جبهه دوم خرداد برای داشتن کاندیدای واحد، سید هادی خامنه ای رئیس دوره ای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اعلام نمود که ” پیروزی اصلاح طلبان در رسیدن به اجماع بر سر یک نامزد انتخاباتی واحد است و تعدد نامزدهای انتخاباتی به نفع جبهه اصلاحات نیست. ”
و این گفتار در حالی صورت می گرفت که مهدی کروبی در دیدار با سردبیران روزنامه های داخلی می گوید: ” من مدعی هستم که در چارچوب قانون اساسی می توان بسیاری از مشکلات را حل کرد….و اکنون هم راهکارهایی در اختیار دارم که با همین مجلس و سایر نهادها هم می توانم بسیاری از نقایص را برطرف کنم. البته برای پیشبرد این اهداف هر گاه لازم باشد؛ پافشاری بر اختیارات و هر گاه ضرورت داشته باشد با مذاکره و تعامل امور را به پیش خواهم برد. ” « روزنامه همشهری ۱۶ دی ۱۳۸۳ »
وی همچنین تصریح نمود که ” به نفع کسی از عرصه انتخابات کنار نمی روم و انتظار ندارم کسی به نفع من کنار برود.” « روزنامه شرق ۱۶ دی ۱۳۸۳»
هر چند مجید انصاری عضو مجمع روحانیون مبارز و معاون حقوقی و پارلمانی رئیس جمهور چندی بعد در مصاحبه ای ؛ اظهار نظر کروبی مبنی بر اینکه به نفع هیچ کاندیدایی کنار نمی رود ، گفت :
” این به معنای بسته شدن راه مذاکره نیست . … داشتن کاندیدا برای احزاب و گروههای مختلف یک حق طبیعی است. همان طور که الان در جریان مقابل ما هم کاندیداهای متعدد مطرح هستند…. طبیعی است که مصلحت جمع و کشور و انتخابات در این است که در جبهه اصلاحات وحدت نظر حاصل شود و بر روی یک نفر تفاهم کنند.” « روزنامه آفتاب ۲۱ دی ۱۳۸۳ »
این کشاکشها در حالی صورت می گیرد که بهزاد نبوی عضو ارشد مجاهدین انفلاب با طرح احتمال نامزد شدن موسوی خویینی ها و کناره گیری معین به سود او پیامی به آدرس روحانیون مبارز می فرستد.
در این بین حضور و یا عدم کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی نیز از معادلات چند مجهولی بازار سیاست موجود در ایران است.
از طرفی محسن آرمین در پاسخ به اینکه چرا جبهه اصلاحات در حال حاضر رفتاری متفاوت تر از رفتار سالهای گذشته خود نسبت به هاشمی رفسنجانی ارائه می کند؟ می گوید : ” عرصه سیاسی تغییر اساسی کرده و الان ما با خطر شکل گیری و تشدید یک تمرکزگرایی سیاسی تند و خشن مواجه هستیم و در این شرایط با چهار سال پیش که اوج جریان دوم خرداد بود کاملا” متفاوت است. نکته دومی که می توانم بگویم این است که وقتی خطر حاد و عاجل مطرح است، عقل حکم می کند که فرد یا گروه ظرفیت ، توان و نیرویش را متوجه خطر عاجل کند و یک جبهه فرعی باز نکند.” « محسن آرمین ـ سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب »
از سوی دیگر کاندیدای مورد نظر محافظه کاران ـ علی اکبر ولایتی ـ در پاسخ به سئوالی در مورد حضور هاشمی در انتخابات می گوید : ” هاشمی از پیشکسوتان و افراد برجسته انقلاب و نظام است و همچنان نقش اساسی در اداره امور کشور دارد، بنا بر این وظیفه همه ما به عنوان خدمتگزاران نظام ، حفظ حرمت بزرگان و پیشکسوتان است.”
از سوی دیگر برخی گمانه زنی ها حاکی از آنستکه رفسنجانی ” در پی توافقات خاص ممکن است از قبول کاندیداتوری منصرف شود ….. که دکتر ولایتی به رفسنجانی تضمین بدهد که در انتخابات وزیران کابینه نظر او را تامین خواهد کرد. در این صورت هم او « ولایتی » تنها نامزد محافظه کاران خواهد بود ونه نامزد مشترک آنان با اصولگرایان و این گروه اخیر نیز راه خود را جدا خواهند کرد.” « مهرداد خدیر ـ آینه هفته ۲۰ دی ۱۳۸۳ »
البته سناریو های گوناگونی را می توان بر فضای موجود انتخابات ریاست جمهوری ترسیم نمود .
محدودیت آزادیهای سیاسی، حدود کارآمدی احزاب و سازمانهای عملا” موجود را بسیار تقلیل داده و ضرورت شناسنامه دارشدن آرا حیاتی ست. لذا تا زمانی که شفاف سازی نظرات و آرا در قالب احزاب و سازمانها بر مبنای دمکراتیک و امروزین نهادینه نگشته، چگونه می توان از مردم انتظار داشت که نسبت به کاندیداها و برنامه هایشان « آنهم در محدوده بسته » شناخت و اعتماد داشته باشند.
نکته قابل تامل دیگر مسئله میزان شرکت مردم در انتخابات آتی ریاست جمهوری ست. بر طبق گفته مرتضی نبوی مدیر مسئول روزنامه رسالت، حضور بیش از شصت درصد مردم در انتخابات پیش بینی می شود که این آمار بنا به گفته ایشان با نظرسنجی های صورت گرفته شده، مورد تائید است.
حال آنکه وزارت اطلاعات در اینمورد به رقم ۴۵ درصد شرکت کننده ، آنهم از طریق نظرسنجی اشاره داشته است !
آنچه که هر کری را شنوا و هر کوری را به دیدن وامی دارد اراده مردم در تحمیل مطالبات و خواستهای دمکراتیک خود به گردانندگان سیاست امور جامعه است.
” قطره دریاست اگر با دریاست ، ورنه او قطره و دریا دریاست. ”