سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۸

سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۸

پرده‌ی آخر نمایش انتخاباتی نظام، بلوغ سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دمکراتیک
جامعه‌ی معاصر ایرانی‌ به وقت خود بهره‌گیری از «فرصت‌»های درون نظام را آزموده و نتیجه‌ی آزمون خود را که مبین سترونی آن بود، ثبت حافظه‌‌اش کرده است. ارزش روی‌کرد جامعه...
۲۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
مرگ در «منطقۀ امن»
اسکات اندرسون، معاون هماهنگ کننده «اونراوا»( آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک) گفت در بیمارستان «ناصر» شاهد «بعضی از وحشتناک‌ترین صحنه هایی بودم که در ۹...
۲۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: پروین همتی
نویسنده: برگردان: پروین همتی
به یاد سیمین بهبهانی، شاعری مبارز و مدافع حقوق زنان!
سیمین بهبهانی، با زبانی صریح و بی‌پرده، از دردها و رنج‌های زنان جامعه‌اش سخن می‌گفت و همواره می‌کوشید که ادبیات و هنرش را برای آشکار کردن دردها ی جامعه و...
۲۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
خسرو خوبان!
گفت: یک روز با دخترم رفتیم کهریزک. قرار شد اونجا ازم نگهداری کنن، همۀ کارهارو انجام شد از دخترم ضمانت ۵۰ملیونی خواستند، پرسیدم این برای چیه؟ گفتند برای زمانی که...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام شوقی
نویسنده: بهرام شوقی
سلطنت‌طلبان و استفاده از روش‌های سخیف در مبارزه، آیا مجاز است؟
ما شاهد هستیم که برخی جریانات - هوادار سلطنت – خود برگزارکنندۀ این نوع تظاهرات بوده و این روش‌های سخیف و خشونت‌آمیز را آشکارا و آگاهانه تشویق و ترغیب می‌کنند...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
مورد توجه پزشکیان: «گذار دمکراتیک»
جایگزین نقش احزاب برای طی کردن مسیر گذار به دمکراسی به شیوۀ دمکراتیک چه خواهد بود و چگونه خواهیم توانست آن‌چنان فشاری را بر نظام بیاوریم که مجبور به تن...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید مقیسەای
نویسنده: سعید مقیسەای
کهریزک قتلگاهی در آخر دنیا!
کهریزک کجاست...؟قتلگاهی در آخر دنیا با رازهایِ سر به مُهر که از پشتِ حصارهای بلند و ابرهای سیاه آشکار شد. من اما هنوز زنده‌ام، چیزی برای شکستن در من نمانده،...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان - ا
نویسنده: رحمان - ا

هما_دارابی؛ شکوه هولناک زنی که خود را دوم اسفند ۱۳۷۲در میدان تجریش در اعتراض به حجاب اجباری به آتش کشید.

در یکی از روزهای سرد اسفند ۱۳۷۲، هما دارابی، از بهترین‌روان‌پزشکان و استادان دانشگاه در ایران، گالن بنزین را برداشت و راهیِ میدان تجریش شد. روسری‌اش را درآورد، فریاد «زنده باد آزادی» و «مرگ بر دیکتاتور» سر داد و کبریت را روشن کرد. در «تنهایی» مقابل چشم انسان‌های متحیر سوخت اما تمام نشد. ۲۹ سال بعد در همان میدان، کنار حوضچه‌ی میدان تجریش، جوان‌هایی ایستاده‌اند که شعارهای او را تکرار می‌کنند. اما آنها مثل هما دارابی تنها نیستند. پروین دارابی نمی‌داند صبح یکشنبه، اول اسفند، دقیقاً در فکر خواهرش چه می‌گذشته است.
در یکی از روزهای سرد اسفند ۱۳۷۲، هما دارابی، از بهترین‌روان‌پزشکان و استادان دانشگاه در ایران، گالن بنزین را برداشت و راهیِ میدان تجریش شد. روسری‌اش را درآورد، فریاد «زنده باد آزادی» و «مرگ بر دیکتاتور» سر داد و کبریت را روشن کرد. در «تنهایی» مقابل چشم انسان‌های متحیر سوخت اما تمام نشد. ۲۹ سال بعد در همان میدان، کنار حوضچه‌ی میدان تجریش، جوان‌هایی ایستاده‌اند که شعارهای او را تکرار می‌کنند. اما آنها مثل هما دارابی تنها نیستند. پروین دارابی نمی‌داند صبح یکشنبه، اول اسفند، دقیقاً در فکر خواهرش چه می‌گذشته است. با مادرشان نهار خورده و وقتی مادر در خواب عصرگاهی بوده، ماشین را برداشته و بیرون رفته است. احتمال می‌دهند که سرِ راه بنزین هم خریده باشد. می‌داند که خواهرش مدت‌ها افسرده بود، از انقلابی که در آن نقش فعال داشت، احساس پشیمانی و عذاب وجدان می‌کرد، دلش برای دختران جوان می‌سوخت و تن ندادن به قوانین حجاب اجباری، او را از زندگی حرفه‌ای مثل درس دادن در دانشگاه و درمان در مطب خصوصی محروم کرده بود.
 
 هما دارابی ‌سال‌های سیاهی را پشت سر گذاشت تا در اعتراض به حجاب اجباری تن خویش و تنها سلاح باقی‌مانده برای مبارزه‌اش را بسوزاند. دردمندان خاموش در آن سال‌ها کم نبودند. اما داستان زندگیِ بیشترِ آنها را نمی‌دانیم.  ۲۶ دی‌ماه ۱۳۱۸ در تهران به دنیا آمد. از جوانی دنبال فعالیت‌های سیاسی بود. در سال ۱۳۳۸ برای تحصیل در رشته‌ی پزشکی وارد دانشگاه تهران شد. از فعالان دانشجویی و عضو جبهه‌ی ملت به رهبری داریوش فروهر بود. علاوه بر رابطه‌ی فامیلی با پروانه اسکندری (فروهر)، از هم‌رزمان سیاسی او بود و در جوانی با هم به نشست‌های سیاسی می‌رفتند و همراه با یکدیگر سازمان زنان جبهه‌ی ملی را تأسیس کردند. 
 
 هما دارابی جزو گروهی بود که تا آخرین روز عمر با حجاب کنار نیامد. او که از بهترین روان‌پزشکان ایران بود و شاگردان زیادی داشت. رئیس گروه روان‌پزشکی دانشگاه شهید بهشتی بود اما شغلش را از دست داد چون حاضر نبود که مطابق میل مسئولان دانشگاه لباس بپوشد. پروین به نقل از دایی‌اش، حسین، می‌گوید هما به رئیس مذهبی بیمارستان وابسته به دانشگاه که در آن مشغول بود، گفت ترجیح می‌دهد که بمیرد تا چادر سر کند. مطب او در زمینه‌ی بیماری‌های روان کودکان مدتی پلمپ شد. بعضی از بیماران که به گفته‌ی خواهرش پاسدار یا نزدیک به آنها بودند، گزارش داده بودند که حجاب را رعایت نمی‌کند. جوراب نمی‌پوشد و چیزهای دیگر. روی درِ مطب نوشته بودند که این مطب به علت رعایت نکردن شئونات اسلامی بسته شده است. شکایت کرد و در دادگاه توانست حکم را بشکند. اما کارش در کلینیک به‌تدریج کم و کم‌تر شد، ضربه‌ای بزرگ به زنی که می‌دانست درمان بیماری‌های روانی کودکان در ایران چه اهمیتی دارد و به خاطر آن به وطن بازگشته بود.
 
 پروین دارابی اولین بار از مدیر روزنامه‌ای در سن‌خوزه کالیفرنیا شنید که خواهرش خودسوزی کرده است. به دایی‌‌اش زنگ زد و پرسید. دایی‌حسین گفت هیچ‌کس با او نبوده اما چند نفر در تجریش دیده‌اند که از ماشین پیاده شده و با بنزین به میدان رفته است.روسری را درآورده و از میان جمعیت گذر کرده در حالی که داد می‌زده و شعار می‌داده «زنده‌باد ایران،‌زنده باد آزادی، مرگ بر دیکتاتور». چند نفر به طرفش رفته‌اند و گفته‌اند روسری را سر کن تا دستگیر نشوی اما او توجه نکرده است. کتِ خود را در آورده و در پیاده‌رو انداخته و شروع کرده به ریختن بنزین روی پاهایش. مردم کم کم متوجه شدند که منظورش چیست. بلند شده و بار دیگر شعارهایش را تکرار کرده. کبریت را کشیده. چند دقیقه درد را تحمل کرده و همان‌جا ایستاده. کمی به جلو خم شده وقتی اشک‌ها از صورتش می‌ریخته است. یک نفر شلنگ آب را سمتِ او گرفته که ظاهراً سوختگی‌اش را شدیدتر کرده است. پروین می‌گوید یکی از افرادی که بعداً به جمع پیوسته یکی از اقوام آنها به نام مستعار «لاله» بوده که اول نتوانسته به دلیل سوختگی صورت هما را تشخیص دهد.
بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۵ اسفند, ۱۴۰۱ ۷:۱۰ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

پرده‌ی آخر نمایش انتخاباتی نظام، بلوغ سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دمکراتیک

مرگ در «منطقۀ امن»

به یاد سیمین بهبهانی، شاعری مبارز و مدافع حقوق زنان!

خسرو خوبان!

سلطنت‌طلبان و استفاده از روش‌های سخیف در مبارزه، آیا مجاز است؟

مورد توجه پزشکیان: «گذار دمکراتیک»