شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۶:۱۷

شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۶:۱۷

پشتیبانی از شورای مرکزی و هیئت رهبری - اجرایی جبهه ملی ایران
ما امضا کنندگان این متن پشتیبانی خود را از تلاش های آقای دکتر حسین موسویان ریاست محترم شورای مرکزی و هییٔت رهبری – اجرایی جبهه ملی ایران و فعالان در...
۱۱ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب جمهوری‌خواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران؛ سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
نویسنده: حزب جمهوری‌خواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران؛ سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
چرا صابر احمدیان را اعدام کردند؟
در شرایطی که تازه به دوران رسیده‌ها به تقسیم غنایم مشغول بودند، صابر با هزاران امید و آرزو به روزگار بهتری فکر می‌کرد و در این راستا به فعالیت در...
۱۱ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
سیاست هویتی یا دیوار برای پنهان کردن ناسیونالیسم خجول ایرانی
روشنفکران مرکز، ستم ملی را در تضاد با ستم طبقاتی می‌بینند. این طرز تفکر ناشی از نگاه مرکزگرا و تلاش برای ایجاد یک دوگانگی است که باز تولیدکنندگان بالادستان در...
۱۱ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: میثم آل‌مهدی
نویسنده: میثم آل‌مهدی
سایه هایِ خاکستری
پشت میکنم به خودم، جهنم همینجاست، در جمهورِ متراکمِ فقاهت،  گرسنگی وقت نمی شناسد...
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
رخ داد های سیاسی در آينه گفتمان طبقاتی..
در مجموع، تاریخ‌نگاری نیز امری طبقاتی است و با منافع اقتصادی طبقات اجتماعی گره خورده است. امروز نیز در برابر دیدگان خود، شاهد تفسیر طبقاتی از تاریخ هستیم؛ از نگاه...
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش
نویسنده: سیاوش
به کانال تلگرامی بولتن کارگری بپیوندید!
  🔸🔸🔸 بولتن کارگری گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) 🔸نشانی کانال تلگرامی بولتن کارگری: 🆔 t.me/boultane_kargari 🔗https://t.me/boultane_kargari
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: بولتن کارگری
نویسنده: بولتن کارگری
دولت پزشکیان و گسل ‌های اجتماعی
در این شرایط، تنها اصلاحات ساختاری وسیع و اتخاذ سیاست‌های اقتصادی عادلانه، همراه با تغییرات اساسی به نفع لایه‌های کم‌درآمد، کارگران و فرودستان شهری و روستایی، می‌تواند گسل‌های اجتماعی و...
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی

همکاری و همبستگی ملی حول گذار مسالمت آمیز به دمکراسی

همکاری برای تشکیل شبکه دمکراتیکِ فراگیر و مستقل از حکومت و مستقل از دولت های خارجی و تشکیل آن، نیاز مبرم جامعه، گام های ضرور، سنجیده و از الزامات گذار مسالمت آمیز به دمکراسی است.

ایران سراپا در بحران گرفتار است

گسترش و تعمیق بحران های اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی، فرهنگی و سیاسی، تداوم و تشدید رابطه بحرانی زیانبار و خطر آفرین میان حکومت و اغلب دولت های منطقه و به ویژه با دولت آمریکا و اسرائیل، کاهش درآمد اکثریت عظیم مردم به ویژه اقشار و طبقات کارگر، معلمان و دیگر محرومان جامعه، گسترش بیکاری و فقر، فشار چند جانبه بر زنان و افزایش فزاینده نارضایتی عمومی، اساس زندگی مردم و کشور را با دشورای‌ها وخطرات بسیار روبرو کرده است.

حکومتِ ناکارآمدِ جمهوری اسلامی، در طول ۴۰ سال، با اتخاذ سیاست ها و شیوه‌های حکمرانی عقب مانده، استبدادی، غارتگرانه و یغماگرانه در داخل کشور و با سیاست خارجی ماجراجویانه، تنشنج زا و خطر افرین، مردم و جامعه را در وضعیتی اسفناک و خطرناک قرار داده است.

و این همه، در شرایطی است که مردم ما، نیروهای فکری، فرهنگی و سیاسی مدافع جامعه مدنی، آزادای، دمکراسی، عدالت اجتماعی، حفظ محیط زیست و صلح، این حق و این ظرفیت و شایستگی را دارند که ایران را در راه عبور از بحران ها و رفع خطرات و در مسیر دمکراتیک توسعه متوازن و پایدار، تامین منافع ملی و زندگی بهتر قرار دهند.

جمهوری اسلامی، جامعه و کشور را همراه خود به سمت بحران فرساینده تر و خطرات بیشتر می کشد

واقعیت این است که این مشکلات، بحران ها و خطرات، عمدتا ناشی از تناتفر و عدم انطباق ساختار حقوقی و حقیقی جمهوری اسلامی با سطح رشد و نیازهای اساسی جامعه و شهروندان کشور ما در جهان جهانی شده و دست ساز حکومت است. گرچه نقش سیاست های قدرت های بزرگ جهانی و هم پیمانان منطقه ای ان ها علیه کشورمان را نباید نادیده گرفت. جامعه درحال توسعه ما از بدو تاسیس جمهوری اسلامی، نیازمند تغییر و تحولات دمکراتیک و قرار گرفتن در مسیر توسعه متوازن و پایداربوده، اما بعداز ۴۰ سال دچار بحران های همه جانبه، فرساینده و مخرب است.

جمهوری اسلامی از بدو تشکیل تا این لحظه، نه خواسته و نه توانسته است این نیاز را راهجویی کند. کمتر فاکت ونشانه واقعی می توان یافت که جمهوری اسلامی از این پس بخواهد و بتواند در مسیر تغییر و تحولات دمکراتیک و توسعه متوازن و پایدار گام تعیین کننده بر دارد. نا توانی و ناکارآمدی جمهوری اسلامی، امر عارض بر آن نیستند بلکه درون زا وناشی از ساختار حقوق و حقیقی آن هستند. حکومت ازبدو تاسیس تا کنون تغییر وتحول در سمت مدرنیته ، از جمله خرد محوری ، سکولاریم ، دمکراسی و برابر حقوقی زن و مرد در راوبط اجتماعی و سیاسی را نه تنها نمی پذیرد بلکه نیروهای مدافع آنها را زیر فشار وسرکوب قرار می دهد.

 

 

 

کار به جائی رسیده است که بخشی از نیروهای پایه گذار جمهوری اسلامی که در دهه ۷۰ شمسی خودرا اصلاح طلب اعلام کردند از همکاری باحکومت دست کشیده اند و آنرا اصلاح ناپذیر می دانند.

مجموعه فاکت های واقعی و مشاهده پذیرنشان می دهند که حکومت هر روز که از عمرش می گذرد، جامعه و کشور را همراه خود به سمت بحران بیشتر می کشد.

اغلب متخصین و نیروهای سیاسی بر این نظر هستند که عمق بحران ها و دامنه نارضایتی های مردم بیشتر خواهد شد و جامعه و کشور آبستن تغییر و تحولات است. اینکه بحران ها و فرایند تغییر و تحولات به اخرین نقطه خود رسیده یا هنوز درحال تکوین هستند، مورد مطالعه و بحث است. به  ویژه بعد از جنبش های خود انگیخته سراسری دیماه ۱۳۹۶ این سوال مهم در برابر همه نیروهای میهن دوست، آزادیخواه، دمکرات و عدالت جوی کشور قرار گرفته است:

بحران و تغییر و تحولات درحال تکوین به کدام سمت میرود و یا خواهد رفت ؟

آیا این بحران ها و تغییر و تحولات درسمت آزادی وگذار مسالمت آمیز به دمکراسی قرار خواهند گرفت و به تشکیل نظام سیاسی دمکراتیک منجر خواهد شد یا به سمت و مسیر دیگر و به رژیم دیکتاتوری و استبدادی در شکل و شمایل جدید درون خیز یا ساخت دولتها خارجی و یا …منجر خواهند شد؟

سمت و سو و سرنوشت بحران و تغییر وتحولات قطعی نیست. اماروشن است که قرار گرفتن تغییر و تحولات دراین یا آن سمت، یک امر مقدر، جبری و از پیش تعیین شده و صرفا برآمده از روندها و شرایط عینی جامعه نخواهد بود. سمت گیری ها، سیاست ها و کنش های نیروهای اجتماعی و سیاسی مختلف جامعه از یکسو و سمت گیری ها سیاست ها و دخالت های دولت های خارجی نسبت به این روندها از سوی دیگر، عوامل مهمی هستند که می توانند تغییرو تحولات را به این یا آن سمت به این یا آن شکل دلخواه خود سوق بدهند و درنهایت مهر خود بر آن بکوبند.

– این واقعیت دارد که در فرایند ستیز دراز سال سنت و مدرنیته در جامعه، به  ویژه بعد از انقلاب بهمن به این سو، دیوِ استبدادِ دین مایه و سنت پایه نهفته در ناخودآگاه و نهادهای تاریخا شکل گرفته کشور، از درون دچار گسست شده، بهم ریخته و هر روز ضعیف ترو لاغرتر شده است؛ و از سوی دیگر

– اندیشه ها، ارزش ها، خواسته ها وصداهای آزادی، دمکراسی، عدالت (عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی و عدالت حقوقی و قضائی) ، حفاظت از طبیعت و محیط زیست ، پاسداری از صلح و ارتباط و تعامل مسالمت آمیز با جهان پیشرفته و گلوبالیزه و همبستگی با مبارزه با سیطره جهانی سازی نئولیبرالی، بیش از هرزمان دیگر در میان مردم و جای جای جامعه و کشور ریشه دوانده و گسترش یافته است.

– جامعه ما با پیدایش و گسترش نیروها، نهادها وشبکه های جدید فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، جنبش های کارگری، معلمان، زنان و جنبش های دفاع از حقوق وفرهنگ قومی- ملی ونیروهای مدافع جامعه مدنی مواجه است و مبارزه برای دفاع از آزادی، دمکراسی و عدالت و محیط زیست بیش از پیش در ریشه عمیق تر ودامن گستر می شود.

مجموعه تغییر و تحولات، نیروها و امکانات واقعا موجود در سمت فوق نشانه های مهمی در راستای در هم ریختگی و فرود استبداد دین مایه و سنت پایه از یکسو و تقویت و فراز فرایند مدرنیته و دمکراسی درراستای گذار از نظم حاکم به دمکراسی از سوی دیگر است.

اما لازم است توجه داشته باشیم که علیرغم پیشرفت در سمت فوق، جامعه هنوز این ظرفیت را دارد که برای رهائی از این همه استبداد، ظلم و غارت و بی عدالتی حکومت و حکم رانان و برون رفت از وضعیت اسفبار، بار دیگر، راه نجات خود را در سیمای این یا آن دیو فرشته نمای درونزا یا دست ساز دولتهای خارجی جستجو کند و بدام دیگر بیفتیم.

این خطرات به ویژه در شرایط پراکندگی جنبش های دمکراتیک مردم نهاد، و ضعف حضور احزاب، سازمان ها و دیگر نیروهای آزادی خواه، عدالت جو و دمکرات در میان مردم و دریک کلام در فقدان شبکه فراگیر و آلترناتیو دمکراتیکِ و مستقل از حکومت دینی و دولت های خارجی جدی است.

در شرایط بحران های بزرگ اجتماعی و سیاسی و فقدان الترناتیو دمکراتیک فراگیر در جامعه، توده های سامان و سازمان نیافته، می توانند تحت تاثیر حرف ها و شعارهای پوپولیستی این یا آن ناجی داخلی یا ساخت دولت های خارجی ( سردار، آقا زاده و یا شاهزاده ای فراحزبی و یا ترکیبی ازنماد دین و نماد سلطنت که در کشور ما تاریخا به هم بسته و وابسته بودند) قرار بگیرند. این یک خطر بالقوه است که در صورت فعال شدن و فراهم شدن فروپاشی زود رس رژیم، می تواند زمینه لازم را پیدا کند که تغییر وتحولات را در مسیر غیر دمکراتیک و مغایر با نیاز جامعه قرار بدهد.

روشن است که دولت های بزرگ وکوچک جهان ومنطقه بیکار ننشسته اند و بشدت مشغول دخالت و یارگیری هستند تا تغییر وتحولات را در سمت منافع خود سوق دهند. بخصوص آقای ترامپ و نتانیاهو که دایه دلسوزتر از مادر برای مردم وکشور ما شده و به سختی «نگران» سرنوشت ما هستند و مدام پیام «دوستی» برای مردم ایران می فرستند.

توجه به نکات کلیدی در تاثیرگذاری بر روند تغییر و تحولات

– تعیین هدف و دورنمای سیاسی روشن برای سمت دادن به اعتراضات و مبارزات مردم ؛

– اتخاذ راهبرد برای تمرکز نیرو در جهت تحقق دورنمای سیاسی؛

– تلاش برای پیوند سیاسی، اجتماعی با مردم ونفوذ معنوی میان آن ها به عنوان نیروی محرکه تغییر وتحولات دمکراتیک و گذار به دمکراسی ؛

– اتخاذ سیاست ها و روش های تاکتیکی با توجه و متناسب با نیازها و خواسته های آنی، آتی و روانشناسی مردم؛

-توجه به مبارزه درون نیروهای حکومتی میان ولایت فقیه و هسته اصلی رانت خوار با نیروهای اصلاح طلبِ خواهانِ برخی رفرم ها در جهت پاسخ به برخی مطالبات، بهره گیری از نتایج این مبارزه درون حکومتی برای تامین برخی شرایط گذار به دموکراسی بعوض دمیدن به فروپاشی شتابان رژیم؛ و

– سازماندهی نیروهای اجتماعی دراشکال مختلف و مقتضی از مولفه های هم پیوسته و اصلی تاثیر گذاری بر تغییر و تحول جاری در جامعه در جهت قراردادن آن درسمت گذار مسالمت آمیز به دمکراسی و تشکیل نظام سیاسی دمکراتیک است.

تلاش درجهات فوق توسط نیروهای آزادیخواه، دمکرات و عدالت جو از الزامات تاثیر گذاری بر تغییر و تحولات درسمت دمکراتیزه شدن و گذار مسالمت آمیزبه دمکراسی است.

– انتخاب شعارهایی نظیر رفراندم و انتخابات آزاد به عنوان سیاست هایی استراتژِیک یا تاکتیکی درراستای گذار به دمکراسی، به مجموعه ای از شرایط از جمله و به ویژه به میزان نفوذ و پیوند نیروهای فکری، فرهنگی و سیاسی طرفدران گذار به دمکراسی با مردم، به سازمان یافتگی و توازن قوا بستگی دارد.

روشن است که جایگزینی شعارها، روش ها و اهداف استراتژیک بجای شعارها، روش ها و اهداف تاکتیکی و برعکس، از آسیب های جنبش دمکراتیک است.

همکاری و همبستگی ملی حول گذار مسالمت آمیز به دمکراسی، نیاز ملی – مردمی و بالاترین مصلحت مردم ، جامعه و کشور ماست

از نظرمن مبرم ترین نیاز جامعه ، بالاترین مصلحت مردم، جامعه و کشور ما و مطمئن ترین و کم هزینه ترین راه عبور از بحران های بزرگ و دشواری ها، همبستگی ملی حول گذار مسالمت آمیز به دمکراسی در راستای تشکیل دولت مدرن دمکراتیک و مستقل است.

در پاسخ به این نیاز ملی و مردمی و پاسداری از بالاترین مصلحت مردم و کشور و جامعه مان، لازم است همه نیروهای چپ دمکرات اعم از سوسیال دمکرات ها، سوسیالیست های دمکرات و دیگر نیروهای چپ طرفدار آزادی و عدالت و دمکراسی، همراه با دیگر جمهوی خواهان سکولار دمکرات و مستقل، گرد هم آمده و تشکل و شبکه سیاسی دمکراتیک فراگیری را بینانگذاری کنند. چنین تشکل و شبکه دمکراتیک فراگیر، برای همه نیروهای دمکراتِ مستقل با حفظ هویت اجتماعی و سیاسی خود جا خواهد داشت. نگران جای خود نباشیم.

درصورت ایجاد چنین شبکه دمکراتیک مستقل و فراگیر و فعالیت مسولانه ، همیارانه، مستمر و همراه با شجاعت اخلاقی و کسب نفوذ معنوی و سیاسی درمیان مردم، می توان آن را به محوری برای ایجاد همبستگی ملی در کشور تبدیل کرد.

برای گسترش و فراروئیدن نیروها و جنبشهای دمکراتیک به شبکه فراگیر و بدیل دمکراتیک گذار مسالمت آمیز به دمکراسی، دریایی کار پیش روی ماست

– گفت وشنود برای فهم بهتر هم دیگر، همیاری و همکاری با هم دیگر در راستای گذار به دمکراسی ؛

– تلاش مسولانه، پی گیرانه و همه جانبه برای پایان دادن به تفرقه و پراکندگی نیروهای آزادیخواه، عدالت جو و دمکرات؛ و

– همکاری برای تشکیل شبکه دمکراتیکِ فراگیر و مستقل از حکومت و مستقل از دولت های خارجی و تشکیل آن، نیاز مبرم جامعه، گام های ضرور، سنجیده و از الزامات گذار مسالمت آمیز به دمکراسی است.

تلاش فکری، فرهنگی، سیاسی و سازمانگرانه در جهات فوق مقدم بر تعیین اشکال استراتژیک گذار نظیر رفراندم یا تعیین رفراندم به عنوان تاکتیک است.

زمان را دریابیم

روندها خارج از ذهن ما ، سازمان ما، حزب ما، اتحاد ما، گروه ما و تک تک ما جاری است و با قدرت تمام و بدون اعتنا به ما پیش می روند. اما ما هنوز دنبال روندها می دویم وهنوز آمادگی و هیچ تشکل و شبکه فراگیر تاثیر گذار بر روندها را نداریم. اگر کاری می خواهیم بکنیم، باید به این روندها اعتناکنیم، مورد توجه جدی و موشکافانه قرار بدهیم .

سال های دراز، برخوردهای غیر دمکراتیک و اعتماد شکن باهم در درون احزاب، سازمآن ها و تشکل ها و افراد و میان آن ها جاری است، سال ها مطالعه، اندیشیدن اندر آنچه بر ما گذشت، نقدِ خود ودیگری و بازاندیشی در اندیشه و برنامه ورفتار خود، بحران های بزرگ و خطرات بزرگ و نیز عقب ماندن همه ما از روندهای جاری ایجاب می کند که زمان و زمانه را دریابیم.

دیگر نمی توانیم بگوئیم که گول خوردیم، شناختمان کم بود، من نبودم او بود، ما نبودیم آن ها بودند. لازم است برتنگ نظری، بی اعتمادی و بدبینی نسبت به هم، بر سکتاریسم و خودمحوری، بر هژمونی طلبی و خود برتربینی غلبه کنیم و با اندیشه و رفتار دمکراتیک و عزم راسخ شبکه ای نوین دمکراتیک و مستقل حول گذار مسالمت آمیز به دمکراسی تشکیل بدهیم و با درایت وشجاعت اخلاقی پیش برویم.

 

 

 

 

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند, ۱۳۹۶ ۱۲:۰۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

اروپا قربانی کیست؟

به‌عنوان یک اروپایی، من فقط می‌توانم از بی‌کفایتی و ساده‌دلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصت‌ها و انگیزه‌هایی که برای انجام این کار وجود داشت، ابتدا خود را با آن سازگار نکردند. آنها احمقانه ترجیح دادند به نقش خود به عنوان شریک کوچک آمریکا بچسبند، حتی در شرایطی که این مشارکت به طور فزاینده ای علیه منافع آنها بود!

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

مطالعه »
پيام ها

مراسم بزرگ‌داشت پنجاه‌وچهارمین سالگرد جنبش فدایی!

روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاه‌وچهارمین سالگرد بنیان‌گذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلاب‌هاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس می‌داریم و روند شکل‌گیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی می‌نشینیم

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

پشتیبانی از شورای مرکزی و هییٔت رهبری – اجرایی جبهه ملی ایران

چرا صابر احمدیان را اعدام کردند؟

سیاست هویتی یا دیوار برای پنهان کردن ناسیونالیسم خجول ایرانی

سایه هایِ خاکستری

رخ داد های سیاسی در آینه گفتمان طبقاتی..

به کانال تلگرامی بولتن کارگری بپیوندید!