بادرودهای فراوان به هیاتهای نمایندگی کارگران شرکتکننده در این اجلاس
و با تشکرازدوستان درکنفدراسین بینالمللی کارگران (ituc) که ازکانون مدافعان حقوق کارگر، به عنوان نهاد کارگری مستقل ازایران برای حضور دراین اجلاس، دعوت به عمل آوردهاند.
متاسفانه امسال نیزهمانند سالهای قبل کارگران ایران نتوانستند نمایندگان واقعی خود را برای شرکت دراین اجلاس انتخاب کنند، درنتیجه کارگران ایران هیچ نمایندهای دراین اجلاس ندارند. ما نیزنتوانستیم نمایندگان خود را به این اجلاس بفرستیم، زیرا یکی ازنمایندگان ما برای حضوردراجلاس آی ال او، (فریبرزرییس دانا) ممنوع الخروج و پاسپورت وی توقیف شده است. نمایندهی دیگر (هاله صفرزاده) نیز با انواع تهدیدها ونگرانی برای رفتن و بازگشتن به ایران رو به روست.
ما درسال گذشته، گزارش خود را از وضعیت کاردرایران ارائه دادیم که به عنوان سند در اجلاس سال گذشته مطرح شد. اکنون با تاکید بر همان گزارش، مطالب ذیل را جهت آگاهی ازوضعیت کارگران در طی سال گذشته بیان میکنیم:
۱- سال گذشته اقتصاد ایران تورمِ با نرخ ۴۵ درصدی را در حوزهی کالاها وخدمات مصرفی شهری تجربه کرده ومتوسط نرخ تورم برای کالاها وخدمات اصلی مورد نیاز کارگران ایران، مانند مسکن (در نقاط فقیرنشین) و مواد غذایی عادی مانند حبوبات، لبنیات و گوشت قرمز و سفید، بالاتر از ۴۵ در صد بوده است و هزینهی درمان و دارو با افزایش غیر قال تصوری روبه رو شد، به گونه ای که سهم کارگران برای پرداخت این هزینهها در حدود ۷۰ درصد شد و تنها ۳۰ درصد این هزینه ها را سازمان تامین اجتماعیمی پردازد که در این بخش نیز کارگران ایران با تورم بالاتر از متوسط ۴۵ درصد مواجه بوده اند.
سال گذشته در پی ضربهای که از ژانویه ۲۰۱۳ به خاطر تحریم گستردهتر نفتی ایجاد شد، نرخهای ارز بیش از سه برابر شدند. نرخ دلار ۱۱۰۰ تومانی به ۳۵۰۰ تومان بالغ شد. این امر صادرکنندگان را واداشت که کالاهای سنتی را به خارج صادر و از دسترس مردم خارج کنند. دولت به این سیاست یاری رساند. اما کالاهای وارداتی چون دارو، قطعات صنعتی و برخی مواد غذایی گران شدند و بار این گرانی به دوش کارگران افتاد. سیاست های واردات با انگیزه های سیاسی و یارگیری دیپلماتیک موجب تعطیلی واحدها و گسترش بیکاری شده است. از این سیاست ها هم سیاستمداران و هم بازرگانان ایران سود میبرند.
فرار سرمایه، فساد وزد وبند درایران ادامه دارد و این امر موجب رکود و بیکاری (همراه با تشدید تورم شده است. سال گذشته فقط معادل ۱۰۰۰ میلیارد تومان اختلاس دردادگاههایی مورد بررسی قرار گرفت که رسانههای دولتی آن را به نمایش گذاشتند. رقم واقعی به چند برابراین مبلغ میرسد.
۲- بالا رفتن نرخ ارزهای خارجی به طور موجوار همهی عرصههای اقتصاد را در نوردید و موجب گرانی عمومی شد. دستمزدهای واقعی متوسط کارگران به حدود ۴۵ درصد دستمزدهای سال پیش افت کرد و برخی مواقع حتا به ۳۰ درصد نیز رسید. به گونه ای که حقوق کارگران در سال گذشته معادل ۳۰۰ دلار در ماه و امسال نیز علیرغم ده الی ۱۵ درصد افزایش ظاهری به حدود ۱۲۰ دلار درماه رسیده است.
۳- درعین حال برای تعیین حداقل دستمزد هنوز نمایندگان واقعی کارگران همانند گذشته در کمیتههای تعیین دستمزد حضور ندارند و حتا سه جانبهگرایی موجود درقوانین نیزعملا بیمعناست. این اتحاد ِدولت و کارفرمایان است که بر دستمزدها فرمان میراند.
۴- بیکاری ازمرز ۵.۷ میلیون نفر گذشته است و بیشتر این بیکاران، کارگران جوان هستند. نرخ بیکاری عمومی در حدود ۱۹ درصد و نرخ بیکاری جوانان ۲۷ درصد ونرخ بیکاری کارگران زن بیش از ۲۴ درصد برآورد می شود.
۵- کماکان به اعتراضهای کارگران بیکاروکارگرانی که از ۶ تا ۱۴ ماه حقوقی نگرفتهاند، بیاعتنایی شده است. حق تشکل ، تظاهرات واعتصاب همه وهمه نادیده گرفته شده وکارگرانی که به این کارها اقدام می کنند، بلافاصله از کاراخراج شده وبسیاری از آنان در ردهی خرابکاران، جاسوسان وتوطئهگران و براندازان نظام قرار میگیرند.
۶- امنیتی بودن ونظامی بودن فضای کار برای مقابله با هر نوع تشکل روز به روز تشدید می شود به خصوص درصنایع بزرگ.
۷- فعالان کارگری همچنان درزندان هستند. ازجمله شاهرخ زمانی، محمد جراحی ورضا شهابی دوران زندان خود را میگذرانند وبهنام ابراهیم زاده نیز که به خاطر بیماری فرزندش درمرخصی به سرمیبرد، بارها به زندان احضارشده است. علاوه برآن تعداد زیادی ازفعالان کارگری همچنان درزیراحکام سنگین قراردارندکه پرونده آنها درجریان بازرسی است. بسیاری از روزنامه نگاران، معلمان وسایرفعالان اجتماعی وصنفی نیز یا مشغول گذراندن سالهای حبس خودهستند یا در انتظارنهایی شدن حکم دادگاه برای گذران محکومیت خود به سر میبرند. مانند رسول بوداغی(معلم)،مهدی شاندیز(معلم)، کیوان صمیمی(روزنامهنگار)، مسعود باستانی (روزنامهنگار)، مهسا امرآبادی (روزنامهنگار) و…
۸- تبعیض جنسیتی وقومیتی هم چنان درمحلهای کارادامه دارد. این تبعیضها بسیار گسترده و متنوع هستند. برطبق گزارشهای موثق ِمنابع مستقل، حقوق زنان دربسیاری موارد بویژه در کارگاه های کوچک تا یک سوم حقوق مردان، برای کار برابر است. همچنین برخی از کارگران مهاجر به خصوص کارگران افغان از دستمزدهای بسیاراندک برخوردارند. از طرف دیگر درپروژه های نفتی، کارگران خارجی، دستمزدهایی به مراتب بالاتر از کارگران بومی دارند واین وجه دیگری از تبعیض است که در آن به دلائل سیاسی، حقوق یک متخصص کشورهای طرف قراردادهای نفتی تا چند برابر حقوق کارگر متخصص داخلی با تخصص یکسان است.
۹- حقوق معوقه هم چنان یکی از مسایل مبرم جامعه ی کارگری ایران است که باید هر چه زودتر به آن پرداخته شود. در پروژه های بزرگ پرداخت حقوق هر چند ماه یک بار به امری متداول تبدیل شده است. در این پروژهها اقدام دستهجمعی برای دریافت حقوق (اعتصاب و اعتراض) ، معمولا تنها منجر به دریافت بخشی از دستمزد و اخراج سردمداران اعتراضات می شود. کارگران بسیاری تنها به خاطر درخواست دریافت حقوق عقب افتاده شان، از کار بیکار شده و در لیست سیاه استخدام مجدد قرار گرفتهاند و به این دلیل عملا امکان یافتن مجدد کار برای آنان بسیار کم میشود و از این رهگذر خانواده های آنان دچار مشکلات بیشماری میشوند. معمولا کارفرمایان همیشه بخشی از حقوق و دستمزد کارگران را نگه میدارند. در کارگاههای کوچک و بنگاهها و شرکت های خصوصی نیز این امر متداول است. حتا در بیمارستانهای دولتی، دستمزد پزشکان نیز با تاخیر پرداخت میشود. دستمزد معلمان حقالتدریسی نیز هر چند ماه یک بار پرداخت میگردد. در بسیاری از مدارس خصوصی نیز حقوق معلمان با تاخیرهای چند روزه تا چند ماهه پرداخت میشود.
۱۰- خارج شدن بخش وسیعی از کارگران از شمول قانون کار (کارگاه هایی که زیر ده نفر نیروی کار در استخدام دارند) دست کارفرمایان را در اجحاف هر چه بیشتر به کارگران باز گذاشته وعملا این بخش از کارگران که بخش وسیعی از کارگران را تشکیل می دهند در بی حقوقی کامل به سر می برند.
۱۱- قراردادهای سفید امضا همچنان برقرار بوده و به این وسیله هر زمان که کارفرما اراده کند، میتواند نیروی کار را اخراج کند.
۱۲- آموزش و بهداشت در ایران هر روز بیش از پیش از دسترس کارگران و زحمتکشان خارج میشود، به طوری که بر طبق آمار موثق، بیش از سه میلیون کودک بازمانده از تحصیل در ایران وجود دارد که اینان به دنیای کار وارد شده و هر روزه تعداد کودکان کار افزایش می یابد. این میزان یکی از بالاترین میزان کودک کار در سراسر جهان است و هیچ چشماندازی برای تغییر آن در کوتاه مدت وجود ندارد.
۱۳- حوادث کار در ایران یکی از خونبارترین حوادث کار درجهان است. به طورمتوسط هر ساعت چند کارگر آسیب می بینند که همه ی اینها ناشی از فقدان ایمنی و بهداشت در محیط کار و سودطلبی کارفرمایان است. در پروژه های نفت و گاز یا پروژه های بزرگ، در نظر گرفتن چندین کشته در برنامهریزیهای ابتدایی جزو پیش بینیهای عادی است.
۱۴- در خاتمه یادآور میشویم که یکی از خواستههای واقعی کارگران و فعالان کارگری مستقل، همواره این بوده است که در نشستهای بین المللی مربوط به کار و کارگر نمایندگان واقعی و مستقل کارگران ایران، جایگزین تشکلهای دولتی وغیرمستقلی شوند که به عنوان نمایندهی کارگران ایران در این اجلاس شرکت می کنند. متاسفانه از سوی آی ال او هیچ گاه به این موضوع توجه جدی نشده است و همین مساله باعث شده به جای نمایندگان واقعی کارگران نمایندگان دولتی و خود خوانده در طی سی سال گذشته، همواره در این گونه اجلاس حضور داشته باشند و مطالبات و مسایل کارگران ایران به درستی شنیده نشود. این مساله برای همیشه باید حل شود و نمایندگان واقعی کارگران ایران در این اجلاس حاضر شوند.
۱۵- ضمن حمایت جدی از خواسته کارگران سراسر جهان، به خصوص اعترضات یک سال گذشته در سراسر اروپا و آسیا و امریکا که خواهان طرد سیاستهای ریاضت اقتصادی بوده و هستند، خواهان حمایت کارگران و اتحادیه های کارگری دنیا از مبارزات به حق کارگران ایران هستیم.
با تشکر و درود فراوان
کانون مدافعان حقوق کارگر ایران
ژوئن ۲۰۱۳