چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۲

چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۲

زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار
گودرز اقتداری: زُهران بدون ترس از مارک یهود ستیزی در شهری‌که به جرات محل سکونت بیشترین تعداد و متمول‌ترین یهودیان آمریکاست، پرچم مبارزه با نسل‌کشی نتانیاهو و دولت صهیونیست اسراییل...
۱۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری
زهران ممدانی یک سوسیالیست دموکرات به عنوان شهردار نیو یورک انتخاب شد.
ممدانی گفت که می‌داند  ترامپ سخنرانی او را تماشا می‌کند.  و سپس مستقیماً خطاب به رئیس جمهور ایالات متحده گفت: " صدا را زیاد کن. ! "  آنچه در پی...
۱۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
 تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته نودوسوم
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»: پس از اعتصاب یک هفته‌ای زندانیان واحد ۲ زندان قزلحصار، اعدام‌ها به ویژه در زندان‌های دیگر کشور همچنان پرشتاب جریان دارد. به طوری که  تنها...
۱۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
تروتسکی در تاریخ اندیشه سیاسی چپ
سه موضع مهم تروتسکی عبارت بودند از: دیکتاتوری پرولتاریا، دمکراسی سوسیالیستی، و انقلاب مداوم. او میگفت دیکتاتوری پرولتاریا و دمکراسی شورایی سوسیالیستی، یکی هستند؛ مفهومی که لنین نیز در کتاب...
۱۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم
احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران،...
۱۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
قدرت و ترس از جامعه‌ی مدنی
شهناز قراگزلو: بازداشت پژوهشگرانی چون محمد مالجو، پرویز صداقت، شیرین کریمی و مهسا اسدالله‌نژاد، صرفاً اقدامی امنیتی نیست؛ نشانه‌ی اضطراب ساختار قدرت در برابر آینه‌ای است که جامعه‌ی مدنی پیش...
۱۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
دیکتاتوری نظامی با ظاهری دموکراتیک؛ آیا پروژه‌ای برای بازتولید قدرت بدون تغییر ساختار در جریان است؟
رضا پهلوی ممکن است به نقطه‌ای بدل شود که منافع دو جریان متخاصم – سپاه و اسرائیل – در آن به هم می‌رسند: یکی در پی حفظ قدرت بدون تغییر...
۱۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده

پیام در شعر معاصر

هنر و بویژه داستان و شعر همواره در پی بازآفرینی است و اگر تخیل شاعرانه نادیده گرفته شود ، شاعر در رساندن پیام اندیشه اش عاجز می ماند

امروزه ادبیات محور های موضوعی اش را بحد وسیعی گسترش داده و این تقلا بنیانهای ادبی را متنوع و محتمل تر کرده است. از نیما به این سو دغدغه بیشتر آفرینش شاعران، نوگرایی در زبان و ادامه انقلاب در ساختار ادبی و فراگرفتن سبک هم شکل تا نیل به تکنیک ساده بوده است. اما ابزار هایی که توسط شاعران معاصر ما بکار رفته است همواره راه را برای اوج شعر مهیا نکرده و گاه شعر معاصر را تا حد ملال آوری به تقلید و یا بازنویسی ناشیانه از یک اثر ماندنی تبدیل کرده است. این خطر هنوز نیز شعر معاصر را تهدید می کند و بیم آن می رود که ادبیات را از جوهر وجودی اش تهی کند. بینش و نگاه امروزی به پدیده ها امکان بازآفرینی متن و راه دگردیسی زبان ادبی را فراهم می کند. حضور ذهنی هنرمند و چشم انداز جامعه آرمانی که در مد نظر هنرمند است، بر دقت زیباشناسی اثر قوت عینی می بخشد. اگر شاعر چشم اندازی برای شعرهایش نداشته باشد و فقط به سرودن بسنده کند، مطمئنأ با نوشته ای بی روح و با ضعف هنری روبرو می شود و انتظار از مطرح شدن نوشته نیز بیهوده می آید.

در ادبیات معاصر ما تفکری وجود دارد که ادبیات را با محتوای سیاسی رد می کند و به غلط می پندارد که ادبیات را فقط برای ادبیات می خواهد. این تفکر در دورانهای رکود سیاسی یکه تاز میدان می شود و جوهر ادبی شعر را فرصت طلبانه ضدسیاسی می کند تا بلکه بتواند به تعریف پدیده ها از منظر دیگری فایق آید. انشعاب ادبیات از سیاست تا حد دشمنی با هر دیدگاهی، نوشته ها را فارغ از هر انگیزه ای می کند. اگر هنوز که هنوز است ادبیات ایران نتوانسته است در جهان قد بکشد، سانسور و سرکوب تنها عامل آن نیست، هر چند که تأثیر گذار است. شواهد اثرهای جهانی که در فضای دیکتاتوری و توتالیتاریستی خلق شده اند و توانسته اند جهانی شوند، گویای این ادعا است.

اما این به معنای از آن ور بام افتادن نیست که ادبیات ما باید هر چه بیشتر از پیامها با محتوای سیاسی پر شوند. ضربه هایی که ادبیات فارسی از این کژاندیشی خورده، کم نیستند و زخمهای آن هنوز التیام نیافته است.

ادبیات، محرک رونق هنری جنبشها و خیزشهای اجتماعی است و امکانی که در واقعیت این جنبشها بوقوع نپیوسته است، در هنر دوباره جان می گیرند. داده های جنبشهای اعتراضی و شرح تب و تاب خیزشهای مردمی در قالب های شعر و یا داستان، هنرمند را به مرکز ذهنی حادثه نزدیک می کند و آن گاه شاعر راحت تر می تواند جهان را به بازنگری اندیشه فراخواند.

ادبیات درگیر، مدام و بی وقفه در پی باز تعریف و شرح اندیشه ای است که آرمان در آن نقش دارد و این مهم سعی می کند تا کلیت ادبیات را به یک پالایش فکری برساند. تفاوت مقاله نویسی با شعر و یا دیگر فراورده ای هنری در این است که مقاله نویس در پی تجزیه و تحلیل یک رویداد است و برداشت مستقیم و مشخص از موضوع، مبنای کار نویسنده است اما شاعر رویدادها را بازآفرینی هنری می کند . شاعر از ایماژ استفاده می کند و زیباشناسی ادبی مبنای سنجش شعر می شود.

اما در ادبیات منفعل اندیشه و آرمان در حاشیه جریان دارد و چنین نوشته ای سعی می کند تا آنجا که مقدور است از هر حادثه ای که بوی سیاسی دهد و هدفش تغییر اجتماعی باشد، دوری کند و به هیچ مکتبی هم تعهد فکری و اجتماعی ندارد و لاجرم در مقابل رویدادهای سیاسی و اجتماعی منفعل عمل می کند و در برابر رویداد هر چقدر هم گسترده باشد، بی تفاوت است. این ادبیات خواننده منفعل هم دارد، که از این نوع آثار لذت می برد و بندرت هم منتقدان ادبی گرایش به نقد ادبیات منفعل دارند.

مقایسه این دو سبک و نگاه ادبی برای تمیز دادن عنصر ذهن و عین و اندیشه ورزی در ادبیات درگیر در مقابل ادبیات منفعل است تا کار تحلیلی نقد ساختاری را آسان کند، هدفی که این مقاله در نظر دارد تا به آن دست یابد. برای ارزیابی از یک شعر که در حیطه ادبیات درگیر نوشته شده است، چیدمان کلمات و تخیل نهفته در شعر تجسم از جهانی است که شاعر در دوردستها می بیند و تسخیر آن جهان تخیلی شکل می گیرد. اگر شعری که در این حیطه نوشته شده است و می خواهد پیام شاعرانه ای از جان فشانیها و فداکاریهای ملتی بتصویر کشد، نقش آفرینی صحنه باید با جهان شاعر تطبیق داشته باشد تا در واقع شعر به اثر تبدیل گردد.

انحراف در شعر زمانی بوقوع می پیوند که شاعر بخواهد تنها آینه ای از رویداد ها باشد و شعر تا حد گزارش نویسی افت می کند و آن گاه اندیشه و بنیانهای زیبا شناسی شعر بی باور و از بار عاطفی شعر می کاهد.

هنر و بویژه داستان و شعر همواره در پی بازآفرینی است و اگر تخیل شاعرانه نادیده گرفته شود ، شاعر در رساندن پیام اندیشه اش عاجز می ماند.

نگاهی به شعر “پیوند” از مسعود دلیجانی بیاندازیم:

چون برگشت آب امواج

از فراز صخره ها

بر جانت فرو می ریزم.

تا از پیوند دوباره ام با دریا

به وسعت بی کرانگی ات بپیوندم.

حلقه پیوند در این شعر ادات تشبیه است. شاعر از شباهت امواج و دریا با استفاده از تشبیه “چون” به پدیده ترکیبی صخره و دریا رسیده است. شعر گرایش به طغیان دارد و امواج این طغیان آب را با استفاده از ایماژ به خواننده شعر می رساند. پدیده های صخره و دریا نماد هستند که دلالت بر چیزهای دیگری دارند. دریا می تواند نماد خروش انسان باشد و صخره هم نماد استقامت انسان. شاعر با بهره گیری از عنصر نماد زیبایی شعر را تکوین می بخشد و اگر شاعر تشبیه “چون” را بکار نمی برد، در برگشت آب امواج جدل منطقی مجاز می شد و آن گاه شباهت ترکیبی شعر هم آسیب می دید. این شعر بی آن که پلی برای پیوند بسازد به قوه تخیل شاعرانه دست یافته است.

و یا این شعر:

چون سایه ی درختی

که قد می کشد

و می خزد

بر روی سبزه زار و می رود

تا گم شود در انتهای دشت و

با شب یکی شود،

در رگه هایی از خیال

سایه وار

تا انتهای دلهره ی مرگ می روم!

“اما از شوق زیستنم نمی کاهد.”

هستی مبنای این شعر است و به یاری ایماژ لحظه ای از زمان فضای شعر را می گیرد تا هویت ماندگاری جاودانه شود. در شعرهای کلاسیک فارسی ایماژها کمتر استفاده می شدند و شاعر اصل را بر قافیه، وزن و ردیف می گذاشت. اما تحول شعرنو بعد از نیما ایماژ را به جزء تفکیک ناپذیر زبان شعر درآورد. ایماژ ریشه در قوه تخیل شاعر دارد و چون از تخیل سرچشمه گرفته است به همان تخیل بازگشت دارد. این حادثه ای است که در ذهن شاعر افتاده است و به یاری نشانه های ایماژی به خواننده منتقل شده است.

مسعود دلیجانی در این شعر از تجربه ذهنی سخن می گوید و شعر او را تا دروازه های مرگ پیش می برد، اما در آخر این هستی، پویایی، طراوت و زیبایی است که آغازی نو را نوید می دهد.

تاریخ انتشار : ۱۷ آبان, ۱۳۸۸ ۷:۱۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار

گودرز اقتداری: زُهران بدون ترس از مارک یهود ستیزی در شهری‌که به جرات محل سکونت بیشترین تعداد و متمول‌ترین یهودیان آمریکاست، پرچم مبارزه با نسل‌کشی نتانیاهو و دولت صهیونیست اسراییل را بلند کرد و با استقبال جوانان یهودی و سایر اقشار مترقی یهودی نیویورک علیرغم عدم حمایت حزب دموکرات پشت کومو نماینده اصلی نسل دموکرات های سنتی را بخاک مالید. تنها اباما بود که نه بعنوان اعلام حمایت حزبی بلکه فقط با پیام ارزوی پیروزی چند روز قبل از انتخابات به او تلفن کرد.

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار

زهران ممدانی یک سوسیالیست دموکرات به عنوان شهردار نیو یورک انتخاب شد.

 تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته نودوسوم

تروتسکی در تاریخ اندیشه سیاسی چپ

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

قدرت و ترس از جامعه‌ی مدنی